پژوهش های راهبردی سیاست
پژوهش های راهبردی سیاست سال هفتم تابستان 1397 شماره 25 (پیاپی 55) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بر دوپایه فکرى و ارزشى از یک سود و پایه عملى (نظامى و سیاسى) از سوی دیگر بنا شد. پایه نخست، ادعاى برترىِ فکرى و ارزشى غرب و تثبیت آن بر سایر ملل بود. پایه دوم، مسئله توانایى هاى سیاسى و نظامى بود که اگر ملت ها یا دولت ها تحت تأثیر آن نظام ارزشى و فکری قرار نگیرند و تسلیم نشوند، با فشارهای سیاسى و نظامى مجبور به همراهی شوند. هردو عامل، امروزه در حال تغییر است؛ مهم ترین دلیل آن نیز تعارض های فکری و عملی نظام سلطه است.این پژوهش با تمرکز بر دیدگاه های مقام معظم رهبری در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که: «در گفتمان حضرت آیت الله خامنه ای، نظام سلطه در روابط بین الملل، به لحاظ عملی، چه تعارضاتی با شعارهای ارائه شده در حوزه نظری دارد؟». یافته های پژوهش حاکی از تناقضات نظام سلطه در نظریه و عمل در کلام مقام معظم رهبری در موضوعاتی مانند حقوق بشر، تروریسم، سلاح های کشتار جمعی و دموکراسی است. این تناقضات، آسیب پذیری نظام سلطه را آشکار ساخته است و روند سقوط آن را تسهیل خواهد کرد.
روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه تا 2025 و تاثیر آن بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه در حال تحول است. عوامل و بازیگران بسیاری نیز بر تحولات آن اثرگذار است که بر پیچیدگی مسائل آن می افزاید. این وضعیت سیال و مبهم موجب مواجهه با سناریوهای مختلفی شده است که می تواند آینده کشورهای اسلامی و به طور کلی خاورمیانه را به اشکال مختلفی رقم زند. در این مقاله به این سؤال اصلی پاسخ داده می شود که: روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه تا سال 2025، چه تأثیراتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می گذارد؟ در پاسخ به این پرسش، با بررسی آینده پژوهانه روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه، در چارچوب نظریه سازه انگاری و با روش دلفی، پرسش نامه ای طراحی و در اختیار خبرگان موضوع قرار گرفت. در ادامه، با هدایت تیم راهبری، داده های پرسش نامه های دلفی، تجزیه و تحلیل شدند. سپس نتایج و نظرات خبرگان و پاسخ دهندگان به گویه ها، تحلیل کیفی شد و چهار سناریوی اصلی به دست آمد که شامل تفوق و حاکمیت مردم سالاری دینی؛ سکولاریسم؛ سلفی گری و حکومت های نظامی، سلطنتی مطلقه و قومی هستند. در نهایت مطلوب ترین سناریو و تهدیدآمیزترین سناریو برای جمهوری اسلامی ایران معرفی و راهکارهایی ارائه می شود.
درآمدی بر رابطه سیاست و زندگی روزمره در ایران؛ بررسی موردی جنگ شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه سیاست با زندگی روزمره از پیروزی انقلاب اسلامی غلظت و آمیختگی بیشتری یافت. با شروع جنگ تحمیلی، بویژه جنگ شهرها، زندگی روزمره ایرانیان وارد حالت اضطراب آن دوره شد. از آنجا که نظام سیاسی به طور مستقیم مسئول اداره و پیشبرد جنگ بود وارد زندگی روزمره نیز می شد. این ورود و چگونگی اثرگذاری و توصیف معنای آن برای تجربه زیسته اعضای عادی جامعه ایران مرکز ثقل این نوشتار است. جنگ شهرها با درگیر کردنِ بی واسطه غیرنظامی ها با جنگ، بستر مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است. برای فهم این موضوع، با توجه به فاصله زمانی و مکانی کنونی ما از آن، نگرش پدیدارشناختی می تواند مفید باشد؛ بنابراین، به طور کلی تلاش ما معطوف است به اینکه اجازه دهیم تجربه زیسته فرد از پدیده جنگ شهرها، به آشکارگی درآید. در این چارچوب، پرسش محوری ما این است که چگونه جنگ شهرها سبب پدیدار شدنِ زندگی روزمره به مثابه وضعیتی سیاسی در تجربه زیسته ایرانیان شد؟ عمده ترین پاسخ نیز این است که جنگ سبب فرارویِ ارگانیسم اجتماعی، زندگی روزمره، جنگ شهرها و سیاست از حدود مرسوم شان شد و آمیختگی آن ها با یکدیگر، وضعیت بسیج ایدئولوژیک را برای ساخت سیاسی فراهم تر از قبل کرد.
واکاوی عوامل اقتصادی- امنیتی واگرایی روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان 2000 تا 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی است که به دلیل ویژگی های خاص ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. علی رغم وجود زمینه های متعدد همگرایی میان ایران و آذربایجان، بیشتر شاهد واگرایی میان دو کشور بوده ایم. پرسش این است که در فاصله زمانی 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و آذربایجان مؤثر بوده است؟ فرضیه عبارت است از عمده عوامل موثر بر واگرایی روابط دو کشور را باید در قالب عوامل اقتصادی و امنیتی و سیاسی جست وجو کرد که توسط بازیگران منطقه ایی و فرامنطقه ایی به عنوان یک ابزار نفوذ جهت محدود کردن دامنه نفوذ ایران در منطقه و تهدید بر ضد ایران استفاده شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس داده های معتبر اسنادی و آرشیوی درصدد است عوامل واگرایی روابط دو کشور را تجزیه وتحلیل کند تا نشانه های فرصت برای سیاست خارجی ایران را از درون این تهدیدات شناسایی کند.
تحلیل گفتمان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این می کوشد اشاره به زمینه های انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، به بررسی گفتمان انتخاباتی حسن روحانی به منزله نامزد پیروز انتخابات بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که چگونه با روش تحلیل گفتمان، نحوه هژمونیک شدن گفتمان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تبیین می شود؟ مدعای مقاله آن است که مؤلفه های گفتمانی نامزد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بیشتر بر اساس تنوع مفصل بندی از دال های مختلف، اسطوره سازی و غیریت سازی در رابطه اش گفتمان حاکم بر دولت دهم، دسترسی و اعتبار بیشتر گفتمان اعتدال در جامعه و برخورداری از سوژگی سیاسی قابل تحلیل است. یافته های این مقاله نشان می دهد گفتمان اعتدال در تنازع گفتمانی به دلیل برخورداری از موقعیت سوژگی سیاسی، فعال تر و منسجم تر، به کارگیری فرایند حاشیه رانی و برجسته سازی ، میزان دسترسی مؤثر و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمان های رقیب، هژمونیک شده است.
سامان دهی فضا بر اساس تحلیل گفتمان مناطق ناهمگن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر می گیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه می شود. در مناطق ناهمگن کشور با هویت های متنوع، بنا بر ویژگی های موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل می گیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود می آورد؛ این خرده گفتمان های مناطق مختلف بنا بر جنس وجه غالب فضا یا در هماهنگی با هم هستند یا در تضاد و تعارض. نوع نگاه غالب اعم از امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور است که باعث سامان دهی دال و مدلول ها در یک منظومه گفتمانیِ حاصل از تقسیمات کشوری می شود. پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به موقعیت ناهمگن هرکدام از استان های ایران وگفتمان غالب در تقسیمات کشوری، کنش و تعاملات در سطح ناحیه ای چگونه به سمت هم گرایی سوق می یابد؟ در سامان دهی مطلوب فضا، دال مرکزی گفتمان اصلی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که اقتدار تولید شده توسط آن، بتواند مناطق حاشیه ای را به طور منسجم و در ارتباطی تنگاتنگ و نزدیک با یکدیگر حفظ کرده تا با مفصل بندی دوباره دال های شناور در یک زنجیره، زمینه همگرایی بیشتر را فراهم کند.
جمهوریت و تغلب در آرای امام خمینی و سید قطب و تاثیر آن بر حرکت های اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت های اسلامی در دو سده اخیر در جهان اسلام، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسش های متعددی را در ماهیت و عملکرد آنها ایجاد کرده است. پس از انقلاب های جدید عربی در منطقه و قدرت یابی گروه های خشونت طلب با هویت دینی، به دغدغه ای فراگیر و عمومی در حوزه نظام بین الملل و تحلیلگران جهانی تبدیل شده است. در این میان، یکی از پرسش های اصلی، فهم نگاه آن ها به رضایت عمومی یا استفاده از زور و غلبه در ایجاد حکومت دینی و حفظ و بقای آن است. در این مقاله با بررسی مقایسه ای آرای امام خمینی و سید قطب، دو اندیشمند انقلابی معاصر جهان اسلام، درخصوص جمهوریت و تغلب و توجه به مبانی و ریشه های نظری و آبشخورهای تاریخی، بازتاب آن ها را در جنبش های متأثر از هر یک از این دو نگاه مطالعه و مشخص می شود که عنصر خشونت محصول نگاه معطوف به نفی جمهوریت و مشروع دانستن تغلب است. تلقی ایجابی امام خمینی در قبال جمهوریت و نفی خشونت باعث شده است که گروه های اسلامیِ متاثر از انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) رویکردی دموکراتیک و عمدتاً مسالمت جویانه در مواجهات سیاسی خود داشته باشند؛ در مقابل؛ تلقی منفی از جمهوریت و پذیرش خشونت در راه ایجاد حکومت اسلامی توسط سید قطب، شکل گیری و گسترش روحیه نظامی گری و تغلب را در میان هوادارانش به دنبال داشته است.
انگاره همبستگی قومیت بلوچ پاکستان و تأثیرات آن بر قومیت بلوچ در شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ابعاد مختلف ملی گراییِ بلوچ پاکستان و تأثیر آنان بر قومِ بلوچِ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یک سو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضاً امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق بنیادگرا و ملاحظات قومیتی و آموزه های متعارض ایدئولوژیک مطرح هستند. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از مفهوم همبستگی مکانیکی امیل دورکیم به واکاوی شاکله تاریخی و اجتماعی قومیت بلوچ در پاکستان و تأثیر آن بر گسستگی قومیتی در مرزهای شرقی ایران بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که در چارچوب انگاره همبستگی مکانیکی دورکیم، قومیت بلوچ پاکستان دارای الهامات قومیتی و ایدئولوژیک است و اگرچه دارای شاخه های مختلفی از حیث سازوکار عمل است، آرمان خود را تشکیل کشور بلوچستان بزرگ می پندارد. بر مبنای همین آرمان، برخی از شاخه های منشعب از قومیت بلوچ حتی به سمت مشی نظامی نیز سوق پیدا کردند تا ضمن ناامن کردن مناطق شرقی ایران، بلوچ های ساکن در استان سیستان و بلوچستان را به سمت خود جذب کنند.
کاربست رهیافت سیستمی جامع نگر در کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآمدی از مسائل حیاتی نظام جمهوری اسلامی است. نظریه پردازی های این حوزه در ابتدای راه بوده و این واقعیت، مشکلات مهمی را در سطوح مختلف تئوریک و فرایندهای تصمیم گیری، اجرایی، گزینشگری و ارزیابی به وجود آورده است. این پژوهش با طراحی رهیافت سیستمی جامع نگر، چگونگی کاربرد، اهمیت و امتیازات این رهیافت را در ارتباط با کارآمدی این نظام مورد تحلیل قرار می دهد. به گمان نگارندگان، کارآمدی جمهوری اسلامی، نیازمند مدلی علمی مبتنی بر شاخص های بومی است تا با رویکردی واقع گرایانه و جامع به همه عناصر ایده ای، ساختاری، کارگزاری، رفتاری و فرایندهای داخلی و نظام های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی پیرامون نظام سیاسی، پاسخ گوی همه ابعاد کارآمدی باشد. کاربست رهیافت سیستمی جامع نگر، با توجه به همه این متغیرها، نقشی ممتاز در مفهوم شناسی، فرایندها و ارزیابی کارآمدی این نظام و تحقق «حیات طیبه» به عنوان مقصد اصلی انقلاب اسلامی، ایفا می کند.
عناصر هویت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران؛ موردکاوی سند «مؤلفه های هویت ملی ایرانیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سند «مؤلفه های هویت ملی ایرانیان» دارای چه لایه ها و عناصری است؟ دستاوردهای این تحقیق نشان از این دارد که هویت فرهنگی در سند مؤلفه های هویت ملی ایرانیان شامل دو لایه هویت فرهنگیِ اسلامی که دربرگیرنده عناصری چون معنویت و توحید، اسلام و مذهب تشیع و معارف قرآنی، هم گرایی فرهنگی، دفع ظلم و ظلم ستیزی، ولایت مداری، اخلاق و آداب و سنت های حسنه، عمل به سیره پیامبر (ص)، عدالت طلبی بی پایان، انتظار و رسالت تاریخی ایرانیان است و لایه هویت فرهنگیِ ایرانی که شامل عناصری چون میراث فرهنگی و آیین ها، معماری ایرانی، عالمان و علم دوستی، تاریخ ایران، دفاع از سرزمین، حافظه و خاطره جمعی، تمدن ایرانی، زبان و خط پارسی، سرزمین ایران، اقوام و گروه های ایرانی با خرده فرهنگ های زیبا می شود که می تواند هویت بخشی و همبستگی فرهنگی، معنوی و ملی در میان ملت ایران را به دنبال داشته باشد. همچنین باید خاطرنشان کرد که در این سند، به هویت مدرن و متجدد ایرانیان هیچ اشاره ای نشده است. برای پاسخ به سؤال از روش تحلیل محتوای کیفی و کمی بهره گرفته می شود.
گفتمان مبارزه با تروریسم و ظهور و قدرت یابی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود سلطه گفتمان ضد تروریسم و توجیه حمله امریکا به افغانستان و عراق پس از 11سپتامبر2001، تروریسم تکفیری به یکی از بزرگ ترین معضلات خاورمیانه بدل گشت و دولت ها و جوامع مختلف را درگیر خود ساخت. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه گفتمان مبارزه با تروریسمِ برآمده از فاجعه یازده سپتامبر موجب ظهور و صعود گروه های تکفیری جدید همچون داعش شد. فرضیه ما این است که گفتمان مبارزه با تروریسم، تهدیدی از تروریست ها و مسلمانان خلق کرد و تحت تأثیر فضای بین الاذهانیِ ایجاد شده از این گفتمان، بسیاری از مسلمانان مطرود، از این فضا به افراط گرایی جذب شدند و تعریفی که از خود و هویت خود ارائه کردند در واقع، بازتابی از تعریف «دیگری» از آن ها بود. برای پاسخ به سؤال مقاله با بهره گیری از رابطه تحلیل انتقادی گفتمان با تئوری هژمونی، گفتمان رسانه ای مکتوب ایالات متحده، با تمرکز بر مطالعه متون مجله سیاست خارجی در فاصله زمانی 2001 تا 2004، یعنی تأسیس اولیه داعش به عنوان شاخه القاعده در عراق را بررسی می کنیم. نوآوری مقاله بررسی عوامل هویت آفرین گفتمان مبارزه با تروریسم با هویت یابی داعش از منظر فضای بین الاذهانی و سوبژکتیویته و معنا است.
گزینه های سیاسی اهل سنت در عراق: از معارضه تا اقلیم سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل سنت عراق، با سقوط صدام و شکل گیری ساختار نوین فدرال دموکراتیک در کشور عراق، جایگاه برتر خود را از دست دادند و دچار نوعی سرگشتگی و آشفتگی سیاسی شدند؛ در نتیجه، رویکردهای سیاسی متفاوتی را در دوره های مختلف اتخاذ کردند. آن ها از سال2003 به بعد، هم از ذهنیت تاریخی سلطه گرا، همچنین از فضای سیاسی امنیتی درون عراق و تاحدودی وضعیت منطقه متأثر بوده اند. پرسش اصلی نوشتار آن است که گزینه های اعراب اهل سنت عراق، تحت تأثیر فضای سیاسی حاکم بر عراق پس از سقوط صدام به چه سمت وسویی سوق یافته اند؟فرضیه اصلی آن است که کنش های سیاسی اهل سنت در ساختار قدرت، به صورت سینوسی از معارضه و تحریم تا مشارکت در نوسان بوده است؛ اما آن ها با توجه به نتایج نامحسوس و نامطمئن رویکرد معارضه و همچنین محقق نشدن مشارکت متوازن (به عنوان بدیل مشارکت تناسبی)، کم کم به سمت گزینه سوم، یعنی کسب حاکمیت یا خودگردانی محلی در مناطق خود، گرایش یافته اند که این موضوع می تواند به صورت شکل گیری اقالیم سنی نمود یابد. در این مقاله، شیوه استدلال و فهم رابطه بین متغیرها، براساس روش توصیفی تحلیلی است.