نظریه سرنمون با نگاهی شناختی تعریف نوینی از مقوله و اعضای آن ارائه کرده است. در این نظریه، سرنمون ها روشن ترین اعضای هر مقوله هستند که نسبت به بقیه اعضا مرکزی ترند و دیگر اعضا درجاتی از مشخّصه های سرنمونی را از خود نشان می دهند. گیون ازجمله زبان شناسانی است که مقوله های زبانی را براساس این نظریه تعریف کرده است. در پژوهش حاضر (77) فعل براساس معیار های معنایی گیون در تعیین فعل سرنمون در دسته های سرنمون، غیر سرنمون و حاشیه ای طبقه بندی شدند. داده های فعلی از کتاب واژگان پایه فارسی از زبان کودکان ایرانی و مثال های ارائه شده گیون به دست آمدند؛ افزون بر این، نگارندگان با استفاده از ارزش گذاری معیارهای معنایی به ترسیم فضایی فعل های مختلف پرداختند. ترسیم های فضایی امکان مقایسه دقیق تر و ملموس تر فعل ها را ازنظر سرنمونی فراهم می آورند. درپایان، ترسیم های فضایی فعل دادن به مثابه یک فعل سرنمون در بافت های مختلف ارائه شد. بررسی و مقایسه ترسیم های فضایی متنوّع فعل دادن نشان دادند نمی توان فعلی را به طور مطلق سرنمونی دانست، زیرا شرکت کننده ها با درجات انتزاع مختلف جایگاه فعل را در هر معیار تغییر می دهند. براساس این، می توان هر فعل را مقوله ای دانست که اعضای بی شمار آن بافت هایی هستند که فعل در آن ها ظاهر می شود و این شرکت کننده های فعل هستند که می توانند در هر معیار فعل را سرنمون کنند یا از سرنمون دور کنند.