مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثر 12 هفته تمرین مقاومتی بصورت دایره ای بر نشانگرهای متابولیکی و هورمونی توده استخوانی مردان سالمند انجام شد. تعداد30 نفر مرد سالمند با میانگین و انحراف معیار سن: 82/4±63/67سال؛وزن:89/8±82/75 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 28/3±53/27 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی دردو گروه تمرین ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 55% یک تکرار بیشینه،3 بار در هفته برای 12هفته اجرا شد، در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. نشانگرهای هورمونی مرتبط با متابولیسم استخوان شامل هیدروکسی ویتامین D3، هورمون پاراتیروئید، استئوکلسین، آلکالین فسفات، کلسی تونین و کلسیم قبل و پس ازمداخله تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس، افزایش معناداری در سطوح کلسی تونین (70/2±80/14 در مقابل 75/3±67/12میلی گرم بر دسی لیتر، 037/0=p) و کلسیم (65/0±70/9 در مقابل 47/0±09/9 میلی گرم بر دسی لیتر، 006/0=p) در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله نشان داد. با این حال، هیچگونه تغییرات معنادار بین گروهی در متغیرهای هورمون پاراتیروئید، هیدروکسی ویتامین D3، استئوکلسین، آلکالین فسفات مشاهده نشد (05/0p>). پژوهش حاضر نشان داد، دوازده هفته تمرینات مقاومتی بصورت دایره ای منجر به بهبود قابل توجهی در برخی نشانگرهای هورمونی و متابولیک استخوان در افراد سالمند شد. مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تأیید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
تدوین و به روز رسانی هنجارهای عوامل آمادگی جسمانی مردان 18 تا 60 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تهیه نورم فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان سالم و غیرفعال 18 تا 60 سال شهرکرمان بود. 363 نفر مرد با روش نمونه گیری خوشه ای بر اساس پرسشنامه فعالیت جسمانی انتخاب و در 4 گروه (18 تا 29 سال)، (30 تا 39 سال)، ( 40 تا 49 سال)، (50 تا 60 سال) تقسیم شدند. اندازه گیری های قد، وزن، دورکمر و دور لگن، چربی زیر پوستی (شکمی، سینه ای و ران) انجام شد. سپس انعطاف تنه (جعبه انعطاف)، قدرت عضلات پنجه دست(دینامومتر)، استقامت عضلات شکمی (درازنشست)، استقامت عضلات سینه (آزمون شنای سوئدی) و توان هوازی (آزمون پله کوئین) اندازه گیری شد. برای ساخت نورم از نقاط درصدی 10، 70،30 و90 استفاده شد. در داده های پس رونده، کمتر از نقطه درصدی 10 به عنوان خیلی خوب، از نقطه درصدی 10 تا 30 خوب، از نقطه درصدی 30 تا 70 متوسط، از نقطه درصدی 70 تا 90 به عنوان ضعیف و بالاتراز نقطه درصدی 90 به عنوان خیلی ضعیف در نظرگرفته شد. در داده های پیش رونده بالاتر از نقطه درصدی 90 به عنوان خیلی خوب، از نقطه درصدی 70 تا 90 خوب، از نقطه درصدی 30 تا 70 متوسط، از نقطه درصدی 10 تا 30 ضعیف و کمتر از نقطه درصدی 10 خیلی ضعیف در نظرگرفته شد. نتایج نشان داد در تمام رده های سنی درصد چربی بالاتر از نورم ACSM، انعطاف پذیری و قدرت پایین تر و استقامت عضلانی مشابه نورم ACSM بود. پیشنهاد می شود با توجه به وضع موجود مطالعات بیشتری صورت پذیرد.
اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل تغذیه نامناسب، کم تحرکی و عوارض ناشی از مصرف داروها شاهد شیوع آسیب و بیماری های کلیوی هستیم. ورزش منظم و برخی گیاهان دارویی ممکن است در بهبود این بیماری ها موثر باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه گلرنگ (500 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) بر بیان ژن PTEN و سطح سرمی کراتینین پس از مصرف دگزامتازون در موش های صحرایی نر بالغ انجام شد. 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن 32±371 گرم) به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ، دگزامتازون+تمرین هوازی و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تقسیم شدند. القا آسیب کلیوی از طریق تزریق زیرجلدی دگزامتازون (8 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) به مدت شش روز انجام شد. پروتکل تمرینی شامل ۶۰ دقیقه دویدن با تردمیل با سرعت 28 متر در دقیقه در 5 روز هفته بود. یافته ها نشان داد تمرین هوازی اثر معناداری بر سطح کراتینین سرم داشت (P=0.034). سطح کراتینین در گروه تمرین هوازی در مقایسه با گروه دگزامتازون کاهش معناداری داشت (P=0.047)؛ درحالیکه در گروه های دگزامتازون+گلرنگ و دگزامتازون+گلرنگ+تمرین هوازی تغییر معناداری در مقایسه با گروه دگزامتازون نداشت. مصرف گلرنگ اثر معناداری بر بیان ژن PTEN داشت (P=0.025). بیان ژن PTEN در گروه های مداخله درمانی در مقایسه با گروه دگزامتازون تغییر معناداری نداشت. نتایج بدست آمده از مطالعه ی حاضر نشان می دهد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانه ی گلرنگ می تواند بر بهبود آسیب کلیوی موثر باشد.
تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی در موش های C57BL/6 پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط استرس زای پیش دیابت، به مرحله قبل از شکل گیری بیماری دیابت نوع ۲ گفته می شود، که میزان قند خون بیشتر از حد طبیعی و کمتر از معیارهای تشخیصی دیابت نوع ۲ است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی موش های پیش دیابتی شده می باشد. بر این اساس تعداد 15 سر موش نر نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: موش های تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی (ND ، 5 عدد) و رژیم غذایی پرچرب (HFD ، تعداد 10 عدد). موش ها به مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. پس از تشخیص القای پیش دیابت توسط آزمون های تشخیصی در گروه HFD ، این گروه به دو زیرگروه تقسیم شدند: موش های پیش دیابت شده (PD) و موش های پیش دیابت شده به همراه تمرین استقامتی (PD-Ex) نتایج کاهش معناداری از سطح گلوکز خون و مقاومت انسولینی را در گروه PD-Ex نسبت به PD نشان داد. تکنیک PAS تغییرات کاهش قابل مشاهده ای از ذخایر گلیکوژن در HFD نسبت به گروه ND نشان داد درحالیکه تمرین استقامتی باعث افزایش تجمع گلیکوژن در عضله اسکلتی موش ها شد. سطح بیان ژن های نسبی دخیل در ذخایر کیلگوژن عضله همچونPI3K, AKT, GSK3,GYS1، و ژن LRRC8A تغییرات معناداری (05/0>p) بین گروه ND در مقایسه با گروه HFD نشان داد، که نشان دهنده اختلال مسیر سیگنالینگ ذخایر گلیکوژن می باشد.تمرین استقامتی (PD-Ex) منجر به بهبود قابل ملاحظه ای از سطح بیان ژن GSK3 شد. به طور کلی به نظر می رسد انجام تمرین استقامتی، تأثیرات منفی شرایط پیش دیابتی ناشی از مصرف رژیم غذایی پرچرب را بهبود می بخشد.
بررسی اثر 12 هفته تمرین شنای زیر بیشینه بر نشانگرهای زیستی MAPK و MDA در موش های صحرایی در معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه:هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین شنای زیر بیشینه بر نشانگرهای زیستی MAPK و MDA در موش های صحرایی در معرض نیتروزآمین کتون مشتق از تنباکو بود. روش پژوهش: 48 سر موش صحرایی نژاد ویستار 8-6 هفته ای با محدوده وزنی 26 ± 105 گرم خریداری و به طور تصادفی به 5 گروه کنترل (8 سر)،تزریق آب مقطر (10 سر)،تزریقNNK (10سر)،تمرین شنا (10 سر)،تمرین شنا + تزریق NNK (10سر)، تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرین شنا با شدت زیر بیشینه (پنج روز در هفته) بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین نمونه گیری از بافت ریه انجام شد و سطوح نشانگرهای MAPK و MDA بافت ریه با تکنیک الایزا، اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و توکی استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد میزان MAPK (001/0P= ) وMDA(000/0P= )در بین گروه ها معنی دار بود.نتایج آزمون توکی نشان داد که کاهش MAPK در گروه های شنا و شنا + مداخله NNK نسبت به گروه مداخله NNK معنی دار بود(001/0=P)(001/0=P) و همچنین، میزان کاهش MDA در گروه-های شنا و شنا + مداخله NNK نسبت به گروه مداخله NNK معنی دار بود (001/0=P)(001/0=P). نتیجه گیری:نتایج مطالعات نشان دادند،تمرین شنا می تواند تا حدودی آثار منفی NNK بر سطوح MAPK و MDA را کاهش دهد و این احتمال وجود دارد که با توجه به نقش ضدالتهابی فعالیت ورزشی شنا بتواند اثر کارسینوژنیک NNK را کنترل و در محافظت از سیستم تنفسی در برابر ماده سرطان زای NNK تاثیر گذار باشد.
بررسی اثرهم افزایی عصاره بولاغ اوتی و تمرینات تناوبی شدید بر سطح سرمی پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: کم کاری تیروئید یکی از اختلالات تیروئیدی است که در اندوتلیوم عروق باعث افزایش سطوح پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) می گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مصرف بولاغ اوتی بر سطح سرمی hs-CRP وFABP4 در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن اجرا شد. مواد و روش ها: در این کار آزمایی بالینی تصادفی شده تک سو کور، 40 بیمار مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن با میانگین سنی (41/6±50/30 سال) و وزنی (48/20±6/73 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه تمرین + مکمل، تمرین، مکمل و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین + مکمل و تمرین برنامه سه جلسه در هفته تمرینات تناوبی شدید و گروه های مکمل و تمرین + مکمل، مصرف روزانه 500 میلی گرم عصاره بولاغ اوتی را به مدت 8 هفته دنبال کردند. متغیرهای تحقیق در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی، کوواریانس و تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معنی داری (05/0>P) تحلیل شدند. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین و بولاغ اوتی سطح سرمی hs_CRP در سه گروه تمرین، مکمل و تمرین+مکمل کاهش یافت (05/0>P). در حالی که سطح FABP4تنها در گروه های تمرینی کاهش معنادار یافت (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید و عصاره بولاغ اوتی باعث تنظیم متابولیسم انرژی و بهبود التهاب در افراد مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن می گردد.