تبیین جایگاه فضاهای میانی بر ارتقای میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری شهر قزوین (مطالعه موردی مراکز تجاری البرز، آبادگران و مهستان در شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
357 - 375
حوزه های تخصصی:
معماری در فضاهای تجاری نقش مهمی در دستیابی به موفقیت احتمالی دارد. کارایی عملکردی در فضاهای داخلی مراکز تجاری از مهمترین معیارهایی است که موفقیت مجموعه های تجاری را از منظر اقتصادی تضمین می نماید. نحوه توزیع فضاهای داخلی با درنظر گرفتن پیوند میان آن ها، از عوامل مؤثر بر ویژگی های پیکره بندی فضایی مراکز تجاری و کارایی عملکردی آن ها می باشد. هدف از این پژوهش بررسی این مطلب است که در سازمان فضایی مراکز تجاری، فضاهای میانی چگونه می توانند سبب ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه شوند. جامعه آماری در این پژوهش سه مرکز تجاری در شهر قزوین است که بر مبنای دو متغیر "مکان یابی" و "میزان سطح اشغال" فضاهای میانی مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار سنجش جهت تجزیه و تحلیل عملکرد مراکز تجاری، تکنیک نحوفضا می باشد که در این زمینه با بهره گیری از نمودارهای توجیهی (گراف ها)، روابط ریاضی و نرم افزار نحو فضا (Space Syntax) به بررسی روابط فضایی پرداخته شده است. راهبرد مورد استفاده در پژوهش، از نوع کمّی خواهد بود. با ارزیابی اطلاعات حاصل شده، الگوی مناسب جهت تعیین جایگاه فضاهای میانی در راستای ارتقاء میزان کارایی عملکردی مراکز تجاری و افزایش ارتباطات اجتماعی کاربران به دست آمد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تحقیقات صورت گرفته می تواند راهنمای مؤثری در روند طراحی مراکز تجاری واقع شده و عوامل کارآمد در راستای تحلیل منطق اجتماعی حاکم بر این مراکز را تبیین گرداند . اهداف پژوهش: 1. خوانش سازمان فضایی مراکز تجاری منتخب با تکیه بر جایگاه فضای میانی در شهر قزوین بر اساس تکنیک نحو فضا. 2. تبیین الگویی بهینه در راستای چگونگی قرارگیری فضاهای میانی در مراکز تجاری در جهت ارتقاء کارایی عملکردی مجموعه. سوالات پژوهش: 1. فضای میانی به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار کالبدی- فضایی مراکز تجاری چگونه می تواند بر ارتقای کارایی عملکردی آن تاثیرگذار باشد؟ 2. با در نظر گرفتن دو شاخص "سطح اشغال" و "مکان یابی" فضای میانی در مراکز تجاری، کدام الگوی فضاهی میانی، کارایی عملکردی مناسب تری را خلق می کند؟