پژوهش های راهبردی سیاست
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم پاییز 1396 شماره 22 (پیاپی 52) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پدیده نفاق یکی از مهم ترین مسائلی است که حکومت نبوی با آن دست و پنجه نرم می کرد. پراکنده بودن منافقین در جامعه مدینه و همراهی ظاهری آنان با دیگر مسلمانان خطر عدم همراهی مسلمانان با سیاست های نبوی در مقابل منافقین را افزایش می داد. پیامبر خدا به منظور کاهش خطر جذب دیگر مسلمانان به منافقان رفتارهای متعدد اقناعی داشت که مطالعه آنها می تواند دست یافتن به الگوی مطلوب اقناع افکار عمومی در عرصه های اعتقادی و فرهنگی را میسر گرداند. پرسش است این است که شیوه های اقناعی رسول خدا در مواجهه با منافقین چه بوده است؟ به منظور پاسخ به این پرسش خطابات قرآنی پیرامون رفتار پیامبر اکرم (ص) با منافقان به عنوان داده معین شد و در نهایت با اتخاذ روش تبیینی و با قراردادن مدل ELM به عنوان چارچوب مفهومی و جستجوی مولفه های آن در آیات منتخب، مدل اعتقادمحور به عنوان مدل مطلوب اقناع افکار عمومی استخراج شد که شامل این مولفه ها می باشد: 1- در حوزه انگیزه: آمیختن با شأن اجتماعی، آمیختن با اعتقادات و غافلگیری؛ 2- در حوزه توانایی عینیت بخشی به نتیجه عمل و تحریک اعتقادی جامعه و 3- در حوزه پاسخ های درخور: چیستی صفت منافقان، چیستی ماهیت رفتاری منافقان و چیستی نتیجه نفاق.
واکاوی تاثیر تروریسم بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور می تواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروه های تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروه های مذکور وارد خاک ایران نشده اند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمی شود و درگیری با گروه های موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهره گیری از آمار و داده های مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روش شناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهره گیری از آموزه های نظریات مختلف در حوزه روابط بین الملل افزون بر معرفی ایران به عنوان قدرت منطقه ای، می کوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروه های تروریستی در منطقه چه تأثیری بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران می گذارد؟ این پژوهش نشان می دهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقه ای ایران، این کشور را به عنوان قدرتمند ترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقه ای و دست یابی به اهداف اقتصادی و توسعه یافتگی ایران محسوب می شود.
رسانه و شخصیت زادیی قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت به عنوان اصلی ترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها می باشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل می دهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون و نهادهای قانونی، بر اساس سلیقه و رای خود از قدرت استفاده نماید، این قدرت را قدرت شخصی شده می نامند. نوشتار حاضر در پی آن است تا مشخص کند، رسانه ها چگونه و با چه راهکارهایی مانع شخصی شدن قدرت یا شخصیت زدایی از آن می شوند.
فهم سیاست زدگی بوروکراسی: مطالعه تطبیقی کیفیت، فرایندها و پیامدهای آن در مدیریت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوری یا نزدیکی سیاست و اداره، محمل کلیدی تولید دانش در باب مدیریت دولتی است. در جوامع علمی مدیریت دولتی، به میزان دخالت سیاست در اداره "سیاست زدگی" گفته شده است. بنابراین در همه نظام های اداری کشورهای جهان درجه ای از سیاست زدگی وجود دارد و به صراحت می توان گفت هیچ کشوری را نمی توان یافت که مدیریت دولتی در آن منویات سیاست مداران را در عمل اجرا نکند. البته بسته به میزان حرفه ای بودن بوروکراسی، میزان تبعیت از دستورات سیاسی متغیر است. هدف نوشتار حاضر واکاوی این پدیده در شش کشور اروپایی و امریکای شمالی است. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه تطبیقی؛ مفهوم سیاست زدگی، فرآیندها و پیامدهای سیاست زدگی در کشورهای دانمارک، آلمان، فرانسه، بریتانیا، امریکا و یونان توضیح داده می شود. در پایان دلالت هایی برای سیاست زدگی در ایران ارائه شده است که می تواند راهنمای فهم و به کارگیری دقیق تر ادبیات سیاسی حکمرانان داخلی در عرصه بین المللی باشد.
مولفه های ثبات و تهدید در روند دموکراسی ترکیه: ریشه یابی الگوی نوسانی دموکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچ گاه به ثبات دموکراتیک دست نیافته و همواره با مولفه هایی مواجه بوده که هم به تقویت دموکراسی در این کشور کمک کرده اند و هم زمینه تضعیف و تهدید آن را مهیا ساخته اند. این پژوهش با هدف ریشه یابی مولفه های نوسان در الگوی دموکراسی ترکیه به دنبال ارائه پاسخ به این سوال است که چرا روند دموکراسی ترکیه باوجود تداوم و تکامل، نتوانسته نویدبخش ثبات باشد و دائماً با الگوی نوسانی ثبات و تهدید همراه شده است؟ یافته های این نوشتار با اتکا به روش توصیفی- تبیینی و بهره گیری از روند تاریخی حکمرانی در ترکیه نشان می دهد که اثرگذاری و همزیستی همزمان مولفه های ثبات بخش همچون اصلاحات قانون اساسی، سیستم حزبی و عضویت در اتحادیه اروپا در کنار مولفه های تهدیدزا مانند تهدیدهای قومی، چالش های مذهبی و مداخله نظامیان در شکل گیری این الگوی نوسانی موثر است
ژئوپلیتیک گاز و مداخله ترکیه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب تونس در ژانویه 2011 میلادی، موجبات سرایت ناآرامی ها به دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقارا فراهم کرد. نارضایتی ها سرانجام در فوریه 2011 میلادی به سوریه رسید. و از ماه اوترقابت قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای به منظور کسب قدرت در سوریه آغاز شد. از جمله کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه، ترکیه می باشد؛ حزب عدالت و توسعه از سال 2002 میلادی، سیاست به حداقل رساندن تنش با همسایگان را، در دستور کار خود قرار داد. اما با شروع بحران داخلی سوریه، روابط آنکارا و دمشق مجددا تیره شد و اکنون ترکیه برای برکناری بشار اسد تلاش می کند. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیلی_تبیینی،به چرایی مداخله غیرسازنده ترکیه در سوریه از اوت 2011 میلادی تا سال 2015 میلادی می پردازد. فرضیه پژوهش به این قرار است که ترکیه برای تکمیل سیاست تبدیل شدن به کانون انرژی، به دولتی کاملا هم سو در سوریه نیاز دارد؛ زیرا سوریه دروازه ورود ترکیه به خاورمیانه است. سوریه با زمامداری بشار اسد با لغو قرارداد خط لوله انتقال گاز عرب از قطر به ترکیه و امضای قرارداد احداث خط لوله با ایران نشان داد شریک قابل اعتمادی برای ترکیه نیست و به همین جهت از شروع بحران تا پایان سال 2015، آنکارا سیاست حذف اسد را در پیش گرفت.
نقش دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی روسیه و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاست های انرژی کشورهای روسیه و قطر به عنوان مهمترین عرضه کنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاست های انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده می کنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل می دهد. یافته های پژوهش این است که روسیه به دلیل استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بین المللی و اجتناب از اهرم سازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیت های قابل توجهی دست یابد. تأثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متأثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است