نظریه و عمل در تربیت معلمان - راهبردهای نوین تربیت معلمان
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ششم پاییز و زمستان 1400 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یقینا مهمترین نشانگر بازده آموزش در یک نظام آموزشی عملکرد تحصیلی یادگیرندگان است. این موضوع در پایه نهم تحصیلی اهمیت ویژه ای پیدا می کند و تأثیر بسزایی در هدایت تحصیلی آنها دارد. این پژوهش با هدف تدوین مدل علی عملکرد تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان پایه نهم انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پسر و دختر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی98-97 بودند که 450 (218پسر، 217دختر) دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383)، باورهای هوشی عبدالفتاح و یتس(2006)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال(2010). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی است میزان ضریب همبستگی چندگانه بین متغیرها در پژوهش حاضر590/0 R= و مجذور ضریب همبستگی بین متغیرها 348/0 R2= می باشد که نشان دهنده همبستگی معنادار و با میزان متوسط بین متغیرهای پیش بین و ملاک می باشد. یافته ها حاکی از آن بود که با توجه به شاخص های نیکویی برازش، مدل تدوین شده از برازش مطلوبی برخوردار است. لازم به ذکر است در مدل مفروض اثر ضریب مسیر استاندارد مستقیم باورهای هوشی بر عملکرد تحصیلی (β=.461 , P< .001) معنادار است، همچنین اثرضریب مسیر استاندارد انعطاف پذیری شناختی بر عملکرد تحصیلی (β= .661 , P< .001) معنادار می باشد. بنابراین هر دو متغیر باورهای هوشی و انعطاف پذیری شناختی، قدرت تبیین نمرات استاندارد عملکرد تحصیلی را دارند.
نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین ذهن آگاهی و پرخاشگری دانش آموزان پسر متوسطه دوم ناحیه دو شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای مهارت های اجتماعی در رابطه بین ذهن آگاهی و پرخاشگری دانش آموزان بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوم ناحیه 2 شهر شیراز که تعداد آنها بالغ بر 8115 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه تعداد 360 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مهارت های اجتماعی ماتسون و ذهن آگاهی بائر بود که ضریب پایایی پرسشنامه ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 ، 86/0 و 89/0 بدست آمد که نشان از پایایی مطلوب ابزار است. به منظور تحلیل داده ها از در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون معنی داری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون ساده، تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و همچنین رگرسیون سلسله مراتبی به شیوه بارون - کنی استفاده شد نتایج نشان داد که بین ذهن آگاهی قادر به پیش بینی معکوس پرخاشگری است. ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مهارت اجتماعی می باشد. مهارت های اجتماعی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین متغیرهای ذهن آگاهی و پرخاشگری ایفا می کند.
تاثیر عامل کنترل از دیدگاه شونفیلد بر خطاهای دانش آموزان طبق مدل خطای هودز نولتینگ در مبحث تابع برای دانش آموزان یازدهم ریاضی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر عامل کنترل از دیدگاه شونفیلد بر خطاهای دانش آموزان طبق مدل خطای هودز نولتینگ در مبحث تابع برای دانش آموزان یازدهم ریاضی شهر کرج هست. این پژوهش به صورت نیمه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پسر سال یازدهم رشته ریاضی ناحیه1 کرج در استان البرز در سال تحصیلی 1400-1399 هست که از این تعداد دوکلاس 25 نفری به عنوان نمونه، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از دو آزمون محقق ساخته برای دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. کنترل عبارت است از تصمیم گیری های کلی در زمینه انتخاب و به کاربستنِ منابع و راهبردها می باشد و خطای هودزنولتینگ شامل خطاهای بی دقتی، مفهومی، قواعدی و بکارگیری است. جهت پایایی آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و برای پیش -آزمون و پس آزمون به ترتیب مقادیر قابل قبول702/0و 824/0 به دست آمد. برای بررسی روایی آزمون ضریب CVR استفاده شده و مقدار 8/0 به دست آمد که تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و همچنین آزمون U من ویتنی برای بررسی استنباطی استفاده شد، نتیجه پژوهش نشان داد به کارگیری کنترل شونفیلد توانست خطاهای دانش آموزان در مبحث تابع را طبق مدل هودز نولتینگ را به صورت معناداری کاهش دهد .
شناسایی ابعاد و مولفه های جذب ، نگهداشت و توانمند سازی در نظام تربیت معلم کشور با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت معلمان و نقش آموزش و پرورش در ارتقاء و پیشرفت جوامع بشری، استقرار الگوی جامع جذب، نگهداشت و توانمندسازی در نظام تربیت معلم را ضروری کرده است. هدف این مقاله طراحی الگوی جذب، نگهداشت و توانمندسازی و شناسایی عناصر و مؤلفه های آن در نظام تربیت معلم کشور است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش مورد استفاده مطالعه موردی بود. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان حوزه تربیت معلم که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند، بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه-گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها و استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مطالعه متون حاوی نظرات آنها در وبگاه ها و رسانه ها استفاده شده است. جهت استخراج چارچوب ابعاد و مؤلفه های جذب، نگهداشت و توانمند سازی دانشجو معلمان از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. همچنین با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیرحاصل شد. برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
تأثیر طرح آموزش ضمن خدمت خودخوان بر عملکرد اخلاقی معلمان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش ضمن خدمت معلمان در راستای یادگیری مادام العمر یک ضرورت انکار ناپذیر برای ارتقای قابلیت ها و مهارت های مورد نیاز در دنیای در حال تغییر است. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تأثیر طرح آموزش ضمن خدمت خودخوان بر عملکرد اخلاقی معلمان مقطع ابتدائی شهر زاهدان بود. روش این پژوهش از نوع طرح های شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون یکسان بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان بودند. نمونه آماری شامل 30 آموزگار مقطع ابتدائی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر از بین معلمان مجری طرح ضمن خدمت خودخوان به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر از معلمان دارای سوابق و شرایط شغلی مشابه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد اخلاقی سندگل (1390) بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که، طرح آموزش ضمن خدمت خودخوان بر عملکرد معلمان مقطع ابتدائی در زمینه های امانت داری، رعایت قوانین و مقررات، همکاری و مسئولیت پذیری تاثیر دارد.
مقایسه تأثیر آموزش به روش سنّتی با استقرایی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه دهم در درس دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با آگاهی از نیازهای کنونی در امر آموزش بر آن است به بررسی مقایسه ی تأثیر آموزش به روش سنتی با استقرایی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ی دهم در درس دستور زبان فارسی بپردازد. روش انجام پژوهش از نوع نیمه تجربی است که در آن از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. جامعه ی پژوهش حاضر دانش آموزان دبیرستان علامه حلی شهرستان نور بوده است که به طور در دسترس، 21 دانش آموز پایه ی دهم انسانی این مدرسه به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. به این منظور از جامعه ی یاد شده بعد از 12جلسه تدریس به روش سنتی، آزمونی بر اساس طبقه بندی اهداف آموزشی«بلوم» به عمل آمد و سپس بعد از 12جلسه تدریس به روش استقرایی، مجددا آزمونی با همان اهداف برگزار شد. در این تحقیق، نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف_اسمیرنوف تأیید شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 22spss و برای مقایسه ی میانگین های دو آزمون از «آزمون تی» استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد روش تدریس استقرایی در مقایسه با روش سنتی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ی دهم، در دستور زبان فارسی تأثیر معناداری دارد و دانش آموزان به غیر از حیطه ی «نقد» در تمام سطوح یادگیری بلوم ،عملکرد بهتری داشتند و البته این بهبود عملکرد در سطوح درک، تجزیه، و آفرینش معنادار نیز بوده است.
واکاوی مؤلفه های مهم برای تدریس با کیفیت در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله، طراحی و اعتبار سنجی الگویی برای تدریس کیفی در دانشگاه ها است. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و کمی انجام شده است؛ به همین منظور و در گام اول و در مرحله کیفی، تعداد 12 نفر از خبرگان آموزش دانشگاهی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری نظری انتخاب و به صورت نیمه ساختار مند مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی پژوهش، از بررسی توسط اعضاء (مصاحبه) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای بررسی پایاییِ کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و روش پایایی توافق بین دو کدگذار استفاده گردید. در گام دوم و در مرحله کمی و برای اعتبارسنجی الگوی نظری به دست آمده از مرحله کیفی، پرسشنامه ای طراحی و در بین 154 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد که با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند توزیع و گردآوری شد. یافته ها و نتیجه گیری: در نتیجه این مطالعه، مؤلفه های ضروری در تدریس کیفی اعضای هیات علمی دانشگاه ها ؛ شامل: تعیین نقطه شروع تدریس، روش های تدریس، رهبری و مدیریت کلاس، پیاده سازی طرح درس، مدیریت زمان، ابتکار و نوآوری در کلاس، مدیریت تفاوت ها، تحریک و تسهیل یادگیری، پژوهش محور کردن تدریس، ارتباط و تعامل، بهره گیری از تجهیزات و امکانات، جلب مشارکت و همکاری در کلاس درس و همکاری اعضای هیئت علمی با هم؛ می باشند. در مرحله کمی الگوی به دست آمده از بخش کیفی، بررسی وبا بهره گیری از روش معادلات ساختاری، تحلیل و مورد تائید قرار گرفت.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش یادگیری سیار در بین دانش آموزان و معلمان (یک مرور مفهومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگیری سیار یک فضای یادگیری جدید است که فرصتی برای محیط های یادگیری مشارکتی، شخصی، غیررسمی و دانش آموز محور فراهم نموده است. در اجرای هر سیستم یادگیری مانند محیط یادگیری سیار، درک چالش هایی که بر پیاده سازی آن تأثیر می گذارد، مهم است. بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش این نوع از یادگیری در میان معلمان و دانش آموزان امری حیاتی است، چرا که بدون پذیرش، اجرا غیرممکن خواهد بود. بنابراین هدف این مطالعه ارائه ی مجموعه ای از عوامل مؤثر در پذیرش یادگیری سیار در بین دانش آموزان و معلمان با تأکید بر روش «مرور مفهومی» است. این تحقیق یافته هایی که از مرور مفهومی درباره ی عوامل مؤثر بر پذیرش یادگیری سیار در بین معلمان و دانش آموزان به دست آمده را ارائه می دهد. جستجوی نظام مند در این مطالعه با توجه به کلمات کلیدی به 336 مطالعه رسید که در نهایت با مطالعه ی متن، 12 تحقیق منطبق با اهداف و معیارهای مطالعه بودند. تحلیل نتایج نشان داد که عواملی نظیر انتظار کارایی، لذت بخش بودن، کیفیت سیستم یادگیری، راحتی استفاده، سواد دیجیتال، خودمدیریتی یادگیری، تلاش مورد انتظار، نفوذ اجتماعی و امنیت حریم خصوصی از مؤثرترین عوامل در پذیرش یادگیری سیار در بین معلمان و دانش آموزان هستند. یافته های این مطالعه می تواند به سیاست گذاران آموزشی در طراحی و اجرای برنامه های یادگیری مؤثر در یادگیری سیار کمک کند.
نیازسنجی دوره های آموزش خانواده برای اولیای دانش آموزان دوره متوسطه در زمینه مسایل تربیتی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره متوسطه در زمینه مسایل تربیتی فرزندان انجام شده است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف، روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی با تکنیک دلفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و مدرسین دوره های آموزش خانواده و همچنین اولیای دانش آموزان مدارس متوسطه تابعه اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران بودند که نمونه ای به تعداد 527 نفر از اولیای دانش آموزان با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و تعداد 51 مدرس دوره و 48 مدیر دوره با روش نمونه گیری هدفمند از مناطق شهرستان های تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون کلموگراف-اسمیرنوف و آزمونt) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اولیای دانش آموزان، مدیران و مدرسین دوره ها، محتوای آموزشی دوره های آموزش خانواده تا اندازه زیادی(01/0>P ) با نیازهای آموزشی اولیای دانش آموزان دوره متوسطه انطباق و هماهنگی داشته است. همچنین محتوای آموزشی دوره های آموزش خانواده همه نیازهای آموزشی والدین را در بر نمی گرفت. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد که مدرسان آموزش خانواده علاوه بر آموزش سرفصل های مصوب، طبق یک نظرخواهی در ابتدای دوره، نیازهای دیگر والدین را نیز شناسایی نموده و بر آن اساس برنامه آموزش خود را تنظیم و ارایه نمایند.
تجارب زیسته معلمان از نحوه اجرای طرح های درس پژوهی و اقدام پژوهی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، فهم تجربه زیسته معلمان از نحوه اجرای طرح های درس پژوهی و اقدام پژوهی و فرصت ها و چالش های آن می باشد. برای این منظور از روش پژوهش پدیدارشناسی استفاده شد. 19 تن از معلمان منتخب استانی یا کشوری این دو طرح در مدارس ابتدایی شهر مشهد به عنوان مطلعان کلیدی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، طرح های درس پژوهی و اقدام پژوهی طی یک فرایند رسمی و نظام مند از بالا به پایین از طریق بخشنامه ها و شیوه نامه های آموزشی به مدارس ابلاغ شده و معلمان تحت نظارت و حمایت مدیر مدرسه طی یک برنامه زمانی معین، اقدام به اجرای آن نموده و نتایج ارزیابی آن در قالب یک جشنواره اعلام می شود. معلمان اغلب باانگیزه های درونی و بیرونی متفاوت در چنین طرح های شرکت می نمایند. مهم ترین فرصت های قابل بهره برداری از این دو طرح عبارت اند از: خلق روش های تدریس نو، تجربه گردانی و اشتراک دانش معلمان، بهبود تدریس، پرورش توان پژوهشگری، توسعه حرفه ای و رشد اخلاقی معلمان، و بهبود یادگیری دانش آموزان. از مهم ترین چالش های آن نیز می توان به تعدد قوانین اداری، ضعف داوری و بازخورد نتایج، عدم استفاده از نتایج پژوهش ها، ضعف برنامه های توانمندسازی معلمان، اثرات منفی ماهیت جشنواره ای طرح ها، عدم حمایت مالی، کمبود زمان، تنوع طرح ها و فرسودگی معلمان و عدم تناسب تقدیرها با میزان سختی کار اشاره نمود. چنین به نظر می رسد اجرای این طرح ها به عنوان فرصتهای یادگیری حرفه ای معلمان به شدت نیازمند همراهی و حمایت مدیران در مراتب مختلف آموزش و پرورش به ویژه مدیران مدارس می باشد.
ارزیابی و اولویت بندی مولفه های آموزش مجازی مبتنی بر شبکه شاد در دوران کرونا از دیدگاه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و اولویت بندی مولفه های آموزش مجازی مبتنی بر شبکه ی شاد در دوران کرونا از دیدگاه دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 1 و 2 شهر اراک بود که از بین آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری آموزش مجازی مبتنی بر شبکه شاد از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصین تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و با مقدار 72/0 تأیید شد. براساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای از نظر دانش آموزان متوسطه میانگین مؤلفه های ویژگی های فردی یادگیرنده، میزان رضایت و علاقه به آموزش مجازی، ویژگی های مدرس و شیوه تدریس، زیرساخت و فناوری و دسترسی با میانگین بیشتر از حد متوسط (3)، مطلوب ارزیابی شدند (01/0 >P)، ولی میانگین مؤلفه ویژگی شبکه شاد با میانگین کمتر از حد متوسط (3)، مطلوب ارزیابی نشد 01/0 >P). براساس نتایج آزمون رتبه ای فریدمن بیشترین رتبه میانگین مربوط به عامل ویژگی های فردی یادگیرنده با رتبه 92/3 و کمترین رتبه میانگین مربوط به عامل ویژگی شبکه شاد با رتبه 92/1 بود. عامل های ویژگی های مدرس و شیوه تدریس (26/3)، زیرساخت و فناوری و تدریس (97/2)، میزان رضایت و علاقه به آموزش (89/2) در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار داشت.
اثر بخشی آموزش مدل پیوند با مدرسه بر رضایت تحصیلی، خوش بینی آموزشی، بهزیستی روان شناختی و هیجان های پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرسه از مهم ترین نهادهایی است که با زندگی هر فرد آمیختگی های تنگاتنگ دارد و تقریبا بخش عمده و مهمی از عمر انسان امروزی را شامل می شود. هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مدل پیوند با مدرسه بر رضایت تحصیلی، خوش بینی آموزشی، بهزیستی روانشناختی و هیجان های پیشرفت بود. برای این منظور طی یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 30 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرستان کنگاور در سال تحصیلی 400-1399 به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه کاربندی شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله با پرسشنامه های رضایت تحصیلی لنت، خوش بینی تحصیلی اسچن موران و همکاران، هیجان های تحصیلی پکران، بهزیستی روانشناختی ریف، مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله و آموزش مدل تدوین شده پیوند با مدرسه قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مدل پیوند با مدرسه سبب بهبود رضایت تحصیلی، خوش بینی آموزشی، بهزیستی روانشناختی و هیجان های پیشرفت در دانش آموزان شده است. به نظر می رسد از آموزش مدل پیوند با مدرسه می توان در جهت بهبود متغیرهای مذکور در دانش آموزان استفاده کرد.
آسیب شناسی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان استان تهران در دوران کرونا و پسا کرونا؛ فرصت ها و تهدیدها (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی برنامه های فرهنگی- اجتماعی پردیس ها و مراکز دانشگاه فرهنگیان استان تهران در دوران کرونا پرداخته است. برنامه های فرهنگی-اجتماعی شامل: (کلاس های فوق برنامه؛ برگزاری نمایشگاه ها؛ کانون های فرهنگی –اجتماعی؛ انجمن های علمی؛ برگزاری مسابقات فرهنگی؛ برگزاری جشنواره های فرهنگی؛ برگزاری اردوها؛ برگزاری مراسم و مناسبت های ملی و مذهبی؛ تشکل های دانشجویی؛ نشریات دانشجویی و ...، می شود که از پنج بعد: 1-میزان علاقه مندی و احساس رضایت به برنامه ها 2- میزان احساس ضرورت به برگزاری برنامه ها 3-میزان آگاهی و اطلاع از برنامه ها 4-میزان حضور و استفاده از برنامه ها 5- میزان تمایل به مشارکت در اجرای برنامه های فرهنگی اجتماعی، ارزیابی ها صورت گرفته است. مطالعه حاضر یک مطالعه کاربردی، توصیفی و میدانی با استفاده از تکنیک دلفی بوده است. 326 پاسخگو شامل 212 دانشجو معلم و 114 نفر از کارکنان و اساتید شاغل در پردیس ها و مراکز دانشگاه فرهنگیان استان تهران را مورد ارزیابی قرار داده است. روایی پرسش نامه صوری و از منظر متخصصان ارزیابی شده و مقدار 87/0=α بیانگر پایایی ابزار سنجش است. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، ماتریس همبستگی) و استنباطی (آزمونT و تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که: میزان رضایت از برنامه های فرهنگی و اجتماعی، با توجه به سال ورودی دانشچویان و شیوه اجرای برنامه ها متفاوت است.
بررسی موانع و راهبردهای بین المللی سازی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی موانع و راهبردهای بین المللی سازی دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی و برای جمع آوری داده ها از شیوه پیمایش استفاده شد. جامعه آماری شامل: معاونان، مدیران کل، روسای دوایر در سازمان مرکزی و مدیران استانی دانشگاه فرهنگیان بود که با روش سرشماری در فرایند پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برمبنای طیف لیکرت برگرفته از پرسشنامه سلیمی و همکاران (1393) و خراسانی و زمانی منش (1391) با نظر 4 نفر از متخصصین در دو بخش موانع و راهبردها طراحی گردید. میزان پایایی پرسشنامه 84/. حاصل گردید. برای تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون تی تک نمونه، تی مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که شرکت کنندگان عوامل فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، ساختاری و تجهیزاتی را به عنوان موانع بین المللی سازی می دانند. آزمون تی مستقل برحسب جنسیت نشان داد که جنسیت بر موانع بین المللی سازی دانشگاه اثرگذار نیست. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین نظرهای شرکت کنندگان عضو هیئت علمی در خصوص موانع بین المللی سازی دانشگاه فرهنگیان تفاوت وجود دارد. اولویت بندی راهبردهای بین المللی سازی دانشگاه نشان داد که راهبرد سیاستگذاری، ارتباطی، دانشگاهی و حمایتی به ترتیب بیشترین نقش را در بین المللی سازی دانشگاه دارند. نتایج این پژوهش به مدیران کلان دانشگاه در شناخت موانع و اتخاذ راهبردهای بین المللی سازی دانشگاه فرهنگیان کمک خواهد کرد.