پژوهشنامه بیمه (صنعت بیمه سابق)
پژوهشنامه بیمه (صنعت بیمه سابق) سال بیست و هفتم بهار 1391 شماره 1 (پیاپی 105) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ایجاد درک صحیحی از رابطة بین استراتژی های مورد استفادة سازمان ها و عملکرد سازمانی، میتواند شناختی دقیق جهت تصمیم گیری مدیران ایجاد کند. در این مقاله ابتدا برمبنای چهارچوب استراتژی های عمومی پورتر، استراتژیهای مورد استفاده هر شرکت بیمه شناسایی شد و در ادامه با استفاده از نرم افزار SPSS و ابزار تحلیل کلاستر، گروه های استراتژیک موجود در صنعت بیمه شناسایی شدند. در نتیجة این فرایند، سه گروه استراتژیک «استفادهکننده از استراتژی ترکیبی» که از ترکیبی از سه استراتژی عمومی پورتر استفاده می کردند، «رهبران هزینه» که با تأکید بیشتر از استراتژی رهبری هزینه بهره می جستند و «متمایزکنندگان» که با تأکید بیشتر از استراتژی «تمایز» استفاده می کردند، شناسایی شدند. پس از آن سه شاخص عملکردی «سهم از بازار»، «رشد فروش» و «بازده سرمایه گذاری» هریک از گروه های شناساییشده در طی سال های 1388- 1386 محاسبه شد که در ارتباط با شاخص سهم از بازار، گروه «متمایزکنندگان» و در ارتباط با دو شاخص رشد فروش و بازده سرمایه گذاری، گروه «رهبران هزینه» بهترین عملکرد را داشتند.
شناسایی فرهنگ سازمانی در چهارچوب ارزش های رقابتی کوئین و تأثیر آن بر فرایندهای نظام جذب مدیریت منابع انسانی (مورد مطالعه: یک شرکت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیرپذیری فرایندهای نظام جذب مدیریت منابع انسانی یک شرکت بیمه از فرهنگ سازمانی موجود و مطلوب و همچنین تعیین فرهنگ غالب این شرکت است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. ازاین رو از نظرات 173 نفر از کارکنان و مدیران به عنوان نمونة انتخابی بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که در وضعیت موجود، فرهنگ «ادهوکراسی پاسخ گو» در وضعیت نامناسبی قرار دارد و فرهنگ غالب شرکت نیز فرهنگ نوع «سلسله مراتب باثبات» است. همچنین انواع فرهنگ سازمانی موجود با فرایندهای نظام جذب رابطة مثبت و معنی داری دارد. این در حالی است که انواع فرهنگ سازمانی مطلوب با ابعاد سه گانة نظام جذب رابطة معنی داری ندارد. درنهایت نتایج نشان می دهد که فرایند گزینش، بیشترین میزان تأثیرپذیری را از فرهنگ سازمانی موجود دارد.
بررسی مقایسه ای ارزش در معرض خطر با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلوی تعدیل نشده و تعدیل شده (مورد مطالعه: مطالبات بیمة بدنة اتومبیل یک شرکت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی ارزش در معرض خطر بااستفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو و آزمون بازخور پرداخته است. برای تعیین حد کفایت سرمایه به منظور پوشش خسارت های پرداختی روزانة بیمة بدنة اتومبیل و تأمین منابع مالی لازم برای پرداخت خسارت، طبق آخرین موقعیت بازار بیمه و پوشش نوسانات پیش بینی نشده، از روش تعدیل مونت کارلو استفاده شده است. دو روش تعیین ارزش در معرض خطر تعدیل نشدة (اولیه) حاصل از شبیه سازی مونت کارلوی ساده و روش ارزش در معرض خطر تعدیل شدة (بهینه) حاصل از شبیه سازی مونت کارلوی تعدیل شده با هم مقایسه شده اند. روش مونت کارلوی تعدیل شده از روش تعدیل واریانس به دست می آید و در نتیجة آن، ارزش در معرض خطر تعدیل شدة بهینه حاصل می شود. آزمایشات نشان داد که برآورد ارزش در معرض خطر با استفاده از فرایند بهینه سازی دارای کارایی بهتری است. ارزش در معرض خطر بهینه، مقدار منابع مالی مورد نیاز جهت پوشش خسارات بیمه را با احتمال 99٪، درست تخمین می زند، درحالی که ارزش در معرض خطر تعدیل نشدة اولیه، منابع مالی مورد نیاز جهت پوشش خسارات بیمه را کمتر از مقدار واقعی آن برآورد میکند.
عوامل تأثیرگذار بر ارزش ویژة برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موفقیت یک سازمان تنها در مجموعه اهداف روشنی تعیین می گردد که سازمان برای خودش قرار میدهد. برای بسیاری از سازمان های خدماتی، سود یک هدف مهم است و میتواند ترکیبی از نتایج مالی کوتاه مدت (افزایش منابع یا جریان نقدی) و افزایش ارزش ویژة برند باشد. عواملی چون کیفیت ادراکشده، وفاداری به برند، آگاهی برند و تداعی برند، ابعاد تشکیل دهندة ارزش ویژة برند هستند. «آکر» یکی از برجسته ترین دانشمندانی است که عوامل مؤثر بر ارزش ویژة برند را در قالب یک مدل ارائه کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و تداعی گرها بر ارزش ویژة برند شرکت های بیمه ای به طورمستقیم تأثیرگذارند و آگاهی از برند بر ارزش ویژة برند به طورمستقیم مؤثر نیست.
طراحی مدل ریاضی مدیریت دارایی و بدهی بااستفاده از برنامه ریزی آرمانی در شرکت های بیمه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت دارایی و بدهی از مباحث مهم در برنامه ریزی استراتژیک مؤسسه های مالی است. هدف از این پژوهش، ارائة مدل مدیریت دارایی و بدهی در شرکت های بیمه است که باتوجه به وجود اهداف متعدد و گاه متعارض و پیچیدگی حاصل از آن، از برنامه ریزی آرمانی جهت مدل سازی استفاده شد. جهت نیل به این هدف، ابتدا یکی از شرکت های بیمه در ایران به عنوان مطالعه موردی انتخاب و سپس صورت های مالی و روابط حاکم بر آنها به همراه شرایط خاص حاکم بر این شرکت ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در مدل ساخته شده تلاش می شود تا همراه با تحقق الزامات قانونی حاکم بر شرکت های بیمه، به اهداف مدیریتی همچون دستیابی به سهم خاصی در بازار و کاهش ضریب خسارت تا میزان مشخصی نیز برسیم. جهت حل مدل از نرم افزار لینگو و مطلب استفاده شده است. نتیجة حاصل از حل مدل، به تخصیص بهینة منابع (سرمایه گذاری بهینه) و تجهیز بهینة آن (جذب مقدار حق بیمة مشخص در هر رشته بیمه ای) کمک می کند.
محاسبه هزینه های مبادلاتی در صنعت بیمه و نقش بیمه الکترونیکی در کاهش این هزینه ها (مورد مطالعه: رشته بیمة شخص ثالث یک شرکت بیمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه و ارزیابی هزینه های مبادلاتی موجود در بیمة شخص ثالث می پردازد که در فرایند خرید و فروش بیمه نامه و پرداخت و دریافت خسارت میان بیمه گذاران و شرکت بیمه گر شکل می گیرد. در این مقاله، هزینه های مبادلاتی باتوجه به ماهیت شرکت های بیمه و نوع خدمات ارائه شده توسط این شرکت ها به 4 قسمت تقسیم شده است که عبارت اند از: هرینه های اداری، پرسنلی، کارمزد پرداختی و هزینة استهلاک. پس از محاسبة هزینه های یادشده به بررسی تأثیر به کارگیری بیمة الکترونیک در شرکت های بیمه در جهت کاهش هزینه ها و بهبود خدمات، پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان دهنده این موضوع است که هزینه های مبادلة بیمه گذاران برابر 49/10% از کل هزینة خرید بیمه نامه آنهاست. از طرفی هزینه های مبادلة شرکت بیمه گر 07/2% از کل هزینه های اداری، عملیاتی و ... شرکت را تشکیل می دهد. درنهایت نتایج محاسبات صورت گرفته نشان دهنده این موضوع است که استفاده از خدمات آنلاین (بیمه الکترونیک) در فرایند فروش بیمه نامه از سوی شعب و نمایندگی ها موجب کاهش هزینه های شرکت بیمه گر به میزان 0865/0% می گردد.
رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در یک شرکت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطة بین مدیریت دانش و نوآوری سازمانی در یک شرکت بیمه بررسی شده است. از مجموع 180 کارشناس شرکت بیمه مورد بررسی، 86 نفر به شیوة تصادفی ساده به عنوان گروه نمونة تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به متغیر مدیریت دانش براساس مدل «ویگ» که توسط «نیومن» و «سدرا و گبل» نیز استفاده گردیده است و اطلاعات مربوط به متغیر نوآوری سازمانی براساس مدل «مقیمی» و «شاه حسینی و کاووسی» به دست آمد. نتایج ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد که شاخص های خلق دانش، حفظ دانش، انتقال دانش و کاربرد دانش با نوآوری سازمانی رابطة معنی داری دارند. بیشترین میزان ضریب همبستگی در خصوص پیش بینی نوآوری سازمانی مربوط به متغیر کاربرد دانش با ضریب 878/0 و کمترین میزان ضریب همبستگی مربوط به متغیر حفظ دانش با میزان 656/0 بود. برای اینکه نوآوری سازمانی حاصل شود، مدیران به یکپارچه سازی سرمایه های دانشی در بخش های مختلف و در اختیار داشتن دانش نیروهای داخلی و خارجی نیاز دارند. از طرفی باید دانش در سرتاسر سازمان توزیع شود، توزیع بهتر دانش، احتمال ظهور نوآوری سازمانی را افزایش خواهد داد.