مطالب مرتبط با کلیدواژه

حدیقه الحقیقه سنایی


۱.

بررسی تطبیقی مفهوم ماورایی «دیو» در شاهنامه فردوسی و حدیقه سنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی حدیقه الحقیقه سنایی دیو شاهنامه فردوسی مفهوم ماورایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۳۶۷
شاهنامه و حدیقه به عنوان دو اثر مهم ادبی در دو موضوع متفاوت حماسی و عرفانی، واجد وجوه شباهت بسیاری اند. یکی از وجوه شباهت این دو، مفاهیم ماورایی دیو است که در هر دو اثر، به کار رفته است و باعث می شود که این دو اثر از وجهی، قرابت خاصی پیدا کنند. بن مایه ها و مضامین ماورایی و اندیشه های فراواقعی ریشه های آن را می توان در باورهای اساطیری، اعتقادات دینی و سنت های فکری زمانه و حتی اندیشه های عرفانی جستجو کرد. نمودهای عینی دیو بر پایه باورهای اساطیری است که گاه در خدمت نمادپردازی فردوسی قرار گرفته است. واژه دیو پیش از اسلام در فرهنگ ایرانی رایج بود و پس از ورود اسلام تغییر کرد و جای خود را به جن داد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه ای است؛ مفهوم فرا طبیعی دیو در شاهنامه به عنوان مهم ترین اثر حماسی و حدیقه الحقیقه به عنوان مقدّم ترین اثر رسمی عرفانی با ذکر شواهد و قرائن و مقایسه بسامد آن ها، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این جستار نشان می دهد که در شاهنامه، دیو جایگاه پیشین خود را از دست داده است و از اقتدار دیوان و تأثیری که در هستی داشته اند به شدت کاسته شده است و به جایگاه فروتری نزدیک شده اند. در حالی که سنایی به صبغه های عرفانی آن تأکید می نماید؛ گاه آن را در معنای جن و گاه در معنای اهریمنِ درون به کار می گیرد؛ در مواردی نیز با معنای ابلیس، یکسان می پندارد و گاه با بهره برداری استعاری از آن پای تأویل و تفسیر را به این مفهوم باز می کند.
۲.

بررسی تطبیقی و بینامتنی «اشتباهِ درست» داستان پیل در تاریکی بر اساس نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان اشتباه درست احیاء علوم الدین کیمیای سعادت محمد غزالی حدیقه الحقیقه سنایی مثنوی مولوی نظریه ارتباطی یاکوبسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۴۸
عارفان آثار پیشینیان، به خصوص سنایی و غزالی را چون سنّتی ادبی گرامی داشته و بدان ها توجه کرده اند. مولوی نیز در سرودن مثنوی معنوی به آثار سنایی، عطار و غزالی نظر داشته و برخی از حکایت تمثیلی آنان را با تغیییراتی در شکل و محتوا بازگویی کرده است. حکایت «اشتباه درست» (پیل در تاریکی) را که بیانگر نقصان و ناتوانی انسان ها در شناخت از خداوند سبحان است، نخست غزالی به عربی، در «احیاءالعلوم» و سپس به فارسی در «کیمیای سعادت» آورده، و سپس سنایی از او و مولوی هم از آنان نقل کرده است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن(1896-1982)، حکایت و کارکردهای حکایت «اشتباه درست» را در آثار مذکور، بر اساس دیدگاه فرانسوی ادبیّات تطبیقی، بررسی، و تأثیر و تأثر و تفاوت و شباهت های آنها را نشان می دهد. پرسش این است که از شش عنصرِ فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، رمز و تماس در فرآیند ارتباطی داستان «اشتباه درست»، جهت گیری هر یک از این متون، برجسته کننده کدامیک از کارکردهای عاطفی، انگیزشی، ادبی، ارجاعی، فرازبانی و کلامی زبان بوده است؟ آیا شباهت و اختلافی دیده می شود؟ یافته ها نشان می دهد که در آثار غزالی و سنایی جهت گیری پیام، به سمت موضوع مطرح شده و متن و حکایت، کارکرد ارجاعی دارد اما مولوی، در جهت گیری پیام به سمت مخاطب برمی گردد و حکایتش کارکرد کُنشی پیدا می کند. این موارد با تغییر گیرنده (مخاطب)، پیام و زمینه یا بافت موقعیتی نیز ارتباط دارند.
۳.

تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید تصاویر توحیدی شعر عرفانی حدیقه الحقیقه سنایی مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۰
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.