زبان و ادبیات فارسی (دوفصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی خوارزمی)
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان 1399 شماره 34 (پیاپی 89) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظم و نثر در سنت ادبی ما در طول تاریخ طرفداران و مخالفانی داشته و هرکدام دلایلی را له یا علیه دیگری اقامه کرده اند. دراین میان، ابوحیان توحیدی، با فراروی از تقابل های دوگانه، بی آنکه جانب نظم یا نثر را بگیرد، با رویکردی فلسفی و زیبایی شناختی، سویه های دیگری از نسبت میان نظم و نثر را آشکار کرده است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقل عینی آرای طرفداران نظم و نثر، به تحلیل رویکرد فراثنویت انگار توحیدی در الامتاع و المؤانسه می پردازد. نتایج بررسی ها حاکی از این است که توحیدی، با بازخوانی اقوال طرفداران نظم و نثر، معتقد است که درباب شعر و نثر نمی توان حرف آخر را زد. آن گاه، پس از تبیین ماهیت سخن و انواع آن، به نقل امتیازات نظم و نثر از زبان طرفداران آنها می پردازد؛ ازجمله اینکه نظم صناعت است و دست عامه مردم به آن نمی رسد، درحالی که نثر زودیاب تر است و عامه سخنوران را به جهت سهولت به خود متوجه می کند. نثر برای آراستگی به شعر نیازمند است، اما شعر به نثر نیازی ندارد. شاعر افق بی کرانه در پیش دارد و نویسنده میدانی کران مند، و در مقابل، نثر بنیاد سخن است و نظم فرع آن. نثر عاری از تکلف است و شعر مشحون از الزامات شعری؛ نثر از خرد وام می گیرد و نظم از احساس. با وجود زیبایی صوری نظم، نثر اصیل تر و شریف تر است. سرانجام، نتیجه می گیرد که هم نظم و هم نثر فضیلت های انکارناپذیر دارند و بهترین نوع سخن آن است که صورت آن بین نظم و نثر باشد، ولی نه نظم باشد و نه نثر.
بررسی فرآیند تکوین و دگردیسی گفتمان تصوف (با تکیه بر دال "توکل" در متون منثور متمکن صوفیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان کلان تصوف اسلامی نگرشی قدسی است که در بستر دین، در واکنش به گفتمان های معارض دیگر نظیر فقه، کلام، فلسفه و زهد شکل گرفت. در اواخر سده دوم، پس از درآمیختن کیمیای عشق با مس زهد، رهروان جریان صوفیانه، برخلاف دیگر جنبش های فکری و دینی فرهنگ و تمدن اسلامی، که قرآن را متنی فروآمده از آسمان به زمین و در حرکتی دیالکتیکی بین آسمان و زمین می دانستند، قرآن را متنی برای حرکت از زمین به آسمان، یعنی معراج صوفیانه، در نظر آوردند. با این تلقی، شاهد مواجهه گوناگون صوفیه با دال های مفهوم ساز، برجسته و پربسامد، به ویژه نشانه شناور «توکل» در گفتمان تصوف و نیز بقیه آثار صوفیه اعم از نثرهای متمکن و مغلوب هستیم. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی و رویکرد جفت گفتمان سا ز لاکلاو و موفه، دگردیسی های این دال شناور را در چندین نثر متمکن صوفیه به فارسی و عربی نشان داده ایم و از این رهگذر تأثر و تأثیرهای این چند متن را از یکدیگر تبیین کردیم.
تصویر شخصیت اصلی در داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر، ادبیات در معنای گسترده اش آینه جامعه و نشان دهنده جهت گیری ها، سلیقه ها و جریان های اجتماع است و بهتر از بقیه علوم و فنون به کالبدشکافی جامعه کمک می کند. به شکل ویژه، از میان آثار ادبی، داستان کوتاه و رمان بیش از دیگر انواع ادبی به زندگی اجتماعی وابسته اند و ضمن تأثیرپذیری از تغییرات در جامعه، خود منشأ تغییر می شوند و تغییرات جوامع را نیز نشان می دهند. به این ترتیب، می توان ازطریق شناخت نوسان ها و دگرگونی های دنیای درون شخصیت های اصلی داستان ها، راهی به شناخت تحولات و تغییرات دنیای بیرون آنان پیدا کرد. هدف این پژوهش نیز بررسی تصویر شخصیت اصلی در داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری است. به این منظور، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، سعی شده است تا پس از استخراج خصوصیات شخصیت های اصلی داستان های کوتاه گلشیری در دو دهه 60 و 70 و نیز شناسایی وقایع و جریان های سیاسی اجتماعی مؤثر سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به بررسی و تحلیل تطبیقی مطالب پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که گلشیری در مجموعه داستان های خود، بخشی از روحیات و افکار روشنفکران، هنرمندان و طبقه متوسط عصر را به صورت مستقیم و غیرمستقیم عرضه کرده است و میان خصلت های روحی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شخصیت های اصلی هر مجموعه داستان با وضعیت اجتماعی _سیاسی حاکم بر آن دوره ، البته با برداشت سیاسی و اجتماعی نویسنده از تحولات این دوره ، ارتباط نزدیکی وجود دارد؛ به طوری که با تغییر وضعیت جامعه، برخی از این ویژگی ها نیز دستخوش تغییر شده است.
دخو در نقش روان درمان گر: تحلیل چرند و پرند دهخدا با استفاده از نظریه راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی اکبر دهخدا از تأثیرگذارترین نویسندگان دوران مشروطه است. هم زمان با تشکیل مجلس دوره نخست، او گزارش ها، دیدگاه ها و انتقادهای خود را در سلسله مقاله های روایی با عنوان چرندوپرند در روزنامه صوراسرافیل منتشر می کرده است. این نوشته ها بسیار محبوب و پرمخاطب بوده اند. به نظر می رسد، جدا از حقیقت مانندی محتوای روایت ها، ساختار بدیع مقاله های چرندوپرند با بهره گیری از زبان طنز و پرداخت راوی قابل اعتماد (دخو)، که در این نوشته ها نقشی کلیدی ایفا می کند، جذابیت و درعین حال باورپذیری روایت ها را تقویت کرده است. شیوه هایی که دهخدا در ساختار منحصربه فرد مقاله ها و شخصیت پردازی دخو از آنها بهره برده است، اشتراکات درخور توجهی با تکنیک های طرح شده در رویکرد انسان گرایانه کارل راجرز دارد، رویکردی که ماهیتی روان شناختی دارد و مسئله شخصیت نقطه ثقل آن است. گزینش و طبقه بندی نمونه های مستخرج از چرندوپرند و انطباق آنها با مؤلفه های نظریه فردمحور راجرز نشان می دهد که دهخدا ویژگی هایی در عرصه متن قرار داده است که مهم ترین پیش فرض راجرز یعنی جهان تجربی را اثبات می کند و به تبع آن شکل و محتوای مقاله ها با روایت گری دخو می تواند با ویژگی های موردنظر راجرز در ترسیم چهره آرمانی درمان گر همسان باشد.
دستوری شدگی صورت های زبانی مشتق از «گفتن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فارسی امروز، صورت های مختلف فعل «گفتن» به ابزاری دستوری برای دلالت بر مفاهیم وجهی بدل شده اند. برخی از این صورت ها مانند «گو»، «گویی»، «گفتی»، «گوییا»، و «گویا»، در تحولات تاریخی زبان فارسی به عنوان قید به کار رفته اند و از آن میان، «گویی» و «گویا» هنوز رایج اند. در فارسی امروز، برخی صورت های فعل «گفتن»، مانند «بگو»، «نگو»، «بگویی» و مانند آن، در برخی بافت ها، کارکرد وجهی برعهده دارند. در این مقاله، به ویژگی های معنایی فعل «گفتن» از دوره باستان تا امروز پرداخته شده و سپس، روند تحولات برخی صورت های زبانی مشتق از آن، که طی فرآیند دستوری شدگی به قید بدل شده اند، بررسی شده است. «گویی» در تشبیه و تمثیل، برای دلالت بر فرضی و غیرواقعی بودن گزاره و «گویا» برای بیان شک و تردید در متون ادب فارسی به کار رفته اند و امروز نیز رایج اند. گذشته ازاین، برخی صورت ها و صیغه های این فعل در مرحله میانی دستوری شدگی قرار دارند. این صورت ها بازنمایی مفاهیم وجهی استنباط، حدس، گمان، فرض، و تصور را برعهده دارند و برخی از آنها به تدریج مقوله فعل را از دست می دهند و در جایگاه قید برای بازنمایی مفاهیم وجهی به کار می روند.
نگاهی تازه به بن مایه «جام» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی کلمات و ترکیبات در دیوان حافظ هست که توجه دقیق به آنها ما را به دنیای شعر و اندیشه او نزدیک می کند. از جمله این کلمات و ترکیبات «جام» و مترادف های آن است. بسامد کلمه جام و مترادف های آن در دیوان حافظ از تعلقِ خاطر زیاد او به جام نشان دارد. در این مقاله، برای بررسی جام در دیوان حافظ، درباره اهمیت جام در ادبیات فارسی و دیوان حافظ، نظر شارحان متقدم و معاصر درباره معنا و کارکرد جام در حافظ بیان شده است. متن مقاله به دو قسمت تقسیم می شود: در قسمت اول، جام در سنت شعری قبل از حافظ بررسی شده است. قبل از حافظ، غالباً سه نوع جام یا شراب داریم: زمینی، عرفانی و خیامانه. در قسمت دوم، ذیل عنوان هایی، به هنرنمایی های حافظ با جام پرداخته شده است: 1. تکرار و برجسته کردن جام و تبدیل آن به بن مایه نمادین، 2. تقابل سازی با جام و به کاربردن آن همچون ابزاری برای مبارزه سیاسی و اجتماعی، 3. اختلاط معانی و کارکردهای گوناگون و متضاد جام با یکدیگر، 4. ساخت بیانِ متناقض نما با جام و خلق ابیات شاهکار. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، در پایان نتیجه می گیرد که حافظ آگاهانه با تکرار جام آن را برجسته و نمادین ساخته و با اختلاط معانی ایرانی و اسلامی جام، منشوری ساخته که هر خواننده ای، به فراخور تجربه و دانش خود، می تواند معانی گوناگونی از آن دریافت کند.
کرامات و واقعیات: حکایت کرامات و نوع واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درون مایه بیشتر حکایات صوفیه کرامات مشایخ است. حجم عظیمی از تذکره ها و مناقب نامه های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه را می توان تحت عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبول گروه های گوناگون مخاطبان بوده است. یکی از مهم ترین مباحث ساختاری حول موضوع حکایات کرامات، تعیین نوع واقعیت موجود در این حکایات و رده بندی شان تحت یک نگرش از واقعیت خاص است. راه های مختلفی برای پذیرش حکایات کرامات وجود دارد، اما بهترین و فراگیرترین شیوه، که مدعای نگارنده در این نوشتار است، واقع نمایی تحلیلی کرامات است و رسیدن به نوعی واقع گرایی عرفانی یا رئالیسم صوفیانه. کسانی که نه به پذیرش تعبدی گردن می نهند و نه خود اهل سیروسلوک اند که با کشف و شهود به حقیقت کرامات برسند، با کمک تحلیل هایی خاص می توانند به سطحی از پذیرش درباره کرامات دست یابند، اما در تحلیل واقع نمایانه کرامات، هیچ گونه تقلیل و تحدیدی در اصل پدیده کرامت رخ نخواهد داد. این پژوهش کتابخانه ای به شیوه ای توصیفی و تحلیلی درصدد تشخیص نوع واقعیت موجود در این گونه روایی است تا از این طریق ثابت شود که واقعیت حکایات کرامات با هیچ نوع واقعیت موجود و مألوف برابر نیست و در نتیجه این حکایات به واقع نماییِ خاص خود نیاز دارند.
تعدّد دلالت ها در غزلیات حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد ابهام و ایهام در کلام، با تمهید زمینه تنوع دلالت و به تأخیرافکندن روند فهم معنا، در رقم زدن ابعاد هنری اثر ادبی تأثیر درخور اعتنایی برجای می گذارد و به هر میزان که کلام از چنین شگردهای بیانی ای بی بهره باشد، با تبدیل شدن به گزاره ای تک معنا، حیثیت هنری آن کاستی می گیرد. در مقاله حاضر، با چنین پیش فرضی، شعر حزین لاهیجی (1180-1103 ه .ق.) بازخوانی و تعدد دلالت ها در سروده های او در دو سطح واژگانی و متنی بررسی شده است. در سطح واژگان، صنایعی همچون ایهام و انواع آن، اتفاق، استخدام و جناس شبه اشتقاق، مرز دلالت های بیت را درمی نوردد و گستره معنایی تازه ای را به روی مخاطب می گشاید. این بررسی مؤید آن است که در شعر او 192 مورد ایهام، ایهام تناسب و ایهام تضاد به کار رفته است. در سطح جمله و بیت نیز، انواع ابهام و تعدد دلالت ها و علل پدیدآمدن آن، در سه گروه زبانی، منطقی و لحنی طبقه بندی شده و در هریک از آنها، شگردهایی که شاعر برای آفرینش ابهام و تنوع دلالت به کار برده بررسی و تحلیل شده است.
بررسی تأثیر ویژگی های صرفی اسم فارسی و عربی در ادبیت شعر با تکیه بر ملمعات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مشخصه های صَرف اسم عربی مانع برداشت های گوناگون از متون ادبی دانسته شده است. ساختمان اسم عربی از ویژگی هایی ذاتی چون تذکیر و تأنیث، جامد و مشتق، وزن، تثنیه، انواع جمع، ضمایر دقیق، موصول، اسم های اشاره و... برخوردار است که تعیّن و تداعی دقیق معانی در ذهن مخاطب را به همراه دارد. هرچند دقت صَرف عربی در نثر علمی و فلسفی امتیاز به شمار می رود و دانشمندان می توانند مقصود خود را به کمک آن به روشنی بیان کنند، در متون ادبی، نقص به نظر می رسد و از چندپهلویی و لطف هنری اثر می کاهد. مسکوت بودن برخی از این ویژگی ها در صرف اسم های فارسی، به ابهام و ادبیت شعر کمک می کند. در دیوان حافظ هفت غزل ملمع وجود دارد که امکان چنین مقایسه ای را فراهم می آورد. وجود مصراع هایی به زبان فارسی و عربی در یک غزل حافظ به خوبی تفاوت امکانات صرفی در زبان فارسی و عربی را نشان می دهد. فقدان چنین مشخصه هایی یا وجود آن به صورت کلی در واژه فارسی طیف بیشتری از مخاطبان را با خود همراه می سازد و دامنه برداشت های گوناگون را وسعت می دهد.
بررسی خشونت علیه زنان در ادبیات داستانی دهه چهل با تکیه بر چهار رمان (شوهر آهوخانم، سنگ صبور، شازده احتجاب، سووشون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی جدید ایران محل ظهور اندیشه های نو و مترقی است؛ ازجمله، عرصه نقش آفرینی زنان، هم در جایگاه نویسنده و هم در مقام قهرمانان تأثیرگذار در خلق رخ دادهاست. در این ادبیات جدید، زنان دستمایه طرح معضلات در بسیاری از داستان ها می شوند. ازجمله این معضلات خشونت علیه زنان است. در این مقاله سعی شده است تا خشونت، انواع، ابزار و عوامل مختلف بروز آن در رمان های برگزیده دهه چهل با نام های سنگ صبور، شوهر آهوخانم، شازده احتجاب، و سووشون بررسی شود تا ازطریق آن، نگرش نویسندگان این آثار به حقوق زنان و مسائل موجود در جامعه نشان داده شود. با تحلیل محتوای آثار پیش گفته، بیشترین خشونت از نوع پنهان و آشکار در رمان شوهر آهوخانم دیده می شود و رمان های سنگ صبور و شازده احتجاب و سووشون به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار دارند. عوامل متعددی در بروز این خشونت ها نقش دارند: فرهنگ، عرف و سنت ها، عقاید مذهبی، خانواده و نگرش مردسالارانه و نا آگاهی زنان از حقوق خود و... ازجمله این علل به شمار می روند. طرح موضوع خشونت علیه زنان در رمان ها نشان می دهد که نویسندگان این دوره در جایگاه روشنفکران و مصلحان جامعه نگرش فمینیستی دارند و با اعتراض به سنت های جنسیت زده حاکم و نقد سلطه پدرسالارانه و نمایش وضعیت نامطلوب اجتماعی و موقعیت فرودست زنان، سعی می کنند به دفاع از حقوق آنها بپردازند.
بازنمایی اسطوره های ایرانی درکتاب های تاریخی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت اساطیر و حماسه ها برای آشنایی با فرهنگ و تمدن گذشته ملت ها مهم و ضروری است. ازاین رو، بررسی تحولاتی که به دلایل سیاسی و اجتماعی و گذر زمان در اساطیر و حماسه های جامعه ای ایجاد می شود، شایسته توجه است. تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است که مبنای آن شناسایی علل و چگونگی تحولات راه یافته در سیمای اساطیری و حماسی ایران در امهات کتاب های تاریخی فارسی از قرن سوم تا پایان حکومت صفویه باشد. نتایج این پژوهش، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، عبارت اند از: حذف بسیاری از اندیشه های دین زرتشتی از سیمای اساطیر ایرانی در نتیجه غلبه اعراب و نفوذ اسلام، دگرگونی در پاره ای اعمال و کردارهای شخصیت های اساطیر ایرانی و نفوذ آموزه های اسلامی در آن و اختلاط و آمیختگی با اسرائیلیات، دگرگونی هایی که در قالب شخصیت ها، داستان ها و جغرافیای اساطیری راه یافت و اختلاط هایی که به واسطه رواج اسرائیلیات به شکل هم زمانی، نسب سازی های جعلی، یکسان پنداری و وابستگی های جغرافیایی اساطیر ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داد. از دیگر دستاوردهای این پژوهش، نمایاندن نفوذ تفکرات قوم سامی در اساطیر ایرانی و منطق باورپذیری عصر مورخ بر روایات ایرانی است که به افسانه پردازی های گوناگون درباره آنها منجر شده است.
بررسی نقش شیوه های بلاغی اقناع در ایجاد تعلیق در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی برجسته ترین اثر از نوع داستان های غنایی و بزمی در ادب فارسی است که مخاطبان بسیاری را مجذوب خود کرده است. اگرچه درباره ساختار روایت های این منظومه پیش از این مقالاتی منتشر شده، در زمینه استفاده از شگردهای بلاغی برای اقناع مخاطب و در نتیجه ایجاد تعلیق در این اثر داستانی تحقیق خاصی انجام نشده است؛ ازاین رو، در بحث حاضر، نخست به تعریف اقناع در علوم مختلف و نقش آن در تاریخ فلسفه و بلاغت پرداخته می شود و سپس، با نگاهی گذرا به تعریف تعلیق، روشن می شود که چگونه شگردهای بلاغی می تواند در خدمت تعلیق داستانی قرار گیرد. شایان ذکر است که تعلیق ها در داستان خسرو و شیرین تا اندازه زیادی حاصل بهره گیری شاعر از شیوه های بلاغی ای است که برای اقناع مخاطب به کار رفته است. این تعلیق، که سبب هجران و دوری عاشق و معشوق در فواصل مختلف داستان می شود و ازطرفی هم سبب پدیدآمدن انتظار در خواننده می شود، در برش های گوناگون داستانی به چشم می خورد. در این مجال، از دو علم معانی و بیان برای بررسی نقش اقناع در ایجاد تعلیق استفاده شده است. از شگردهای علم معانی، اغراض ثانوی کلام یعنی تشویق و ترغیب، تحذیر و هشدار، تکریم و تعظیم و به ویژه سرزنش و هشدار، و از شگردهای بیانی، اغراض تشبیه، استعاره، و تمثیل، نقش مؤثرتری در اقناع مخاطب و ایجاد تعلیق ایفا کرده اند.