آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

پژوهش حاضر برای نخستین بار، ساخت های سببی صرفی و نحوی زبان فارسی نو را براساس رده شناسی دیکسون (2012) بررسی پیکره بنیاد کرده است ؛ ازآنجاکه تاکنون پژوهشی که در گذر زمان و براساس پیکره، به این ساخت ها توجّه کرده باشد، صورت نگرفته است، برآن شدیم تا در نوشتار پیش رو، درزمانی ساخت های سببی زبان فارسی نو را بررسی کنیم. برای این منظور، سی کتاب و از هر کتاب به طور تقریبی ده هزار واژه از قرون چهارم تا هفتم و همچنین دو قرن اخیر انتخاب شد؛ سپس ساخت های سببی صرفی و نحوی آن ها استخراج و براساس چارچوب یادشده، ازنظر صوری تحلیل شده و قرن های مختلف نیز ازنظر نوع فعل سببی و بسامد وقوع با یکدیگر مقایسه شده اند. پیکر ه این پژوهش شامل 772 ساخت سببی صرفی و نحوی بوده است. نتایج تحلیل پیکره نشان داد که کاربرد سازوکار نحوی محدود به قرن های اخیر است و در قرون اوّلیه، نمونه ای از این نوع ساخت یافت نشد. این مسئله با سیر تغییر زبان فارسی از زبانی ترکیبی به زبانی تحلیلی هم سو است. نتیجه دیگر پژوهش آن است که کاربرد ساخت هایسببی از ابتدای فارسی نو به بعد کمابیش با سیر نزولی همراه بوده است به طوری که در قرن سیزدهم به کمترین میزان خود می رسد و سپس دوباره در قرن اخیر، افزایش می یابد؛ همچنین نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد کهبرخلاف ساخت های سببی نحوی که با افزایش بسامد روبه رو بوده اند، از شمار سببی های صرفی کاسته شده است؛ به طوری که در فارسی نو متأخّر فعل هایی نظیر میراندن، آگاهاندن، شنواندن، گنداندن، فسراندن، پزاندن، بُراندن و فراموشاندن که در قرون اوّلیه کاربرد داشته اند، کنار گذاشته شده اند.

تبلیغات