مدیریت تولید و عملیات
مدیریت تولید و عملیات سال دوازدهم پاییز 1400 شماره 3 (پیاپی 26) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش چشم گیر مصرف انرژی و همچنین مواجه شدن با پدیده گرمایش زمین، باعث نگرانی هایی در سطح جهان شده است؛ ازاین رو، دولت ها با سیاست هایی مانند تعیین تعرفه مصرف انرژی در بازه های زمانی مختلف روز، سعی در کنترل مصرف انرژی دارند. محیط های تولیدی نیز به عنوان مصرف کنندگان بزرگ انرژی، از این قضیه مستثنا نیستند. ماشین های موازی، یکی از پرکاربردترین محیط های ماشینی در تولید است؛ اما تاکنون پژوهش هایی در پیشینه موضوع دیده نشده است که زمان بندی همراه با زمان آماده سازی را در این محیط، با هدف کمینه سازی هزینه انرژی در حالت وجود تعرفه مصرف، در بازه های زمانی مختلف بررسی کرده باشد؛ بنابراین در مقاله حاضر، مسئله زمان بندی کارای انرژی ماشین های موازی غیر مرتبط، با زمان های آماده سازی مستقل از توالی، در دو حالت منفصل از پردازش و متصل به پردازش، با تعرفه مصرف انرژی در بازه های زمانی مختلف بررسی می شود. برای هرکدام از این دو حالت، دو مدل ریاضی ارائه شده که در هر دو حالت، نمونه هایی تا ابعاد 20 ماشین و 80 کار، به صورت بهینه حل شده است. برای حل مسائل در ابعاد بزرگ تر، از الگوریتم ابتکاری مبتنی بر تثبیت و آزادسازی استفاده شده است. این الگوریتم برای هرکدام از مسائل، با آماده سازی منفصل از پردازش و متصل به پردازش به ترتیب، نمونه های تا 20 ماشین و 190 کار و نمونه هایی تا 20 ماشین و 220 کار را حل کرده است.
توسعه مدلی برای تحلیل جامع بهره وری در صنایع خدماتی با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بهروه وری، یکی از فاکتورهای مهم در رشد اقتصادی است. در سطح سازمان، سطح بالای بهره وری نشان دهنده عملکرد مطلوب برای کسب مزیت رقابتی است. با وجود نقش مهم بهره وری سازمان های خدماتی در رشد اقتصادی، مطالعات کمی در این زمینه صورت گرفته است؛ از این رو، این پژوهش به توسعه مدلی برای تحلیل جامع بهره وری در صنعت خدمات پرداخته است. در این پژوهش، از رویکرد تئوری داده بنیاد چندگانه(MGT) استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند مطالعات مرتبط، در بازه زمانی 30 سال اخیر و مصاحبه با 13 نفر از خبرگان که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، به تدوین مدلی منجر شد که بهره وری خدمات را از دو دیدگاه ارائه دهنده خدمت و مشتری تحلیل می کند. به منظور اعتبارسنجی نتایج حاصل و همچنین ارزیابی مدل ازنظر «فهم پذیر بودن»، «جامع بودن»، «کاربردی بودن» و «نوآوری» طی دو مرحله متوالی، از خبرگان نظرسنجی شد که نتایج این نظرسنجی ها نیز، اعتبار نتایج اکتسابی و مناسب ارزیابی شدن مدل نهایی را نشان می دهد.
مدل بهینه سازی دوهدفه پیوند معماری محصول و شبکه تأمین کنندگان، با در نظر گرفتن هم زمان ارتبا طات بین تأمین کنندگان و بین ماژول ها (مطالعه کاربردی دوربین الکترواپتیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل بهینه سازی دو هدفه برنامه ریزی عدد صحیح مختلط غیرخطی جدید، برای انطباق و پیوند معماری محصول و شبکه تأمین کنندگان در قالب انتخاب تیمی از تأمین کنندگان کلیدی، در ابتدای مراحل و فرایند طراحی و توسعه محصول، برای واگذاری ماژول های محصولات، با کمترین هزینه تعاملات است که تعداد معینی مهارت (شایستگی، قابلیت و دانش) و بهترین سابقه همکاری را با یکدیگر دارند و ارتبا طات بین تأمین کنندگان و نیز ظرفیت و تخصیص سفارش را در نظر می گیرند. معمولاً در توسعه محصول، تصمیمات درباره معماری محصول و شبکه تأمین کنندگان به ترتیب توالی گرفته می شود. مدل ریاضی پیشنهادی، تعداد تأمین کنندگان تیم اصلی را پویا در نظر گرفت و برای هریک از تأمین کنندگان اصلی، حداقل یک و حداکثر دو پشتیبا ن ارائه داد و تیمی از تأمین کنندگان را به عنوان اصلی و پشتیبا ن در نظر گرفت. بنابراین برتری این پژوهش، در نظر گرفتن هم زمان معماری محصول و شبکه تأمین کنندگان، در قالب تیمی از تأمین کنندگان با دو هدف است: 1) بیشینه کردن وزن شبکه همکاری تأمین کنندگان؛ 2) کمینه کردن مجموع کل هزینه تعاملات داخلی و خارجی برای تحقق ماژول های محصول و برای تولیدکننده اصلی و هزینه پیشنهادی ماژول توسط تأمین کننده، با در نظر گرفتن مهارت ، ظرفیت، سفارش و تأمین کنندگان پشتیبا ن. همچنین ارتبا ط بین تأمین کنندگان و درون و بین ماژول ها را در نظر گرفت و در فازهای اولیه طراحی، تخمینی از هزینه تعاملات را با استفاده از خوشه بندی ماتریس ساختار طراحی به دست آورد. این مدل با یک مطالعه عددی در یک مجموعه داده مصنوعی و یک داده واقعی برای یک محصول صنعتی، دوربین الکترواپتیکی ارزیابی شد و با روش های مجموع وزنی، ال پی متریک و محدودیت اپسیلون تقویت شده حل و نتایج مقایسه شد و تحلیل حسابت نیز انجام شد. ترکیب بهینه تأمین کنندگان در اوایل فازهای طراحی، با توجه به مهارت ها، شبکه همکاری، ظرفیت، پشتیبا ن و تخصیص سفارش به شرکت های تولیدی در انجام پروژه ها یا عملیات خود کمک خواهد کرد.
شناسایی و تعیین اثرات متقابل عوامل تأثیرگذار بر تولید به هنگام در زنجیره تأمین با استفاده از روش DEMATEL و ISM (مطالعه موردی کارخانه ایران خودرو بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رقابتی شدن بازارها پاسخگویی به موقع به خواسته های مشتریان با بهترین کیفیت و کمترین هزینه، به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است که این موضوع با استفاده بهینه از منابع و امکانات صورت می گیرد. یکی از روش های مؤثر برای دستیابی به این امر، سیستم تولید به هنگام است. عوامل زیادی برای دستیابی به اهداف سیستم تولید به هنگام نقش دارد که شناسایی این عوامل و روابط بین آنها پیش از پیاده سازی این سیستم امری ضروری است. در این مقاله با استفاده از مرور پژوهش ها و نظر خبرگان، شش عامل کلیدی در تولید به هنگام در زنجیره تأمین، با استفاده از تجزیه وتحلیل آماری (آزمون فریدمن) شناسایی، اولویت بندی شده و درباره روابط بین این معیارها بحث شده است. در مطالعه موردی با پرسشنامه، نظرهای 25 کارشناس واحد برنامه ریزی خط تولید کارخانه ایران خودرو بینالود جمع آوری و اعتبارسنجی شده است. این عوامل با استفاده از روش دیمتل - دالالا و همچنین مدل سازی ساختاری تفسیری تحلیل شده و میزان اثرگذاری و اثرپذیری عوامل و همین طور اولویت آنها مشخص شده است. در نتایج به دست آمده، عواملی چون «واحد خرید»، «اطلاعات و تبادل آن»، «واحد فروش» عوامل اثرگذار و عواملی چون «واحد تولید»، «تأمین کنندگان» و «مشتریان» به عنوان عوامل اثرپذیر مشخص شده اند. همچنین عامل اطلاعات و واحد خرید، اولویت بالایی در این سیستم دارند. استفاده از این نتایج در زمان پیاده سازی سیستم تولید به هنگام در سازمان های مختلف، بهترین عملکرد را دارد.
طراحی و تنظیم سیستم های توسعه تأمین کننده با استفاده ازANFIS و الگوریتم های فراابتکاری در صنعت خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال طراحی و تنظیم سیستم های عصبی-فازی توسعه تأمین کننده، تعیین درجه اهمیت مقوله های مختلف آن و پیشنهاد فعالیت های مناسب، براساس نتایج به دست آمده برای توسعه تأمین کنندگان صنعت خودرو است. برای طراحی سیستم ها از سه روش منقطع سازی شبکه ای، خوشه بندی کاهشی و سی-میانگین فازی و برای تنظیم آنها از روش های پس انتشار و هیبرید و الگوریتم های فراابتکاری کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی، ژنتیک و ازدحام ذرات استفاده می شود. با مقایسه نتایج سیستم های تنظیم شده، مناسب ترین آنها انتخاب و براساس آن نمره توسعه تأمین کننده در مقوله های مختلف و همچنین، توسعه تأمین کننده برای ۵۳ تأمین کننده از تأمین کنندگان استراتژیک صنعت خودرو پیش بینی می شود. برای تحلیل حساسیت مقوله های توسعه تأمین کننده، از یک رویه پنج مرحله ای استفاده شده است. نتایج مقایسه روش ها نشان می دهد روش طراحی سی-میانگین فازی نسبت به دو روش دیگر، روش های فراابتکاری نسبت به دو روش سنتی و الگوریتم های کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی و ژنتیک نسبت به الگوریتم ازدحام ذرات، نتایج بهتری به دست می دهد. نتایج تحلیل حساسیت نشان می دهد مقوله توسعه قابلیت های محیطی، حساس ترین مقوله است و مقوله های توسعه قابلیت های ناملموس، توسعه قابلیت های ملموس و توسعه روابط، به ترتیب در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. نتایج همبستگی بین خروجی سیستم توسعه تأمین کننده و میانگین نمره های خبرگان نشان می دهد سیستم طراحی شده، دقت زیادی دارد؛ براساس یافته ها، فعالیت های مناسب برای توسعه تأمین کنندگان در مقوله های مختلف، پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر هم سویی انگیزشی و اشتراک اطلاعات بر عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین: نقش میانجی گری ظرفیت جذب (شرکت های کوچک و متوسط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه تکنولوژی و جهانی شدن اقتصاد، راه هایی که شرکت ها در آن رقابت می کنند، به رقابت در زنجیره تأمین تبدیل می شود. به دلیل این موقعیت، امروزه رقابت بین شرکت ها نیست، بلکه بین زنجیره های تأمین است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هم سویی انگیزشی و اشتراک اطلاعات بر عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین، با تأکید بر نقش میانجی گری ظرفیت جذب در شرکت های کوچک و متوسط، انجام شد. این تحقیق به لحاظ داده ها از نوع کیفی و به لحاظ جهت گیری تحقیق، از نوع توصیفی-کاربردی است. داده های مورد نیاز، با توزیع پرسشنامه جمع آوری شد که پاسخ 100 شرکت کننده آزمودنی است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS v.3 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان همسویی انگیزشی بر ظرفیت جذب، اشتراک گذاری اطلاعات بر عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین، اشتراک گذاری اطلاعات بر ظرفیت جذب و ظرفیت جذب بر عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین، اثر مثبت معناداری دارد. همچنین یافته های پژوهش بیانگر آن است که ظرفیت جذب بر رابطه هم سویی انگیزشی و عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین، اشتراک گذاری اطلاعات و عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین اثر مثبت معناداری دارد؛ با این حال مشخص شد همسویی انگیزشی بر عملکرد عملیاتی اثر مثبت معنادار ندارد.