۱.
در این مقاله اهمیت و سودمندی چاپ نسخه برگردان نسخه های خطی مطرح شده و نویسنده کوشیده است با ذکر نمونه هایی از متون این سودمندی ها را به ویژه در زمینه های واژه شناسی، شناخت تصاویر نسخه ها، اهمیت هنری آن ها، و در دسترس قرار گرفتن اصل متن ها بررسی کند. در ادامه مواردی از آسیب شناسی چاپ این متن ها و لزوم ارزیابی جدی نسخه ها پیش از چاپ و نیز اولویت های مهم در چاپ نسخه ها ذکر شده است.
۲.
قوسی شوشتری، شاعر، مؤلف و خوشنویس سده دهم و یازدهم هجری از جمله ادیبانی است که در کنار هنر شاعری، در حوزه های مختلف علمی و ادبی نیز صاحب تألیفات متعدد بوده است. با این همه امروزه آگاهی چندانی از شخصیت و شعر او در دست نداریم. در این مقاله با جست وجو در منابعی که از این ادیب دوره صفوی نام برده اند، درباره زندگی، تألیفات، اشعار و دستنوشته های او اطلاعاتی تازه ارائه شده است که نشان می دهد او در روزگار خود شهرت و اعتباری داشته است و اهل فضل از آثار او بهره ها برده اند.
۳.
هدف مقاله حاضر معرفى یک روش کلى و عام برای احیا و بازسازی تمام نسخ خطی ای است که به دلیل پراکندگی صفحات، بازسازی آن ها با دشواری یا اشتباه در تشخیص دقیق صفحات و یا برگ های اصیل انجام می شود. این روش بازسازی و احیای نسخ در برنامه اکسل انجام شده و به شکل خودکار در نه مرحله انجام می پذیرد که به عنوان نمونه در بازسازی دستنویس مصوّر شاهنامه موسوم به کوچک دوم، اعمال شده و به احیای درست و دقیق آن انجامیده است. روش بازسازى پیشنهادی، روشی کلی و قابل اعمال در تمام دستنویس های ناقص و پراکنده است. دقت این روش را می توان با بازسازی چند نمونه دستنویس کامل که براى امتحان و به طور تصنعی ناقص شده اند، مورد سنجش قرار داد.
۴.
«امیری» مشهورترین شعر و آواز، و «امیر» بلندپایه ترین شاعر ادب مازندرانی است که اشعارش فراتر از گستره استان مازندران رفته است. رواج اشعار امیری در میان مردم، روایی و سینه به سینه است، اما ابیاتی از آن در حواشی کتاب ها و جنگ ها و به صورت مستقل نیز در دست است که مفصل ترین آن با نام کنزالاسرار مازندرانی در دو جلد در سال های 1277 و 1283ق منتشر شده است. مدتی پس از این تاریخ، تلاش فراوانی برای دستیابی به میراث مکتوب «امیر» صورت پذیرفت که حاصل آن یک جانویسی و فهرست نامگویِ مکتوبات منسوب به امیر، چاپ «دیوان امیرپازواری» از روی نسخه کتابخانه دایره المعارف بزرگ اسلامی و «کهن ترین امیریهای مازندران» از روی نسخه کتابخانه مجلس و چاپ تک بیت هایی از آن در مجموعه مقالات مختلف می باشد. دستیابی به نسخه خطی نویافته «امیری» یا منظومه «امیر و گوهر» در کتابخانه ملی ایران، گامی دیگر در جهت شناخت امیر، امیری، میراث مکتوب امیر و ادب مازندرانی است.
۵.
ابوالفضل بیهقی مورخی آشنا به اصول تاریخ نگاری، داستان پردازی ماهر و آگاه به رموز جذب خواننده، و انسانی منصف و جویای حقیقت است. تمامی این خصوصیات، تاریخ وی را به اثری ممتاز بدل کرده است. آنچه در این نوشته می خوانیم، کوششی است در جهت شناساندن شیوه هایی که او برای گنجاندن حقایق در مکتوبات خود به کار بسته است. ذهن محتاط و زیرک او جانب احتیاط و محافظه کاری را رها نمی کند تا مبادا بر ساحت حقیقت غباری بنشیند. در این نوشته به نُه شگردِ تلفیق محافظه کاری و حقیقت گویی بیهقی، نیز یازده دلیل بر اثبات حقیقت گویی وی و همچنین به دلایلی که باعث شده است تا به محافظه کاری روی آورد، اشاره می شود.
۶.
نویسندگان پارسی نویس از دیرباز علاقه مند به استفاده از امثال عربی در کتاب ها و رسائل خود بوده اند و از یک سو آن ها را برای تبیین بهتر مقاصد خود به کار می برده و از سوی دیگر، بدین وسیله آشنایی ژرف خود را با ادب تازی به رخ می کشیده اند. یکی از متون مهم زبان فارسی به ویژه در حوزه ادبیات عرفانی که گنجینه ای سرشار از مفاهیم و موضوعات مختلف به شمار می رود، نامه های عین القضات همدانی است که به دلیل نبود فهرستی جامع و متنوع برای آن، چندان که باید و شاید مورد استفاده پژوهشگران و محققان قرار نگرفته است. نویسنده این جستار امثال عربی به کار رفته در این متن را استخراج کرده و با کتب مهم امثال و ادبیات عرب تطبیق و از این رهگذر نشان داده است که قاضی در میان مکتوبات خود 73 مثل عربی را به کار برده است که در میان آن ها افزون بر امثال کهن، امثال مولّدون هم دیده می شود. همچنین حدود یک پنجم این امثال در مثل نامه های کهن عربی و امهات کتب موجود ادب تازی دیده نمی شود. این فهرست و توضیحات، نه تنها شماری مثل را به گنجینه سرشار و غنی امثال عربی می افزاید، بلکه تبحر قاضی را در ادبیات عرب به خوبی نشان می دهد و تا حدی منابع وی را در نگارش نامه ها نیز مشخص می کند.
۷.
یکی از مباحث جنجال برانگیز شاهنامه ، نبود داستان آرش کمانگیر در آن است. دسته ای از پژوهشگران برآن اند که داستان آرش کمانگیر در شاهنامه منثور ابومنصور وجود داشته است و فردوسی عمداً آن را به شعر در نیاورده است. دلیلی که این دسته از پژوهشگران به آن استناد می کنند، ضبط نامعتبری است که در چاپ نخست مقدمه شاهنامه ابومنصوری آمده است. در چاپ دوم ضبط «دستبرد آرش» به جای «دست برادرش» که در چاپ اول آمده بود، به مقدمه قدیم افزوده شد. همین ضبط جدید بود که دست آ ویز و پایه استدلال برخی از پژوهشگران در مورد حضور داستان آرش در شاهنامه منثور شد؛ اما علامه قزوینی نسبت به ضبط «دستبرد آرش» مشکوک است. ضمناً این ضبط بر اساس مهم ترین قانون تصحیح انتقادی که می گوید ضبط دشوار معتبرتر است، هیچ گونه اعتباری ندارد؛ بنابراین ضبط دشوار «دست برادرش» که به نظرمی رسد «دستبرد آرش» گردیده آن است، از اعتبار بیشتری برخوردار است و بر اساس دلایلی که در متن مقاله آن ها را بیان کرده ایم، می تواند با جمله بعد از خود در ارتباط باشد.
۸.
بخشی از پژوهش های مرتبط با زبان فارسی و فرهنگ نویسی بر پایه لغتنام ه های کهن دوزبانه و به ویژه لغتنامه های عربی به فارسی استوار است. بنابراین، شناسایی این لغتنامه ها از بایسته های پژوهشی در این زمینه است. در نوشته کنونی به بررسی یکی از این فرهنگ ها مندرج مجموعه 6788 کتابخانه مجلس پرداخته شده است. چون نسخه شناخته شده این فرهنگ از آغاز و پایان افتادگی دارد، اکنون از نام اثر و نویسنده آن آگاهی نداریم اما بررسی ها نشان می دهد که این اثر نمی تواند یکی از لغتنامه های شناخته شده باشد. کاربرد تعداد معدودی واژه ترکی و نیز کاربرد برخی از واژه های ویژه گویش ماوراالنهری نشان می دهد که این فرهنگ باید در همان منطقه نگاشته شده باشد. قرائنی در متن نشان می دهد که اثر پیش از سده ششم نگاشته نشده و ضمناً نسخه بازمانده از آن نیز در حدود سده ششم کتابت شده است و لذا می توان آن را حدوداً از آثار سده ششم دانست.
۹.
غزلیات مولانا در میان آثار شاعران فارسی، افزون بر جنبه های بسیارِ دیگر، از لحاظ واژه ها نیز بی همتاست. گستردگی دایره واژه های مولانا به تناسب وسعت مفاهیم و مضامین شعر اوست. ذهن سیّال او، هم چنان که غالباً در ابداع و خلق معنی فعال است، در لفظ نیز از تنگنای واژه های رسمی آزاد است و تجارب تازه در موضوع و وزن، خود به خود سخن او را از کلمات و ترکیبات تازه مشحون کرده است. شماری از کلمات شعر مولانا ترکی مغولی هستند. از این شمار بعضی همراه میراث زبانی و ادبی اهل خراسان به وی رسیده اند و برخی به سبب حضور در قونیه و صحبت و الفت با ترک زبانان به شعر او راه یافته اند. جست و جو در تعداد و تشخیص و تمییز این دو گروه در حد خود فوایدی دارد که شناسایی نوع گرایش مولانا به زبان ترکی و میزان تأثیر زبان و گفتار بعضی از پیرامونیان در شعر او، از جمله آن هاست. بررسی ها نشان می دهد که تاکنون چنان که باید به جمع و توضیح این مجموعه پرداخته نشده است و معنی پیشنهادی بعضی از شارحان شعر مولانا برای دسته ای از آن ها نیز جای تأمل دارد. در مقاله حاضر، با اشاره به انواع لغات ترکی مغولی در غزلیات شمس و نوع تصرف مولانا در آن ها، به طرح معنی واژه هایی پرداخته شده است که پیش از او در نظم و نثر فارسی به کار رفته اند. این جست و جو علاوه بر تأکید بر وسعت دایره واژگان، در حد خود می تواند خوانندگان و محققان را در شناخت زبان .شعر مولانا یاری دهد
۱۰.
تذکره التواریخ نوشته عبدالله کابلی مشتمل بر تاریخ انبیا، تذکره اولیاء، تذکره شعرا و موادالتواریخ است و بخش اعظم آن به عین عبارات از منابع شناخته شده و در دسترس اقتباس شده است. اما نکته بسیار نظرگیر این کتاب در آن است که نویسنده در زندگینامه هر یک از اشخاص تاریخ دقیق وفات و احیاناً تولد او را به روز و ماه و سال به دست داده است؛ چیزی که به ندرت در تذکره های فارسی و حتی کتابهای رجال دیده می شود. در این مقاله کوشش شده است تا میزان صحت و سقم این تواریخ روشن شود و پس از رجوع به منابع معتبر نشان داده شده است که این تاریخ ها به کلی ساختگی و تذکره التواریخ آکنده از جعلیات مؤلف آن است و مطلقاً قابل اعتماد نیست.
۱۱.
در این مقاله نویسنده کوشیده است با بهره گیری از عرفات العاشقین گوشه هایی از روابط تجاری و مهاجرت بازرگانان ایرانی به هند و جنوب شرق آسیا و چین و نقش آنان در گسترش فرهنگ ایرانی و به ویژه زبان فارسی را روشن سازد. برای این منظور نخست کلیاتی در باره دوره های روابط دریایی ایران با هند و چین آورده و سپس براساس متون تاریخی به معرفی واژه «آفاقی» یا «غربی» پرداخته و سرانجام اطلاعات افزوده عرفات را در این زمینه بررسی کرده است.