Teaching English as a Second Language
آموزش مهارت های زبان (JTLS) سال سوم زمستان 1390 (2012) شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شواهد جایگاه مهمی در فعالیت های منطقی دارند و مقالات پژوهشی به زعم بسیاری از محققان یک نمونه پیشرفته ای از فعالیت های منطقی به شمار می آیند. یکی از فنون جالب بلاغت که به بررسی منبع و اعتبار شواهد استفاده شده در نوشتار می پردازد فراگفتمان کیفی است. در این مطالعه ی، راهبردهای فراگفتمان کیفی (یعنی استنادها، عبارات احتیاطی، تاکیدها و مبراگرها) برای بررسی نقش آنها در مستندسازی در مقالات پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته اند. با تحلیل نمونه هایی از کاربرد این راهبردها در مقالات پژوهشی چنین نتیجه گیری شده است که استنادها برای نشان دادن منبع شواهد و عبارات احتیاطی، تاکیدها و مبراگرها برای محدود ساختن حوزه ی تاثیر و نشان دادن اعتبار نسبی شواهد در مقالات پژوهشی به کار گرفته می شوند. در واقع، این مطالعه به این باور کمک می کند که نشانگرهای اعتباری یا همان راهبردهای کیفی فراگفتمان نشان دهنده ی فاصله فرضی ادعاها از حوزه تاثیر شواهد می باشند. بر خلاف مفهوم غالب فراگفتمان، این مقاله نشان می دهد که بدون راهبردهای کیفی فراگفتمان، گزاره ها صحت خود را از دست می دهند و به همین دلیل این راهبردها در تامین صحت و قدرت اقناع نقش غیرقابل انکاری را ایفا می کنند. نتایج این مطالعه می تواند علاوه بر کمک به تبیین مفهوم فراگفتمان، در خصوص آموزش و یادگیری فراگفتمان به این دلیل که منطق قابل قبول تری را برای بکارگیری راهبردهای کیفی فراگفتمان معرفی می کند نیز مفید باشد.
ارزیابی پویای گروهی: مدل راهبردی میانجی گری در آموزش مهارت شنیداری (Group Dynamic Assessment: An Inventory of Mediational Strategies for Teaching Listening)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پویای گروهی که مبتنی بر فرضیه اجتماعی- فرهنگی ویگوتسکی می باشد اخیراً به عنوان روشی برای شناسایی حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مطرح شده است (پانر و لنتالف، 2010؛ شعبانی، 2010). این مقاله بر آن است تا کاربرد ارزیابی پویای گروهی را به عنوان روشی برای شناسایی راهبردهای میانجیگری که یک مدرس زبان انگلیسی در تعامل خود با گروهی از زبان آموزان در زمینه مهارت شنیداری مورد استفاده قرار داده به تصویر بکشد. هدف دیگر این مقاله شناسایی تاثیر آموزش مبتنی بر ارزیابی پویای گروهی بر یادگیری جمعی می باشد. روش اجرایی این ارزیابی به صورت میکروژنتیک، طولی و تعاملی می باشد. جمعی از زبان آموزان در گروه سنی 20 تا 25 در این مطالعه شرکت کردند. مواد آموزشی مورد استفاده در جلسات ارزیابی شامل فایل های شنیداری VOA بوده است. تحلیل کیفی نمونه های تعاملی این روش یک مدل راهبردی میانجیگری متشکل از انواع مختلف بازخوردهای مسقیم و غیرمستقیم را نشان می دهد. بررسی ها نشان داد که روش داربست جمعی (دوناتو، 1994) زمینه را برای توزیع کمک (پلات و بروکس، 1994) بین زبان آموزان در فضای اجتماعی کلاس فراهم می کند به طوری که داوطلبین اولیه و ثانویه به طور متقابل از کمک های یکدیگر بهره می گیرند (پانر، 2009). با استفاده ازمدل راهبردی میانجیگری فرایندهای میکروژنتیک و تکاملی زبان آموزان در طول زمان شناسایی شد. هم چنین مشخص شد حوزه تقریبی رشد گروهی فراتر از حوزه تقریبی رشد انفرادی عمل می کند. در پایان، با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود راهبردهای میانجیگری شناسایی شده در این تحقیق به عنوان راهنما برای مدرس زبان انگلیسی در هنگام تعاملات خود با حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مورد استفاده قرار گیرد.
سازگاری خوشه های بی واک آغازین زبان انگلیسی توسط فارسی زبانان (The Adaptation of English Initial Clusters by Persian Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه روشهای متفاوتی که فرگیران فارسی زبان زبان انگلیسی در رابطه با خوشه های بی واک آغازین بکار می برند را مورد بررسی قرار می دهد. در حالیکه واکه افزودن رایج ترین شیوه ای است که فراگیران سعی در سازگاری خوشه های بی واک انگلیسی در ترکیب اصوات در زبان فارسی دارند، اما در این مقاله ما دو شیوه ای که سعی در توضیح جایگاه واکه افزودنی دارند را مورد تحقیق قرار می دهیم. اولین دیدگاه بر اساس اصل توالی رسایی است بویژه در مورد ترکیب صدای ""s"" با خوشه های رسایی است که توضیح قانع کننده ای ارائه نمی شود. دیدگاه دوم بر اساس نظر فلیش هکر (2001و 2005) است که اظهار می دارد واکه افزودنی حداکثر شباهت درک درونداد و برون داد شنیداری است. در یک آزمایش بر روی تعدادی از شنیداران ایرانی به اهمیت نقش تشابه درک شنیداری درون داد و برون داد پی برده شد. در نهایت ما بر اساس تئوری بهینگی جهت پیش بینی تلفظ درست کلمات خوشه های متشکل از سه عنصر بی واک می پردازیم.
آموزش راهبردهای شناختی: بهبود مهارت خواندن و درک مطلب در زبان انگلیسی (Cognitive Strategy Training: Improving Reading Comprehension in the Language Classroom)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی موثر بودن آموزش راهبردهای شناختی در خواندن و درک مطلب دانشجویان ایرانی می پردازد. به طور کلی ٦٠ دانشجو در این تحقیق شرکت کردند. دانشجویان در یکی از گروه های آزمایشی (تعداد= ٢٠) در معرض آموزش راهبردهای شناختی قرار گرفتند و دانشجویان در گروه آزمایشی دیگر (تعداد= ٢٠) در مورد راهبردها و همچنین بیان کردن آنها مورد آموزش قرار گرفتند. دانشجویان گروه کنترل (تعداد= ٢٠) هیچگونه آموزشی را در مورد این راهبردها دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه آزمایش به مدت ١٠ ساعت مورد آموزش راهبردهای شناختی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق بیانگر این است که افزایش آگاهی دانشجویان در مورد راهبردهای شناختی نتیجه ای مثبت در بالا بردن مهارت درک مطلب آنان دارد. اگر چه تمامی دانشجویان در دو گروه آزمایشی مهارت درک مطلب خود را توسعه دادند اما آن دسته از دانشجویانی که شانس بیان کردن نظرات و دیدگاه خود را در مورد این راهبردها داشتند به میزان بیشتری در مورد راهبردها می دانستند و همچنین نظری مثبت نسبت به مهارت درک مطلب داشتند. بر خلاف گروه های آزمایش دانشجویان گروه کنترل تفاوت چندانی را در مهارت خواندن از خود نشان ندادند. نتایج همچنین حاکی از عدم وجود تفاوتی معنادار میان دانشجویان دختر و پسر است.
استفاده زبان اول و بخش های زبان- محور مکالمه در محتوای یادگیری انگلیسی به عنوان زبان خارجی (L1 Use and Language-Related Episodes (LREs) in an EFL Setting)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از کار گروهی کوچک و دو نفره در یادگیری انگلیسی به خاطر اینکه زبان آموزان در انجام آن از زبان اول استفاده می کنند، به ندرت استقبال می شود. اما از نقطه نظر چارچوب فکری فرهنگی- اجتماعی زبان اول زبان آموزان نقش یک ابزار مهم روانشناختی را ایفا کرده و می تواند فرایند یادگیری را تسهیل کند. از این رو، تحقیق حاضر تاثیر استفاده از زبان اول در تعامل زبانی از نوع همکاری، به ویژه بر ساخت بخش های زبان- محور مکالمه هنگام تکمیل تکالیف گرامر- محور ویرایشی به صورت گروه های دو نفره را بررسی می کند. نتایج بدست آمده نشان می دهند زبان اول زبان آموزان می تواند بر کلام تعاملی آنها اثر بگذارد و نقش های شناختی- اجتماعی خاصی را به شرح زیر ایفا کند: ارایه فرصت توضیح برای پیشنهاد داده شده در گروه، کمک به درک عبارت ها، اشتراک نظرها به جای ارایه راه حل های یک جانبه برای مشکلات زبانی و کمک به هم گروهی در دستیابی به راه حلی برای مشکلات زبانی. نتایج نشان داد که تمامی این رویکردها در بهبود زبان دوم افراد گروه موثر واقع شدند.
مقایسه ساختاری چکیده مقالات پزشکی ترجمه شده از فارسی به انگلیسی با چکیده مقالات اصیل انگلیسی (Rhetorical Variation in Medical Article Abstracts Written in English and Persian)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مقاله نویسی علمی اهمیت خاصی پیدا کرده است و بهترین راه به اشتراک گذاشتن دستاوردهای علمی بنظر می رسد به شرط آنکه معیارهای تعیین شده مرتبط با زبان مقاله نویسی رعایت گردد. هدف از این تحقیق شناسایی انحرافات ساختاری چکیده های ترجمه شده مقالات پزشکی چاپ شده در مجلات فارسی زبان ایرانی و مقایسه آنها با چکیده هایی است که از ابتدا به زبان انگلیسی نوشته شده و در مجلات بین المللی پزشکی به چاپ رسیده اند. برای رسیدن به این هدف تعداد 64 چکیده (32 چکیده از مجلات ایرانی و 32 چکیده از مجلات بین المللی) بر اساس مدل پیشنهادی Swales مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت. بررسی دقیق تری هم بر اساس مدلCARS (Create A Research Space) پیشنهاد شده توسط Swales در قسمت مقدمه این چکیده ها انجام شد. توالی IMRC یعنی مقدمه، مواد و روش ها، یافته ها و نتیجه گیری(Introduction, Results, Methods, Conclusion) به عنوان قسمت های ساختاری جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد در حالی که چکیده های ترجمه شده همگی توالی IMRC را رعایت کرده اند، در چکیده های اصیل انگلیسی زبان این توالی کاملأ رعایت نشده است. در قسمت مقدمه چکیده ها، اختلاف معنی داری در نگارش بیان هدف تحقیق وجود داشت و در چکیده های ترجمه شده بیشتر به چشم می خورد (p<0.05). همچنین اختلاف معنی داری هم در به کارگیری قسمت مواد و روش کار بین دو گروه چکیده البته به نفع چکیده های ترجمه شده دیده شد (p<0.05). اما هر دو گروه در نگارش قسمت های یافته ها و نتیجه گیری یکسان عمل کرده اند. نتایج نشان داد که چکیده مقالات پزشکی ترجمه شده از فارسی به انگلیسی، در ارائه ساختار علمی و پایبندی به زبان مقاله نویسی موفق تر از چکیده های برگرفته از مقالات اصیل انگلیسی زبان بود.