انسان به طبیعت آگاهی و خواست خود زندگی را می طلبد ، به زندگی می اندیشد ، از آن محافظت می کند و از هر چه بر ضد آن باشد می گریزد. مرگ ، به ویژه آن گاه که پایان مطلق زندگی تلقی شود ، بیش تر از هر چیز دیگری هراسناک می شود. هرچند اموری در زندگی برای انسان ناخوشایند باشد، ناخرسندی به اصل زندگی سرایت نمی کند و او به زندگیِ بدون آن امور می اندیشد. اصل اعتقاد به زندگی ، بقا و جاودانه بودن آن به طور اطمینان آوری به پیغام پیامبران خداوند تکیه زده است. در میان دانشوران ، فیلسوفان نیز برای اصل زندگی پس از مرگ دلایلی آورده اند. در میان دلایل متقن بر زندگی پس از مرگ ، دلیلی که افزون بر اتقان ، امکان ورود سریع و عمیق به عقل عام بشری را د، بهتر و برتر از دلیل های دیگر است. در این مقاله می کوشیم تا چنین دلیلی بر زندگی پس از مرگ نشان داده شود ، دلیلی که به چیزی جز تأمل و تدبر وابسته نیست و در دسترس همگان است.