مقالات
حوزه های تخصصی:
دستیابی به سهم بیشتر از تجارت جهانی و حضور در بازار سایر کشورها ملازمات خاصی دارد که یکی از مهمترین آنها عضویت در موافقت نامه های تجاری در سطوح مختلف (جهانی، منطقه ای و دوجانبه) است. در جریان مذاکرات به منظور برقراری تسهیلات تجاری، هرکشور بنا به دلایل اقتصادی (اشتغال زایی، درآمدزایی و ...)، تجاری، سیاسی و اجتماعی به دنبال حذف یکسری از کالاها از دامنه شمول موافقت نامه و یا واگذاری حداقل امتیاز است. این کالاها در عرف مذاکرات تجاری تحت عنوان کالاهای حساس و خاص شناسایی می شوند. شناسایی و گنجاندن مفاد مربوط به کالاهای حساس و خاص نیاز به مبنای علمی و قابل دفاع در چارچوب مذاکرات تجاری دارد. هدف این مطالعه تعیین متدولوژی برای فهرست نمودن کالاهای خاص بخش کشاورزی» بوده است. زیرا بررسی ها نشان داد که در ایران هیچ ضابطه مشخصی برای تعیین کالاهای خاص کشاورزی وجود ندارد. برای تحقق این هدف متدولوژی های موجود در ارتباط با تعیین فهرست کالاهای خاص که توسط نهادهای مرتبط بین المللی معرفی شده اند، مورد شناسایی قرار گرفت تا متدولوژی مناسب برای ایران تعیین گردد. بررسی متدولوژی های موجود در سطح بین الملل آشکار کرد که برای تعیین کالاهای خاص کشاورزی سه معیار امنیت غذایی، امنیت معیشتی و توسعه روستایی می بایست مبنا قرار گرفته و بر اساس این سه معیار شاخص هایی تعیین گردند که بتوانند کالاهای خاص بخش کشاورزی را تعیین نمایند. بنابراین، این مطالعه با هدف افزایش درک موضوع محصولات خاص، به طور اخص به تعیین محصولات خاص ایران با استفاده از برخی شاخص های ارائه شده در سطح بین المللی می پردازد. نتایج نشان می دهد که 35 محصول کشاورزی در ایران برابر با 58 ردیف تعرفه شش رقمی آسیب پذیرترین محصولات کشاورزی از نقطه نظر امینت غذایی، امنیت معیشتی و توسعه روستایی در جریان آزادسازی تجاری می باشند.
بررسی موقعیت استراتژیک صنایع دستی استان ایلام (براساس مدل SPACE)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی از جمله صنایعی به شمار می رود که از یک طرف با هنر و ذوق و فرهنگ و تمدن در ارتباط است و از طرفی دیگر به دلیل ماهیت صنعتی با مفاهیم اقتصادی نیز مرتبط می باشد. اقتصاد صنایع دستی مدتی است که در صحنه جهانی مطرح و جایگاه مناسبی را به دست آورده است.
مشکلات بسیاری در ایران برای شکوفایی اقتصادی صنایع دستی مطرح است،که این موانع می تواند به ماهیت هنرهای دستی نیز آسیب برساند. کاهش سرمایه گذاری و کاهش فروش منجر به پایین آمدن سطح عرضه و در نهایت منسوخ شدن یک صنعت و هنر دستی خواهد شد. سطح موانع و محدودیت های اقتصادی صنایع دستی چندان گسترده و وسیع می باشد که پرداختن به هنر اصیل که بن مایه صنایع دستی و هنرهای سنتی به شمار می رود را در اولویت های بعدی قرار داده است.
بررسی تأثیر آزادسازی تجاری بر واردات ذرت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور در بازارهای جهانی و بهره گیری از مزیت های تجارت خارجی راهگشای توسعه اقتصادی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه در چند دهه اخیر بوده است. آزادسازی تجاری یکی از مؤلفه های زیربنایی جهانی شدن است که به معنای برداشتن محدودیت های تجاری در زمینه واردات و صادرات کالاها است. با توجه به اینکه کشور ما در زمینه تأمین ذرت مورد نیاز وابسته به واردات می باشد بررسی اثر آزادسازی تجاری بر واردات این محصول از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی اثر آزادسازی تجاری بر واردات محصول ذرت در ایران در دوره 89- 1349 پرداخته است. در این راستا از معیار سطح تجارت بین الملل (LIT) به عنوان شاخص آزادسازی تجاری بهره گرفته و به منظور بررسی روابط کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای تابع از الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در کوتاه مدت و بلندمدت آزادسازی تجاری اثر معنی داری بر واردات ذرت داشته و موجب افزایش واردات این محصول می شود.
بررسی و شناسایی عوامل موثر بر حضور شرکت های تولیدی و خدماتی در نمایشگاه های بین المللی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی و شناسایی عوامل موثر برحضور شرکت های تولیدی و خدماتی در نمایشگاه های بین المللی تهران از دیدگاه مدیران وکارشناسان غرفه ها است. دلیل انتخاب این محیط،اهمیت نمایشگاه ها به عنوان مؤثرترین ابزارهای بازاریابی در دنیای امروز تجارت است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن در برگیرنده یک نمونه 90 نفری از دو گروه 30 و 60 نفری است که به ترتیب از کارشناسان و مدیران غرفه های شرکت های تولیدی وخدماتی خارجی و داخلی حاضر در نمایشگاه بین المللی و تخصصی صنعت در مهرماه 1391 تهران می باشد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل40 سؤال بود که پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ برای دو گروه شرکت ها به ترتیب برابر با 93/0 و 87/0 حاصل گردید. روش آماری نیز استفاده از آزمون t تک متغیره و آزمون کولموگروف – اسمیرنف و آزمون فریدمن (کای- دو) می باشد و البته از آمار توصیفی نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که متغیرهای اهداف شرکت کنندگان، عوامل محیطی، معیارهای انتخاب نمایشگاه از سوی شرکت ها، آمیخته بازاریابی، حمایت ها و ابزارهای تشویقی دولت همگی در سطح نسبتاً مناسبی بر حضور شرکت ها در نمایشگاه تاثیر دارند. از این رو متغیرهای نامبرده شده از عوامل موثر برحضور شرکت های تولیدی و خدماتی در نمایشگاه های بین المللی تهران است.
بررسی حقوقی امکان به کارگیری روش قراردادی ساخت، بهره برداری و واگذاری در صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش قراردادهای ساخت، بهره برداری و واگذاری ((BOT [1]، به دلیل همراه بودن این روش با جذب سرمایه خارجی و داخلی، در حوزه های زیربنایی و توسعه بخش خدمات عمومی طی سنوات اخیر گسترش یافته است، به این روی پرداختن به ماهیت حقوقی و خصایص آن ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر، شناختن شباهت ها و تمایزات این قراردادها نسبت به سایر انواع قراردادها در به کارگیری صحیح و به جای روش مزبور به منظور کارآمدی بیشتر و موفقیت پروژه ها، موثر خواهد بود.
از آنجا که قراردادهای ساخت، بهره برداری و واگذاری در بخش میان دستی و پایین دستی حوزه نفت و گاز مورد استفاده قرار گرفته اند و با توجه به موانع قانونی موجود در انعقاد برخی از انواع قراردادها در حوزه بالادستی صنعت نفت و همچنین نقش غیرقابل انکار سازوکارهای حقوقی در جلب مشارکت و سرمایه در این صنعت، موضوع حاضر از این منظر انتخاب گردیده است؛ تا دریابیم این قبیل قراردادها قابل انعقاد در حوزه بالادستی هستند یا خیر؟ بررسی ها نشان می دهد ریسک بالا و وجود مرحله بهره برداری از طرح در این گونه قراردادها، که می تواند منجر به مالکیت بر نفت و گاز تولیدی حداقل به صورت مقطعی برای سرمایه گذار باشد، پذیرش انعقاد این قراردادها در حوزه بالادستی میادین نفت و گاز کشور را با مانع قانونی یا حداقل تردید جدی، روبرو می نماید. ضمن آنکه این تردیدها ماهیت امتیازی داشتن یا تردید در مشارکت در تولید [2] بودن را در قراردادهای ساخت، بهره برداری و واگذاری را نیز تقویت می کند.
عوامل موثر بر ارزش ویژه برند سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بازاریابان با شناسایی نیازهای بالقوه مصرف کنندگان، گونه ای از بازاریابی به نام بازاریابی سبز را بنا نهادند که یکی از مهمترین مقوله های آن که در بازاریابی عصر حاضر به سازمان ها در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار کمک می کند، برندسازی سبز است. در واقع، یکی از ضروریات موفقیت در کسب و کار رقابتی عصر حاضر، شناسایی عواملی است که بر ارزش ویژه برند سبز مؤثر هستند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند سبز می باشد. جامعه آماری این پژوهش، تمامی خریداران محصولات و لوازم خانگی الکترونیکی در سطح شهر رشت را در بر می گیرد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و به منظور تحلیل داده ها و همچنین آزمون فرضیه های تحقیق از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. پژوهش حاضر از نظر روش و ماهیت، از جمله تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی می باشد. نتایج حاصل از پژوهش گویای این امر است که رضایت سبز، وفاداری سبز، اعتماد سبز و تمایل به برند سبز عوامل تاثیرگذار بر ارزش ویژه برند سبز به شمار می روند. به علاوه، رضایت سبز تاثیر مثبتی بر وفاداری سبز و تمایل به برند سبز دارد اما تاثیر آن بر اعتماد سبز تایید نشد. همچنین اعتماد سبز، تمایل به برند سبز و رضایت سبز نیز بر وفاداری سبز تاثیر مثبت داشتند و در نهایت نیز، تاثیر مثبتی از جانب وفاداری سبز بر ارزش ویژه برند سبز یافت شد.
تبیین و تحلیل و اولویت بندی مدل های سیستم بازاریابی هوشمند با استفاده از روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازار پویای امروز، نقش مشتری بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. چرا که این بازارها از طریق دانش و اطلاعاتی که در اختیار شرکت ها و مصرف کنندگان می باشد، معنا پیدا کرده اند و بر خلاف بازارهای سنتی که ایستا هستند، بازار هوشمند، پویا، متلاطم و غنی از اطلاعات است. ازطرفی برقراری ارتباط با مشتریان این نوع بازارها، نیازمند استراتژی جدید و حساب شده ای است، لذا در سال های اخیر، بازاریابی هوشمند به یکی از مفاهیم و تکنیک های مهم بازاریابی تبدیل شده و با شرکت های بزرگ عجین گشته است. یکی از ابزارهای اساسی در پیاده سازی این استراتژی، سیستم بازاریابی هوشمند می باشد؛ به کارگیری این سیستم موجب می گردد، سازمان ها اطلاعات محیط اطراف خود را سریع تر و با دقت بیشتری تجزیه وتحلیل نمایند، نتایج حاصل را ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیم گیرندگان قرار دهند. در این مقاله بعد از بررسی سه مدل از سیستم های بازاریابی هوشمند به اولویت بندی آن ها با استفاده از روش AHP و نرم افزار Expert Choice پرداختیم و در این راه از نظرات 20 تن از کارشناسان و متخصصان در زمینه سیستم های اطلاعاتی و بازاریابی بهره گرفتیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدل لی و همکاران (1997) از نظر معیارهای اصلی این پژوهش (شامل جامع بودن، مانع بودن، ارتباط بین متغیرها، راحتی پیاده سازی، سودمندی) در رتبه اول، مدل سامادار و همکاران (1995) در رتبه دوم و مدل چندرا و همکاران (1995) در رتبه آخر قرار دارد.