مقالات
حوزه های تخصصی:
از میان ادله گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریه حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچه عالَم، استدلال از طریق غایتمند بودن طبیعت، و استدلال از طریق وحدت ظلی نفس. این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد این ادله اختصاص دارد. بررسی نشان میدهد که چهار دلیل از این ادله را میتوان ابتکاری ایشان دانست. اهمیت فلسفی این دلایل چهارگانه بیشتر در نشان دادن جایگاه نظریه حرکت جوهری و تأثیر و تأثر آن نسبت به دیگر مسائل حکمت متعالیه و تفکرانگیزی در جوانب و ثمرات مختلف این نظریه، و نیز نشان دادن هماهنگی و همیاری بخشهای مختلف حکمت متعالیه صدرایی است. اما دلیلهای یادشده دلیلهای سبکباری که سرراست و با مقدماتی اندک این نظریه را به اثبات برسانند، نیستند.
بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث یا قدم زمانی جهان باید مورد توجه قرار گیرد، اینست که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چیست؟ این نیز بنوبه خود مبتنی بر سؤال دیگری است که زمان از نظر این دو گروه به چه معناست؟ فخر رازی با تسلط بر نظریات کلامی و فلسفی و با روشی انتقادی، به تحلیل و مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه درباره حدوث و قدم زمانی عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ریشه ها و مبادی تصوری و تصدیقی طرفین را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل میداند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتألهین با نقد نظر متکلمان و فلاسفه پیشین، تلاش میکند افلاطون، ارسطو و سایر حکمای یونانی و پیروان ادیان را همرأی خود نشان دهد، درحالیکه تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زمانی صدرایی مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است که نه در فلسفه یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفه مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است.
بایدها و نبایدهای فلسفه اسلامی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با الگو قرار دادن سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به بررسی اندیشه های ایشان در فلسفه اسلامی و لوازم توسعه و تعمیق آن پرداخته و در تلاش است با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، الگوی توسعه و تعمیق فلسفه اسلامی را بر مبنای بیانات و دیدگاه های رهبر معظم انقلاب تدوین و ارائه کند. در این پژوهش، بیانات، خطبه ها، پیامها، احکام و فرمانها و مصاحبه های امام خامنه ای طى سالهاى ۱۳۶۳ تا ۱۳۹۷ مورد مطالعه قرار گرفته و با استفاده از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی در روش نظریه پردازی داده بنیاد، ۱۱۱ کد/مفهوم، ۲۴ مقوله و چهار بُعد بدست آمده است. در بخش نتایج، ضمن ارائه الگوی پارادایمی حاکم بر مقوله ها، با استفاده از یافته های پژوهش به سؤالات اولیه نیز پاسخ داده شده است.
مقایسه چگونگی کلام الهی از نظر متکلمان و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حادث یا قدیم بودن کلام الهی از مباحثی است که معتزله و اشاعره به آن پرداخته و عرفا آن را نَفَس الرّحمان الهی گرفته اند که نه قدیم است و نه حادث. در نوشتار حاضر بحث بر سر چگونگی دریافت وحی توسط نبی است که این کلام الهی برغم حادث یا قدیم بودن آن، چگونه در قالب الفاظ به ظهور میرسد. برخی از معتزله آن را از جنس اصوات و الفاظ دانسته اند و گروهی از اشاعره آن را حقیقتی نفسانی تلقی کرده اند که اصوات و الفاظ حاکی از آن هستند. ابن عربی بین کتاب الله و کلام الله فرق قائل شده و اختلاف در عربی و عجمی بودن را به کتاب نسبت میدهد نه کلام الله، و الفاظ قرآن کریم را کلام خدا میداند نه کلام رسول، و نزول آن بر قلب پیامبر(ص) را بصورت زبانی میداند، یعنی پیامبر(ص) قرآن را با همین حروف و کلمات عربی دریافت میکند و خودش در آن دخل و تصرفی ندارد . قونوی نیز در شرح آن گفته که صورت وجودی عینی قرآن مانند صورت ادارکی آن است، پس قرآن نور بالذات است.
تحقیق و بررسی نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار ملاصدرا دو معنای متفاوت از «اعتباریت ماهیت» بچشم میخورد. در معنای اول «اعتباریت ماهیت» بمعنی تحقق تبعی ماهیت بواسطه وجود است، اما در معنای دوم، «اعتباریت ماهیت» بمعنی وجود ذهنی و مجازی ماهیت در متن خارج. ما در این مقاله سه فرضیه را بعنوان راهکارهای ممکن برای نیل به نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت» پیشنهاد میکنیم و در نهایت با تقویت فرضیه سوم، این نتیجه را خواهیم گرفت که معنای اول «اعتباریت ماهیت» بعلت اشکالات عقلی که بر آن وارد میشود، قابل پذیرش نیست و صرفاً معنای دوم «اعتباریت ماهیت» را میتوان نظر نهایی حکمت متعالیه قلمداد کرد.
خاستگاه اختلافات مبنایی درباره علت غایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه ممتاز بحث از علت غایی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. اهمیت این مسئله بحدی است که بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا آن را افضل اجزاء حکمت دانسته اند. در عین حال، اختلافات مهمی در این مبحث میان موافقان و منکران وجود دارد. در فلسفه اسلامی مباحث علت غایی عمدتاً معطوف به پاسخ اشکالاتِ وارده بوده است، درحالیکه در فلسفه معاصر غرب بحث از علت غایی تا حد زیادی بی اهمیت و زائد تلقی میشود. چه حکمای اسلامی و چه فلاسفه ارسطویی، کمتر به زمینه ها و ریشه های بنیادین اثبات یا انکار علت غایی پرداخته اند؛ حال آنکه تا بنیاد ها مورد تحلیل قرار نگیرد، در روبناها توافقی حاصل نمیشود. در این مقاله سعی شده با کنکاش در مبادی تصوری و تصدیقی علت غایی، به روشی تحلیلی، عمده ترین ریشه های اختلاف در این مبحث احصا و مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد تا قضاوت در باب روبناها آسانتر شود. این موارد عبارتند از: «نسبت علت فاعلی و غایی»، «مصدر ایجاد حرکت»، «قوه و استعداد»، «ذاتگرایی و صورت نوعیه».
علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (بررسی دیدگاه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گسترده یی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و علیت طبیعی وجود دارد و رابطه میان آن دو تنها از نوع اشتراک لفظی است. گسترش این باور در میان برخی فلاسفه و دانشمندان سبب شده است هرگونه همسخنی و هم اندیشی میان آنها غیرممکن تلقی شود و در نتیجه، راه تمام مطالعات تطبیقی در این دو حوزه بطور کامل مسدود گردد. علیرغم اینکه حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه نیز بر این باورند، اما مبانی فلسفی ملاصدرا هر گونه مرز و شکاف میان این دو حوزه را از میان برچیده و آنها را ذیل یک معنا قرار میدهد. بر این اساس، میتوان گفت علیت طبیعی صورت تنزّل یافته علیت متافیزیکی است و از این رهگذر هم اندیشی و تعامل و تقرّب میان این دو حوزه، گریزناپذیر خواهد بود.