هدف: امروزه در صنعت بیمه، ایفای نقش مشتری از دنباله روی ارائه کنندگان خدمت به هدایتگر خدمت دهندگان بدل گشته است بنابراین باتوجه به تفاوت در سودآوری، نوع خرید، وفاداری، ریسک، بُعد رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان در پی ایجاد مرزبندی قابل توجه ای بین آن ها با استفاده از رویکرد بخش بندی مشتریان می باشیم تا با شناخت ویژگی های هریک از این گروه های مختلف، افزایش قدرت رقابتی و موفقیت فعالان این حوزه فراهم گردد. روش شناسی: در این پژوهش بخش بندی مشتریان شرکت بیمه البرز با استفاده از روش خوشه بندی دو مرحله ا ی با الگوریتم تحلیل کلاستر مقیاس پذیر باتوجه به قابلیت این روش در تحلیل همزمان متغیرهای پیوسته و طبقه ای، انجام گردید. الگوهای حاکم در گروه بندی مشتریان شناسایی و سپس از تحلیل تشخیصی برای اعتبارسنجی خوشه بندی استفاده شد. یافته ها: باتوجه به تأثیر شاخص های تعیین شده مشتریان در شش خوشه دسته بندی شدند. از بین شاخص های مورد بررسی متغیرهای میزان تخفیف ارائه شده، سودآوری، ضریب خسارت، حجم و تعداد بیمه نامه خریداری شده به ترتیب بیشترین نقش را در جداسازی خوشه ها از هم داشتند. از نظر متغیر سودآوری تمامی خوشه ها با یگدیگر متفاوت می باشند. از نظر شیوه جذب خوشه بدحساب ها با رهگذران و نورچشمی ها با خوشه های خوش حساب ها متفاوت است. نتیجه گیری: شرکت های بیمه می توانند با بهره گیری از تکنیک بخش بندی مشتریان براساس معیارهای پیشنهادی این مقاله و شناسایی ویژگی های آن ها، شناسایی جایگاه هریک از گروه ها در سود یا زیان شرکت، پیش بینی و ترسیم الگوی رفتاری مشتریان بالقوه و آتی با ویژگی های مشابه، همچنین تعیین بازار هدف و استراتژی بازاریابی مناسب توان رقابتی خود را نسبت به سایر رقبا افزایش دهند. طبقه بندی موضوعی: G22, C38, G2