تاریخ اسلام و ایران
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید پاییز 1389 شماره 7 (پیاپی 87) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سلسله ساسانی در سال 224 م پس از غلبه اردشیر اول بر اردوان پنجم، پادشاه اشکانی در نبرد هرمزدگان پا به عرصه وجود نهاد.مؤسس این سلسله پس از تثبیت و تحکیم دولت مرکزی در پی گسترش مرزهای شمال غربی، غرب و جنوبی برآمد؛ بنابراین در راستای این هدف بایستی با امپراتوری روم می جنگید.این امپراتوری از عصر اشکانیان همواره با ایران درگیر بود.پژوهش حاضر بر آن است به بررسی شاخص های تأثیرگذار بر سیاست های مرزی اردشیر اول در قبال امپراتوری روم و میزان دست یابی وی به اهداف خود در این زمینه بپردازد.بر اساس موضوع، روش و انجام کار در این تحقیق توصیفی- تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای است.آنچه پایان این نوشتار می توان نتیجه گرفت این است که اردشیر اول که خود را وارث شاهنشاهی هخامنشی می پنداشت، در درجه اول درصدد برآمد تا مرزهای آن را احیا کند.رسیدن به این هدف خود نیازمند اقدامات مهم دیگری مانند؛ تسلط بر ارمنستان، تسخیر مناطق سوق الجیشی بین النهرین و به ویژه شهر استراتژیک هتره و کنترل تجارت خلیج فارس و راه های بازرگانی بین النهرین بود.
علاقه بابر و همایون به فرهنگ ایرانی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، به بررسی علاقه بابر و همایون به فرهنگ ایرانی و تأثیر این موضوع بر رابطه این شاهان با ایرانیان می پردازد.در این مقاله، با اتکا به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و ادبی و با رویکردی توصیفی- تشریحی، تاثیرپذیری اندیشه دو شاه نخست سلسله تیموریان هند از فرهنگ ایرانی بررسی شده است.مقاله، این پرسش اساسی را مطرح می کند که؛ رابطه بابر و همایون با ایرانیان، بیشتر متأثر از چه عواملی بوده است؟در این نوشتار، نشان داده شده که ارتباط این شاهان گورکانی با ایرانیان و فراهم ساختن زمینه حضور ایرانیان در مشاغل حکومتی تیموریان هند، متأثر از تفکر و اندیشه بابر و همایون و علاقه آن ها به برخی از مظاهر فرهنگ ایران بوده است.افزون بر این، توجه این شاهان به اقتضائات آن روزگار و ضرورت برقراری موازنه قدرت بین ایرانیان و غیرایرانیان نیز بررسی شده است.
ریشه های بحران در روابط امین و مأمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا(س) سال بیست و دوم، دوره جدید، شماره 7، پیاپی 87، پاییز 1391 ریشه های بحران در روابط امین و مأمون علی ناظمیان فرد در پی مرگ هارون الرشید در سال 193 هجری، خلافت عباسی به ورطه یک بحران سیاسی فرو غلطید و قلمرو آن با محوریت بغداد و مرو دو پاره شد.بیشتر تاریخ نگاران سده های آغازین اسلامی بر این باورند که تیرگی روابط میان امین و مأمون از آنجا آغاز شد که پس از مرگ هارون، فرزندش امین عهدنامه پدر را که طی آن قلمرو عباسی میان او و برادرش، مأمون، تقسیم شده بود نقض کرد و حق مأمون را برای جانشینی نادیده گرفت.مأمون نیز در یک واکنش خشم آلود، برای احقاق حق خویش و کوتاه کردن دست امین، نیروهای خود را به بغداد فرستاد تا با تصرف این شهر و از میان برداشتن خلیفه، قدرت را به سود او یکپارچه کنند.این مقاله با رویکردی متفاوت از آنچه تاکنون درباره خاستگاه بحران در روابط امین و مأمون ذکر شده است، می کوشد تا در پرتو داده های تاریخی و تحلیل محتوای عهدنامه هارون، نشان دهد که:نخست، هارون در عهدنامه مکه، قلمرو خود را میان فرزندانش تقسیم نکرد و حوزه اختیار و اقتدار
آل کیا و علل سقوط آن در گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت محلی آل کیا در فاصله سده های هشتم تا دهم هـ ق. در بخشی از گیلان موسوم به «بیه پیش» قدرت را در دست داشت.موقعیت طبیعی گیلان و اوضاع سیاسی ایران هم زمان با فروپاشی ایلخانان، زمینه ای برای کسب قدرت آنان فراهم کرد.ساختار حکومت آنان بر مذهب شیعه، زمین داری و نظامی گری بود و فرد حاکم در آن که بالاترین مقام سیاسی و مذهبی بود، در رأس امور قرار داشت.این مقاله بر آن است علل سقوط این حکومت را در ناحیه گیلان بررسی کند.برای دست یابی به این مقصود، اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل آن بر اساس روش تحقیق تاریخی، متکی بر توصیف، تطبیق و تحلیل منابع اصلی صورت گرفت.آل کیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران توانست قدرت را به دست گیرد و با استفاده از تولید و تجارت ابریشم، قدرت اقتصادی حکومت خود را افزایش دهد و با از بین بردن مخالفان سیاسی و مذهبی در شرق سفید رود، دو سده حکومت کند. سرانجام، حکومت صفویه در سال 1000 هـ ق. با هدف توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود، بساط حکومت آنان را برچید.
پیامدهای اجتماعی قحطی های عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر ناصری قحطی های مکرری در ایران رخ داد که هر بار فجایع ناگواری به همراه داشت.با بروز قحطی ها، اوضاع جامعه دچار آشفتگی، بی نظمی و هرج ومرج می شد و پدیده هایی مانند تقلب و دزدی و راهزنی گسترش می یافت؛ گاه شدت گرسنگی، فقر، فلاکت و فشار روانی ناشی از غم از دست دادن عزیزان به حدی می رسید که عده ای خودکشی می کردند.از دیگر پدیده های شومی که در این دوران به چشم می خورد، مسئله آدم خواری است که گرسنگی و تنگدستی شدید مردم اشاره دارد.حضور فعال زنان در اجتماعات از دیگر مواردی است که در این مقاله به آن اشاره شده است
جایگاه و اهمیت سکه در دعوت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عباسیان در سال های پایانی دعوت خویش و در آستانه پیروزی نهایی بر امویان (132هـ.ق)، به ضرب سکه هایی با نقش برخی شعارهای انقلابی و تأکید بر نسبت با پیامبرخدا(ص) و ذکر آیه 23 سوره مبارکه شوری، پرداختند.آنان همچنین، در یک اقدام حساب شده، سکه های خود را مشابه سکه های عبدالله بن معاویه، دیگر انقلابی شیعه آن روزگار ضرب کردند.پرسش اصلی در این پژوهش آن است که انگیزه رهبران و داعیان عباسی از این اقدام تحریک کننده و خطرناک چه بود؟با بررسی منابع، مآخذ و تصویرهای سکه های موجود، می توان به این نتیجه رسید که انگیزه اصلی عباسیان از این اقدام نشان دادن فراگیری جنبش و کاربست تمامی روش ها و ابزار برای پیروزی و انتقال از مرحله انقلاب به مرحله حکمرانی بود.آنان همچنین با ضرب سکه و استفاده از آن در داد وستدهای خود، در جریان اقتصاد رو به سقوط امویان در نواحی شرقی، اخلال ایجاد می کردند.شناخت انگیزه های رهبران و داعیان برجسته دعوت، به ویژه ابومسلم خراسانی، در ضرب این سکه ها و ویژگی ها و چگونگی ضرب آن ها به ما کمک می کند تا بسیاری از جنبه های تاریک دعوت عباسی را دریابیم و موضع گیری آنان را در مورد سایر قیام های موازی به ویژه قیام عبدالله بن معاویه بشناسیم.
مواضع خواجه نصیرالدین طوسی در قبال یورش هلاکوخان به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یورش مغول، نخبگان و توده های جامعه اسلامی را با آزمون بزرگی روبرو کرد که از پذیرش ایلی(تسلیم شدن) تا مقاومت را دربر می گرفت.هر چه از زمان یورش های اولیه می گذشت، به همان نسبت روحیه مقاومت جای خود را بر ایلی می داد.خواجه نصرالدین طوسی از جمله نخبگانی بود که در آخرین یورش هدایت شده از دربار مغولستان در معرض این آزمون قرار گرفت.این مقاله در صدد تبیین و تحلیل مواضع خواجه در قبال یورش هلاکو و چرایی آن است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی بدان پاسخ دهد و بر این فرض استوار است که او، علی رغم ادعای برخی منابع، نقشی در حمله نداشت اما در سقوط خلافت و فروگرفتن خلیفه مؤثر بود و از راه ارتباط سازنده با مغولان توانست جان شیعیان بغداد را حفظ کند.سخت گیری های خلیفه علیه شیعیان، ضعف مدیریت او و فساد سیاسی گسترده در مرکز عالم اسلام خواجه را به این نتیجه رسانده بود که همکاری با یورش مهارناشدنی می تواند از تبعات پیش بینی ناپذیر جلوگیری کند.از این رو، همکاری محدود و مشروط او با مغولان برای جلوگیری از تخریب ایران و نابودی شیعیان و عالمان بود.حفظ و تداوم بخشی فرهنگ و تمدن اسلامی مدیون تشخیص و رفتار مداراگرایانه افرادی چون خواجه نصیرالدین طوسی است.