۱.
کلید واژه ها:
بانک سهام شرکت اوراق بهادار عوضین شخصیت حقوقى
در این مقاله در دامنه مشروعیت خرید و فروش سهام شرکت ها و بانک ها بحث شده است. پس از تحلیل ماهیت شرکت، حکم خرید و فروش سهام آن در سه فرض: شخصیت حقوقى شرکت، شخصیت معنوى شرکت،شخصیت حقیقى شرکا براساس ادلّه فقهى بیان شده است.
بانک نیز به لحاظ اینکه نوعى شرکت است بر مبناى فروض سه گانه مذکور تحلیل و حکم خرید و فروش سهام آن بیان شده است. با این نکته افزوده که مشروعیت خرید و فروش اوراق بهادار بر مبناى نویسنده مستلزم رعایت دو شرط تساوى در بیع و تسلیم عوضین در مجلس بیع است.
۲.
کلید واژه ها:
معدن خمس انفال غنیمت نصاب
هدف از این مقاله، تبیین جزئیات منبع عظیم خمس است که از آن غفلت شده است. خمس معدن، با توجه به فراوانى و تنوع معادن، مى تواند پشتوانه محکمى براى ترویج و تبلیغ دین و مذهب باشد. ما در این مقاله اثبات کرده ایم که حتى خمس معادن دولتى هم باید پرداخت شود و زیر نظر ولى فقیه به موارد مصرف خمس برسد. همچنین به مباحثى در باره مقدار نصاب معدن و اینکه نصاب معدن قبل از کم کردن هزینه هاى استخراج لحاظ مى شود، پرداخته ایم. در ادامه، اشاره کرده ایم که انفال بودن معادن با وجوب خمس در معادن منافاتى ندارد و خمس معادن، چه در زمین شخصى و چه در اراضى انفال استخراج گردد، باید پرداخت شود. همچنین تفاوت خمس معدن را با خمس ارباح مکاسب توضیح داده ایم و اثبات کرده ایم که اگر خمس معدن داده شود، در پایان سال، دادن خمس دیگرى در معدن به عنوان ارباح مکاسب لازم نیست.
۳.
در این مقاله، ضمن ارزیابى دیدگاه «تأثیر مقاصد شریعت بر اسناد استنباط»، شواهدى هم که براى تثبیت این دیدگاه به کار رفته، بررسى شده است. این دیدگاه، اندیشه ها و عملیات فقهى موجود درباره موقعیت مقاصد شریعت در استنباط را به پنج دسته تقسیم مى کند و پس از بررسى و نقد آنها، نظریه مختار را که نظریه پنجم است، مستدل مى سازد. پیش تر، این دیدگاه در کتاب «فقه و عقل» مطرح گشته و در شماره 41 مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، در مقاله اى با عنوان «فقه و مقاصد شریعت» بر اساس این تقسیم پنج گانه توضیح داده شده و نیز در کتاب «فقه و مصلحت» بر همین اساس با بسط بیشترى عرضه گردیده است. مقاله حاضر بر اساس تبیین این اندیشه در کتاب «فقه و مصلحت» نگارش یافته است.
۴.
تاریخ تدوین متون فقهى شیعه با نگارش احادیث آغاز شد و به تدریج از این شیوه فاصله گرفت. آغاز این فاصله تدریجى در عصر حضور امامان معصوم(ع) بود و نخست با نوشتن توضیحاتى از بزرگان اصحاب ذیل روایات و سپس با تألیف آثار فقهى مستقل و غیر روایى توسط فقهایى در عصر حضور همچون یونس بن عبد الرحمن (متوفاى اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم) و فضل بن شاذان(260ق) ادامه یافت. با پایان یافتن عصر حضور معصومان(ع) و نیز عصر غیبت صغرى، روند تفکیک متون فقهى از متون روایى شدت گرفت. این روش با آغاز قرن چهارم در حوزه فقاهت شیعه گسترش یافت و به شیوه اى پذیرفته شده بدل گشت.
از فقهاى قرن چهارم و پنجم که به «قدما» شهرت دارند، آثار فقهى ارزشمندى بر جاى مانده است که با بسیارى از آثار فقهى قرون قبل و بعد تفاوت هایى دارد. مهم ترین ویژگى متون فقهى نگارش یافته در عصر قدما، استقلال ناقص و تدریجى آنها از متون روایى است. تدریجى بودن این حرکت رو به رشد موجب شد که آثار فقهى این دو قرن در عین تلاش نویسندگان آنها براى استقلال از متون روایى، همچنان تعلّق بسیارى به روایات داشته باشند. همچنین مى توان از ناهماهنگى آشکار در شیوه تدوین این آثار که زائیده دوران گذار است به عنوان ویژگى دیگر آنها نام برد.
متأسفانه برخى از آثار فقهى مستقل و ارزشمند و نادرى که در آغاز دوره جدا شدن متون فقهى از متون روایى در عصر حضور معصومان(ع) و عصر غیبت صغرى تألیف شده اند، امروزه در دسترس ما نیستند و تنها بخش هایى از آنها به طور پراکنده در کتب فقهاى قرون بعد نقل شده است. از این رو داورى دقیق در مورد نحوه ارتباط آن آثار با متون روایى، دشوار است. آثار فقهایى مانند یونس بن عبدالرحمن، فضل بن شاذان، محمد بن احمد جُعفى صابونى(متوفاى قرن سوم)،
۵.
با ارتکاب تعدّى یا تفریط امین، ید امانى وى به ید ضمانى تبدیل مى شود و دیگر مجال بهره مندى از ثمرات ید امانى، براى وى وجود نخواهد داشت. به همین دلیل، تا هنگامى که امین، در حال تعدّى یا تفریط در باره مال امانت است، مجازات مدنى او به وسیله نفى آثار امانى و حمل آثار ضمانى، مشروع و موجه خواهد بود. اما آنچه باید در باره آن به مداقه پرداخت، این است که اگر امین، از تقصیر خویش پشیمان شود و تعدّى و تفریط سابق را ترک کند و دو باره به نگهدارى مال امانتى مبادرت کند، مى توان ضمن منتفى کردن مجازات مدنى وى، بازگشت ید امانى را براى وى متصور شد؟
۶.
یکى از نهادهایى که در میان قبایل پیش از اسلام، نقش بسیار مهمى در ایجاد امنیت و آرامش جوامع انسانى برعهده داشته، نهاد عاقله و جمعیت خویشان شخص جانى بوده است. یکى از مسئولیت هاى اصلى این نهاد که اجمالاً شامل اقوام نزدیک و طایفه هر شخصى مى شد دفاع از اشخاص قبیله در مقابل هجمه هاى بیگانگان، و پرداخت بدهى ها و خون بهایى بوده است که شخص به بار مى آورده و از پرداخت آن عاجز بوده است. در این موارد، عاقله اشخاص پرداخت این تعهدات مالى را مى پذیرفتند تا از درگیرى هاى احتمالى اولیاى مقتول و شخص جانى و خانواده او جلوگیرى کرده باشند.
اسلام نیز به همین دلیل ، این اصل را در بعضى موارد، مانند خطاى محض پذیرفته و به آن مشروعیت بخشیده است. در این زمینه و در باره مسئولیت عاقله در پرداخت دیه، روایات بسیارى از معصومین علیهم السلام وارد شده که مورد اتفاق همه فقها(شیعه و سنّى) است. اما با توجه به اینکه این حکم، از احکام امضایى اسلام است و واژه عاقله نیز یک حقیقت شرعى نیست تا براى تبیین آن، تنها به بررسى نصوص و روایات بپردازیم، بلکه در کلمات شارع به همان معناى عرفى و لغوى خود در عصر جاهلیت به کار رفته است، پرسشهاى مهمى درباره حدود و تعریف آن و احکام و آثار مترتب بر این نهاد، مطرح مى شود که براى پاسخ به آنها ابتدا به شناخت موضوعى عاقله مى پردازیم:
۷.
کلید واژه ها:
جهل خیار عرف غبن فاحش غبن افحش معیار نوعى
پایبندى به عقودى که طبق قانون منعقد مى شود، بر طرفین و قائم مقام آنها لازم است، مگر اینکه به رضاى طرفین اقاله یا به علت قانونى فسخ شود (ماده 219 ق.م.). یکى از این علل قانونى، خیار غبن است که به محض بر هم خوردن تعادل عوضین و ارزش اقتصادى آنها در زمان انعقاد عقود مقابله اى، براى حمایت از مغبون ظهور مى یابد و اصالة اللزوم را کنار مى زند(ماده 457 ق.م.)؛ مشروط بر آنکه مغبونِ جاهل به قیمت(ماده 418 ق.م.) دچار غبن و ضرر فاحش شده باشد(ماده 416 ق.م.). ولى منظور از غبن فاحش چیست؛ ملاک تشخیص آن کدام است؟ و ملاک هاى عرضه شده در فقه و حقوق موضوعه، چه معایب و مزایایى نسبت به یکدیگر دارند؟ در تحقیق حاضر، با بررسى مفهوم غبن فاحش در کلام فقها و حقوق دانان و ارزیابى مزایا و معایب معیارهاى عرضه شده، مى کوشیم موضع قانون گذار ایران را در این باره تبیین کنیم .
۸.
کلید واژه ها:
مادر قصاص پدر قتل فرزند انتفاى ابوت رابطه بنوت
یکى از شرایط قصاص، انتفاى ابوت است که این مسئله در ماده «301» قانون مجازات اسلامى برگرفته از فقه امامیه، منعکس شده است. بر این اساس، پدر در قتل فرزند قصاص نمى شود، بلکه قصاص به دیه و تعزیر تبدیل مى گردد. شیوه و انگیزه قتل نیز تأثیرى در این حکم ندارد. دلیل قصاص نشدن پدر از منظر فقهاى امامیه، روایات، اجماع و شهرت است. البته این حکم در بین فقهاى عامّه مورد اختلاف است؛ گروهى موافق و گروهى مخالفند؛ گروهى نیز قائل به تفصیل شده اند. در خصوص الحاق مادر و اجداد پدرى و مادرى، فقهاى عامه چون ملاک حکم را ولادت مى دانند، به مقتضاى معناى والد، مادر و اجداد پدرى و مادرى را نیز مشمول حکم دانسته اند. ولى فقهاى امامیه به مورد نص اکتفا کرده اند. البته بنا به صدق عرفى و اجماع فقها، جد پدرى نیز در حکم پدر است. در مورد قصاص مادر نیز فقهاى جدید احتیاط مى کنند.