۱.
هدف مقاله حاضر آن است تا نشان دهد مبحث "اسم جامد و مشتق" در دستور زبان فارسی، الگو برداری نادرستی از قواعد زبان عربی بوده و منطبق با ساختمان زبان فارسی نیست؛ زیرا فارسی از گروه زبان های ترکیبی است و عربی از گروه زبان های اشتقاقی. مولف با نقد سه دیدگاه متناقض دستورنویسان فارسی درباره اشتقاق، نتیجه می گیرد که مبحث اشتقاق در فارسی محدود به "اسم" نیست، بلکه دیگر انواع کلمه نیز ساخت اشتقاقی دارند. در پایان پیشنهاد می کند، با گسترش دامنه اشتقاق به حوزه کلمات مرکب، تمام کلماتی که دستوریان مشتق شمرده اند زیرمجموعه کلمات مرکب به حساب آید و کلمات مرکب به دو گروه: مشتق و غیر مشتق، تقسیم شود.
۲.
وجود عرفای بزرگوار پارسی گویی چون شرف الدین احمد بن یحیی منیری در شبه قاره به مرور ایام موجب آگاهی عموم مردم هند و گرایش آنان به دین مبین اسلام شده است. تلفیق عرفان اسلامی و زبان فارسی در هند، ضرورت پژوهش و بحث درباره ارزش و اهمیت آثار فارسی باقی مانده در آن خطه و اهتمام در احیای آن ها را ایجاب می کند. یکی از این آثار گرانقدر عرفانی "مکاتیب صدی" یا صد مکتوب شرف الدین است که آن را با نثر فصیح و عالمانه فارسی خطاب به مریدان خویش نگاشته است. این امر علاوه بر این که گویای بسط و گسترش عرفان اسلامی در آن خطه است، نشان می دهد که به شهادت آثار موجود، زبان فارسی نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه در اقطار و اکناف شبه قاره هند رواج داشته و زبان مجالس وعظ و محافل ادبی و عرفانی و نامه نگاری های دوستانه و رسمی آن دیار، زبان شیوای فارسی بوده است. بررسی و تحلیل "مکتوبات" هم از جنبه ادبی و هم از لحاظ محتوا اهمیت دارد، لذا در این مقاله پس از شرح مختصری درباره احوال و آثار شرف الدین، به تحلیل محتوای "مکتوبات" و ارایه نمونه هایی از چند مکتوب پرداخته شده است.
۳.
مقاله حاضر به بررسی انعکاس غزل اول دیوان حافظ، در آینه ترجمه سه مترجم زبان ترکی می پردازد و توانایی این سه مترجم را در ارایه تصویری درست تر از غزل مربوطه، به مقایسه می نشیند و از این راه تلاش می کند به نتایج و اصولی در امر ترجمه برسد.
۴.
شخصیت بخشی یکی از مهم ترین صورت های خیال است که به شکل های مختلف در شعر می آید و معمولا با صنایعی همچون ایهام یا استخدام و حسن تعلیل همراه است. شخصیت بخشی به مثابه نوعی تشبیه یا استعاره دارای دو رکن است؛ یکی شخص و دیگری شی. هر گاه ویژگی یا فعلی انسانی را به شی نسبت دهیم یا به بیان دیگر در شی فرافکنیم، حاصل کار شخصیت بخشی خواهد بود. این نوع تصویرپردازی یکی از مهم ترین وجوه زیبایی در شعر حافظ است. حافظ به شکل های مختلف به اشیا شخصیت انسانی بخشیده و در این کار توفیق کم نظیری داشته است. مهم ترین ابزارهای حافظ در شخصیت بخشی به اشیا، تشبیه، استعاره و ایهامی است که در وجه شبه یا جامع استعاره یا استعاره تخییلیه ای که لازمه استعاره مکنیه است وجود دارد.
۶.
عارفان از جهات مختلف هنجار گریزی زبانی داشته اند. هنجار گریزی در زبان عارفان گاه در صورت هایی چون طنز و هزل و وارونه سازی معنایی ظاهر می شود. این هنجار گریزی در صورت های مختلف خود ابزاری در دست عارفان بوده است به منظور نفی سلسله مراتب ارزش اجتماعی و آزاد سازی ذهن مردمان از فشار هنجارهای فکری حاکم بر جامعه. به همین دلیل هنجار گریزی زبانی صوفیه در پیوند با عادت شکنی های اجتماعی ایشان است. در مقاله حاضر هنجار گریزی در آثار سنایی، مولوی و عطار از این منظر خاص بررسی می شود.