آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

در رهیافت معنامحور نقش گرایی، سازه های زبان با توجه به سه دیدگاه ویژه اندیشگانی، بینافردی، و متنی بررسی می شوند. این سه دیدگاه، که در اصطلاح فرانقش نامیده می شوند، اساس زبان شناسی نقش گرا را شکل می دهند. هلیدی، بنیان گذار زبان شناسی نقش گرا، معتقد است الگوهای تجربه و مفاهیم ذهنی خالقان آثار در قالب فرآیندهای فعلی نقش اندیشگانی نمود پیدا می کند؛ بنابراین، می توان با بررسی انواع فرآیندها، و عوامل و موقعیت های سازنده آنها، از اندیشه ها و تجربیات پدیدآورندگان آثار ادبی آگاهی یافت و عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را تجزیه و تحلیل کرد. با این هدف و در قالب پژوهشی توصیفی تحلیلی، غزلیات ابتهاج، برمبنای گفتمان های سازنده آن، به سه مقطع تاریخی تقسیم شده و پس از تعیین بسامد و توصیف کارکرد فرآیندهای فعلی به منزله شاخصی سبکی، زمینه های شکل دهنده آنها تحلیل شده است. یافته ها کاربست فراوان فرآیند مادی و پس از آن فرآیند رابطه ای را نسبت به دیگر متغیرهای زبان شناسی نقش گرا نشان می دهد. علت بسامد فراوان و نوع کاربرد فرآیندهای نام برده، و نیز نمود اندک دیگر فرآیندهای اصلی و فرعی نقش اندیشگانی در غزل ابتهاج را باید در عواملی چون تأثیر محتوا بر شکل گیری زبان اثر، دگرگونی های سیاسی و اجتماعی روزگار شاعر، روحیات خاص سایه، سبک ویژه او، اهمیت نقش مخاطب در بوطیقای اندیشگانی او، و نیز اثرپذیری او از سبک شاعران پیشین و معاصر با او جست وجو کرد.

تبلیغات