هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی (مبتنی بر موفقیت) و تن آرامی بر افزایش خودکارامدی و عملکرد تکواندوکاران است. به همین منظور 92 تکواندوکار 15 تا 18 ساله شهرستان اردبیل به صورت تصادفی در سه گروه آموزش تصویر سازی (30 نفر)، آموزش تن آرامی (30 نفر) و گروه کنترل (32 نفر) گمارده شدند. برای گروه اول تصویرسازی ذهنی و برای گروه دوم تن آرامی هر کدام در هشت جلسه آموزش داده شد. ولی گروه سوم هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس خودکارامدی شرر و از مقیاس عملکرد ورزشی استفاده شد. نتایج آنها نشان داد که بین سه گروه تصویرسازی، تن آرامی و گروه کنترل در تفاضل نمره های پِیش آزمون _ پس آزمون خودکارامدی و عملکرد ورزشی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 P<). به عبارت دیگر، میانگین تفاضل نمره های پیش آزمون _ پس آزمون خودکارامدی و عملکرد ورزشی در گروه تصویرسازی بیشتر از گروه تن آرامی و گروه کنترل و میانگین نمره های این دو متغیر در گروه تن آرامی بیشتر از گروه کنترل است.
هدف این تحقیق جمع آوری و توصیف معیارهای انتخاب مربیان تیم های ملی شنا، شیرجه و واترپلو است. افراد حاضر در تحقیق را مربیان تیم های ملی، باشگاهی و منتخب استان ها تشکیل می دهند. با استفاده از روش دلفی 64 متغیر از بین تمامی ویژگی های مربیگری تیم های ملی برگزیده شدند. اطلاعات تحقیق با آزمون آماری کروسکال والیس در سطح 05/0P? تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داده که بین هر یک از ابعاد مهارت های عاطفی – انسانی، ویژگی های اجتماعی، مهارت های مدیریتی، ویژگی های فردی، مهارت های ورزشی و نظر مربیان این سه رشته اختلاف معنی داری وجود دارد. در مقابل بین هر یک از ابعاد و ویژگی های شخصیتی ، مهارت های فنی، سوابق کاری و نظر مربیان این سه رشته اختلاف معنی داری وجود ندارد. همچنین بین نظر مربیان این سه رشته در مورد اولویت بندی معیارهای انتخاب مربیان تیم های ملی این ورزش ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد (086/0= P).
هدف این پژوهش بررسی تاثیر یک برنامه دو تداومی فزایند و نیز زمان تمرین صبح هنگام و عصر هنگام بر تغییرات ایمونوگلوبولین های سرم شامل IgA، IgM، IgG و پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول بوده است . به این منظور 28 دانشجوی پسر ورزشکار به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه تمرینی صبح(14 =n، وزن = 8/9 ? 2/68 کیلوگرم، سن = 16/1 ? 5/19 سال و زمان تمرین 7:30 دقیقه) و گروه تمرینی عصر (14 =n ، وزن 8/4 ? 8/63 کیلوگرم، سن 24/1 ? 8/19 سال و زمان تمرین 16:30 دقیقه ).آزمودنی ها به مدت 2 ماه تحت یک برنامه دو تدامی فزاینده با شدت ضربان قلب معین قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، نمونه خونی آزمودنی ها 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت استراحتی جمع آوری شد. نتایج IgA، IgM، IgGتحقیق با استفاده از آنالیز واریانس نشان داد مقادیر و تستوسترون سرم دو گروه در پیش و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشته است.
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف آرایش تمرین بر اکتساب، یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر اجرا شد. در این تحقیق که در دو آزمایش جداگانه انجام شد، 120 آزمودنی به طور تصادفی انتخاب شدند. تکلیف شرکت کننده ها در آزمایش اول تعقیب هدف نوری روی صفحه نمایش با برنامه حرکتی ثابت و پارامتر متغیر با آرایش های مختلف بود. تکلیف در آزمایش دوم تعقیب هدف نوری با پارامتر ثابت و برنامه حرکتی متغیر با آرایش های مختلف بود. آزمودنی ها می بایست در کوشش های 20 ثانیه ای هدف نوری را تعقیب کنند. زمان باقی ماندن روی هدف توسط رایانه به عنوان نمره عملکرد آنها منظور شد. آزمودنی ها پس از شرکت در پیش آزمون در دوره اکتساب 9 جلسه به تمرین پرداختند و در انتها در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس، کوواریانس، اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی دانکن تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت ها بین روش های مختلف آرایش تمرین در اکتساب و انتقال پارامتر معنی دار، ولی در مرحله یادداری تاخیری معنی دار نیست.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات فعالیت EMG عضله مخالف حین عمل عضله موافق متعاقب تمرین های قدرتی است. آزمودنی های این پژوهش 30 مرد سالم تمرین نکرده با میانگین سنی 83/1 ? 21 سال، قد 94/3 ? 9/173 سانتی متر و وزن 51/7 ? 15/73 کیلوگرم بودند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی تمرین های قدرتی با وزنه (15 =n) و گروه کنترل (15 = n) تقسیم شدند. آنگاه داده های الکترومیوگرافی عضلات دوسربازویی (موافق) و سه سربازویی (مخالف)، محیط بازو و حداکثر انقباض ارادی (MVC) فلکسورهای آرنج مربوط به دست برتر آزمودنی ها در پیش آزمون اندازه گیری شد. گروه تجربی در این پژوهش تمرین های قدرتی ایزوتونیک روی فلکسورهای آرنج را سه جلسه در هفته به مدت 8 هفته انجام دادند. در پایان این دوره تمرینی متغیرهای مورد نظر بار دیگر اندازه گیری شد. برای تعیین تفاوت آماری در متغیرهای تحقیق از آزمون تی استودنت در سطح معنی داری 05/0 P? استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر افزایش معنی داری را در MVC فلکسورهای آرنج و محیط بازو نشان داد، این در حالی است که کاهش معنی داری در فعالیت عضله سه سربازویی وجود داشت اما در فعالیت EMG عضله دوسربازویی تغییر معنی داری مشاهده نشد.
پژوهش حاضر به بررسی رابطه خودکارامدی و تحمل ابهام در بین دانشجویان ورزشکار گروهی و انفرادی و دانیجویان غیرورزشکار پرداخته است. به این منظور 116 نفر (62 غیرورزشکار، 34 ورزشکار گروهی و 20 ورزشکار انفرادی) در این پژوهش شرکت کردند. ورزشکاران بیشتر دانشجویانی بودند که برای شرکت در مسابقات انتخاب شده یا شرکت کرده بودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارامدی (17 سؤال) و پرسشنامه تحمل ابهام (22 سؤال) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که در سه گروه مورد مطالعه بین تحمل ابهام با خودکارامدی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد اما از نظر میزان خودکارامدی بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت. از نظر میزان تحمل ابهام بین دانشجویان ورزشکار گروهی، انفرادی و غیرورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده شد، به این معنی که تحمل ابهام در ورزشکاران گروهی کمتر از ورزشکاران انفرادی است. همچنین در این پژوهش نشان داده شد که میانگین نمره خودکارامدی افراد دارای تحمل ابهام بالا بیشتر از افراد دارای تحمل ابهام پایین است.
هدف این تحقیق بررسی وضعیت موجود منابع انسانی ورزش ژیمناستیک کشور به منظور تحلیلSWOT و ارائه برنامه جامع توسعه نیروی انسانی می باشد. نمونه ها 120 نفر از نخبگان و کارشناسان ژیمناستیک از 30 استان کشور بودند. نتایج نشان داد جمعیت ورزشکاران ژیمناستیک به جمعیت کل کشور 13 نفر در هر یکصدهزار نفر است. 95/97 درصد از آنها در سطح مبتدی و 05/2 درصد در سطح قهرمانی فعالیت دارند. تعداد ژیمناست های کشور به ازای هر مربی 47 نفر و به ازای هر داور 114 نفر است. آنالیز و تفسیر مجموعه اطلاعات نشان می دهد جایگاه ورزش ژیمناستیک کشور بر روی محورمختصات SWOT در ناحیه Weakness قرار دارد. با بررسی منابع و اطلاعات داخلی و خارجی مجموعه ای از راهبردها و برنامه ها استخراج و ارائه شد که با راهبردهای نظام جامع تربیت بدنی و ورزش کشور نیز هماهنگی دارد. در این تحقیق همچنین شاخص های ارزیابی نیروی انسانی در ورزش ژیمناستیک کشور ارائه شده است.
در تحقیق حاضر تاثیر تمرین مشاهده ای و ترکیبی بر اکتساب و یادداری مهارت سرویس بلند بدمیننتون با در نظر گرفتن میانجیگری خودکارامدی بدنی در دانش آموزان مقطع راهنمایی پسرانه شهرستان گنبدکاووس مورد بررسی قرار گرفته است.به این منظور 80 دانش آموز پسر مقطع راهنمایی برای این بررسی انتخاب شدند. آزمودنی ها براساس سطح خودکارامدی و نوع تمرین به 8 گروه تقسیم شدند. گروه تمرین بدنی مهارت مورد نظر را به صورت عملی انجام داد. گروه تمرین مشاهده ای مهارت را فقط مشاهده کرد. گروه ترکیبی مهارت سرویس بلند بدمینتون را هم به صورت بدنی و هم مشاهده ای انجام داد و گروه کنترل نیز بدون تمرین بود. آزمودنی ها در روز اول در مرحله اکتساب و آزمون اکتساب و 72 ساعت بعد در آزمون یادداری شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تی مستقل و آزمون واریانس دوطرفه نشان داد که تمرین مشاهده ای و ترکیبی نیز مانند تمرین فیزیکی می توانند اکتساب و یادداری مهارت را بهبود بخشند و خودکارامدی نیز در این میان نقش مؤثری دارد به طوری که آزمودنی های گروه خودکارامدی بالا در آزمون های اکتساب و یادداری مهارت به طور چشمگیری از گروه خودکارامدی پایین موفق تر بودند
هدف از پژوهش حاضر، ایجاد هنجار حالات خلقی شرکت کنندگان در مرحله کشوری مسابقات علمی _ تخصصی معلمان مرد تربیت بدنی بود. در این پژوهش جامعه با نمونه برابر بود، از این رو 337 نفر از معلمان مرد تربیت بدنی از 29 استان در هفت گروه سنی و سه مقطع تحصیلی به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق سیاهه نیمرخ حالات خلقی (Poms) که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود، جمع آوری شد. در این پژوهش از میانگین، انحراف استاندارد، رتبه درصدی و آنالیز واریانس (ANOVA) استفاده شد. در نهایت هنجار نیمرخ حالات خلقی معلمان مرد تربیت بدنی در هفت گروه سنی و سه مقطع تحصیلی تعیین شد. نتایج نشان داد خلق و خوی معلمان مرد تربیت بدنی در هفت گروه سنی و سه مقطع تحصیلی تفاوت معناداری ندارد(05/0 > P).
کالاها و خدمات ورزشی مانند سایر کالاها و خدمات در معرض نیروهای بازار قرار دارند. اما بندرت مشاهده می شود که نگاه تجاری به ورزش در معرض چالش قرار گیرد. افزون بر این، تاکنون رویکرد رایج در عرصه ورزش و اندیشه اجتماعی کمتر به نمایش جنبه های منفی این موضوع پرداخته و تاملی جدی در شیوه های نوین و انتقادی تفکر در مورد جنبه تجاری ورزش صورت نگرفته است. نگرش ها و اندیشه های مرسوم درباره تجارت و ورزش، با اتخاذ موضعی غیرانتقادی در اندیشه حفظ امتیازها و منافع تثبیت شده ای مانند کنترل سلسله مراتبی و تولید سود هستند. روندهای تجاری حاکم بر ورزش آن چنان اهمیت و گستره وسیعی دارند که اغلب بی هیچ تردید و پرسشی مورد پذیرش قرار می گیرند و در همین جاست که برخی اندیشمندان معتقدند جامعه شناسان باید به ایفای نقش بپردازند و درباره برخی از این عملکردها پرسش هایی مطرح کنند. دگرگونی های مدیریتی و سازمانی که به موازات تجاری شدن روزافزون ورزش از نیمه دوم قرن بیستم به این سو رخ داده، در عین حال می تواند برای ورزش و جامعه سودمند باشند. ممکن است کاستی ها و محدودیت هایی نیز ایجاد کنند که در این صورت باید بیش از این در معرض تحلیل انتقادی قرار گیرند.
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر دو کشش متفاوت ایستا و پویا بر عملکرد دو سرعت 20 متر بود. بدین منظور 97 بازیکن مرد فوتبال باشگاه های تبریز به صورت تصادفی در 4 گروه کشش ایستای غیر فعال (PSS) (28 = n) ، کشش پویای فعال (ADS) (22 = n) ، کشش ایستای فعال (ASS) (24 = n) و کشش ایستای پویا (SDS) (23 = n) قرار گرفتند. هر چهار گروه پس از گرم کردن با دو استاندارد 10 دقیقه ای جاگینگ، 2 بار دو سرعت 20 متر را اجرا کردند. پس از اجرای آزمودنی ها پروتکل های کششی متفاوت ، دو سرعت 20 متر را دوباره اجرا کردند. پس از تجزیه و تحلیل آماری براساس تحلیل واریانس افزایش معنی داری در زمان دو سرعت در گروه های ASS و PSS (P?0.05) و کاهش معنی داری در زمان دو سرعت در گروه های ADS و (P?0.05) SDSمشاهده شد. بنابراین محقق نتیجه گرفت که کشش ایستا به عنوان بخشی ازبرنامه گرم کردن، عملکرد دو سرعت 20 متر را کاهش می دهد در حالی که کشش پویای فعال عملکرد دو سرعت 20 متر را افزایش می دهد.
هدف از تحقیق حاضر توصیف هوش عاطفی و راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور، تعیین رابطه بین آنها و مقایسه این متغیرها در بین آزمودنی ها و ارائه الگو بود. اطلاعات لازم به وسیله پرسشنامه های هوش عاطفی شرینگ، پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی مدیران گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد کنترل همبستگی معنی دار منفی وجود دارد (4439/0 - = r، 0001/0P<). بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد راه حل گرایی همبستگی معنی دار مثبت مشاهده شد (4258/0=r،0001/0P<). بین هوش عاطفی و راهبرد عدم مقابله هیچ گونه همبستگی مشاهده نشد. بین مدیران با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با دکترا و مدیران آموزشی با اجرایی از نظر میزان هوش عاطفی و انتخاب راهبردهای مدیریت تعارض تفاوت معنی داری مشاهده نشد