۲.
نویسنده دراین مقاله دو موضوع اساسى را در باره اذان بررسى مىکند: یکى جایگاه اذان در تشریع اسلامى و دیگرى تاریخ ورود تثویب در اذان نماز صبح. در باره موضوع اوّل به این نتیجه مىرسد که هیچ انسانى در تشریع اذان دخالتى نداشته و روایاتى در منابع اهل سنت که نشان مىدهد اذان به «عبداللّه بن زید» در خواب الهام شده و پیامبر(ص) آن را از او گرفته، از نظر دلالت و سند ضعیف و بى پایه است. در موضوع دوم به این نتیجه مىرسد که به اعتراف صحابه و تابعین «تثویب» بدعت است و پیامبر در این زمینه دستورى صادر نکرده، بلکه این مسأله پس از رحلت حضرت و در زمان خلیفه دوم اتفاق افتاده است. در خاتمه بدعت بودن اذان دوم در نماز جمعه و حذف «حیعله» از اذان اثبات مىشود.
۹.
چکیده
سلسله مقالات حاضر با هدف ارائه گزارشى تفصیلى، جامع و مستند از شبهات و انتقاداتى تدوین یافته که در دو دهه اخیر ـ عمدتاً از سوى محافل روشنفکرى دینى ـ متوجّه فقه و اندیشه فقهى شده است، تا تصویرى گویا از آراء فقهشناسى این طیف از روشنفکران، براى فقه پژوهان عرضه شود و در حدّ توان، در زمینه سازى فرآیند آسیبشناسى فقه، گامى برداشته شود. در این مرحله، از نقد و تحلیل دقیق این اندیشهها، خوددارى شده و تنها به این نکته اکتفا شده است که جنبش فکرى این گروه از روشنفکران ـ در نگاهى کلان و فارغ از داورى پیرامون صحت و سقم آن ـ با اندیشه مدرنیته در جهان امروز، هماهنگ و همسوست. در حالى که به اعتقاد این روشنفکران، بنیان اندیشه مدرن با اندیشه دینى، سازگار نیست. از این رو، جریان فکرى این گروه از روشنفکران در ایران که از سویى، تعلّق خاطرى به باورهاى دینى دارند و از سوى دیگر، از پیش قراولان پروژه مدرنیزاسیون به شمار مىآیند، پیوسته گرفتار تناقضات فکرى و عملى بوده است.