مقالات
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه کیف بودن علم و یکسانی ماهیت ذهنی و عینی، پذیرش نظریه وجود ذهنی دربردارنده اشکال «لزوم مشمولیت علم تحت دو مقوله» خواهد بود. صدرالمتألهین در آثار خود از طریق تمایز میان حمل شایع و اولی، صدق دو مقوله بر علم از دو حیث ذاتی و عرضی، نفی قیام حلولی و قبول صدق دو مقوله بر صورت علمیه بسبب اعتباریت ماهیت و امکان تحقق ظلی آن به وجودات متعدد، برای حل این اشکال تلاش نموده است. گرچه بررسی پاسخهای وی حاکی از عدم تمامیت آنها در حل اشکال است، اما مبانی او زمینه ساز حل اشکال از طریق قبول «حمل حاکی بر محکی» است که بر اساس آن، فارغ از اینکه ماهیت صورت علمیه چیست و صورت علمیه در چه مقوله یی قرار دارد، «حکایت» از ماهیت شیء خارجی، بعنوان وصف وجودیِ صورت علمیه معرفی میشود که به ماهیت صورت علمیه ارتباطی ندارد و بلکه از دایره مقولات بیرون است. با ارائه این راه حل، هم میتوان تطابق صورت علمیه و ماهیت شیء خارجی را حفظ کرد و هم میتوان در عین قبول تحقق صورت علمیه در ذهن، از اشکال لزوم تداخل دو مقوله در آن رهایی جست.
بررسی نظریه تطابق عوالم و نقش آن در تبیین رابطه وجود علمی و عینی ممکنات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین همچون غالب فیلسوفان مسلمان، علم ذاتی الهی به ممکنات را علم پیشین دانسته و این علم را از سنخ علم فعلی میداند، لیکن فاعلیت علم الهی در منظومه حکمت متعالیه، معنای متفاوتی نسبت به تفسیر مشهورآن دارد. دریافت این معنای متفاوت، رهین التفات به برداشت خاص ملاصدرا از نظریه تطابق عوالم است که بجای قائل بودن به «تطابق سنخی» میان عوالم علمی و عینی، بر «تطابق عینی» آنها تأکید میکند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، درصدد عرضه تبیینی دقیق از برداشت ملاصدرا درباره نظریه تطابق عوالم است، و البته لازم بذکر است که قواعد فلسفی متعددی همچون قاعده «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء» و «عینیت علم اجمالی و تفصیلی» در حکمت متعالیه، متأثر از آن هستند. آنچه دغدغه صدرالمتألهین را در جامعیت وجودی نسبت به وجودات خاصه شکل میدهد، ترسیم اشتمال وجودی وجود جمعی بحقایقی است که هرکدام همچون گوهری جامع، تمام سکنات و تحولات وجود مادون را در خود جمع نموده است؛ در چنین شرایطی، علم به این گوهر وجودی که حقیقت وجود مادون محسوب میشود، عین علم به جمیع احوال و اوضاع وجود خاص است.
بررسی اشتراک نوعی تکالیف از منظر دینی و فلسفی (با رویکردی انسان شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مسئله امکان تکلیف یکسان از منظر دین و فلسفه، با توجه به مبانی انسان شناسانه در منابع دینی و فلسفی مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا که مسئله تکلیف یکسان پیوندی با وحدت و کثرت نوعی انسان دارد، بررسی دیدگاه دینی و فلسفی در اینباب میتواند راهگشا باشد. گرچه بزرگان ادیان و اکثر فلاسفه، طرفدار «وحدت نوعی» انسان هستند اما فلاسفه اصالت وجودی به «کثرت نوعی» معتقدند. از اینرو، اگرچه از نظر عملی، ادیان و عموم فلاسفه به یکسانی تکلیف پایبند هستند، اما بلحاظ نظری میتوان گفت که لازمه کثرت نوعی انسان، ناهمانندی تکلیف است. بنابرین بنظر میرسد در برخی موارد ناسازگاریهایی رخ دهد، مانند تعارض میان نظریه کثرت نوعی انسان در بیان ملاصدرا و التزام عملی وی به تکلیف یکسان. البته برای رفع این ناسازگاری میتوان به جنبه ثبات انسان با وجود حرکت جوهری و کثرت نوعی اشاره کرد. تعارض دیگر، میان آیاتِ دالّ بر تساوی ذاتی انسانها و آیات ِحاکی از تکلیف در حد وسع است که برای توجیه این دوگانگی نیز، میتوان به تفاوت میان مرحله جعل و مجعول تکالیف تمسک کرد.
خوانشی فلسفی از ساحت اجتماعی انسان کامل در نهج البلاغه (با رویکرد حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به تصویری کلی از ساحت اجتماعی انسان کامل با تتبع میان عبارات نهج البلاغه و تحلیل حکمی آنها با مبانی حکمت متعالیه است. ساحت اجتماعی انسان کامل، عبارتست از ویژگیهایی از انسان کامل که در تعامل با انسانهای دیگر و در ساختار اجتماعی و اینجهانی او قرار دارد. معرفت انسان کامل در این حوزه نمایانگر نقش تمدنی او در جامعه انسانی و در تحقق «جامعه متعالیه» خواهد بود. از میان روشهای مناسب برای گردآوری داده های تحقیق، روش موردنظر برای این پژوهش، روش توصیفی تحلیلی میباشد. بر اساس تعالیم نهج البلاغه و مبانی حکمت متعالیه، انقلاب فکری و محتوایی جامعه و هدایت آن از طریق ایجاد بیداری و شکوفایی فطری و آشکارسازی گنجینه های عقلی انسانها، اساس و بنیاد فعالیتهای اجتماعی انسان کامل را تشکیل میدهد که این امر بانضمام کمالات وجودی دیگر در انسان کامل و بحسب اطاعت و فرمانبرداری مردم، باعث تکامل و شکوفایی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و تشکیل جامعه متعالیه میگردد. بنابرین، محوریت و رهبری انسان کامل و فرمانبری مردم از او، اساس و مهمترین رکن تحقق آرمان جامعه متعالیه است.
بسترهای انسان شناختی حکمت صدرایی در تعامل میان علم دینی و دانش روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل میان علم دینی و دانش روز، از دغدغه های کنونی جوامع اسلامی به شمار میرود. در این تحقیق، بسترهایی که فلسفه صدرایی از منظر انسان شناختی فراهم آورده تا علم دینی و دانش روانشناسی بتوانند به تعامل و تبادل دانشی بپردازند، مورد پژوهش قرار گرفته است. بعبارت روشنتر، هدف تحقیق آن است که نشان دهد علم دینی و دانش روانشناسی نوین، در بستر انسان شناسی فلسفی بعنوان یکی از مبادیِ دانشی این دو عرصه علمی دارای چه زمینه های تعاملی یی است. برای تحقق این امر، با بررسی کتابخانه یی و تحلیل محتوایی، زمینه های مزبور مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق آن است که فلسفه صدرایی بلحاظ مبانیِ انسان شناختی، در دو بستر کلیِ «علم شناختی» و «مفهوم شناختی»، زمینه تعاملی مناسبی برای تبادل اطلاعات میان علم دینی و دانش روانشناسی فراهم نموده است. انسان شناسی فلسفی با تبیین صحیح غایت، روش، ابزار، منبع، ساختار و معیارِ علم دینی و دانشِ روانشناسی، زمینه لازم برای ارتباط دو جانبه» این علوم را در بستر «علم شناختی» مهیا کرده است. در زمینه «مفهوم شناسی» نیز حکمت صدرایی، با تبیین ماهیت و کاربست مفاهیمی نظیر «انگیزه»، «عشق» و «معنای زندگی» از منظری انسان شناختی، بستر تعاملیِ مناسبی برای تبادل دانشی میان این دو عرصه علمی بلحاظ مفهومی ایجاد نموده است.
«من» و معیار تشخیص آن از «غیر» از منظر سهروردی، ملاصدرا، دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بیان هویت و مصداق «من» و نیز ملاک تشخیص «منِ حقیقی» از غیر، از دیدگاه سهروردی، ملاصدرا و دکارت پرداخته است. از نظر این سه فیلسوف، «من» هویت ظاهر و خودپیدایی است که انسان با علم حضوری بدان خودآگاهی می یابد. مصداق منِ حقیقی نزد سهروردی نور مجرد است که با ظهور دائمی ذات، از خودآگاهی مستمر برخوردار میباشد. در فلسفه ملاصدرا، مصداق آن مرتبه یی از وجود است که در بستر حرکت جوهری دائماً متطور بوده و مملکتی ذومراتب است که هویتی ثابت ندارد، و نزد دکارت بُعد مجردی است که بنحو دائمی در حال اندیشیدن است. بنابرین، در واقع هر سه فیلسوف «من» حقیقی را منِ مدرک، عالم و اندیشنده میدانند. ملاک تمییز منِ حقیقی نیز نزد آنها یکی است، زیرا سهروردی و ملاصدرا علم مستمر و عدم غفلت از خود را که در واقع همان خودآگاهی است، ملاک تمییز منِ حقیقی میدانند، اما ملاک دکارت وضوح و تمایز است که بنظر میرسد همان أمری است که سهروردی و ملاصدرا آن را علم حضوری مستمر یا خودآگاهی مینامند. در نتیجه، میتوان گفت که ملاک تمایز «من حقیقی» از نظر هر سه فیلسوف یکسان است.
واکاوی تبلور نظریه اسفار اربعه در معماری میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون تحقیقات زیادی پیرامون میدان نقش جهان انجام شده است اما پرداختن به چرایی و چگونگی شکلگیری آن، جای کار فراوانی دارد؛ اینکه چرا ابعاد میدان نقش جهان، به اندازه های کنونی است؟ چرا چیدمان عناصر میدان به این صورت است؟ فلسفه استفاده از رنگها و طرحهای متفاوت در گوشه های مختلف میدان چیست؟ و سؤالات بسیاری که نیاز به بحث و تحقیق دارد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری تلاش میکند به اندیشه ها و انگیزه های طراحی معماری و ساخت میدان نقش جهان بپردازد و در این راه، با مطالعه کتابخانه یی و اسنادی، به گردآوری اطلاعات و تحلیل آنها پرداخته است. یافته ها نشان میدهد، میدان نقش جهان، علاوه بر دولتخانه صفوی، در قالب یک بیانیه اعتقادی سیاسی است که اندیشه های عرفانی شیعی را که قرنها در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان نهفته بوده، نشان میدهد. این میدان، تمثیلی است از شب معراج پیامبراکرم(ص) و با تداعی منزلگاههای مختلفِ اسفار اربعه، سیر و سلوک عرفانی را برای سالکان متجسم میکند. از زمان ابن عربی به بعد و بالاخص در اندیشه های ملاصدرا، چهار منزلگاه برای این سفر عرفانی بیان شده که «اسفار اربعه» نامیده میشود. یافته های تحقیق نشان از تناظر این چهار سفر با چهار عنصر اصلی میدان دارد. این سیر و سلوک، تمثیل و تجسمی است از سفر پیامبر در شب معراج که از مکه به بیت المقدس مشرف شدند و سپس به آسمانها رفت. محیط 1300 متری میدان نقش جهان تمثیلی است از مسافت 1300 کیلومتری مکه تا بیت المقدس. نقش و نگارهای بازار قیصریه نماد زندگی روزانه و حیات دنیوی است. مسجد شیخ لطف الله حیاط و شبستان ندارد و سالک با حضور در زیر گنبد، تنها مظاهر حق تعالی را میبیند. مسجد جامع عباسی نماد منزلگاه «جمع» در سلوک عرفانی است. سفر دوم با سیر در مقام خفیّ و اَخفی طی میشود و سالک از این مقام فانی میگردد. مرحله سوم از سلوک که نوعی شریعت در بطن خود دارد نیز تأیید اندیشه ولایت است. در انتهای سفر، دوباره به سردر قیصریه باز میگردد. اما این یک دور و تسلسل باطل نیست بلکه سالک با تجربه مراحل گذشته، به خویشتن خویش بازگشته است.
گزارش ها
فلسفه و تعامل جهان و انسان؛ گزارشی از بیست و پنجمین همایش بزرگذاشت حکیم صدرالمتألهین (ملاصدرا) (خرداد 1400: تهران)
حوزه های تخصصی:
بیست و پنجمین همایش از سلسله همایشهای بزرگداشت حکیم ملاصدرا به موضوع محوری «فلسفه و تعامل جهان و انسان»، بروال سالیان گذشته، در خردادماه 1400 برگزار شد. فرایند اجرایی همایش فلسفه و تعامل جهان و انسان از بهمن ماه 1399 آغاز شد و پس از تصویب این موضوع در شورای علمی و هیئت امنای بنیاد حکمت اسلامی صدرا، فراخوان مقاله همایش در 29 زیرعنوان و دو بخش عمومی و تخصصی فلسفه و کودک، تنظیم و اعلان گردید. محورهای فراخوان مقاله عبارت بودند از: فلسفه و طبیعت؛ طبیعت از منظر حکمت الهی؛ فلسفه و نظام وارگی و شعور طبیعت؛ خوی و خصلت طبیعت جهانهای کوچک و بزرگ؛ جایگاه هستی شناختی و معرفت شناختی طبیعت در حکمت متعالیه؛ فلسفه و مسئولیت انسان در قبال طبیعت؛ حکمت متعالیه و الگوی مطلوب تعامل انسان با جهان؛ تعامل با محیط زیست در سنت اسلامی (با رویکرد فلسفی)؛ بحرانهای زیست محیطی از منظر فلسفه اخلاق اسلامی؛ شرور طبیعی از منظر فیلسوفان مسلمان؛ فلسفه، فناوری و محیط زیست؛ انسان شناسی در اسلام و شی ءوارگی انسان در دوره مدرن؛ بحرانهای زیستی و درک مرگ و معاد؛ بحرانهای زیستی و تأثیر آن بر زیست عقلانی؛ نقش پدیده کرونا در تغییر نگرش بشر نسبت به طبیعت؛ درسهای فلسفی برای جهان پساکرونا؛ بایسته های مناسبات انسانی در جهان پساکرونا. بخش ویژه فلسفه و کودک: «فلسفه و کودک» و تربیت برای تعامل با طبیعت و شناخت آن؛ وظیفه والدین در ارتباط کودک با طبیعت و تأثیر آن بر رشد تفکر؛ «فلسفه و کودک» و بایسته های مواجهه با بحرانهای زیست محیطی؛ تفسیر «بلاهای آسمانی» برای کودک؛ «فلسفه و کودک» و آموزش مدیریت عقلانی بحران؛ فرصتها و تجربه های شرایط کرونایی در رشد تفکر کودک؛ «فلسفه و کودک» و مناسبات انسانی در شرایط بحران؛ «فلسفه و کودک» و الگوهای آموزش غیرحضوری؛ محوریت خانواده در تربیت کودکان در دوره های بحران؛ حقوق کودک در دوره های بحران و قرنطینه؛ رویکرد «فلسفه و کودک» در جهان پساکرونا؛ کودک و سبک زندگی پساکرونایی. پس از فراخوان مقاله عمومی همایش، در مدت مقرر 100 عنوان چکیده و اصل مقاله از اساتید، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه و دانشگاه به دبیرخانه همایش واصل گردید که از آن میان، 73 عنوان چکیده مقاله در شورای علمی همایش پذیرفته شد. مجموعه این چکیده ها در یک مجلد گردآوری و منتشر گردید. مجموعه کامل مقالات برگزیده همایش نیز بزودی منتشر خواهد شد. با توجه به شرایط اجتماعی موجود در این ایام و لزوم پرهیز از تجمع بمنظور جلوگیری از شیوع ویروس «کوید 19»، بیست و پنجمین همایش بزرگداشت ملاصدرا بصورت مجازی برگزار میگردد. در این راستا، از میان مقالات تایید شده گروهی برای سخنرانی بصورت مجازی دعوت شدند و نهایتاً فایل صوتی این سخنرانیها نیز برای استفاده عموم از طریق پایگاه اینترنتی بنیاد حکمت اسلامی صدرا بنشانی mullasadrs.org منتشر گردید.