آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان،  صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟

تبلیغات