۱.
مرآت عشاق رساله ای است در گزارش اصطلاحات صوفیان شامل یک مقدّمه و دو مطلب. توجه عمده مؤلف به تأویل الفاظ استعاری است و از آنها با عنوان «اشارات خاص» یاد کرده است. مرآت عشاق با استفاده از نسخه های ناقص، و از مؤلّفی ناشناخته، انتشار یافته است. در مقاله حاضر، نویسنده اثر با توجّه به قرائن موجود و شناسایی نسخه ای کامل، کهن و معتبر از آن، معرّفی شده است.
۲.
دِرعُ الصِّحّه اثر محمّدهاشم طبیب طهرانی (تألیف: 1094ق)، فارسی نگاشته ای است با موضوع حجامت و فصد که سه تصحیح از آن موجود است: یکی متنِ مُصَحَّحِ میرهاشم محدّث که پژوهشگاه علوم انسانی آن را در 1390ش منتشر کرده است، دیگری متنی به کوشش محمّد مشتری و سینا چاووشی که نخست بار در فصلنامه پیام بهارستان (1391ش) و دیگرباره به سرمایه نشر سفیر اردهال (1392ش) چاپ شده است. سدیگر، تصحیحی به اهتمام حمیدالله افراسیابیان که دانشگاه شاهد، با همکاری انتشارات المعی در 1393ش به طبع رسانده است؛ چاپ سفیر اردهال، با لغزشهایی بیرون از شمار، به هیچ روی درخور نام تصحیح نیست. متن مصحَّح افراسیابیان در سنجش با چاپِ محدّث، تا حدّی پیراسته تر است و حواشی مبسوط تری نیز دارد، اما باز هم چنان که باید منقّح از کار درنیامده است. در این نقد، به دلایلی که از پی می آید، تصحیح محدّث اساس قرار گرفته، اما به شماری از ضبطها و قرائتهای نادرست در دو چاپ دیگر هم اشاره رفته است.
۳.
لطایف نامه فخری هروی از کهن ترین و البته معروف ترین ترجمه هایِ یکی از تذکره های مهم قدیمی شعر فارسی، مجالس النفایس ، است. از این ترجمه، حدود هشتاد سال پیش، دو چاپ صورت گرفته که بواسطه اتخاذ شیوه انتقادی تصحیح و اتکای بر تک نسخه و کم کوشی در تحقیق خالی از غلط و سقط نیستند. در این مقاله ابتدا بسیار گذرا، به وجوه اهمیت اصل کتاب مجالس النفایس و ترجمه های موجودش اشاره شده است. سپس دو ترجمه مجالس ، یعنی لطایف نامه فخری و هشت بهشت ، را با آن مقایسه کرده ایم و در این میان چند نسخه کهن لطایف نامه و یک نسخه خطی از مجالس النفایس را به همراه صورت چاپی اش مطمح نظر قرار داده ایم. همچنین عبارات مشترک مجالس النفایس و لطایف نامه و عرفات العاشقین را با هم مقایسه و بسیاری از اشتباهات و نواقص چاپ حکمت را اصلاح کرده ایم.
۴.
اطّلاع شناسی دانشی نوپاست در حوزه علم اطّلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطّلاع رسانی سابق) از یک سو، و فلسفه اطّلاعات از سوی دیگر. روش آن، با عنوان روش تحلیل اطّلاع شناختی (رتا)، شامل مجموعه عملیاتی است در شش مرحله که می کوشد تا وضع کلّی فضای یک شیء یا پدیده را از حیث اطّلاع مندی مشخص سازد. این روش ظرفیت ها و قابلیت هایی دارد که در حوزه های مختلف دانش و از طریق مطالعات میان رشته ای نمایان می شوند و تصحیح متون، که مباحث نظری اش در ایران نسبت به مباحث عملی اش لاغرتر مانده است، یکی از حوزه هایی است که با «رتا» می توان به آن کمک کرد. در پژوهش حاضر نشان داده شده است که مصحّح، از منظر اطّلاع شناسی، ابتدا می کوشد تا خودِ متن را بشناسد. در گام دوم، بستر و فضایی را می شناسد که متن در آن پدید آمده و زیست کرده است. گام سومِ فرآیندِ تصحیحْ شناخت وضع مطلوب است که مصحّح قرار است به آن برسد. در گام چهارم، فاصله وضع موجود را با آن وضع مطلوب می سنجند. در گام پنجم، با شناختِ موانعِ تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب، در رفع آن موانع می کوشند. در گام ششم مدّت زمانی که باید برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب صرف شود، برآورد می گردد.
۵.
در این نوشته، شرح اخیر شاهرخ موسویان بر نفثهالمصدور شهاب الدین محمد خُرَندِزی زِیدری، با شرح قبلی همین کتاب که امیرحسن یزدگردی آن را سامان داده، مقایسه شده و با شواهد مختلف نقاط ضعف و قوت هر کدام از این دو شرح مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ثمره این مقایسه آن بوده است که در شرح آقای موسویان، نه تنها ابهامات موجود در کتاب نفثهالمصدور برطرف نشده، بلکه بر خلاف انتظار در رونویسی هایی که از متن نفثهالمصدور و شرح یزدگردی انجام گرفته، بی دقتی های بسیار موجب بروز افزایش و کاهش و اغلاط فراوان در عبارات متن شده و در شرح اثر نیز خطاهایی در اظهار نظرها صورت گرفته است.
۶.
مهم ترین تحریر فارسی کتاب سندبادنامه از کاتبی خوش ذوق به نام محمد بن علی ظهیری سمرقندی است که در فاصله کوتاهی پس از ترجمه نصرالله منشی از کلیله ودمنه و به سبک و سیاق نثر آن نوشته شده است. اثرات نثر منشیانه و ترسلات دیوانی و درباری در این کتاب مشهود است. از سندبادنامه دو تصحیح علمی موجود است؛ یکی تصحیح احمد آتش در ترکیه و دیگری تصحیح کمال الدینی که در ایران منتشر شده است. با همه تلاش هایی که این دو نفر در راه تصحیح متن کرده اند، هنوز مواردی در این متن هست که احتیاج به بررسی بیشتر و دقیق تر دارد. نگارنده در این مقاله سعی می کند تا برای مواردی که در دو متن دچار تحریف و ابهام شده است، قرائت هایی پیشنهاد کند. این بررسی با توجه به نسخه بدل ها و شواهدی از درون و بیرون متن انجام گرفته است.
۷.
رشیدالدین وطواط از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است که در دربار خوارزمشاهیان زیسته و غالب قصاید وی در مدح اتسز خوارزمشاه است. سعید نفیسی در سال 1339 دیوان رشیدالدین وطواط را تصحیح و منتشر نمود. کار نفیسی، که تا به امروز یگانه تصحیح موجود از دیوان وطواط محسوب می شود، مغتنم و ارزشمند است، اما به سبب دسترسی نداشتن مصحح به اقدم نسخ موجود از این دیوان و شتاب زدگی در جمع آوری و انتشار آن، خطاهایی در این دیوان وارد شده است. افزون بر این، دیوان وطواط تصحیح انتقادی نشده و مصحح اختلاف نسخ را ذکر نکرده است. در این مقاله کوشش شده تا بعضی از خطاهای راه یافته به این دیوان مشخص و صورت صحیح آن با تکیه بر شواهد و دلایل ارائه شود.
۸.
هجو از فروع ادب غنایی است که به دلیل سیطره نقد اخلاقی تا کنون به شیوه بایسته مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به بررسی اصلی ترین ویژگی های سبکی هجویات سوزنی سمرقندی پرداخته و آنها را از نظر سطوح زبانی، ادبی و فکری بررسی کرده است. در این پژوهش از ذکر ابیاتی که در آن ها واژه های رکیک و ناخوشایند به کار رفته، خودداری شده است. روش پژوهش توصیفی = تحلیلی است و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که هجویات سوزنی بیشتر از نوع فردی، تعریض و غیرواقعی است و ا شتباهات او در به کارگیری تلمیحات قرآنی نشان می دهد که وی از دانش عربی و علوم قرآنی بهره چندانی نداشته است. زبان وی عفیف نیست و به جای مقابله با هنر شاعریِ رقیب، به هجو صفات خَلقی و خُلقی او می پردازد.
۹.
شمس الدین محمد بن عبدالکریم طبسی، متخلّص به شمس، از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. از آن جا که نسخه ای مستقل از دیوان شمس در دست نیست، تا کنون، این دیوان به صورت کامل و منقح، تصحیح نشده است. در سال 1343 تقی بینش با استفاده از دو نسخه قدیمی و مقابله آنها با چند نسخه دیگر، تصحیحی از آن ارائه داد و مقدّمه ای مفصّل و ارزشمند، به همراه تعلیقاتی سودمند بدان افزود؛ اما با وجود تلاشهای انکارناپذیر مصحّح، باز هم اشکالاتی به این دیوان راه یافته که بیشتر به دلیل پایبندی بیش از حد مصحّح به نسخه اساس بوده است. در این مقاله، با استفاده از نسخه ای قدیمی و مقابله چند نسخه دیگر، گامی در جهت اصلاح این اشتباهات برداشته شده است.
۱۰.
تاریخ بیهقی از آثار ممتاز ادب فارسی و از منابع معتبر در قلمرو تاریخ ایران است. این کتاب به لحاظ محتوا و سبک نگارش اهمیت بسیاری دارد و به سبب همین اعتبار و اهمیت، همواره مورد توجه و قبول بوده و تا امروز بارها تصحیح و چاپ شده است. آخرین تصحیح این کتاب به کوشش محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی درسال 1388ش. انتشار یافته، اما به رغم دقت نظر مصححان، همچنان تعدادی از ضبط ها و تعلیقات این اثر محل تردید و تأمل است. در این مقاله ضمن بررسی باقی مانده دفتر پنجمِ تاریخ بیهقی ،برخی از کاستی های تصحیح دفتر اخیر و تعلیقات متن نشان داده شده است.
۱۱.
تاریخ الیمینی اثر ابونصر عُتبی، ازجمله آثار تاریخی است که به سبب نثر عربی مصنوع و متکلّف، تصحیف و تحریف بسیاری بدان راه یافته است. صدر الافاضل خوارزمی یکی از کهن ترین شارحان کتاب الیمینی ، پاره ای از تحریفات و تصحیفاتِ راه یافته به آن را در الیُمنی باز نموده و نظرات اصلاحی خود را به دست داده است. در این مقاله، به طور عمده، به بررسی و تحلیل چند نمونه از تحریف ها و تصحیف هایی پرداخته می شود که صدرالأفاضل در نسخه یا نسخه های در دسترس خود از کتاب الیمینی، نقل کرده است. در مواردی که شاهدی برای ترجیح نظر صدر الافاضل بر نظر دیگر شارحان و مصححان قبلی به دست نیامد، تنها به ذکر تفاوت ها بسنده شد.
۱۲.
حکمت صادقیه ، از آثار مهمّ حکیم محمّدصادق اردستانی است. تا کنون دو تصحیح از این اثر صورت گرفته است. هر دو مصحّح، از نسخه های خطّیِ معدود و ناقصی که فاقد بخش دوّم این رساله است، استفاده، و در واقع گزیده ای از این اثر را تصحیح کرده اند. به علاوه، به نظر می رسد مصححان به شروح و تعلیقه های نوشته شده بر حکمت صادقیه مراجعه نکرده اند تا نکات نحوی و فلسفیِ لازم را در تصحیح خود ذکر کنند. در این مقاله ضمن نسخه شناسی حکمت صادقیه ، بایسته های تصحیح انتقادی این اثر بیان می شود. برای این منظور، دو تصحیح مذکور، با نسخه های خطّیِ نویافته و کامل تر، به صورت جداگانه، مقابله شده و مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
۱۳.
قرن یازدهم هجری اوج شکوفایی فرهنگ نویسی فارسی در شبه قاره هند است. فرهنگ رشیدی ، اثر عبدالرشید تتوی از فضلا و شعرای سِند پاکستان، ظاهراً نخستین فرهنگ انتقادی فارسی است که در سال 1064 ق نوشته شده است. نویسنده، پس از دیباچه، با رعایت حروف تهجی اول و دوم، فرهنگ لغتی در بیست و پنج باب ترتیب داده است. منابع اصلی نویسنده فرهنگ جهانگیری و فرهنگ سروری بوده است. او با تلخیص فرهنگ های پیشین و اصلاح بدخوانی ها و نقد لغات و شواهد، طرحی نو در فرهنگ نویسی درانداخته است. رشیدی، پس از آوردن لغات، استعارات هر باب را ذکر کرده که البته شمار زیادی از آنها در زمره کنایات می گنجد. نویسندگان مقاله حاضر با بهره گرفتن از قدیم ترین نسخه فرهنگ رشیدی در ایران و با مقابله سه نسخه دیگر که تا کنون هیچ تصحیحی برپایه آن انجام نشده به بررسی این فرهنگ لغت پرداخته اند.
۱۴.
بهره مندی از متون جنبی، چون فرهنگ ها، جنگ ها و سفینه های شعری در تصحیح، جمع آوری و ضبط صحیح اشعار، راه گشای مصحح است. یگانه چاپ اشعار قطران تبریزی به اهتمام حسین نخجوانی، دارای کاستی ها و اشکالاتی در ضبط و نقائصی در تعداد ابیات است. در این جستار نگارنده سعی دارد در حد توان خود گوشه ای از نقص های این چاپ را رفع، و در تکمیل دیوان قطران نقشی ایفا کند. از این رو با بهره گیری از برخی نسخ دست نویس کتابخانه های مجلس و ملی در قالب جنگ و دیوان اشعار، که در دسترس نخجوانی نبوده و نیز تذکره هایی از قبیل مجمع الفصحا و فرهنگ لغات صحاح الفرس ، جهانگیری ، رشیدی و انجمن آرای ناصری ، تعدادی از ضبط های ارجح ابیات را معرفی، و 80 بیت از اشعار نویافته قطران را ارائه نموده است.
۱۵.
تاکنون چندین شرح و گزارش از غزل های سعدی به چاپ رسیده است که از مهم ترین آنها می توان به شرح دیوان غزلیّات استادِ سخن سعدی شیرازی (خلیل خطیب رهبر)، گزیده غزلیّات سعدی (حسن انوری)، شرح غزلهای سعدی (محمّدرضا برزگر خالقی و تورج عقدایی) و غزلیّات سعدی (فرح نیازکار) اشاره کرد. انتشارات سخن به تازگی گزیده ای از غزل های سعدی را به انتخاب محمدجعفر یاحقی، همراه با شرح و تعلیقات وی، ذیل عنوان بدین شیرین سخن گفتن ، جزو مجموعه «از میراث ادب فارسی» منتشر کرده است. مأخذ این گزینش، تصحیح غلامحسین یوسفی از غزلیات سعدی بوده است. در این مقاله پس از معرفی کوتاه این اثر، شرح و تعلیقاتِ آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسندگان کوشیده اند با ارائه دلایل و شواهدی، نکاتی چند درباره لغزش های شارح ابیات بیان کنند و سپس، معنی و مفهوم روشن تری از ابیات به دست دهند.
۱۶.
فرهنگ خلاصه اللغات اثر ابن ابوالمحسن محمد مؤمن جنابذی متوفای قرن دهم، در دو فصل نگاشته شده است: فصل اول مشتمل بر کلمات عربی همراه با ترجمه فارسی آنها، و فصل دوم دربردارنده کلمات فارسی به همراه معانی فارسی آنهاست. مقاله حاضر به بررسی دقیق این لغت نامه از حیث زبان ها و لهجه های به کار رفته در آن می پردازد. زبان های مهمی که در خلاصه اللغات به کار رفته عبارتند از: عربی (با لهجه های شامی، یمنی، کوفی، بغدادی و مصری)؛ هندی؛ ترکی؛ رومی؛ و زبان های ایرانی شامل پهلوی، خوارزمی و پارسی قدیم. همچنین این مقاله به بررسی لهجه های شهرها و مناطق مختلف ایران که در این لغت نامه به کار رفته ، پرداخته است :شهرها و مناطقی چون آذربایجان، اصفهان، خراسان، کرمان، شیراز، همدان، مرو و ماوراءالنهر. در پایان مقاله به میزان تأثیرپذیریِ خلاصه اللغات از دیگر لغت نامه ها، و مشخصاً از فرهنگ لغت تاج المصادر ، اشاره شده است.
۱۷.
چهل پنجاه سالی از دو چاپ دیوان انوری، یکی با ویرایش سعید نفیسی و دیگری با ویرایش مدرّس رضوی، می گذرد. با پیدا شدن دستنویس های دیگری که در اختیار آن دو استاد فقید نبوده، پاره ای از کاستی ها و سهوهای دو ویرایش یاد شده آشکار شده است و بنابراین لازم می نماید که بر اساس نسخ معتبر تازه یاب، تصحیح مجددی از دیوان انوری صورت گیرد و ابیات مبهم و مشکل آن که تا کنون شرح نشده یا به نادرست شرح شده، توضیح داده شود. نگارندگان مقاله حاضر، می کوشند تا ضمن برشمردن اشکالات چاپ های نفیسی و مدرّس رضوی و معرفی نسخ جدید، اجمالاً روش خود را در تصحیح مجددی از دیوان انوری ارائه کنند.
۱۸.
گلشن راز ، اثر محمود شبستری، یکی از مهم ترین و موجزترین منظومه های عرفانی است. این مثنوی که نزدیک به هزار بیت در بحر هزج مسدس محذوف سروده شده، به سبب اهمیت بسیار و اختصارِ آن در ادبیات عرفانی، توجه شارحان را به خود جلب کرده و شروح بسیاری بر آن نوشته شده است؛ یکی از آنها شرح گلشن راز احمد بن موسی رشتی استادی، و از دانشوران قرن نهم و شاگرد شمس الدین مغربی بود. در این اثر که از نمونه های نثر ساده دوره تیموری است، تقریباً همه ابیات گلشن راز ، به استثنای چند بیت، شرح شده است. پژوهش حاضر به بررسی و معرفی این شرح می پردازد و ویژگی های محتوایی و سبکی و نسخه های موجود آن را معرفی می کند. همچنین در این پژوهش، برخی از بیت های این شرح با شرح های لاهیجی و الهی اردبیلی مقایسه شده تا کاستی ها و مزیت های آن مشخص شود.