آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

بررسی ابعاد مختلف ملی گراییِ بلوچ پاکستان و تأثیر آنان بر قومِ بلوچِ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یک سو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضاً امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق بنیادگرا و ملاحظات قومیتی و آموزه های متعارض ایدئولوژیک مطرح هستند. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از مفهوم همبستگی مکانیکی امیل دورکیم به واکاوی شاکله تاریخی و اجتماعی قومیت بلوچ در پاکستان و تأثیر آن بر گسستگی قومیتی در مرزهای شرقی ایران بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که در چارچوب انگاره همبستگی مکانیکی دورکیم، قومیت بلوچ پاکستان دارای الهامات قومیتی و ایدئولوژیک است و اگرچه دارای شاخه های مختلفی از حیث سازوکار عمل است، آرمان خود را تشکیل کشور بلوچستان بزرگ می پندارد. بر مبنای همین آرمان، برخی از شاخه های منشعب از قومیت بلوچ حتی به سمت مشی نظامی نیز سوق پیدا کردند تا ضمن ناامن کردن مناطق شرقی ایران، بلوچ های ساکن در استان سیستان و بلوچستان را به سمت خود جذب کنند.

تبلیغات