مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی، بحث سخن گفتن از خداست. در این رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوه ارتباط بنده سالک عارف با خداوند و سخن گفتن از وی مطرح گشته اند. هر یک از ایندو دیدگاه نمایندگانی در سنت عرفان اسلامی داشته و هر کدام معتقدات خاصی در باب وحدت عارفانه دارند. در این نوشتار، ابتدا با طرح نظریه وحدت وجود (بر پایه آراء ابن عربی) و سپس وحدت شهود (بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خدای متشخص» بعنوان یکی از استلزامات و معتقدات نظریه وحدت شهود، در مقابل خدای مطلق وحدت وجود، بررسی خواهد شد.
نسبت نظر و عمل با ملکات اخلاقی و تبدل ذاتی انسان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکمت متعالیه میان حکمت نظری و حکمت عملی رابطه هستی شناختی دقیقی وجود دارد. ملاصدرا بر پایه اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس به تبیین این رابطه و تبدل نفسانی ناشی از آن میپردازد. تأثیر و تأثر میان افکار و اعمال و نیات و خلقیات فرد طی فرایند حرکت جوهری نفس صورت باطنی و حقیقی انسان را شکل میدهد؛ انسانها ابتدای آفرینش از نوع واحدند ولی در باطن و در آخرت بسبب غلبه ملکات مختلف نفسانی تحت انواع مختلف ملکی، حیوانی، سبعی و شیطانی قرار میگیرند. تجسم صورت اخروی و بدن مثالی انسان نیز متناسب با ملکات نفسانی و اخلاقی وی خواهد بود، زیرا در آخرت اجسام سایه ارواحند. این همان مسخ باطن یا تجسد اخلاقِ اشاره شده در نصوص دینی است. در عین حال، حرکت جوهری نفس چه در مسیر ملکی و چه در مسیر حیوانی، سبعی یا شیطانی از سنخ لبس بعد از لبس است، زیرا منشأ شقاوت باطنی و اخروی نیز نوعی اشتداد در فعلیت است. بنابرین، میتوان نتیجه گرفت که بر اساس مبانی و اصول حکمت صدرایی مسخ باطنی و اخروی انسان از سنخ انقلاب محال نیست.
زمینه ها و علل طرح نظریات فلسفی ناسازگار در آثار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا درباره برخی از مباحث فلسفی در آثار مختلف خویش نظریات متفاوتی بیان کرده است که در یک نظام فلسفی واحد قابل جمع با یکدیگر نیستند. در این مقاله با طرح اینگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظریات ملاصدرا در موارد ذیل بررسی خواهد شد: موضوع حرکت جوهری؛ حرکت توسطیّه؛ عامل ایجاد زمان؛ ماهیت علم؛ علم الهی به جزئیات؛ فاعلیت الهی؛ رابطه علت و معلول؛ ملاک نیازمندی ممکن به واجب؛ معانی ماهیت؛ نحوه اتصاف ماهیت به وجود؛ وحدت وجود؛ تجرد و حدوث نفس. با بررسی این موارد مشخص میشود که طرح نظریات مختلف در آثار ملاصدرا ناشی از یکی از عوامل زیر است: 1. تغییر دیدگاه ملاصدرا در طول زمان (وی نخست به اصالت ماهیت و سپس به اصالت وجود و تشکیک وجود قائل شده است و در نهایت به نظریه وحدت شخصی وجود دست یافته است)؛ 2. رعایت جنبه تعلیمی در بیان مطالب؛ 3. طرح نظریات بر اساس مبانی مختلف (مبنای قوم، مبنای وحدت تشکیکی وجود و مبنای وحدت شخصی وجود)؛ 4. تلاش برای نگارش یک دوره مدون از مباحث فلسفی.
بررسی لوازم نفس شناختی نظریه مثل؛ مناقشه در دفاع ملاصدرا از مثل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه مثل از مهمترین نظریات فلسفی یی بشمار میرود که بر اندیشه بیشتر متفکرین در اعصار مختلف تأثیرگذار بوده و فلاسفه ناگزیر از پذیرش یا رد آن شده اند. غالب فلاسفه مسلمان نیز نسبت به این نظریه بیتفاوت نبوده ا ند و کلیت نظریه را پذیرفته اند. اما اغلب، این نظریه در نظام فکری ایشان به تأویل و تحویل برده شده است. ملاصدرا معتقد است که با استمداد از مبانی فلسفی خویش تبیینی از نظریه مثل ارائه داده، که کاملاً منطبق بر غرض افلاطون است. پرسش اینکه، در حالیکه نظریه مثل از جهات بسیاری از جمله حوزه علم النفس، با مبادی فلسفی ملاصدرا ناسازگار است، آیا این تلا ش فلسفی او موفق بوده است؟ پژوهش حاضر میکوشد این پرسش را با توجه به لوازم نفس شناختی یی که از این نظریه برخاسته مورد مداقه و تحلیل قرار دهد.در این مقاله، پس از بررسی جامع ابعاد و لوازم نفس شناختی نظریه مثل و نیز بیان دیدگاه ملاصدرا درباره این نظریه و دفاع وی از آن، بهمراه بیان کلیتی از علم النفس صدرایی، ناسازگاریهای مبادی نفس شناختی حکمت متعالیه با لوازم نظریه مثل افلاطونی بتصویر کشیده میشود و دفاع سرسختانه صدرالمتألهین از این نظریه زیر سؤال میرود. فرجام آنکه: باور به قدم نفس و نظریه تذکاری معرفت و توقف نفس شناسی افلاطون بر تجرد عقلانی متمایز از بدن مادی، در برابر اندیشه ملاصدرا مبنی بر جسمانیه الحدوث بودن نفس و عقیده به تأسیسی بودن معرفت و نیز وجود رابطی نفس، از اهم نقاط افتراق نظام فکری این دو فیلسوف شمرده شده و در نتیجه هرگونه کوشش برای جمع میان این دو دیدگاه را بیثمر میسازد.
نقش مرتبه مثالی نفس در برقراری ارتباط میان نفس و بدن در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین، بر خلاف حکمای پیش از خود، فاصله میان نفس ناطقه عقلی و بدن جسمانی را بیشتر از آن میداند که با روح بخاری بتنهایی پر شود. او علاوه بر روح بخاری، وجود مرتبه مثالی را نیز بعنوان حلقه واسط میان مرتبه عقلی و مرتبه جسمانی انسان ضروری میشمارد. نگاه تشکیکی ملاصدرا به وجود واحد انسانی او را بر آن داشت تا اولاً انسان را دارای سه مرتبه عالی (مرتبه عقلی) سافل (مرتبه مادی) و متوسط (مرتبه مثالی) معرفی کرده و ثانیاً مرتبه مثالی و خیالی انسان را حلقه وصل و مایه ارتباط میان دو مرتبه بالا و پایین بداند. او در تبیین جایگاه مرتبه مثالی در وجود انسانی، از قاعده «تطابق عالم کبیر و عالم صغیر» نیز بهره برده و دو مرتبه عقلی و مثالی در عالم صغیر انسانی را نظیر عرش و کرسی در عالم کبیر دانسته است. صدرالمتألهین طبق اذعان خود وی در مبحث مرتبه مثالی انسان، بشدت متأثر از عارفان است.
تبیینی جدید از تقسیم معقولات مبتنی بر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه مفاهیم و نحوه تعامل ذهن و عین از مباحث مهم در عرصه معرفت شناختی و هستی شناختی تلقی میگردد. مبحث معقولات اولی و ثانوی و تمایز میان آنها نیز در همین راستا قرار دارد. دیدگاه رایج درباره تمایز و فرق معقول اول و ثانی به این صورت است که معقولات اولی بخلاف معقولات ثانی منطقی و فلسفی مصداق خارجی دارند. مقاله حاضر معیار مصداقداری در خارج را برای تفرقه بین معقولات اولی و ثانیه ناکافی دانسته و در عوض، نقش نظریه اصالت وجود را مهم و تأثیر گذار ارزیابی مینماید.