مدیریت تولید و عملیات
مدیریت تولید و عملیات سال اول پاییز و زمستان 1389 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، یک مدل دو هدفه تکمیل موجودی همزمان چند کالا در حالیکه با محدودیت منابع روبرو هستیم،توسعه داده شده و حل شده است. مدل پیشنهادی دارای یک محدودیت فضای انبار بوده و به دنبال بهینه کردن دو تابع هدف می باشد که عبارتند از مینیمم کردن مجموع هزینه نگهداری و سفارش دهی سالیانه و نیز مینیمم کردن کل سرمایه درگیر در موجودی. در ادامه به توسعه یک الگوریتم ژنتیک چند هدفه برای حل آن پرداخته ایم.به منظور بررسی کارائی الگوریتم، عملکردآن را در اجرای 1600 مسئله که به صورت تصادفی ایجادشده اند و با پارامترهایی که از ادبیات موضوع استخراج شده اند بررسی کرده و نشان داده ایم که الگوریتم پیشنهادی توانایی خوبی در ارائه جوابهای بهینه پارتویی دارد.در پایان ، فرآیندحل مسئله و نتایج حاصل از الگوریتم پیشنهادی در مورد یک مسئله خاص که به صورت تصادفی تولید شده،نشان داده شده است.
بهینه سازی نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه مبتنی بر سیستم برمبنای هزینه ها و قابلیت اطمینان وابسته به مکان اجزای سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی مدارهای الکتریکی و الکترونیکی و یا شبکه های توزیع و تولید برق، سیستمهای مکانیکی که ازکارافتادگی یکی از قطعات آنها باعث ازکارافتادگی کل سیستم می شود و حتی سیستمهای تولید سلولی که در آنها ماشینها بصورت سری با هم مرتبط هستند از لحاظ میزان قابلیت اطمینان اهمیت زیادی دارند. تاکنون عمده ترین راهکارهای ارائه شده برای بهبود قابلیت اطمینان اینگونه سیستمها، تأکید بر افزایش قابلیت اطمینان ذاتی هریک از قطعات یا اجزاء تشکیل دهنده ی سیستم یا افزایش قابلیت اطمینان سیستم برمبنای استراتژیهای نگهداری و تعمیرات بوده است. در بعضی پژوهش ها نیز تنها تأثیر مکان اجزاء یک سیستم بر قابلیت اطمینان مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین، به نظر میرسد روش های دیگر کمتر استفاده شده است. در این مقاله مدلی چند هدفه ارائه شده که بین قابلیت اطمینان سیستم (که برمبنای انتخاب مکان اجزاء است) و هزینه های مکانیابی، نگهداری و تعمیرات سیستم موازنه ی موردنظر را برقرار میکند. در پایان نیز مثالی عددی ارائه و توسط نرم افزار Lingo حل شده است.
مکان یابی مراکز ارائه خدمات رقابتی با هدف کاهش ازدحام ترافیک شهری (مطالعه موردی: مکان یابی مراکز سلامت در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع کالا و خدمات در سطح شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. انتخاب مکان های مناسب جهت استقرار مراکز ارائه ی خدمات در سطح یک شهر هم می تواند کمک بزرگی به شهروندان جهت دسترسی راحت و سریع به این خدمات باشد و هم بار ترافیکی ناشی از این گونه سفرها در سطح آن شهر را کاهش دهد. متاسفانه نبود برنامه ریزی صحیح شهری در گذشته، باعث شده تا ساختار بسیاری از شهرهای جهان، به گونه ای نادرست شکل گرفته و مراکز ارائه خدمات در آن ها در مکان های نامناسبی استقرار یابند. از آنجا که بخش عظیمی از این مراکز توسط بخش خصوصی احداث گشته و جابجایی آن ها به دلایل مختلف همچون دلایل قانونی مشکل است، نیاز است که بخش دولتی با احداث مراکزی جدید در مکان هایی با قابلیت رقابت بالا به جذب مشتریان این مراکز خصوصی بپردازد. در این مقاله، انتخاب مکان هایی جهت احداث مراکز ارائه ی خدمت جدید مورد بررسی قرار می گیرد. این مکان ها به گونه ای انتخاب می شوند که اهدافی خاص همچون دسترسی سریع و آسان متقاضیان دریافت خدمات به آن ها فراهم آمده، و معضلات ترافیکی ناشی از این گونه سفرها در سطح شهرها کاهش یابد. در این ارتباط، مدلی برای مکان یابی مراکز با محدودیت ظرفیت، طراحی شده و سپس یک الگوریتم شبیه سازی تبریدی موازی برای حل این مدل ارائه گردیده است. در پایان، الگوریتم پیشنهادی برای تعیین مکان های مراکز سلامت در شهر اصفهان استفاده گردیده و کارایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان از دقت و سرعت الگوریتم یاد شده در تعیین مکان های مراکز سلامت در شهر اصفهان دارد.
تحلیلی بر عوامل موثر بر موفقیت توسعه محصول جدید در بنگاه های کوچک و متوسط (صنایع غذایی و آشامیدنی منتخب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، مقوله ای پراهمیت برای مدیران و مالکان بنگاه ها می باشد. همچنین، موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، پیچیدگی خاصی را نیز در خود دارد چراکه پیشینه تحقیق نشان می دهد تعیین عوامل موثر بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید در مطالعات مختلف، نتایج متفاوتی داشته است. یکی از دلایل متفاوت بودن این نتایج مربوط به ویژگی هایی مانند تکنولوژی، ساختار، اندازه و غیره در صنایعی است که تحقیق در آنها انجام شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبات ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل 5گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. از طرف دیگر با عنایت به شکاف مکشوفه مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و ارایه راهکارها بر مبنای این شکاف ها مطرح شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبه های ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل پنج گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. علاوه براین، با عنایت به شکاف شناخته شده مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و برای رفع آنها راهکارهایی ارائه شده است.
بررسی تأثیر شش ضایعه عمده صنعت بر اثر بخشی کلی تجهیزات درکارخانه نورد سرد مجتمع فولاد مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص اثربخشی کلی تجهیزات یک شاخص کلیدی و مبنایی برای سنجش میزان اثربخشی تجهیزات و بررسی اثربخشی سیستم نگهداری وتعمیرات بهره ور فراگیر می باشد. این شاخص به همراه عملکرد کلی تجهیزات می تواند در خطوط تولید از جمله خطوط تولید فولاد به کار برده شود. هدف مقاله بررسی تأثیر ضایعات عمده صنعت بر روی شاخص اثربخشی کلی تجهیزات است. به این منظور، شاخص اثر بخشی کلی تجهیزات در خطوط تولید در کارخانه ی نورد سرد مجتمع فولاد مبارکه محاسبه شده؛ میزان فاصله ی خطوط تولید نورد سرد با استاندارد جهانی صنعت بررسی شده؛ دلایل نا کارآمدی سیستم تولیدی مورد مطالعه قرار گرفته؛ و میزان اثربخشی سیستم نگهداری و تعمیرات بهره ور فراگیر، نقاط گلوگاهی در بین تجهیزات و میزان تأثیر هر کدام از ضایعه های مهم صنعت بر اثر بخشی کلی تجهیزات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که تأثیر تغییرات نرخ دسترسی و نرخ عملکرد بر روی شاخص اثربخشی کلی تجهیزات در خطوط تولید نورد سرد زیاد می باشد، در حالی که تغییرات نرخ کیفیت تأثیر چندانی بر روی اثربخشی کلی تجهیزات این خطوط تولید ندارد.
چالش همراستایی کسب و کار و فناوری اطلاعات: پیاده سازی معماری سازمانی راهکاری برای همراستایی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از بزرگترین چالش های پیش روی سازمان ها، همراستایی استراتژیک فن آوری اطلاعات با کسب و کار می باشد. سازمان ها برای دستیابی به مزیت رقابتی از رویکردهای متفاوتی برای ایجاد همراستایی استراتژیک بهره می-گیرند. معماری سازمانی رویکردی اثربخشی است که علاوه بر مدیریت بهینه فن آوری اطلاعات سازمان، همراستایی استراتژیک کاربردهای فناوری اطلاعات و نیازهای کسب و کار را امکان پذیر می سازد. بلوغ معماری سازمانی، میزان تحقق اهداف پروژه معماری سازمانی که مهمترین آن همراستایی استراتژیک فن آوری اطلاعات و کسب کار می باشد را مورد بررسی قرار می دهد. در این مقاله ارتباط بین بلوغ معماری سازمانی و الگوی بلوغ همراستایی استراتژیک مورد مطالعه قرار گرفته است تا بدین ترتیب مشخص شود که آیا بلوغ معماری سازمانی می تواند به عنوان توانمندساز الگوی بلوغ همراستایی استراتژیک عمل کند؟ جامعه آماری پژوهش، شرکت هایی هستند که در آن ها پروژه معماری سازمانی پیاده سازی شده است. داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که موفقیت معماری سازمانی به میزان زیادی در بلوغ همراستایی استراتژیک فناوری اطلاعات تاثیر گذار است.
بررسی مقایسه ای عملکرد تولید مسکن در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام مطالعه، بررسی کارایی فنی بخش ساخت و ساز مسکن در ایران و مشخص نمودن وضعیت جاری این صنعت و آینده آن در کشور است. از تحلیل پوششی داده ها ( DEA ) و مدل نهاده محور CCR با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس تولید برای ارزیابی کارایی فنی بخش مسکن و مقایسه نسبی آن در سطح استانی طی دوره 1385 الی 1388 استفاده شده است. همچنین روش تکمیلی BCC با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس تولید برای تفکیک کارایی فنی به کاراییهای مدیریتی و کارایی مقیاس به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که به طور متوسط میانگین کارایی استانها در زمینه ساخت و ساز مسکن 94/0 بوده و به طور نسبی فقط 37 درصد استانها از کارایی فنی در زمینه تولید مسکن بر خوردار هستند. از طرف دیگر، حدود 63 درصد استانها به طور نسبی ناکارا بوده و اکثر آنها دارای نرخ بازده به مقیاس در حال کاهش هستند. مشخص گردید که سایر استانهای غیرکارا دارای ویژگی ناکارایی مدیریتی در ارتباط با به کارگیری غیر بهینه نهاده های تولید هستند. بدیهی است که فراهم آوری کمکهای مدیریتی و حمایتی دولت برای استانهای غیرکارا، ترغیب کارگران ساختمانی به اشتغال مفید و افزایش دانش مدیریتی در زمینه تخصیص بهینه عوامل تولید، میتواند راه حل مناسبی در جهت رفع مشکلات بخش مسکن باشد.