مقالات
حوزه های تخصصی:
مفتاح الغیب نخستین اثری است که رسماً در علم عرفان نظری توسط صدرالدین قونوی نگاشته شد و مصباح الانس اثر شمس الدین فناری نیز بعنوان شرحی تفصیلی بر این کتاب، از آثاری است که در استدلالی کردن مباحث عرفانی سهم بسزایی دارد. عارفانی چون امام خمینی(ره) از جمله محققانی هستند که تعلیقات آنها در تبیین و ایضاح مقاصد مصباح الانس، بسیار مفید بوده است. این جستار بدنبال تبیین مراتب نظام هستی از نظر امام خمینی بر اساس تعلیقات ایشان بر مصباح الانس است. مراتب وجود حق در قوس نزول، همان سلسله» وجودات در نظام هستی است که شامل اعتبارات و تعینات وجود یعنی مقامات ذات، احدیت و واحدیت میشود. بعبارت دیگر، حق تعالی دارای تعیناتی است که ابتدا در مقام ذات که البته مقام بدون اسم و رسمی است، متجلی میشود و سپس با تنزل، به مقام احدیت و باز با تنزلی دیگر، به مقام واحدیت میرسد. این مقام واحدیت، مقام تفصیل اسماء و صفات حق است که اعیان ثابته، صور و مظاهر این اسماء و صفات هستند و بهمین ترتیب، اعیان خارجی یا امور واقع نیز مظاهر اعیان ثابته اند. ارزیابی، تحلیل و نقد آراء امام خمینی درباره مراتب نظام هستی از اهداف این پژوهش است.
خوانشی تحلیلی از دیدگاه ملاصدرا و متأخرین پیرامون معنایاسمی و حرفی وجود (تأملاتی در مباحث زبانی حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در آراء خود به مباحث زبانی توجه داشته و درباره معنای اسمی و حرفی سخن گفته است. مفسرین، آراء وی در اینباره را خالی از تهافت ندانسته اند تا جایی که بخشی از آراء او را بر دیگری ترجیح داده و ادق از دیگری دانسته اند. این نوشتار با طرح و مقایسه آراء ملاصدرا در باب معنای اسمی و حرفیِ وجود، چارچوبی برای طرح مباحث هستی شناسی، معرفت شناسی و زبان شناسی ارائه داده و با بهره گیری از مباحث زبانیِ علمِ اصولِ فقه، رویکردی تحلیلی زبانی را برای برون رفت از این تهافت ارائه کرده است. ملاصدرا بر این باور است که از یکسو میتوان از طریق اشتراک معنویِ معنای حرفی وجود (است) به اشتراک معنویِ معنای اسمی وجود (هست)، استدلال کرد و از سوی دیگر، اختلاف بین وجود رابط و محمولی، نوعی است. این دیدگاه ملاصدرا محل نزاع و تفسیرهای متفاوتی واقع شده و پرسشهایی را پیش روی صاحبنظران قرار داده است؛ از جمله اینکه آیا این دو دیدگاه همخوانی دارند؟ آیا این نظریه با تشکیک وجود و اشتراک معنوی وجود، سازگار است؟ آیا وجود رابط و محمولی از یک سنخند؟ آیا دو تقسیمبندی وجود در حکمت متعالیه، یعنی تقسیم سه شقی وجود به رابط، رابطی و نفسی و تقسیم دو شقی وجود به رابط و مستقل با یکدیگر در تضادند؟ آیا دو تقسیم یادشده، با آراء ملاصدرا در حوزه معنای اسمی و حرفی سازوارند؟
رابطه معاد و معنای زندگی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد برخی مرگ زندگی را بیمعنا میکند و زندگی زوالپذیر و محدود، ارزش زیستن ندارد؛ بویژه اگر همراه با گرفتاری و رنج باشد. برخلاف این گروه، ملاصدرا با اثبات جاودانگی نفس معتقد است همانگونه که حقیقت هستی سقف ماهوی و محدودیت ندارد، انسان نیز سقف ماهوی ندارد و زندگی انسان منحصر به عالم ماده نمیشود. حرکت انسان با سعی و تلاش دنیوی آغاز میشود اما با مرگ استمرار پیدا میکند و زندگی حقیقی و حیات برتر در سایه مرگ حاصل میشود. زندگی در صورتی معنای کامل پیدا میکند که به آخرت و جاودانگی نائل شود. او برای انسان اهداف عالی و متوسط تعریف میکند و مراتب سعادت را به مراتب تکامل نفس میداند. ملاصدرا ذات و حقیقت انسان را عقل نظری میداند و سعادت حقیقی را در این قوه دانسته و حرکت عقل عملی در مسیر سعادت را زمینه یی برای تعالی عقل نظری قلمداد میکند. او دنیا را نمادی از برزخ و برزخ را نمادی از قیامت میداند. دنیا وآخرت یک وجود ذو مراتب است که نه تنها تقابلی با هم ندارند بلکه آخرت مرحله تکامل یافته دنیا است. معاد یعنی سعه وجودی یافتن و رسیدن به مرحله عقلانی که همان مرحله حقیقی وجود انسان است. همه انسانها از قدر مشترک معنای زندگی برخوردار خواهند بود اما معنای حداکثری و حقیقی شامل کسانی خواهد شد که دارای مراتب عالی وجود و مقام تجرد باشند.
بررسی انتقادی اشکالات مطرح شده به برهان حکیم قمشه ای درباره اثبات وجوب وجود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اثبات وحدت شخصی وجود، براهین مختلف و گوناگونی اقامه شده است. بیشتر این براهین که توسط عارفانی همانند داود قیصری، حمزه فناری و ابن ترکه بیان شده اند، با اشکالاتی مانند خلط میان مفهوم و مصداق مواجه است. در این میان حکیم محمدرضا قمشه ای در حاشیه خویش بر کتاب تمهید القواعد و ذیل مبحث براهین اثبات وحدت شخصی وجود، برهانی ارائه کرده که اثبات ضرورت ازلی خداوند را بهمراه دارد. در عین حال، چهار اشکال به این برهان وارد شده است. اشکال نخست در مورد معنای طبیعت اطلاقی وجود است که بصورت مبهم بیان شده است. اشکال دوم درباره خلط میان مفهوم و مصداق است. بخش نخست اشکال سوم، به تمامیت این برهان بر مفروض بودن تحقق اصل طبیعت باز میگردد و بخش دوم اشکال، سازگاری تحقق اصل طبیعتِ وجود با وجودهای مقید را هدف قرار داده است. اشکال چهارم، به نبود نوآوری و ابتکار در ارائه این برهان پرداخته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی تطبیقی، هر یک از این اشکالات را بررسی نموده و به سه اشکال نخست پاسخ داده است. از این جهت، برهان حکیم قمشه ای تمام و صحیح تلقی میشود که در این نوشتار بتفصیل تبیین شده است.
ملاصدرا و روش شناسی انتقادی فهم ظاهرگرایانه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر ظاهرگرایانه و سطحی از دین همواره در تاریخ اجتماعی دین جریان داشته و بعضی از این تفسیرها سبب ظهور جریانهای متحجر و تکفیری و در نتیجه بروز چهره یی خشن، خشک و متعصب از دین شده است. ملاصدرا یکی از فیلسوفانی است که نقد این نوع تفاسیر، یکی از محورهای اساسی اندیشه» او بوده است. این پردازش نقادانه تا آنجا است که دستکم دو مورد از آثار خود کسر اصنام الجاهلیه و رساله سه اصل را بطور کامل بدان اختصاص داده است. این نقد در اندیشه ملاصدرا ساحتهای مختلفی دارد که کمتر به آن توجه شده، بنابرین نوشتار حاضر از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه به طرح و بررسی آنها پرداخته است. این ساحتها عبارتند از: بررسی عوامل زبانی، عوامل عقلانی و عوامل نفسانی در فهم دین. بررسی مجموع عوامل در این ساحتهای سه گانه نشان میدهد که ظاهرگرایی میتواند موجب بروز جمودگرایی دینی، شکلگیری گفتمان خشونت، دنیاگرا شدن علما، پیدایش شبه علما بجای عالمان واقعی و شکلگیری فرهنگ ریا و نفاق شود.
تأملی در انتساب نظریه «حدوث دهری» به جلال الدین دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور به حدوث عالم، گزاره یی است که پس از اعتقاد به مبدأ یکتا، پیشانی نشینِ هر باورنامه الهی است. نظر خاص میرداماد در اینباره، اثبات گونه یی آغازمندی واقعی و فرازمانی برای عالم هستی است. او با اشاره به ناکامی فلاسفه پیش از خود در تبیین برهانی مسئله پیدایش جهان، محتوا و اصطلاح نظریه «حدوث دهری» را نتیجه ابداع خویش و بزرگترین ثمره منظومه حکمت یمانی میداند. از سوی دیگر، ملا محمد اسماعیل خواجویی در رساله ابطال الزمان الموهوم، با انتساب این نظریه به جلال الدین دوانی و تطبیق دیدگاه او بر آموزه حدوث دهری، تلویحاً به اقتباس این نظریه از آثار دوانی حکم نموده است. پژوهش حاضر با بررسی تحلیلهای متافیزیکی، مدعای خواجویی را به داوری نشسته است.
تقریر دو برهان بر نظریه حرکت در مجردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاطبه فیلسوفان مسلمان اعم از مشائیان، اشراقیان و صدرائیان بر اساس مبانی و ادله خویش، امکان تحول و حرکت در مجردات را انکار کرده اند، اما قریب به دو دهه است که برخی از اهل نظر، با اندیشه فوق مخالفت کرده و از «امکان حرکت و تغییر در مجردات» دفاع نموده اند. این نظریه در محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و مکتوباتی نیز پیرامون آن تحریر شده است. موافقین، ادله و براهینی را بنفع آن سامان داده و مخالفین به نقض و رد آنها پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی در دو مقام از نظریه حرکت در مجردات دفاع میکند؛ در مقام نخست به اشکال وارد شده بر اصلیترین برهان این نظریه پاسخ داده و از برهان مذکور دفاع میکند و در مقام دوم، از طریق حدوث نفس، برهانی نو بنفع این نظریه ارائه میدهد و درنهایت نتیجه میگیرد که نظریه مذکور در میدان عقلانیت و استدلال قابل تأیید است و بر نظریه مقابل برتری دارد.