فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۰۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نگاه تاریخی به وضعیت زن در اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحول عظیمی که پس از ظهور اسلام در مسائل اجتماعی، از جمله مسئله زن و خانواده ایجاد شد، از پردامنه ترین مباحث اسلامی است. با توجه به اینکه این موضوع همواره معرکه آرا و محور نظریه هایی بوده و پرسش های بسیاری را به خود معطوف کرده است، مطالعه تاریخی آن به بسیاری از روشنگری ها در این باره کمک خواهد کرد. در این نوشتار در صدد بیان تغییراتی هستیم که اسلام در موضوع زن پدید آورده است. این مقاله با روش تاریخی به وضعیت و جایگاه زن در خانواده، اجتماع و سیاست در عصر نبوی پرداخته و تحول بزرگی را که با ظهور اسلام در زمینه جایگاه فرهنگی و اجتماعی زن رخ داد، نشان داده است.
قبرستان دول پهن و سفال شوش IVA-IIIB(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
1 - 12
حوزه های تخصصی:
نیمه نخست هزاره سوم ق.م یکی از دوره های مهم باستان شناسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی است که علیرغم کمبود و پراکندگی مدارک باستان شناختی (به ویژه در لرستان مرکزی)، تغییر و تحولات فرهنگی عمیقی در این دوره به وقوع پیوسته است. در این نوشتار یافته های گردآوری شده در جریان بررسی های باستان شناسی قبرستان دول پهن مورد مطالعه، گونه شناسی، مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. این محل قبرستانی مرتبط با استقرارهای کوچ نشینی است که در حوزه شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام واقع است. مطالعه سفال های گردآوری شده از سطح قبرستان دول پهن حاکی از این است که در مناطق جنوبی ناحیه پیشکوه غربی، قبل از شکل گیری سنت سفال منقوش یک رنگ شوش IV A / گودین III 6 ، فرهنگ شوش III B -III C حاکم بوده است. مدارک مکشوفه از قبرستان هایی مانند دول پهن و میرولی نشان دهنده نفوذ فرهنگ آغاز ایلامی به دره های جنوبی حوزه زاگرس مرکزی است. به نظر می رسد که سنت سفال منقوش یک رنگ قبل از این که در دوره شوش IV A / گودین III 6 در مناطق مختلف زاگرس مرکزی گسترش یابد؛ در بعضی نواحی جنوبی این حوزه توسعه یافته بود.
نقش برجسته نو یافته دوره آشور نو در میشخاص ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
91 - 100
حوزه های تخصصی:
تاکنون مدارک مستقیم اندکی از لشگرکشی ها و درگیری های آشوریان با ساکنان منطقه زاگرس در خود منطقه به دست آمده است. این در حالی است که بایگانی های آشوری و نقوش برجسته کاخ های دوره آشورنو در شمال بین النهرین اطلاعات ارزشمندی را در خصوص لشگرکشی ها، درگیری ها و پیروزی های آشوریان در اختیار قرار می دهند. به طور کلی، مدارک این چنینی در خاکِ خودِ ماد و عیلام نسبتاً ناچیز و پراکنده اند. از این رو، مدارک و کشفیات جدید می توانند اطلاعات سودمندی را به دانش ما در این باره بیفزایند. طی بازدیدهای اخیر دو کوهنورد در سال ۱۳۸۷ در جنوب شرقی ایلام نقش برجسته ای صخره ای کشف گردید که شخصی را با لباس، کلاه و گارد کاملاً آشوری نشان می دهد. هر چند به علت فقدان کتیبه بحث در مورد سازنده این نقش دشوار به نظر می رسد، اما بر اساس مشابهت های نزدیک با نقش برجسته اشکفت گل گل به نظر می رسد که این شخص همان کسی است که در اشکفت گل گل نقش شده و احتمالاً یکی از سه پادشاه نیرومند متاخر دوره آشور نو یعنی سناخریب، آشوربانی پال و یا اَسرحَدون را نشان می دهد.
سهم سفرنامه اروپایی در معرفی تشیع ایرانیان در غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سفرنامه های اروپاییان که از قرن یازدهم میلادی به بعد نوشته شده اطلاعات فراوانی درباره سرزمین های شرقی و اسلامی به اروپا منتقل کرده اند. در این میان، سفرنامه های مربوط به نواحی شیعه نشین و به خصوص ایران عهد صفوی و دوره بعدی، منبع اطلاعاتی مهمی برای شرق شناسان در خصوص شناخت تشیع و شیعیان هستند، چرا که نویسندگان آنها مطالب قابل توجهی در زمینه های اصول اعتقادی، آداب و رسوم، مراسم مذهبی و عبادی و نیز تاریخ شیعیان نقل کرده اند. البته با توجه به نقاط قوت و ضعفی که در آنها وجود دارد، اطلاعات آنها قابل نقد و بررسی است، چنانکه برخی از آنها کاملاً مردود و برخی دیگر، صحیح و قابل قبول اند. از نقاط قوت سفرنامه ها، مبتنی بودن بر مشاهدات عینی و گزارشگری محض، و از نقاط ضعف آنها تعمیم دادن قضایا و استناد به برخی منابع غیر معتبر و شفاهی و کم بودن اطلاعات عمومی و تاریخی نویسندگان آنها است. در این مقاله، این سفرنامه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تاریخچه الکل
گزارش مقدماتی فصل اول کاوش در محوطه شماره ۱۱ سد تالوار، بیجار، کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با آبگیری سد مخزنی تالوار که بر روی رود تالوار ساخته شده است؛ دریاچه ای به طول ۳۰ کیلومتر ایجاد خواهد شد و در پی آن تعداد قابل توجهی از محوطه های باستانی به زیر آب خواهند رفت. از این رو ضرورت انجام بررسی و کاوش های باستان شناختی در حوضه آبگیر این سد احساس گردید. پس از انجام بررسی و شناسایی محوطه های باستانی، کاوش در محوطه های کلیدی در دستور کار قرار گرفت. محوطه شماره ۱۱ سد تالوار با هدف ابتدایی نجات بخشی و بدست آوردن اطلاعات باستان شناختی کاوش شد. این محوطه طی یک فصل مورد کاوش لایه نگارانه و افقی قرار گرفت و در پی این کاوش ها آثاری از دوره های مس سنگی و تاریخی (دوره اشکانی) بدست آمد و از این رهگذر امکان انجام مطالعات تطبیقی و درک برهم کنش های فرهنگی در منطقه به وجود آمد. با توجه به انجام مقایسه های صورت گرفته، بیشترین برهم کنش های فرهنگی دوره مس سنگی این محوطه با منطقه زنجان و تاکستان بوده است. البته برهم کنش های فرا منطقه ای با محوطه های فرهنگ دالما در زاگرس مرکزی و شمال غرب نیز دیده می شود. سفال های این محوطه در دوره اشکانی نیز ویژگی های منطقه غرب ایران را ظاهر می سازند.
گونه شناسی سفال عصر آهن پیلاقلعه، رودبار گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیلاقلعه محوطه ای اس تقراری از دوره آهن در منطقه رودبار گیلان است که در ۵۰۰ متری گورس تان معروف مارلیک قرار دارد. نزدیک به پنجاه سال پیش دکتر نگهبان در این محل کاوش گسترده ای انجام داد. بر اساس اطلاعات محدود منتشر شده، این محل ادارای آثاری از عصر آهن، دوره تاریخی و دوره اسلامی است، ولی یافته های آن تاکنون منتشر نشده است. بخشی از این یافته ها، مجموعه سفالی حاصل از کاوش ترانشه «M» است که در موزه ملی ایران نگهداری می شود. در این مقاله سفال عصر آهن بدست آمده از این ترانشه معرفی و مطالعه خواهد شد. سفال های این محوطه در زمره سفال عصر آهن I منطقه رودبار بوده و دارای گونه های شاخص مشابهی با محوطه های مهمی چون مارلیک، قلعه کوتی، لمه زمین و لاسولکان است.
عصر مفرغ جدید در تپه سگزآباد بر مبنای یافته های سفالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
21 - 34
حوزه های تخصصی:
عصر مفرغ جدیددر تپه سگزآباد در اواخر هزاره دوم قبل از میلاد به ناگاه و بدون داشتن ارتباط با فرهنگ های قبلی پیش از تاریخی منطقه بروز می یابد. سفال های تک رنگ و چند رنگ (پلی کرم، نوع ارومیه) دست ساز، شاخصه های فرهنگی این دوره هستند. کاوش های آموزشی- پژوهشی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در پاییز ۱۳۸۸ در تپه سگزآباد با هدف مطالعه لایه های استقراری بخش جنوبی این محوطه به انجام رسید و سه ترانشه ۶، ۷ و ۸ مورد کاوش قرار گرفتند. در ترانشه ۶ آثار فرهنگی ادوار مختلفی از جمله عصرآهن I، دوره مفرغ جدیدو دوره مس سنگی جدید یافت شد. در بین این آثار حجم و تراکم سفال های دو و چند رنگ دوره مفرغ جدید قابل توجه بود. این نوشتار بر گونه شناسی، طبقه بندی و معرفی انواع مختلف نقوش این سفال ها تمرکز خواهد داشت.
مهرهای سبک آشوری راه ابریشم و ارتباط آن با روابط ایران و بین النهرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
77 - 90
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در ابتدا چند مهر از قزوین، یک مهر از کرمانشاه و یکی دیگر از زنجان توصیف و با مهرهای مشابه مقایسه شده است. سپس به ارتباط احتمالی آن با مسائل تاریخی عصر آهن III در فلات ایران و همچنین، مسئله تجارت و جغرافیای تاریخی بررسی شده است. عناصر ترکیبی هنرهای محلی، لرستان و نشانه هایی از سبک مهر سازی ایلام و نیز تفاوت های جزئی با هنر آشور حاکی از بومی بودن مهرهای مذکور هستند که در نتیجه ارتباط سیاسی-نظامی و تجاری گسترده فلات ایران با بین النهرین ویژگی های آشوری (آشور نو) نفوذ زیادی در سبک این مهرها داشته است.
باستان شناسی و هنر
علاقه بابر و همایون به فرهنگ ایرانی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به بررسی علاقه بابر و همایون به فرهنگ ایرانی و تأثیر این موضوع بر رابطه این شاهان با ایرانیان می پردازد.در این مقاله، با اتکا به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و ادبی و با رویکردی توصیفی- تشریحی، تاثیرپذیری اندیشه دو شاه نخست سلسله تیموریان هند از فرهنگ ایرانی بررسی شده است.مقاله، این پرسش اساسی را مطرح می کند که؛ رابطه بابر و همایون با ایرانیان، بیشتر متأثر از چه عواملی بوده است؟در این نوشتار، نشان داده شده که ارتباط این شاهان گورکانی با ایرانیان و فراهم ساختن زمینه حضور ایرانیان در مشاغل حکومتی تیموریان هند، متأثر از تفکر و اندیشه بابر و همایون و علاقه آن ها به برخی از مظاهر فرهنگ ایران بوده است.افزون بر این، توجه این شاهان به اقتضائات آن روزگار و ضرورت برقراری موازنه قدرت بین ایرانیان و غیرایرانیان نیز بررسی شده است.
مطالعه آلودگی زیست محیطی بر اساس میزان سرب موجود در استخوان های باستانی، مطالعه موردی: گوهرتپه مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
13 - 20
حوزه های تخصصی:
سرب از جمله فلزات سنگین است که به طور طبیعی و به مقدار نادر (کمتر از ا% وزن بدن را تشکیل می دهد)، در خاک، آب، گیاه و حیوان و در همه مواد زیست شناسی (بیولوژیکی) وجود دارد. این فلز سنگین معمولاً از طریق غذاخوردن، استنشاق یا از طریق تماس پوستی جذب بدن می شود. سرب همچنین به طور طبیعی در پوسته زمین در کنار سنگ معدن سولفید روی و مس یافت می شود. منابع دیگر تولید سرب شامل لعاب سفالگری، باتری های سربی، رنگ های سربی، بنزین، لحیم کاری با سرب در لوله های آب و نیز دودی است که از اتومبیل ها خارج می شود. سرب موجود در خاک و اتمسفر می تواند موجب آلوده شدن آب شده و به طور مکرر وارد زنجیره غذایی موجودات آبزی گردد. در این پژوهش نمونه های دندانی از ۹ انسان عصر برنز محوطه گوهر تپه در شمال ایران را جهت تعیین سطح سرب در دندان های باستانی این محوطه با استفاده از دستگاه طیف بینی جذب اتمی آنالیز نمودیم. هدف از این مطالعه تعیین سطح سرب و آلودگی زیست محیطی در محوطه گوهر تپه است.
اهمیت و جایگاه پایتخت در نظامات فکری ـ اجرایی کریم خان زند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایتخت به عنوان مرکز سیاسی، اداری، اقتصادی و گاه فرهنگی و اجتماعی ، مهمترین رکن در جغرافیای سیاسی و اداری هر حکومت به شمار می رود. هر سلسله حکومتی جایی را بنا به عواملی به عنوان پایتخت انتخاب می کند و حتی جابه جایی پایتخت در سرزمینی چون ایران همواره از مسائل مهم به شمار می آمده است. از آنجا که پایتخت می تواند نشان دهنده شأن، عظمت و اقتدار حکومتی باشد، مکان گزینی آن باید براساس الگویی تعریف شده انجام شود و بازسازی و یا ایجاد سازه های جدید در آن مورد توجه قرار گیرد، تا جایی که از جنبه های دفاعی، اقتصادی و آرایه های تزئینی برتری محسوس خود را در انظار داخلی و عرصه های برون مرزی آشکار کند. به نظر می رسد کریم خان زند در انتخاب شیراز به عنوان پایتخت از یک طرف دلایل خاصی را مدنظر داشت و از طرف دیگر با رویکردی خاص در رونق و ارتقاء جایگاه شهری شیراز تلاش کرد. این مقاله می کوشد بر اساس روش تحلیلی در پژوهشی تاریخی عوامل مؤثر در انتخاب شیراز به پایتختی را با طرح این مسأله بررسی کند: چرا شیراز توسط خان زند به عنوان پایتخت انتخاب شد و در این انتخاب چه الگویی مورد توجه بود؟ دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که تمرکزگرایی، بهسازی ساختار شهری و رونق اقتصادی مبتنی بر الگوی سنتی، پیشینه تاریخی و اهمیت شیراز، جزو عوامل تأثیرگذار در این روند بودند که البته با انتخاب شهر به پایتختی پیامدهایی چون جابجایی جمعیت و تاثیر آن بر رونق پایتخت را در پی داشت.
هویت و تمدن
نگاهی تحلیلی به نقوش نمادین و نمادهای آیینی در هنر هخامنشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
101 - 128
حوزه های تخصصی:
اگر چه هنوز درباره مذهب هخامنشیان ابهامات زیادی وجود دارد، اما شواهد موجود نشان می دهند که در این دوره نیز مانند دیگر ادوار باستانیِ خاور نزدیک، مذهب و سنت های آیینی نقش بسیار مؤثر و پررنگی در زندگی مردم داشته اند. چنان که از آثار بر جای مانده از این دوره پیداست بسیاری از نقوش هنری هخامنشی نمادین بوده و پیوند غیر قابل انکاری با مفاهیم مذهبی دارند. از طرفی اگرچه بسیاری از این نقوش، پیش از دوره هخامنشی نیز در میان دیگر ملل خاور نزدیک رایج بوده و حتی آشکارا مفهوم مذهبی داشته اند، اما تصور می شود که ظهور مجدد این نقوش در دوره هخامنشی در قالبی جدید و در ارتباط با اعتقادات مزداییِ آن ها بوده است. شاخص ترین نقوش آیینی و نمادین که در این مقاله به صورت مفصل تر به آنها پرداخته می شود عبارتند از نقش پیکره بالدار، خورشید، ستاره، ماه، آتشدان و برسم.
الگوهای استقراری دوران پیش از تاریخ در حوضه آبریز ابهررود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
استان زنجان و بویژه حوضه جغرافیایی ابهررود، به دلیل قرارگیری در میان سه حوضه فرهنگی – جغرافیایی فلات مرکزی، شمال غرب و غرب ایران یکی از مناطق مهم، اما ناشناخته در پژوهش های باستان شناسی به شمار می رود. ویژگی های اقلیمی، جایگاه خاص جغرافیایی و موقعیت خاص منطقه در کریدور طبیعی فلات مرکزی به شمال غرب ایران سبب شده که این منطقه از دیرباز مورد توجه گروه های انسانی واقع گردد. این موقعیت و وضعیت جغرافیایی به روشنی نشان دهنده اهمیت حوضه آبریز ابهررود در مطالعات باستان شناسی ایران است. با این وجود اطلاعات ما درباره تحولات منطقه در دوران مختلف پیش از تاریخ و کیفیت ارتباط این منطقه با سایر حوضه های فرهنگی بسیار محدود است. از این رو انجام پژوهش های باستان شناختی و بویژه بررسی های منطقه ای بسیار ضروری می نمود. اطلاع و آگاهی از الگوهای استقراری این منطقه می تواند درک و آگاهی ما را از چگونگی تقابل مناطق فرهنگی-جغرافیایی پیرامون فزونی دهد. بر این اساس بررسی های باستان شناسی حوضه آبریز ابهررود طی دو فصل در سال های ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ به انجام رسید و در پی آن آگاهی های ارزشمندی در مورد پیشینه استقرار در منطقه پیش روی ما قرار گرفت. در این نوشتار به نتایج حاصل از بررسی های باستان شناختی حوضه آبریز ابهررود و تحلیل آن ها پرداخته شده است.