درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۱ مورد.
۱۸۲۱.

حوضۀ رودخانۀ قبرکِیخا در دوران پیش ازتاریخ، استقرارها و نوسانات جمعیتی بخش مرکزی شهرستان سمیرم از دوران پارینه سنگی تا دورۀ بانش

نویسنده:

کلید واژه ها: بررسی باستان شناختی پیش از تاریخ سمیرم شمال فارس زاگرس جنوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
بررسی و مطالعه دشت ها و دره های میان کوهی زاگرس جنوبی ازمنظر جغرافیایی و فرهنگی منجر به درک عمیق تر چگونگی شکل گیری، تبیین و گسترش فرهنگ های باستان شناختی آن مناطق می شود. بخش های جنوبی زاگرس دارای حوضه های مختلف جغرافیایی و فرهنگی خاص خود است که مناطق شمالی آن شامل: آباده، اقلید و سمیرم می شود. حوضه رودخانه قبرکیخا و سمیرم به دلیل قرارگیری در نقطه تلاقی فرهنگ های باستان شناختی زاگرس جنوبی برای مطالعه تعاملات فرهنگی و حوضه های گسترش فرهنگ های باستان شناختی فارس مهم بوده، لذا با این ضرورت و با هدف بررسی استقرارهای پیش از تاریخی و نوسانات جمعیتی حوضه رودخانه قبرکِیخا و همچنین شناسایی قدیمی ترین آثار سکونت در بخش مرکزی سمیرم، مطالعات آغاز شد. پژوهش پیشِ رو مبتنی بر یک فصل بررسی باستان شناختی با رویکرد تحلیل زیستگاهی در بخش مرکزی شهرستان سمیرم بوده است. پس از تهیه نقشه های موردنیاز، محدوده موردنظر به صورت پیمایشی بررسی شد و نمونه برداری به صورت تصادفی انجام شد، که درپی آن منجر به شناسایی 66 محوطه از دوران پارینه سنگی تا دوران اسلامی شد. قدیمی ترین آثار سکونت انسان در این منطقه به دوران پارینه سنگی میانی برمی گردد؛ پس از آن یک محوطه از دوران نوسنگی شناسایی شد و سپس با افزایش تعداد محوطه ها، هفت محوطه از دوره باکون، چهار محوطه از دوره لپویی و سه محوطه از دوره بانش شناسایی شد. نتایج حاکی از تأثیرپذیری کامل فرهنگ های پیش از تاریخی این منطقه از فارس است و هیچ گونه شواهدی از فرهنگ های مناطق پیرامونی مشاهده نشد. به دلیل پایین بودن قابلیت های زیست محیطی، محوطه ها هیچ گاه در ابعاد و اندازه استقرارهای بخش های مرکزی فارس نبوده، اما مانند فارس شاهد افزایش محوطه ها در دوران باکون و لپویی هستیم و همچنین در مکان گزینی استفاده از منابع آب و خاک مرغوب و سکونت در نزدیک ترین فاصله با رودخانه ها و منابع مطمئن آبی مدنظر بوده است. موضوع جالب توجه این که برخلاف بخش های مرکزی فارس، مدارکی مبنی بر کاهش شدید تعداد محوطه ها و تغییر شیوه زندگی از یکجانشین کشاورز به دام پرور عشایر شناسایی نشد و شاهد وسعت محوطه ها و افزایش جمعیت در دوره بانش هستیم.
۱۸۲۲.

بررسی تطبیقی نقش دیوارنگاره دوره هخامنشی کاخ شاوور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقاشی دیواری نقاشی روی گل دوره هخامنشی شاوور ادشیر دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۷۳
بررسی تاریخی هنری و تطبیقی انجام شده بر روی دو قطعه نقاشی روی گل دوره هخامنشی که در یکی از اتاق های قلعه شوش نگهداری می شد نشان داد که این دو قطعه اولین نقاشی های بدست آمده از دوره هخامنشی هستند که بر روی دیوار خشتی کاخ هخامنشی شاوور (اردشیر دوم) اجرا شده اند. به منظور رسیدن به چیستی نقوش و محتوای آن ابتدا بررسی هایی در خصوص جزئیات نقوش صورت گرفت و در نهایت به ارتباط نقش ها پرداخته شد. حاصل این مطالعات شناسایی نقوش و موضوعات تصاویر است.
۱۸۲۳.

شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و ارزیابی پایداری آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای: نمونه موردی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری

کلید واژه ها: الگوی معماری بافت باارزش تاریخی پایداری مسکن روستایی دوره قاجار فرآیند تحلیل شبکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۸
خطر فرسودگی و تخریب مسکن ارزشمند سنتی در بافت های تاریخی روستاها را تهدید می نماید. شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و تحلیل پایداری آن ها برای حفاظت از ارزش های معماری سنتی و بهره گیری از آن ها در طرح های مسکن معاصر ضرورت دارد. این درحالی است که با وجود مطالعات متعدد در زمینه گونه شناسی خانه های سنتی و پایداری مسکن روستایی، تحلیل الگوهای معماری خانه ها کمتر دیده شده است. هم چنین تاکنون الگوهای معماری خانه های ارزشمند بافت تاریخی روستای یاسه چای استخراج و تحلیل نگردیده اند؛ لذا پرسش های اصلی پژوهش این است که، الگوهای معماری خانه های تاریخی روستای یاسه چای کدام اند؟ و اولویت الگوهای معماری به دست آمده ازلحاظ پایداری به چه صورت است؟ هدف این مطالعه نیز، شناسایی الگوهای معماری مسکن در بافت تاریخی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری و اولویت بندی آن ها برمبنای پایداری است. برای نیل به هدف پژوهش، ابتدا با مرور تحقیقات و با روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه ها، معیارها و شاخص های پایداری مسکن روستایی استخراج گردید؛ سپس، مشابهت ها و تفاوت های خانه های بافت تاریخی روستای یاسه چای از جنبه خصوصیات معماری کلان، میانی و خُرد بررسی شد و برمبنای آن ها شش الگو برای خانه ها شناسایی شد. در مرحله بعد، الگوهای شناسایی شده برمبنای پایداری با روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) مقایسه و رتبه بندی گردیدند. الگوی معماری غالب بافت تاریخی روستا با بیشترین فراوانی، رتبه سوم پایداری را کسب نمود. با توجه به نتایج پژوهش، فراوانی بیشتر یک الگوی معماری به معنای ارجحیت آن الگو برای کاربرد در طراحی خانه های معاصر نیست؛ هم چنین آفتاب گیری، فرم و نحوه استقرار فضاهای زیستی و ایوان هایشان در طبقه اول و تعداد و کشیدگی حیاط مهم ترین خصوصیات معماری بودند که موجب تمایز الگوها از یک دیگر می شدند. برای بهبود پایداری الگوها و به کارگیری آن ها در طرح های مسکن معاصر پیشنهادهایی مانند اعطای تسهیلات مالی برای ایجاد فضاهای اقامتی در خانه های تاریخی و بررسی سازگاری ضوابط طرح هادی روستا با الگوهای معماری مسکن ارائه شده است.
۱۸۲۴.

تأملی نو بر قفل های دورۀ صفویه ازمنظر فرم، نقش و عملکرد

کلید واژه ها: قفل سازی نماد و نشانه شناسی دوره صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۸۷
هنر و صنعت قفل سازی هم چون دیگر هنرهای فلزی ایران به نوعی بازتاب آداب، عقاید و سنن مردم این سرزمین است. این هنر، درآمیختگی ظریفی از زیبایی شناسی با فولاد و آهن است و درنهایت به هم نشینی قابل تأمل هنر و صنعت می انجامد؛ از این رو، می توان دریافت که با مقوله ای ارزشمند مواجه هستیم که ظرفیت های گوناگون بصری، فرمی و زیبایی را در خود نهفته دارد. هدف از انجام این پژوهش، ضمن دسته بندی قفل ها و ویژگی های فرم و نقش، شناخت قابلیت ها و کارکردهای متفاوت، به رمزگشایی نقوش و سنت ها و باورهای پیرامون آن ها می پردازد. پرسش اصلی پژوهش و مطرح در مورد این موضوع آن است که، نقش مایه های قفل های دوره صفویه از کجا اقتباس شده است؟ ویژگی های فرمی و مفهومی نقوش به کاررفته در قفل های دوره صفویه چگونه است؟ و تا چه میزان با جنبه های اعتقادی دوره صفویه ارتباط دارد؟ این پژوهش از نوع بنیادی و به لحاظ ماهیت به شیوه توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای و با تکیه بر توصیف، تحلیل و تاریخ خواهد بود. در این گفتار، سعی بر این بوده است که بیان نماید در دوره صفویه قفل علاوه بر جنبه حفاظتی کاربردی) برخوردار از جنبه آئینی بوده و رابطه مستقیم و تنگاتنگ با سنت اسلامی داشته است. بنابراین با تحلیل نقوش و کتیبه های به جای مانده بر قفل ها می توان دریافت که نقوش براساس کارکرد قفل، توسط هنرمند ابتدا انتخاب و سپس طراحی شده اند. بر این اساس می توان کارکرد کاربردی، کارکرد مذهبی و کارکرد طلسم گونه برای قفل های این دوره مطرح نمود.
۱۸۲۵.

گمانه زنی تپه کلین کبود شهرستان مریوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تپه کلین کبود شهرستان مریوان دوره اشکانی سفال کلینکی تدفین خمره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۰
شناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهم ترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمین های اطراف در دشت مریوان از جمله شاخص ترین محوطه های شناسایی شده دوره اشکانی در استان کردستان است. ابعاد قابل توجه تپه به عنوان یکی از بزرگترین محوطه های دوره اشکانی استان، موقعیت آن در مرکز دشت مریوان، دسترسی به راه های ارتباطی و منابع آبی و نیز عوامل دیگری از جمله به دست آمدن قطعات سفال شاخص این دوره نظیر خمره های دوره اشکانی نیز سفال های کلینکی در گمانه های کاوش شده و پراکنش زیاد قطعات آجر و جوش کوره در سطح محوطه نشان می دهد که تپه کلین کبود نمی تواند به عنوان استقراری معمولی از دوره اشکانی در دشت مریوان به حساب آید. گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه اولین قدم در راستای حفظ و صیانت این اثر کلیدی در راستای مطالعات آتی دوران تاریخی استان کردستان محسوب می شود. 
۱۸۲۶.

شواهدی از حضور فرهنگ حسونا در غرب زاگرس مرکزی (تپه نظرگه شهرستان سرپل ذهاب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حسونا نوسنگی زاگرس مرکزی سرپل ذهاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۹۷
فرهنگ حسونا مربوط به اواخر دوران نوسگی است که بازه زمانی ۶۰۰۰ - ۵۳۰۰ ق.م را در بر می گیرد و یکی از فرهنگ های اولیه روستانشینی در زاگرس به شمار می رود. پس از کشف و کاوش تپه حسونا در شمال بین النهرین، به دلیل اهمیت یافته ها، این فرهنگ به عنوان شاخصی برای دوران اولیه روستانشینی زاگرس در نظر گرفته شد. تاکنون شواهدی از فرهنگ حسونا در شمال غرب و اخیراً در شرق زاگرس به دست آمده است که نشان از پهنه وسیع گسترش این فرهنگ است. با این حال، تاکنون شواهدی از حسونا در زاگرس مرکزی به خصوص مناطق غربی آن یافت نشده است. در پاییز ۱۴۰۰ بررسی نجات بخشی محدوده سد هواسان شهرستان سرپل ذهاب به سرپرستی ناصر امینی خواه به انجام رسید. این پژوهش اهداف مختلفی را دنبال می کرد که یکی از  مهمترین آن ها مطالعه برهم کِنش های احتمالی فرهنگی منطقه با مناطق مجاور و بالاخص بین النهرین  بود. یکی از وجوه محرز فرهنگ حسونا، نوعی سفال موسوم به «سینی پوست کنی» است که برای اولین بار از لایه ۲ تپه حسونا به دست آمد. وجود قطعات سینی پوست کنی بر روی تپه نظرگاه، به پرسش ما درباره وجود ارتباط زاگرس با بین النهرین آن هم در یکی از مهمترین دوران تاریخی پاسخ داد. در این مقاله، علاوه بر معرفی مواد فرهنگی تپه نظرگاه، به دلایل اهمیت محدوده تحت بررسی نیز پرداخته ایم.
۱۸۲۷.

مطالعه محوطه های پیش از تاریخی شهرستان ایجرود زنجان براساس نتایج بررسی و شناسایی باستان شناختی فصل سوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شهرستان ایجرود استان زنجان دوران پیش از تاریخ دوره مس سنگ دوره مفرغ دوره آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۸
شهرستان ایجرود در جنوب غرب استان زنجان واقع است. از نظر موقعیت جغرافیایی، این شهرستان مابین شرق زاگرس و کرانه غربی مرکز فلات ایران قرار دارد و از این نظر در مطالعات باستان شناسی حائز اهمیت است. بررسی و شناسایی فصل سوم شهرستان ایجرود با هدف شناسایی آثار تاریخی استان در راستای تهیه نقشه باستان شناسی انجام گرفت. بر همین اساس در سال ۱۳۹۰ دهستان ایجرود بالا، بخش جنوبی دهستان ایجرود پایین و دهستان سعیدآباد مورد بررسی قرار گرفت. برآیند این بررسی باستان شناختی، شناسایی ۷۵ اثر از دوره های مختلف است. از میان محوطه های ثبت شده، ۲۳ محوطه و تپه، مربوط به دوره های مس سنگی، مفرغ و آهن است. محوطه های دوره مس سنگی که قدیمی ترین آثار شناسایی شده در محدوده بررسی هستند، تحت تأثیر سنت سفالی دالما قرار دارند. استقرارهای این دوره هم از نوع کوچ نشینی و هم دائم هستند. استقرارهای دوره مفرغ مربوط به مراحل میانی و جدید است و از مفرغ قدیم هیچ شواهدی در محدوده بررسی موجود نیست. مقایسات انجام شده بیانگر برهمکنش های فرهنگی دوره مفرغ این منطقه با غرب مرکز فلات ایران (دشت قزوین) است. از دوره آهن، از فازهای I، II و III گورستان و استقرارگاه هایی مشخص گردید که نشان از تشابهات فرهنگی با مرکز فلات و شمال غرب ایران در دوره مذکور است.
۱۸۲۸.

گونه شناسی کوزه های کوچک لعاب دار عصر آهن در غرب ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: عصرآهن سفال سفال لعاب دار گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
یکی از انواع سفال های عصر آهن در غرب ایران، سفال لعاب دار است. این نوع سفال که درصد کمی از سفال های متداول در این عصر را تشکیل می دهد، فقط در مرحله III و II عصر آهن دیده می شود و معمولاً آن را در غرب ایران به عنوان سفالی وارداتی از آشور می شناسند. متداول ترین شکل این سفال، کوزه های کوچک لعاب دار است که این مقاله به گونه شناسی آن می پردازد و پراکندگی جغرافیایی این شکل و گونه های آن را در غرب ایران مورد بررسی قرار می دهد.
۱۸۲۹.

بررسی فناوری ساخت سفال های نوسنگی محوطۀ هرمنگان استان فارس

کلید واژه ها: دوره نوسنگی محوطه هرمنگان سفال دوره موشکی پتروگرافی XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
سفال از فراوان ترین یافته های باستان شناسی است که از دوران نوسنگی به بعد در اکثر محوطه ها باستانی یافت می شود. شناخت این محصول به درک بهتر جامعه تولیدکننده آن و هم چنین سطح فناوری و پیچیدگی های اجتماعی مردمان آن زمان کمک می کند. محوطه هرمنگان، استقرارگاه نوسنگی در شمال شرق استان فارس است که با کاوش در آن، سفال هایی هم زمان با دوره موشکی و سازه ای حرارت دیده که احتمالاً مربوط به پخت سفال ها بوده است، به دست آمد. مطالعات آزمایشگاهی برروی سفال های این محوطه با هدف پاسخ گویی به پرسش هایی هم چون: نحوه تولید سفال های دوره موشکی، شناخت و دسته بندی خاک رس به کاررفته، مواد خام پرکننده خاک رس، سطح پیشرفت و آگاهی سفال گر از تولید محصول نهایی و هم چنین تعیین محل تولید، انجام شد. پس از دسته بندی سفال ها براساس ویژگی های ظاهری، تعداد ۳۶ قطعه برای انجام مطالعات پتروگرافی و ۱۸ قطعه از آن ها برای آنالیز مرحله XRD و آنالیز عنصری XRF انتخاب شدند. درنتیجه این آزمایش ها مشخص شد که سفالگران این محوطه از سه نوع خاک رس برای ساخت سفال ها استفاده می کردند. احتمالاً فقط از کاه به عنوان آمیزه استفاده شده و دمای پخت سفال ها اکثراً زیر 800 درجه سانتی گراد بوده است. با توجه به فناوری ابتدایی کوره که جزو کوره های اولیه روباز محسوب می شود، دمای آن قابل کنترل نبوده و پخت تحت شرایط اکسیداسیون انجام می گرفته است؛ هم چنین با توجه به مطالعات زمین شناسی و مقایسه سفال ها با یک دیگر چنین به نظر می رسد که سفال های مزبور محلی باشند؛ از این رو با این که برای ساخت سفال ها از سه نوع خاک متفاوت استفاده شده است، محصول نهایی تولیدشده شبیه به هم است و تفاوت بارزی در ظاهر این سفال ها دیده نمی شود.
۱۸۳۰.

بازخوانی نظام مدیریت و حفاظت از میراث معماری با ابزار طبقه بندی در کشورهای شرق و آسیای مرکزی

کلید واژه ها: میراث معماری طبقه بندی مدیریت میراث حفاظت آس‍ی‍ا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
مدیریت میراث معماری امروزه با توجه به گستردگی آثار، محدودیت منابع مالی، تهدیدهای ناشی از توسعه و تغییر در مفاهیم و ارزش های اجتماعی، همواره با چالش های فراوانی روبه روست؛ بر این اساس وجود اصولی جامع برای مدیریت یکپارچه و اولویت بندی حفاظت ضروری است. اغلب کشورهای توسعه یافته یا درحال توسعه منطقه در زمینه طبقه بندی آثار میراث فرهنگی غیرمنقول به عنوان ابزاری برای مدیریت و حفاظت به چارچوبی منطقی دست یافته اند، ولی در ایران تاکنون سیاست و رویکردی مستقل در این زمینه ارائه نشده است. این پژوهش سعی دارد ازطریق بازخوانی قوانین اساسی، دستورالعمل های ملی و تجربیات کشورهای حوزه مشترک فرهنگی ایران در شرق و آسیای مرکزی، مفاهیم نظری در زمینه نظام طبقه بندی را توسعه دهد. پرسش اساسی، انواع رویکردها، مراتب طبقه بندی و چگونگی ارزیابی آثار در فرآیند تصمیم گیری کشورهای منطقه است. با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد پژوهش کیفی است و با روش مطالعه اسنادی و سندپژوهی، ابتدا سیاست ها و اقدامات، بررسی و نظم دهی شده اند و سپس تحلیل محتوا به صورت توصیفی- تفسیری و تطبیقی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، دستیابی به سازوکاری مناسب در زمینه اولویت بندی سطح حفاظت برای اجرای سیاست های یکپارچه به منظور آگاهی بخشی جوامع محلی و مشارکت اقتصادی، احترام به حقوق مالکین خصوصی و تسهیل در تصمیم گیری های آینده از اساسی ترین اهداف طبقه بندی بوده است. طبقه بندی میراث معماری در نمونه های موردی با رویکردی مدیریتی-حفاظتی در یک سامانه مشخص صورت می گیرد. در این فرآیند پس از شناسایی جامع و لیست برداری آثار، براساس معیارهای اهمیت فرهنگی، تاریخی، معماری، ارزش های برجسته و منحصربه فرد بودن، اصالت و یکپارچگی، ویژگی های زیبایی شناختی و درمعرض خطر بودن، توسط شورای مشورتی با حضور مسئولین، متولیان، متخصصان، مالکین و جوامع ذی نفع، ارزیابی و سطح آن ها تعیین می شود. در این کشورها، طبقه بندی، به عنوان ابزاری برای تبیین شیوه مدیریت و سطح حفاظتی آثار درنظر گرفته شده است.
۱۸۳۱.

نگاهی دیگر به باستان شناسی پیش از تاریخ دشت تهران در پهنه فلات مرکزی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: فلات مرکزی ایران تغییرات فرهنگی دوره نوسنگی دوره مس سنگی سفال آلویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
یکی از مهم ترین اهداف مطالعاتی در باستان شناسی مطالعه تغییرات فرهنگی است. تفسیر دلایل تغییرات فرهنگی در یک جامعه یا منطقه در دوران پیش از تاریخ نیازمند درک درست روابط بین مواد فرهنگی است. داشتن دیدگاه یا رویکرد نظری خاص به موضوع تغییرات فرهنگی نیز سمت و سوی جهت گیری محقق را نشان می دهد. یکی از مناطق فرهنگی ایران که بحث های فراوانی پیرامون تغییرات فرهنگی آن در پیش از تاریخ مطرح است فلات مرکزی ایران است. بیشتر نظریات ارائه شده در باره تغییرات فرهنگی این منطقه مبتنی بر رویکرد تاریخی- فرهنگی بوده است. در این مقاله ضمن بازنگری و نقد نظریات پیشین با تعریف مفاهیم نظری و ارائه زمینه نظری موضوع با رویکردی تازه به تحلیل این تغییرات در دشت تهران پرداخته و ساختار فرهنگی جوامع پیش از تاریخی این منطقه را بر اساس داده های باستان شناختی مورد بحث و بررسی قرار داده ام.
۱۸۳۲.

شواهدی جدید از عصر مفرغ جدید و عصر آهن در قلعه تپه ابهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: قلعه تپه ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصرآهن سفال خاکستری سفال پلی کروم حوضه آبریز ابهررود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۶
حوضه آبریز ابهررود در شرق استان زنجان از مناطق کمتر شناخته شده باستان شناسی ایران است. قلعه تپه یکی از بزرگ ترین مکان های باستانی این حوضه بوده و در کناره جنوبی ابهررود قرار دارد. امروزه به علت تخریب گسترده قسمت زیادی از تپه باقی نمانده است. در سال ۱۳۹۰ قلعه تپه مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت که طی آن آثار قابل توجهی از دوره های مختلف به دست آمد. یکی از مهم ترین این آثار سفال های عصر مفرغ جدید و عصر آهن است. مدارک سفالی به دست آمده نشانگر حضور مردمان عصر مفرغ جدید و عصر آهن در این تپه است. وجود سفال های موسوم به پلی کروم عصر مفرغ در این محل نشانه ارتباط قلعه تپه با مناطق شرقی و دشت قزوین است. همچنین وجود سفال های خاکستری عصر آهن I در قلعه تپه می تواند نشانگر استمرار در استفاده از این محل از عصر مفرغ تا آهن باشد. وجود چندین ظرف سفالی سالم عصر آهن I و یک ظرف پلی کروم عصر مفرغ جدید نشان می دهد که در اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن از تپه برای دفن مردگان استفاده می کرده اند. در نهایت بر پایه یافته های سفالی در قلعه تپه می توان به چشم اندازی از ارتباطات فرهنگی مردم ساکن حوضه آبریز ابهررود، که همچون دالانی طبیعی دو منطقه فرهنگی شمال غرب و شمال مرکزی را به هم وصل می کند، با مناطق همجوار دست یافت. احتمالاً حوضه آبریز ابهررود به عنوان سهل ترین راه ارتباطی شمال مرکزی با غرب و شمال غرب، در طول زمان به تناوب تحت نفوذ فرهنگ های مناطق شرقی و غربی خود قرار گرفته است.
۱۸۳۳.

بررسی باستان شناسی محدوده سد آزاد، استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بررسی باستان شناسی کاوش نجات بخشی استان کردستان سد آزاد محوطه استقراری نوسان استقراری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۸۹
بررسی باستان شناسی محدوده سد آزاد کردستان طی آبان ماه ۱۳۸۶ با هدف شناسایی و ثبت اولیه آثار فرهنگی محدوده دریاچه سد به منظور برنامه ریزی برای کاوش های نجات بخشی به انجام رسید. در این بررسی تعداد ۲۱ محوطه از دوران پیش از تاریخ تا اسلامی شناسایی و ثبت گردید که این آثار شامل محوطه، تپه، گورستان و بنا می گردند. بر اساس مطالعه داده های سفالی، قدیمی ترین استقرار منسوب به مفرغ قدیم (۱ محوطه) بوده و پس از آن با وقفه ای طولانی آثار مربوط به دوره هخامنشی (۳ محوطه) شناسایی شد. بیشترین تعداد استقرار مربوط به دوره اشکانی (۱۷ محوطه) است و از دوران ساسانی نیز آثار استقراری ثبت شد و بالاخره با یک وقفه نسبتاً طولانی دیگر از دوران اسلامی متأخر (۴ محوطه) آثاری ثبت شده است. 
۱۸۳۴.

رویکرد جدید بر روایت هرودوت در به شاهی رسیدن داریوش (با تکیه بر رویکرد فرهنگی فوکویی)

نویسنده:

کلید واژه ها: هخامنشیان داریوش هرودوت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۴
«هرودوت» مورخ معروف یونانی داستانی نقل می کند که طبق آن بعد از این که «گئومات» خود را «بردیا» پسر «کوروش» نامید، «داریوش» و هم دستانش قیام کرده و گئومات و یارانش را می کشند. بعد از قتل گئومات، تصمیم می گیرند سوار بر اسب به اطراف شهر رفته و هرکس اسبش زودتر شیهه کشید را به پادشاهی برسانند. طبق نظر هرودوت، اسب داریوش با کمک حیله «اویبار»، مهتر داریوش زودتر از سایرین شیهه کشیده و داریوش به سلطنت می رسد. با این وصف، پرسش پیوهش این است که، آیا روایت هرودوت مبنی بر به پادشاهی رسیدن داریوش براساس شیهه اسب درست است؟ فرضیه پژوهش بر این مبناست که داستان هرودوت حالت افسانه آمیز و غیرواقعی است. روش پژوهش در این جستار توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد معتبر تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که داستان هرودوت حالت افسانه آمیز دارد و ذکر مطالب خارق العاده و ماوراء الطبیعه آن را بی اعتبار می نماید. براساس نظریه فرهنگی «میشل فوکو»، فرهنگ جوامع حالت ایستا ندارد، بلکه همواره درحال تغییر است؛ بنابراین ابتدا باید فرهنگ هخامنشی را مورد بررسی قرار داد. بعد از تحلیل فرهنگ دوره هخامنشی متوجه خواهشم شد که داستان هرودوت ساختگی است و عوامل دیگری، ازجمله تعلق داشتن به خاندان حکومت گر یا هخامنشی در به تخت نشستن داریوش دخیل بوده، که هرودوت عمداً یا سهواً آن ها را ذکر ننموده است.
۱۸۳۵.

طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری سفالینه های لعابدار محوطه اسلامی بوزنجرد دشتِ همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: محوطه بوزنجرد دشت همدان دوره اسلامی سفال لعابدار برهمکنش فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
در جریان مطالعات باستان شناسی محوطه های اسلامی دشت همدان در سال 1399، محوطه بوزنجرد توسط نگارندگان برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفت. یکی از شاخصه های مهم در شناخت فرهنگ های گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی محوطه های باستانی است که نقش مهمی در روشن شدن ساختار فرهنگیِ مراکز استقراری دارد. با توجه به تأثیرپذیری سنت های سفالگری دشت همدان و به تبع آن، محوطه بوزنجرد، از مراکز شاخص سفالگری دوره اسلامی، در این پژوهش سعی شده است، به طبقه بندی، گونه شناسی و گاهنگاری انواع سفالینه های لعابدار این محوطه پرداخته شود. این پژوهش با مطالعه داده های باستان شناسی حاصل از بررسی های نوین نگارندگان انجام شده است. اهداف کلی، شناخت گونه های محلی سفال در محوطه بوزنجرد و شناسایی مراکز فرهنگی اثرگذار بر سنت سفالگری در این محوطه اسلامی است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی بوده و همچنین، یافته های میدانی این محوطه با سایر محوطه های هم افق بررسی مقایسه ای شده اند. نتایج نشان دهنده شباهت هایی میان سفال های محوطه بوزنجرد، از لحاظ فن ساخت و پرداخت، با محوطه های همجوار همچون ذلف آباد، آوه، آق کند، سلطانیه، قروه، کنگاور، بیستون و بروجرد است که در مهمترین مسیرهای ارتباطی دشت همدان قرار داشتند . همچنین، از نظر ویژگی های فنی و هنری، مهمترین گونه های سفالی محلی این محوطه، ظروف لعابدار نقش کنده در گلابه و ظروف با تزئین چند رنگ بر روی لعاب سفید هستند.
۱۸۳۶.

قزوین از پیش از اسلام تا معاصر بر اساس منابع تاریخی و مطالعات باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شهر اسلامی بافت شهری قزوین منابع تاریخی باستان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۳
شهر در دوران اسلامی، به لحاظ ساختاری، تداوم شهرسازی عصر ساسانی بود و عناصر کالبدی آن اکثراً برگرفته از فرهنگ غنی اسلام و نشانگر تمدن اسلامی است. قزوین یکی از شهرهای دوران اسلامی است که هسته اولیه آن در زمان شاپور ساسانی شکل گرفته و به تدریج، توسعه و گسترش یافته است. این شهر، از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، از دوران پیش از اسلام مورد توجه حکومت های مختلف بوده و قرارگیری آن در شاهراه های ارتباطی شرق به غرب و شمال به جنوب، بقای حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این شهر را تضمین کرده است. شناخت ویژگی های این گونه شهرها می تواند در به دست آوردن بینشی عمیق و گسترده از تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوران اسلامی مفید باشد. مورخان دوران اسلامی از جنبه های گوناگون شهر قزوین را مورد بررسی قرار داده اند. در این نوشتار سعی شده است تا خصوصیات بافت شهری قزوین از دیدگاه تاریخی و پژوهش های باستان شناسی و همچنین، راه های مواصلاتی این شهر با مناطق همجوار بر اساس منابع مکتوب مطالعه شود. پرسش اصلی این است که اطلاعات تاریخی تا چه اندازه با ویژگی های این شهر مطابقت دارند. نتایجِ حاصل از بررسی ها و نیز بازدید میدانی از شهر نشان می دهد که بافت شهری قزوین تا حد زیادی منطبق با منابع تاریخی است. بررسی های میدانی و مطالعات انجام شده و نیز تطبیق آن ها با پژوهش های باستان شناسی نشان داد که شهر در دوران متأخر اسلامی تغییرات زیادی داشته به گونه ای که در دوران قاجار و نیز پهلوی بافت شهری گسترش یافته و بناهای مدرنی در شهر ساخته شده است.
۱۸۳۷.

گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای تپه حصار دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مهر تپه حصار دوره مفرغ گونه شناسی شمایل نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
در ادبیات باستان شناسی، اشیا کوچک قابل حمل سنگی، گلی، استخوانی یا فلزی، معمولاً به قطر ۱-۵ سانتی متر، با یک سطح منقوش به صورت کنده یا شیاردار با یک دسته حلقوی سوراخ دار، مهر نامیده می شوند. مکانیسم کارکرد مهرها در دوران پیش ازتاریخ، تفاوت های آشکاری را نشان می دهند. بارزترین تفاوت ها را می توان در پیدایش مهرهای استوانه ای و یا پیدایش مهرهای مشبک فلزی در عصر مفرغ مورد توجه قرار داد. هدف از پژوهش حاضر، طبقه بندی و گونه شناسی و شمایل نگاری مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان است. مقاله حاضر در پی پاسخ به پرسش های ذیل است: از جمله این که، مهرهای تپه حصار به لحاظ گونه شناسی، چه اشکالی را شامل می شود؟ نقش مایه های به کاررفته بر روی مهرهای تپه حصار چه موضوعاتی را در بر می گیرند؟ این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است که سعی دارد با رویکرد کتابخانه ای به طبقه بندی و گونه شناسی مهرهای یافت شده از تپه حصار دامغان بپردازد. مهرهای حصار   Iو II اغلب از بافت قبور و مهرهای حصار III اغلب از بافت معماری یافت شده اند . مهرهای حصار از سنگ ها و مواد متفاوتی ساخته شده اند که برخی از مواد، بومی بوده و برخی دیگر از مناطق دیگر به محوطه وارد شده اند که بیانگر گستره تجارت و بازرگانی محوطه تپه حصار دامغان است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که اغلب مهرهای تپه حصار از نوع مهر مسطح یا استامپی هستند و نقوش هندسی فراوان ترین نقش مایه حکاکی شده بر روی مهرهای تپه حصار است. مهرهای تپه حصار از لحاظ گونه شناختی و نقش مایه بیشترین شباهت را با مهرهای شوش و تپه سیلک دارند و در خارج از فلات ایران شباهت هایی با مهرهای بین النهرینی و همچنین، آسیای مرکزی را نان می دهند. با پیشرفت تجارت تغییراتی در کیفیت جنس و نقوش مهرهای تپه حصار ایجاد شده است و در این تغییرات هم عامل ارتباط با اقوام دیگر و هم تغییر تفکر مردمان بومی منطقه می تواند سهیم بوده باشد.
۱۸۳۸.

رویکردی نقادانه به اصطلاح شناسی اهلی سازی یک مدل تطوری در اصطلاح شناسی

کلید واژه ها: اصطلاح شناسی نوسنگی شدن اهلی سازی دیدگاه تطوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۷
از مهم ترین دغدغه های هر دانشی موضوع اصطلاح شناسی در آن است. اصطلاح شناسی، مطالعه مفاهیم تخصصی و نحوه استفاده از آن ها در یک حوزه علمی است. مس أله در این پژوهش، تشویش نوشتن و به طور کلی مس أله مندی نوشتن در حوزه علم باستان شناسی و هدف آن ارائه تصوی ری دقیق از اصطلاح شناسی دوره نوسنگی در روند گذار از مصرف غذا به تولید غذا است . این نوشتار تلاش دارد، مشکلات ناشی از تعدد و کثرت معادل ها را مورد بررسی قرار داده و پیشنهادهایی در جهت یکسانی و یکنواختی آن ها مطرح کند. برخی از واژه های تخصصی فرأیند نوسنگی شدن، در پس پویایی الگوواره های باستان شناسی و در گذر از باستان شناسی تاریخی-فرهنگی به باستان شناسی فرآیندی و پس از تغییر رویکرد های آستانه ای به رویکرد های فرآیندی و بلندمدت شکل گرفته اند؛ اما باستان شناسی ایران هنوز نتوانسته با این پویایی همگام شود. تصویری که از این طریق برای کاربران علم باستان شناسی ایجاد می شود، تصویری ایستا از علم است و این نتیجه گیری را درپی دارد که علم، پدیده ای ساکن و تغییر ناپذیر است. این پژوهش با هدف نشان دادن مشکلات و کمبود هایی نوشته شده که می تواند در زمینه انتقال دانش باستان شناسی، بدون آماده سازی زبان علمی، ایجاد شود. یکی از دلایل پرداختن به این موضوع، نیاز به انتقال دانش جدید است. از آنجایی که در دوره ای مهم از پژوهش های باستان شناختی در ایران به سر می بریم که دوران گذار از رویکرد های سنتی به فرآیندی است و مطالعه فرآیند نوسنگی شدن در بسیاری از مناطق ایران در آغاز راه قرار دارد، لازم است که به مباحثی مانند اصطلاح شناسی تخصصی این دوره، پرداخته شود. این نوشتار یک مطالعه کیفی به روش توصیفی-تحلیلی است که در آن ابتدا به توصیف برخی از مفاهیم و شاخص های آن پرداخته شده و سپس پیشنهادهایی در ایجاد و معادل سازی اصطلاحات ارائه شده است.
۱۸۳۹.

بررسی و مطالعه ساختاری بدنه سفالینه های تاریخی گلابه ای منقوش دوران اسلامی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت سیستان سفال گلابه ای منقوش آنالیز سفال مطالعه ساختاری پراش سنجی پتروگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
دشت سیستان یکی از مهم ترین مراکز باستانی و تاریخی شرق و جنوب شرق ایران در دوران پیش از تاریخ و دوران اسلامی است که پژوهش های اندکی برای شناخت پیشینه تاریخی و فرهنگی آن انجام شده است. در این پژوهش بدنه شش قطعه از سفالینه های گلابه ای منقوش متعلق به دشت سیستان با هدف شناسایی ساختار و ترکیب کانی شناختی آن ها به روش های مختلف آزمایشگاهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است تا تکنیک ساخت و منشاء آن ها شناسایی گردد. برای این منظور از روش های مختلف آزمایشگاهی، همچون پراش پرتوی ایکس (XRD)، پتروگرافی مقاطع نازک و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج پراکنش انرژی پرتوی ایکس (SEM-EDS) استفاده شده است. مطالعه ساختاری بدنه سفالینه ها نشان داد که تمامی نمونه ها از نظر ساختار و ترکیب کانی شناختی تقریباً مشابه اند. ازسوی دیگر، نبود فازهای کانی شناختی دمای بالا و حضور برخی از فازهای ویژه، گویای آن بود که سفالگران دوران اسلامی برای پخت این سفالینه ها از دمای متوسطی حدود 850 تا 900 درجه سانتیگراد استفاده نموده اند. با توجه به فازهای شناسایی شده در بدنه سفال ها و داده های حاصل از آنالیز عنصری به نظر می رسد که در تهیه گل سفالگری این آثار سفالی از خاک های رس سرخ رنگ استفاده شده که همین امر موجب گشته است با پخت سفالینه ها در شرایط اکسیداسیون، رنگ خمیره آن ها قرمز شود. با توجه به تعداد محدود نمونه های کشف شده از این نوع سفال در این منطقه و عدم همخوانی ترکیب کانی شناختی و عناصر تشکیل دهنده بدنه این سفال ها با ساختار و ترکیب زمین شناختی منطقه دشت سیستان، به نظر می رسد که احتمالاً این نمونه های سفالی وارداتی است.
۱۸۴۰.

اوج و افول بندر باستانی سیراف با نگاهی بر یافته های باستان شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بندر سیراف خلیج فارس دریانوردی دوره ساسانی دوران اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۷۰
سیراف شناسنامه تاریخ دریانوردی ایران و معرف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ماست. حیات اقتصادی و اجتماعی این بندر مهم و مشهور در دوران رونق و شکوفایی، بیانگر تمدنی درخشان و پویا است که از دوره ساسانی تا چند قرن بعد از اسلام تداوم داشته است. تحولات صورت گرفته در دستگاه خلافت عباسی در قرون سوم و چهارم هجری قمری و تشکیل سلسله ایرانی آل بویه از دلایل این شکوفایی بوده است. در طول تاریخ جغرافیدانان، مورخان و جهانگردان مسلمان به دفعات از آن سخن گفته اند و به توصیف و تعریف آن پرداخته اند، و کاوش ها و بررسی های باستان شناسی زیر آب که اخیراً در آن صورت گرفته، به شناخت بیشتر این بندر باستانی کمک نموده است. شواهد تاریخی نشان می دهند که بیشترین مبادلات و رفت و آمدهای تجاری و فرهنگی در اقیانوس هند در سده های نخست اسلامی به سوی شرق دور و یا غرب این اقیانوس، از طریق خلیج فارس و دریای عمان صورت می گرفته است و فعال ترین مراکز تجاری آسیا و آفریقا و حتی مدیترانه، مراکز بندری مسلمانان از جمله سیراف بوده اند. در این مقاله قصد داریم تا به تحول این بندر و دلایل اوج و افول آن با مدارک باستان شناختی بپردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان