معیارهای مختلفی برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق ارایه شده است. شیفر- لندیو ابتدا ادعا می کند که ویژگی های طبیعی آن دسته از ویژگی ها هستند که در رشته های علمی بکار می روند ، ولی این تعریف ، اولاً جامع نیست و ثانیاً، دارای ابهام است. بر اساس معیار دوم وی ، باید دو فهرست تهیه شود. نخستین فهرست شامل واژه هایی است که اکثر افراد ، آن ها را طبیعی می دانند. واژه هایی که در فهرست اول جای نمی گیرند ، به فهرست واژه های ناطبیعی منتقل می شوند. این معیار نیز کمکی به تشخیص امور طبیعی از ناطبیعی نمی کند. اگر بخواهیم دیدگاه شیفر- لندیو را حفظ کنیم ، با کمک اخلاق هنجاری می توان معیاری برای ویژگی های طبیعی یافت. مثلاً ، با پذیرش «اصل انسانیت» کانت به عنوان یک واقعیت ناطبیعی ، آن دسته از ویژگی های توصیفی که مصداق رعایت این اصل هستند ، می توانند ویژگی های پایه برای ویژگی های اخلاقی باشند ، ولی با اقامه یک نقد جدی به فرااخلاق شیفر- لندیو و پذیرش دیدگاه هایی که از این نقد مصون اند ، می توان معیاری برای تمایز طبیعی و ناطبیعی در فرا اخلاق یافت. یکی از این دیدگاه ها ، دیدگاه فیتزپاتریک است که بر اساس آن بسیاری از جنبه های جهان که قابل تحقیق تجربی هستند ، ذاتاً لبریز از هنجار نیز هستند. از این رو، جهان تجارب انسانی ، جهانی دو جنبه ای است؛ یکی از این جنبه ها طبیعی و دیگری ناطبیعی است.