۱.
انیس العاقلین از جمله آثار ملامیرقاری گیلانی است که به تقلید از گلستان سعدی نگاشته و در سال 1005 ق به مولانا اسحاق تقدیم شده است. مؤلف در مقدّمه کتاب آن را شرح بی وفایی روزگار پر شتاب می نامد و گله ای از ستمکاری جهان خراب. کتاب شامل حکایت هایی است اخلاقی به نثر و آمیخته به نظم، سروده ها از خود اوست و سعدی و دیگران. نثر آن مسجّع و آهنگین، اما به دور از دشواری های لفظی است. در این گفتار نگارنده با استفاده از تصویر دو نسخه این کتاب، یکی متعلق به کتابخانه آستان قدس رضوی و دیگری متعلق به کتابخانه مجلس شورای ملی که در اختیار دارد به معرفی این نسخه ها پرداخته است.
۲.
دستور الکاتب فی تعیین المراتب یکی از مهم ترین کتاب ها در موضوع انشا و نامه نگاری در قرن هشتم است. این کتاب یک بار در فاصله سال های 1964 تا 1976 م در سه مجلد در مسکو به چاپ رسیده است. چندی است، مجلد اول این کتاب بر مبنای همان تصحیح، دوباره به صورت چاپی عرضه شده است و هرچند ویراستارِ چاپ جدید، به جز یک نسخه از نسخه های متأخر این کتاب را در دست نداشته که آن را با متن چاپی بسنجد، این چاپ، تصحیحی دیگر از دستور الکاتب محسوب شده است و به علّت شتابزدگی و ناآشنایی مباشر چاپ حاضر با فن تصحیح و بی توجهی به نثر این کتاب و تغییر در ضبط نسخه ها و ناهمسانی در رسم الخط، آن را از صورت اصلی نوشته که از قلم نویسنده جاری شده و هدف اصلی مصحح متن رسیدن به آن است، دور کرده و متنی آشفته و نابسامان منتشر شده است. در این مقاله به نقد و بررسی این چاپ جدید می پردازیم.
۳.
شرح و تفسیر مثنوی جلال الدین محمد مولوی سابقه ای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آن ها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل مثنوی در این مقاله ارائه نموده ام، کوشیده ام تا حوزه معانی ابیات را در الفاظ آن محدود و مدلل سازم. در این شیوه، مبنای معنایابی شعر توجه به صنایع ادبی و آرایه های زبانی آن است. این شیوه را جهت به چالش کشاندن این پیش فرض رایج در میان مثنوی پژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بی اعتبار و بی ارزش است، «تفسیر صوری» نامیده ام. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار می گیرد.
۴.
به نظر می رسد که فرهنگ نویسی سابقه ای نسبتاً دیرینه در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران داشته است. وجود دو فرهنگ اویم ایوک و فرهنگ پهلویگ به زبان اوستایی و پهلوی بیانگر آن است که این فن در عهد ساسانی به مراحلی از تکامل دست یافته بود. اگرچه احتمالاً تدوین نهایی این فرهنگ ها در سده های سوم و چهارم هجری صورت گرفته است، با وجود این سرچشمه های نخستین این دانش به دوره های کهن تری بازمی گردد. فرهنگ اویم حاوی لغات و جمله های اوستایی و ترجمه آن ها به فارسی میانه است. این فرهنگ در شکل امروزی آن شامل یک مقدمه و 27 فصل است که محتوای هر فصل غالباً بر اساس موضوع آن مرتب شده و بنابراین به نظر می رسد که مؤلف از این شیوه فرهنگ نویسی آگاه بوده است. موضوع برخی فصل های این فرهنگ عبارت است از: عدد و قید، جنس و شمار برای اسم و صفت و فعل، ضمایر ربطی، و اندازه گیری زمان. افزون بر این، فرهنگ اویم از جهت احتوای بر پاره ای اصطلاحات زبان شناسی و لغاتی که در اوستای دوره ساسانی رایج بوده و امروزه در دست نیستند، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف نگارنده از نگارش این مقاله بررسی شیوه های فرهنگ نویسی بر اساس این فرهنگ است.
۵.
قرآن کتاب راهنمای جاودانه بشریت، به زبان وحی و به واسطه پیامبر اکرم (ص) بر جامعه انسانی نازل شد. ارشادات و تنبیهات این اثر آسمانی، در بسیاری از کتب دست نوشته بشر، شرح و توضیح شد که از آن میان، مثنوی معنوی مولانا جلال الدین، منحصر به فرد است و شاید بتوان گفت بیشترین سهم را در ترویج فرهنگ و آموزه های قرآنی و دینی داشته است. این کتاب ارزشمند را به گفته بزرگان ادب و عرفان، باید به نوعی تفسیر عرفانی قرآن کریم دانست، چرا که از دو خصلت اساسی قرآن برخوردار است: اول اینکه همانند قرآن دارای ظاهر و باطنی نهفته و چند لایه است، و دوم اینکه همچنان که در قرآن داستان ها و تمثیل ها برای عبرت آموزی بیان می شوند، مولانا نیز در مثنوی برای شرح و بسط مفاهیم، به آوردن داستان ها و حکایات متوسل می شود تا هرکس بر حسب استعداد و به قدر فهم خود از آن بهره گیرد. از زمان تألیف این کتاب گرانبها تاکنون ، مباحث و شروح بسیاری پیرامون آن به وجود آمده است که هر یک از زوایه خاصی به آن نگاه کرده اند و بعضاً به حل دشواری های موجود در راه فهم مطالب آن، همت گماشته اند، یکی از این شروح را شاه میرمحمد نوراللّه احراری دهلوی نگاشته است که در آن علاوه بر توجه به کتب شرح متقدمین و نقد و بررسی آن ها، به توضیح مشکلات بسیاری از ابیات پرداخته است که تا زمان خود او، برای محصلان این کتاب، محل سؤال بوده اند. این شرح سپس مورد استفاده و استناد شارحان دیگری از جمله ولی محمد اکبر آبادی و خواجه ایوب پارسا قرار گرفته است.
۶.
این نوشته پاسخی است به نقدی با عنوان «گذری بر تحفهالعراقین خاقانی شروانی به کوشش علی صفری آق قلعه» به قلم آقای سعید مهدوی فر که در شماره 49 آینه میراث منتشر شده بود. در نوشته کنونی به اشتباهات منتقد و شیوه نادرستی که در نوشته خود در پیش گرفته بود پرداخته شده است.
۷.
منظور ما از «اشعار نویافته» در این مقاله، مواردی است که در برخی منابع به نام کمال اسماعیل آمده، ولی در تنها چاپ معتبر دیوان او به تصحیح مرحوم بحرالعلومی نیامده است. اشعاری که مصححان این مجموعه ها در باره وجودشان در دیوان صحبت کرده اند، از این قاعده مستثنا هستند، (مواردی مثل نزهه المجالس و ...) چون دیگر نیازی به تکرار آن مطالب در اینجا نیست. پیشتر نیز حسن عاطفی تعدادی از این قبیل اشعار را معرفی کرده است. البته بر آن نیستیم که همه این موارد قطعاً از کمال هستند، ولی به هر روی در چاپ مجدد دیوان او این اشعار هم باید لحاظ شوند. اکثر این اشعار در قالب رباعی است. آنچه در پی می آید همه شعرهای منسوب به او نیست و احتمالاً اشعار دیگری نیز از او در منابع دیگر هست. امید است این اشعار به روشن تر شدن چهره کمال اسماعیل یاری برساند.
۸.
کتاب ارشاد عبداللّه قلانسی از متون تعلیمی قرون پنجم و ششم هجری است که با تصحیح عارف نوشاهی در سال 1385 از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب به طبع رسیده است. نگارنده مقاله حاضر کوشیده است با نقد و بررسی تصحیح این اثر بخشی از ملاحظات خود را برای پیراستن سهوهای چاپی و غیرچاپی آن بیان کند.
۹.
در مقاله حاضر، نویسنده از چند دستنویس کهن و با اهمیت شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی، که برخی از آن ها در زمان حیات وی کتابت شده، سخن می گوید و با تحلیل پاره ای از ویژگی های آن ها، مانند محل درج افزوده بعدی طوسی به کتاب در باره داستان سلامان و ابسال، می کوشد نسبت این دستنویس ها را با نسخه اصل مؤلف و تحریرهای بعدی او تعیین کند. نویسنده در ضمن مقاله، به نکته هایی در باب سنت تعلیم و تعلّم شرح اشارات طوسی نیز توجه می دهد.
۱۰.
محمدبن زکریای رازی طبیب و فیلسوف ایرانی مؤثر در تاریخ علم است. شناخت و نقد آثار و آرای این نام آور پرآوازه ایرانی موضع پژوهش های فراوانی از روزگار وی تا کنون بوده است. این مقاله با تحلیل و مقایسه جریان های رازی شناسی در تمدن ایران اسلامی و تمدن مغرب زمین به توصیف گوناگونی آن ها از حیث روش و جهت گیری می پردازد. حاصل این مطالعه پیشنهاد طبقه بندی چهارگانه در رازی شناسی است: رازی شناسی سنتی در تمدن ایران از روزگار محمدبن زکریای رازی تا فخرالدین رازی، رازی شناسی سنتی در تمدن مغرب زمین در قرون وسطی، رازی شناسی جدید مغرب زمینیان و مطالعات ایرانیان معاصر در آرا و آثار رازی.
۱۱.
سلمان ساوجی (متوفی 778 ق) از شاعران بزرگ سده هشتم هجری است. دیوان او چندین نوبت به چاپ رسیده و آخرین آن ها «کلیات سلمان ساوجی» است که دکتر عباسعلی وفایی تصحیح و منتشر کرده است (تهران، 1376، ویراست دوم: 1389). با وجود آنکه نسخه های قدیمی و نسبتاً معتبری از دیوان اشعار سلمان ساوجی در کتابخانه های ایران و خارج از ایران موجود است، کار تصحیح این دیوان هنوز بسامان نرسیده است. مقاله حاضر به درج 23 رباعی سلمان ساوجی اختصاص دارد که در تصحیح اخیر و چاپ های پیشین مورد توجه قرار نگرفته است. منبع نقل این رباعیات، دو دستنویس متعلق به کتابخانه نور عثمانیه ترکیه (مورخ 844 ق) و کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران (مورخ 859 ق) است. نکته قابل توجه آن است که دستنویس کتابخانه نور عثمانیه جزو منابع مورد استفاده دکتر وفایی بوده است. در کنار درج این 23 رباعی، بررسی تطبیقی میان ضبط رباعیات سلمان در نسخه چاپی و دستنویس های مذکور صورت گرفته و موارد متعددی از بدخوانی های نسخه چاپی یا ضبط های برتر آن دو دستنویس ذکر شده است.
۱۲.
گنجینه ادب فارسی سرشار از مرواریدهای درخشانی است که تنها اندکی از آن در دسترس ادب دوستان قرار گرفته است. یکی از ستارگان درخشان ادب فارسی که در طاق نسیان و زاویه گمنامی قرار گرفته و در عصر خویش از شاعران توانا و مشهور بوده، اثیرالدین اومانی است. اهمیت دیوان این شاعر هم از جهت اشعار استادانه و احتوای آن بر لغات اصیل و کهنه ادب فارسی است و هم از جهت تاریخی نیز دارای فواید فراوانی است ولیکن تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. نگارنده بر آن است تا برای نخستین بار با معرفی این شاعر به شناسایی نسخه های خطی دیوان وی و نیز معرفی نسخه های تازه یافته و ضرورت تصحیح و چاپ دیوان این شاعر بپردازد.