مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی چیدمان بصری فروشگاه آنلاین است.
روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، تحقیق توصیفی پیمایشی است. این پژوهش بر اساس رویکرد کمّی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران بازاریابی شرکت هایی که فروش اینترنتی دارند و همچنین اساتید دانشگاه در سطح استان اردبیل می باشد، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای به تعداد 24 نفر انتخاب شد. در بخش کیفی، از مصاحبه برای شناسایی شاخص های چیدمان بصری فروشگاه آنلاین استفاده شده است. پس از تدوین مصاحبه و گردآوری اطلاعات آن، روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از شاخص روایی محتوای نسبی CVR و شاخص پایایی کاپای کوهن آزمون شد. در بخش کمّی نیز ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. بدین شکل که شاخص های شناسایی شده در مصاحبه، در قالب پرسشنامه برای استفاده در روش دلفی فازی در اختیار اعضای نمونه قرار گرفت. برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش، از روش روایی محتوا و پایایی بر اساس میزان ناسازگاری استفاده شده که مقدار آن برابر با 039/. بوده است. در خصوص شیوه تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی پژوهش، از نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمّی از روش دلفی فازی استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش مهم ترین شاخص های چیدمان بصری فروشگاهی آنلاین عبارت اند از: اندازه تصاویر، تعداد تصاویر، نوع قلم، اندازه قلم، رنگ قلم، نمایش تصاویر به صورت ثابت یا در حال حرکت، رنگ تصویر پس زمینه، رنگ تصاویر محصولات و اطراف محصولات، دسته بندی محصولات، اندازه کناره های سایت، محتوای کناره های سایت، نحوه چیدمان تصاویر، نورپردازی صفحه سایت، فعال بودن تصاویر، تبلیغات منو، کلیکی، غیرقابل کلیک، خودکار و...، پس زمینه قابل تغییر، تصاویر تخت یا سه بعدی، استفاده از تصویر انسان یا انیمیشن، نمایش تصاویر به صورت افقی یا عمودی، صدا، موسیقی و فیلم، طراحی گرافیکی سایت و محتوای سایت.
نتایج: نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی و اولویت بندی مهم ترین شاخص های کلیدی چیدمان بصری فروشگاه آنلاین است. که در نهایت 22 عامل تعیین کننده در خصوص چیدمان بصری فروشگاه آنلاین شناسایی شد.
مقایسه تطبیقی الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی صنایع دستی (مطالعه موردی: پوشاک سوزن دوزی بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه الگوی توسعه یافته رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش می باشد. جامعه آماری پژوهش خریداران محصولات سوزن دوزی هستند که به صورت الکترونیکی و غیرالکترونیکی اقدام به خرید این محصولات نموده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد و از میان 772 پرسشنامه جمع آوری شده تعداد 387 پرسشنامه مربوط به خریداران غیرالکترونیکی و 385 پرسشنامه مربوط به خریداران الکترونیکی محصولات سوزن دوزی است. به منظور تحلیل داده های پژوهش از معادلات ساختاری واریانس محور به روش حداقل مربعات جزیی با نرم افزار Smart PLS-3 استفاده شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) استفاده شد و برای روایی پرسشنامه از روش روائی صوری و سازه استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفتند؛ به این معنا که در هر دو نوع رفتار خرید الکترونیکی و غیرالکترونیکی ارزش ادراک شده بر سه متغیر کیفیت رابطه، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی تأثیر معناداری دارد. متغیرهای عجین شدن مشتری، بازاریابی توصیه ای و دلمشغولی بر قصد خرید تأثیر معنادار دارند، قصد خرید به طور مستقیم بر رفتار خرید تاثیر معنادار دارد و در نهایت، نتایج حاصل برای هر دو نوع رفتار خرید مورد تایید قرار گرفت که نشان دهنده تایید الگوی توسعه یافته در هر دو جامعه خرید غیرالکترونیکی و الکترونیکی پوشاک سوزن دوزی بلوچ است.
تبیین مدل آمیزه خرده فروشی در حوزه فروشگاه های زنجیره ای کشور با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعه صنعت خرده فروشی در کشور یکی از مهم ترین اهداف مدیران فروشگاه های زنجیره ای حفظ وفاداری مشتریان و تکرار رفتار خرید از سوی آنها است تا در این عرصه رقابتی بتوانند سودآوری خود را افزایش دهند و سبب ارزش ویژه برند فروشگاه شوند. هدف اصلی این تحقیق تبیین مدل آمیزه خرده فروشی در فروشگاه های زنجیره ای کشور است. مطالعه پیش رو از لحاظ هدف، اکتشافی-کاربردی و با بهره گیری از رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) صورت پذیرفته است. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و سه مرحله کدگذاری باز،محوری و انتخابی با 25 نفر از متخصصان و مدیران صنعت خرده فروشی کشور که به روش قضاوتی و غیراحتمالی انتخاب شدند، تا دستیابی به نقطه اشباع نظری مصاحبه گردید. الگوی مفهومی پژوهش با 334 مفهوم اولیه، 24 مقوله و در نهایت 7 مضمون اصلی طراحی و تدوین شد. در بخش کمی، با توجه به مقولات طراحی شده، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 36 گویه تدوین و درمیان جامعه آماری، متشکل از مشتریان فروشگاه شهروند در 22 منطقه سطح شهر تهران و کرج که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای هست، توریع شد. در نهایت 386 عدد پرسشنامه تکمیل شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پس از تأیید روایی با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی به وسیله آلفای کرونباخ، پرسشنامه تأیید و نتایج آن بر اساس آزمون تحلیل عاملی تأییدی به وسیله نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل حاکی از تایید مفاهیم و مقوله های شناسایی شده در قالب الگوی پیشنهادی تحقیق است.
ارائه چارچوبی برای شایستگی مدیران فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروش از اساسی ترین فرایندهای شرکت ها است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و شاخص های اصلی مورد نیاز مدیران فروش و اولویت بندی آن ها می باشد که در نهایت، چارچوبی برای شایستگی مدیران فروش ارائه می نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توصیفی است. پژوهش مورد نظر دو مرحله ای می باشد در مرحله اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین، ابعاد و شاخص های مرتبط با شایستگی های مدیران فروش استخراج شد. سپس در مرحله بعد از طریق دو پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت و همچنین مقایسات زوجی (فرایند تحلیل شبکه فازی (AHP ابعاد و شاخص های آن با نظرخواهی از 50 مدیر فروش، وزن دهی و اولویت بندی گردید. در این پژوهش، شش بعد شایستگی شناسایی شد که عبارتند از: عملکرد ارتباطی، توسعه ارتباط، مدیریت محصول، نقش های رهبری، شایستگی حرفه ای و مدیریت قیمت. همچنین در ذیل هر کدام از ابعاد، چهار شاخص شناسایی شد. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که عملکرد ارتباطی از نظر مدیران فروش، مهم ترین شاخص شایستگی فروش شناخته می شود و به ترتیب توسعه ارتباط، مدیریت محصول، نقش های رهبری، شایستگی حرفه ای و مدیریت قیمت در اولویت های بعدی هستند. همچنین نتایج نشان داد که از 24 شاخص به دست آمده، بهبود رضایت مشتری از نظر مدیران فروش، مهم ترین شاخص شایستگی فروش شناخته شده است و محاسبه ی هزینه محصول، کم اهمیت ترین شاخص شناسایی شده است.
تاثیر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده با تاکید بر نقش میانجی گری نگرش: ارائه مدل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده است. از این رو، اثر ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی و رعایت اصول اخلاقی بر قصد تغییر رفتار مصرف کننده بررسی و در این میان به نقش میانجی نگرش نیز توجه شده است. بدین منظور، ابتدا با بررسی ادبیات موضوعی، عوامل رعایت اصول اخلاقی و ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی به همراه ابعادشان شناسایی و روابطشان با قصد تغییر رفتار همراه با نقش میانجی نگرش فرضیه سازی شد. سپس نمایندگان شرکت های بیمه شهر کرج به عنوان جامعه آماری انتخاب و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 95 پرسشنامه تکمیل شد. روابط علی میان متغیرها با به کارگیری مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار PLS بررسی و یک مدل سلسله مراتبی ارائه گردید. نتایج تحلیل نشان می دهد ویژگی های بازارابی اجتماعی شرکتی به طور غیر مستقیم و با میانجی گری متغیر نگرش و همچنین رعایت اصول اخلاقی به طور مستقیم بر قصد تغییر رفتار تاثیر گذار هستند. همچنین، از لحاظ اولویت بندی اقدامات مدیریت-محور برگرفته از نتایج آنالیز IPMA، عامل رعایت اصول اخلاقی دارای اهمیت بیشتری است که باید در طراحی برنامه های بازاریابی اجتماعی شرکتی مدنظر قرار داده شود. به ویژه، این مطالعه نشان می دهد که عوامل رعایت اصول اخلاقی و ویژگی های بازاریابی اجتماعی شرکتی موجب ترویج رفتار اجتماعی دلخواه و در نهایت مزایای تجاری بیشتر خواهند شد، لذا بینش بیشتری را برای مدیران در خصوص چگونگی ایجاد مزایای تجاری و اجتماعی از طریق فعالیت های بازاریابی اجتماعی شرکتی مهیا می سازد
طراحی الگوی فرآیند بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی: کاربست راهبرد مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بکارگیری هوش مصنوعی منجر به شکل دادن مجدد استراتژی ها، برنامه ها، تعاملات و روابط در فرایند بازاریابی کسب و کار می شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و به لحاظ اجرا پژوهشی کیفی (با استفاده از رویکرد مرور نظام مند) می باشد. جهت گردآوری اطلاعات، 140 مقاله مرتبط منتشر شده در بازه زمانی 2010 تا 2022 با استفاده از روش هفت گانه کتابچه کوکران (2008) جهت شناسایی ابعاد، پیشایندها و پیامدهای مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از کنار هم قرار دادن و ادغام شاخص های به دست آمده یک الگوی پنج مرحله ای برای فرایند بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی چندگانه استخراج گردید. بر اساس این الگو، بکارگیری انواع هوش مصنوعی مکانیکی، فکری و احساسی می تواند موجب بهبود مراحل فرایند بازاریابی شامل تحقیقات بازاریابی (جمع آوری داده ها، تجزیه بازار و درک مشتری)، استراتژی بازاریابی (تقسیم بندی، هدف گیری و موقعیت یابی)، برنامه بازاریابی (استانداردسازی، شخصی سازی و رابطه سازی اجزای آمیخته بازاریابی)، اقدام بازاریابی (مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی، تحلیلی و مشارکتی) و عملکرد بازاریابی به عنوان پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی (بهینه سازی ارزش تجربی و سودآوری، افزایش مزیت رقابتی، افزایش رضایت مشتری، وفاداری مشتری، اعتماد مشتری، درگیرشدن و حفظ مشتریان) شود. همچنین پیشایندهای استفاده از هوش مصنوعی در بازریابی شامل عوامل تکنولوژیکی، سازمانی، محیطی، رفتاری و فردی می باشد.
تاثیراعتماد برند بروفاداری مشتریان با میانجیگری ارزش برند وتعدیلگری احترام،شهرت وعشق به برند در صنعت فروشگاه تخفیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تاثیر اعتماد برند بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی ارزش برند و تعدیل گری احترام، شهرت و عشق به برند در صنعت خرده فروشی زنجیره ای است. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر روش و ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را مشتریان فروشگاه زنجیره ای دیلی مارکت در شهر تهران تشکیل داده اند که 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی جهت انتخاب شعب و نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس جهت توزیع پرسشنامه در میان مشتریان استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد با طیف پنچ گزینه ای لیکرت می باشد که پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق نرم افزار پی ال اس انجام گرفت نشان داد که تاثیر اعتماد برند و ارزش برند بر وفاداری مشتریان تاثیر معنی داری می گذارد. همچنین نقش میانجی ارزش برند و تعدیل گری احترام برند در تاثیر اعتماد برند بر وفاداری مشتریان تایید شد. نتایج به دست آمده از روابط بین متغیرهای مورد بررسی می تواند مورد استفاده فروشگاه دیلی مارکت جهت برنامه ریزی بهتر در راستای وفاداری مشتریان و کسب مزیت رقابتی قرار گیرد.