نظریه و عمل در تربیت معلمان - راهبردهای نوین تربیت معلمان
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال چهارم پاییز و زمستان 1398 شماره 8 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی برنامه درسی اجرا شده در آموزش های مجازی دانشگاه فرهنگیان از حیث جایگاه نیازها، محتوی و روش در آموزش های مجازی است. جامعه آماری در این تحقیق 150 دانشجوی دوره مجازی دانشگاه فرهنگیان کرمان بودند. تعداد نمونه ها با استفاده از جدول مورگان، 106نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند یعنی کسانی که در دوره های آموزش مجازی شرکت کرده اند استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جهت سنجش روایی پرسشنامه، روایی محتوایی آن بررسی شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ، برای دانشجویان 0.869برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمونهای tتک نمونه ای )صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، عوامل محتوای ارائه شده در دوره های آموزش مجازی مطلوب است و عوامل توجه به نیاز های دانشجویان و روش های تدریس اساتید در دوره مجازی نامطلوب است. به طور کلی یافته های تحقیق نشان داد به طور میانگین از نظر دانشجویان دوره های آموزش مجازی دانشگاه فرهنگیان نامطلوب است.
تاثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان زن در ارزشیابی های تکوینی بر میزان تاب آوری آموزشی و تعلق پذیری تحصیل دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تاثیر بازخوردهای اصلاحی معلمان زن در ارزشیابی های تکوینی بر میزان تاب آوری آموزشی و تعلق پذیری تحصیل دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. پژوهش به ص ورت نیمه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از می ان دان ش آم وزان دختر دبیرستانی شهر خرم آباد به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده ش دند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی به عمل آمده بازخورد دریافت کردند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تعلق پذیری تحصیل و مقیاس تاب آوری آموزشیدر مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که سطح تاب آوری آموزشی و تعلق پذیری تحصیل گروه آزمایش به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود. بنابراین در صورتی که معلمان بعد از ارزشیابی های تکوینی از این مدل برای ارائه بازخورد استفاده کنند، می توانند سطح تاب آوری آموزشی و تعلق پذیری تحصیل دانش آموزان را به طرز معنی داری افزایش دهند.
مقایسه اثربخشی روش تدریس بدیعه پردازی با سنتی بر درس انشای دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عامل پیشرفت یک کشور درنهایت به نوع انسان ها و میزان استفاده از قوّه تفکّر و خلّاقیت آن ها بستگی دارد؛ درس انشا از جمله دروسی است که خلاقیت در آن نقش مهمی ایفا می کند؛ اما جوّ حاکم بر آموزش کشور سال هاست که این درس را از رسالت اصلی خود دور نگه داشته است. پژوهش حاضر به دنبال یافتن راه حلی برای این مسئله است؛ به همین منظور به مقایسه اثربخشی روش تدریس بدیعه پردازی با سنتی بر درس انشای دانش آموزان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق در این مطالعه کاربردی و از نوع نیمه تجربی است که از پیش آزمون و پس آزمون در آن استفاده شده است. جامعه آماری، 150 دانش آموز , نمونه ی آماری 20 نفر از دانش آموزان پایه ی ششم هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند مجموع دانش آموزان تنها به صورت یک گروه قرار داده شدند. در نیمی از سال کلاس انشا به همان روش سنتی اداره شد و پس از گرفتن آزمون، در نیمه دوم سال در همان کلاس، درس انشا با روش بدیعه پردازی آموزش داده شد. ابزار پژوهش حاضر عبارت بود از شش موضوع انشا که بعد از ارائه روش سنتی و بعد از تدریس به روش بدیعهپردازی نگاشته شد و با ملاک ارزشیابی که روایی آن مورد تأیید استادان صاحب نظر قرار گرفته بود نمره گذاری شد. سپس با نرم افزار spss و آزمون t موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد:آموزش به روش بدیعهپردازی در مقایسه با روش تدریس سنتی تأثیر بیشتری بر ارتقای توان انشاءنویسی دانش آموزان دوره ابتدایی داشته است.
بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان درباره تاثیر استفاده از روش ارزیابی همتایان در برنامه درسی کارورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان درباره تاثیر استفاده از روش ارزیابی همتایان بر سطح دانش، مهارت و نگرش دانشجو معلمان دانشگاه در برنامه درسی کارورزی فرهنگیان بوده است. جامعه آماری پژوهش در بخش اساتید، شامل کلیه استادان واحد درسی کارورزی در رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان به تعداد 27 نفر بود و برای تعیین حجم نمونه از روش سرشماری کامل استفاده شد. در بخش دانشجویان، جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی پردیس فاطمه زهرا (س) دانشگاه فرهنگیان اصفهان در سال تحصیلی 98-97 شامل 60 نفر بود و تعداد نمونه مورد نظر به شیوه نمونه گیری ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 50 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل 32 گویه بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دو بخش اساتید و دانشجویان به ترتیب به میزان 0.87 و 0.81 برآورد شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری t تک نمونه ای در محیط نرم افزار spss انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو گروه اساتید و دانشجویان برتاثیر مثبت این شیوه ارزیابی بر ارتقاء سطح دانش، نگرش و مهارت های دانشجویان تاکید دارند. همچنین تفاوت معناداری بین نظرات آنها وجود نداشت.
نقش واسطه ای جهت گیری هدف در رابطه بین هوش عاطفی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر کامفیروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش واسطه ای جهت گیری هدف در رابطه بین هوش عاطفی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده که برای انجام آن روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه اول کامفیروز نفر بودند. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 150 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل 3 پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور، جهت گیری هدف بوفارد و همکاران، هوش عاطفی بارآن بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و از روش های آمار استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مدل میانجی گری چندگانه با استفاده از برنامه آماری پریچر و هیز استفاده گردید. نتایج نشان دهنده آن است بین هوش عاطفی با عملکرد تحصیلی رابطه معنا داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف با عملکرد تحصیلی رابطه معنا داری وجود دارد دارد. هوش عاطفی با جهت گیری هدف رابطه معنا دار دارد. جهت گیری معطوف به عملکرد پرهیزی در رابطه بین هوش عاطفی و عملکرد تحصیلی نقش واسطه ای ایفا می کند.
بررسی رابطه معنویت در کار و مسئولیت پذیری با عملکرد آموزشی معلمان دوره ابتدایی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه "معنویت در کار" و "مسئولیت پذیری" با" عملکرد آموزشی" معلمان دوره ابتدایی شهر قم بود. پژوهش حاضر از نظر رویکرد؛ کمی، ازنظر هدف؛ کاربردی، از نظر شیوه گردآوری اطلاعات؛ پیمایشی و از نظر روش تحلیل؛ توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق مدیران شاغل ابتدایی آموزش وپرورش شهر قم (تعداد: 544 نفر)، در سال تحصیلی 97-96 بودند، که تعداد نمونه با کمک جدول مورگان 224 نفر انتخاب و با روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی ساده، با کمک ابزار پرسشنامه، داده های موردنظر دریافت شد، تمامی پرسش نامه ها از روایی (صوری و محتوایی) و پایایی لازم (با روش آلفای کرونباخ) برخوردار بودند(پرسش نامه معنویت در محیط کار با آلفای 82/0، پرسش نامه مسئولیت پذیری با آلفای 89/0، پرسش نامه عملکرد آموزشی با آلفای 92/0). یافته ها نشان داد که بین مولفه های سه گانه رابطه معنادار ۳۲۸/. با ضریب تعیین 108/0 وجود دارد. همچنین بررسی رابطه های دو طرفه بین مولفه ها نشان داد که بین مؤلفه های "معنویت در کار" و "مسئولیت پذیری" ضریب همبستگی معنی دار ۲۸۴/. و ضریب تعیین 08/0 وجود دارد، مولفه های "معنویت در کار" و "عملکرد آموزشی" معلمان با ضریب همبستگی معنی دار 297/. و ضریب تعیین 088/0 رابطه مثبتی داشتند و مولفه های "مسئولیت پذیری" و "عملکرد آموزشی" معلمان با ضریب همبستگی معنی دار 218/. و ضریب تعیین 078/0 رابطه مثبتی داشتند. که میزان این رابطه در مردان بیشتر از زنان است (به غیراز رابطه "معنویت در کار" و "عملکرد آموزشی" معلمان که یکسان است). در هر سه مولفه نیز، نمره زنان از مردان بیشتر بود که این تفاوت در مولفه های "معنویت در کار" و "عملکرد آموزشی" معنادار و در مولفه "مسئولیت پذیری" غیر معنادار به دست آمد. مبتنی بر یافته ها، نتیجه گیری می شود که تقویت دو عامل "معنویت در کار" و "مسئولیت پذیری"، اثربخشی "عملکرد آموزشی" معلمان ابتدایی را افزایش خواهد داد. همچنین پیشنهاد می شود که مؤلفه های "معنویت در کار" و "مسئولیت پذیری" در ملاک های رتبه بندی و ارتقای معلمان نیز مورداستفاده قرار گیرد.
واکاوی و تحلیل فرایند پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان به منظور ارایه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل فرایند پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان به منظور ارایه الگوی مناسب جذب دانشجو انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی و مدرسان مدعو دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور بودند که از بین آنها، تعداد 38 نفر(18نفر عضو هیات علمی و 20 نفر مدرس مدعو) به عنوان نمونه آماری از دو استان تهران و مرکزی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع داوطلبانه انتخاب گردیدند. از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع-آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه صاحب نظران، پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان به خصوص برای دوره ابتدایی، جذب نخبگان فارغ التحصیل دوره کارشناسی سایر دانشگاهها برای تحصیل در دوره دو ساله کارشناسی ارشد در آموزش رشته های تخصصی به خصوص رشته های فنی و حرفه ای و علوم پایه برای معلمی دوره متوسطه دوم مناسب است. همچنین الگویی برای جذب دانشجو ارایه شد که شامل سه مؤلفه ، پذیرش دانشجوی کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان، پذیرش دانشجوی کارشناسی پیوسته با مشارکت سایر دانشگاهها(2+2)، و پذیرش دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش است. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که با لحاظ نمودن مؤلفه های الگوی ارایه شده برای جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان می توان نسبت به پذیرش داوطلبانی مستعد، توانمند، با انگیزه و علاقه مند، و برخوردار از سلامت جسمانی و روانی، برای تحصیل در دانشگاه فرهنگیان و ورود به حرفه معلمی مبادرت نمود.
طراحی مدل تربیت معلم آینده در نظام آموزشی ایران: براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هماهنگی با تحولات آینده و ایجاد تغییرات مثبت همگام با آن از اهداف مهم نظام های آموزشی از جمله مراکز تربیت معلم می باشد. هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل پارادایمی و مدل مفهومی تربیت معلم آینده در نظام آموزشی ایران بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری شامل اعضا هیات علمی، معلمین و کارشناسان در زمینه تربیت معلم می باشد که شیوه انتخاب آنها هدفمند، از نوع گلوله برفی بوده است. در مجموع با 31 نفر مصاحبه شد،که شامل 10 نفر معلم، 12 عضو هیات علمی و 9 کارشناس بودند. یافته ها: داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد،که در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بدین صورت شکل گرفت. شرایط علی(انتظارات آشکار و پنهان)، مقوله کانونی(منابع انسانی، تعاملات در فراگیری اثر بخش، برنامه درسی مبتنی بر آینده پژوهی)، راهبرد (فردی، مشارکتی،آموزشی)، عوامل زمینه ای (زمان مطلوب، محتوای تاملی و نظام ارزیابی توسعه یافته)، شرایط مداخله گر(ابعاد سازمانی و روانشناختی ) و پیامدها (شایستگی آموزشی، سازمانی و ارزیابی). نتیجه گیری: مدل به دست آمده، فرایند نوآوری و اعمال تغییرات سودمند در تربیت معلم فعلی وترسیم َتربیت معلم مطلوب درآینده را منعکس می نماید. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرورخبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. در پایان بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن مدل و تعالی مراکز تربیت معلم آینده ارائه شده است.