فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
429 - 442
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران، زنان همواره نقش های مهمی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر عهده داشته اند. پس از پیروزی جنبش مشروطه، زنان در جامعه ایران به موقعیت های بالایی در نظام اجرایی و قانون گذاری دست یافتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، نقش زنان در حوزه های مختلف اجتماعی نه تنها کاهش نیافته، بلکه در برخی از حوزه ها افزایش چشمگیری داشته است. زنان در این دوره به نظام اسلامی تعهد سپردند. در این میان، زنان در مجلس شورای اسلامی با حمایت جامعه زنان نقش مهمی ایفا کردند. این مقاله به بررسی نقش و عملکرد زن در دو دوره اول مجلس شورای اسلامی می پردازد که چگونه به بهتر شدن موقعیت زنان کمک کرده اند. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که نمایندگان زن در دو دوره مجلس شورای اسلامی از طریق گسترش ظرفیت های حمایتی قانونی در جمهوری اسلامی، از جمله توجه به همه مبانی قانونی مورد احترام نظام جمهوری اسلامی به پیشرفت موقعیت زنان در ایران کمک کردند.
مطالعه تطبیقی مُد لباس بانوانِ دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
385 - 407
حوزه های تخصصی:
تغییر سبک پوشش بانوان در مقاطع زمانی مختلف دوره قاجار، صاحب نظران را بر آن داشته تا در یادداشت های خود هرچند گذرا بر آن نظر افکنند. با توجه به اینکه تحقیقات انجام شده در زمینه چرایی و چگونگی پوشش در این دوران و ارتباط آن با جریان مُد معدود و سطحی بوده، به نظر می رسد پرداخت دقیق تر به این موضوع، امری مهم باشد. این مقاله به صورت تطبیقی به اشتراک ها و افتراق های پوشاک بانوان دو دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار می پردازد و تأکید آن بر مُد لباس و مقایسه اجزای پوشاک اندرونی و بیرونی است. اجزای پوشاک اندرونی شامل شلیته (تُنْبان)، پیراهن، آرْخالق و پوشش سر و اجزای پوشش بیرونی شامل چادر، چاقْچور و روبنده است. با توجه به اینکه عواملی چون مذهب، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ابعاد روان شناختی پادشاهان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری جریان مُد و روند تغییر و تحولات مربوط به آن را داشته است، این نوشتار با رویکرد کیفی و به شیوه توصیفی تحلیلی، با تأکید بر دو دوره حکومتی قاجاریه ، به بررسی مجموعه تصاویر به جا مانده از این دوران و مطالعه اسناد و سفرنامه ها برای دسته بندی پوشاک و سبک مُد غالب دربار می پردازد تا مؤلفه های اثرگذار بر تغییر یا ثبات سبک لباس این دوران را بازشناسی و تعریف کند. این پژوهش نشان می دهد، پایبندی به مذهب بین زنان قاجار، عامل بازدارنده مهمی در برابر تغییر کامل سبک پوشش بانوان بوده است؛ به عبارت دیگر، زنان در گزینش البسه خود نقش منفعلی نداشته اند و همچنین نفوذ سلیقه و اراده شخص شاه، عامل بسیار مؤثری در تغییر مدل لباس زنان دربار بوده است.
سفر قهرمان مؤنث در سه فیلمنامه از بهرام بیضایی: مطالعه تطبیقی سه فیلم نامه سگ کشی، اشغال، و حقایق درباره لیلا دختر ادریس در چارچوب نظریه مورین مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
149 - 166
حوزه های تخصصی:
بهرام بیضایی را می توان از دهه چهل تاکنون در زمره معدود نویسندگان صاحب سبکی منحصر به خود دانست که نامش بیش از هر چیز با نمایشنامه و فیلمنامه پیوند خورده است. این پژوهش در چارچوب نظری «الگوی سفر قهرمان مؤنث» مورین مرداک به بررسی سه فیلمنامه سگ کشی، اشغالل، و حقایق ىرباره لیلا ىختر اىریس می پردازد. نظریه مرداک نگاهی نو به مدل جوزف کمبل برای سفر اسطوره ای قهرمان به شمار می آید که در آن سفر قهرمان مؤنث شامل ده مرحله گسستن از دنیای زنانه، همذات پنداری با مردان، جاده آزمون ها، موفقیت خیالی، «نه!» گفتن زن قوی، تشرف و برخورد با الهه، میل شدید به پیوند دوباره با هویت زنانه، علاج شکاف میان مادر و دختر، یافتن مردِ درون، و ورای ثنویت است. پژوهش حاضر با بررسی سیر رخدادها در سه فیلمنامه بیضایی و بهره گیری از جملات شخصیت ها به بررسی تطبیقی سیر تحول شخصیتی زنان در این آثار می پردازد و نشان می دهد که امکان انطباق ساختاری این سه اثر بر الگوی مذکور وجود دارد.
جایگاه الهه مادر در فرهنگ مردم کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
549 - 575
حوزه های تخصصی:
حوزه فرهنگی کردستان سرزمین نخستین آیین ها و نظام های انتزاعی است که در نخستین طلیعه های خود با ویژگی زنانه و ارج مقام الهه مادر پیوند خورده است. جایگاه زن در کردستان دو وجه متناقض دارد؛ در ادبیات و نظام اجتماعی کنونی تا حدی شاهد نظام و ایدئولوژی مردسالار هستیم، اما زمانی که ریشه های آیینی و مذهبی فرهنگ کُرد را مطالعه می کنیم، با شواهد مربوط به نظام مادرسالاری و تقدس الهگان و به تبع آن جایگاه معنوی و مقتدر زن مواجه می شویم. از ویژگی های انواع آثار مادی و غیرمادی الهه مادر آن است که به شدت وجه نمادین و انتزاعی دارد. این نمادها وجه ترکیبی دارند و در طول اعصار متحول شده اند و امروز نیز بن مایه های اصلی ادبیات غنی و هنرهای سنتی کُردها را به خود اختصاص داده اند.
خورشید و فرشته، نمادی از زن در کاشی های کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
511 - 528
حوزه های تخصصی:
کاخ گلستان قدیمی ترین بنای سلطنتی در شهر تهران محسوب می شود که تزیینات کاشی کاری آن تنوع موضوع و نقش بسیاری دارد. کاشی های محوطه، همچون دفتری مصور، ویژگی ها و شرایط اجتماعی سیاسی دوره قاجاریان را به نمایش درآورده اند. همه نقش ها تحت تأثیر هنرهای مختلف قاجاری، همچون چاپ سنگی، نقاشی قهوه خانه ای، عکاسی و کارت پستال های غربی، شکل گرفته اند. تلاش نگارندگان در مقاله حاضر بر آن بوده تا ویژگی تصویری کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان را بررسی کنند. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، تصویر زن در کاشی کاری های محوطه باستانی کاخ گلستان است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: تصویر زن در کاشی های کاخ گلستان چه ویژگی هایی دارد؟ تصویر زن در کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان با چه نقش هایی ترکیب شده اند؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که نقش مایه زن در کاشی ها با دو نقش خورشید و فرشته ترکیب شده است. نقش مایه زن به صورت خورشید با توجه به ویژگی های زن شرقی ترسیم شده است و در نقش مایه زن به صورت فرشته تأثیرپذیری از هنر غرب و نقاشی رنسانس به خوبی نمودار است. ازاین رو، شاهد پیوند هنر ایران و اروپا هستیم.
باستان شناسی و تاریخ: تصویر زنان در نگاره های مکتب تبریز و متون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 287
حوزه های تخصصی:
متون تاریخی به جهت روایت گری های مردانه از فرمانروایان و بزرگان دوره های تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، به ویژه زنان، گفته اند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعه بشری و تربیت دهنده مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنت ها، رسوم و حتی بازی های سیاسی داشته اند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایه مردان تعریف شده اند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسش های موجود روش های باستان شناختی و مطالعه مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستان شناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقش های انسان می پردازد. مقاله پیش رو نگاره های مکتب تبریز را به عنوان شواهد مادی دوره صفوی بررسی کرده است و تلاش می کند تصویری را که در متون دوره صفوی از زنان ارائه می شود با تصاویر باقی مانده از آنان در نگاره های مکتب تبریز مقایسه کند و تناقض ها و شباهت های بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعه نگاره های شاهنامه شاه تهماسب ، خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی نشان داد که زنان در دوره صفوی دست ِکم در دوران هم زمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پر رنگ و فعال تری در جامعه داشته اند.
گونه شناسی مفهوم ادراک عدالت جنسیتی با تأکید بر عامل قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
433 - 457
حوزه های تخصصی:
برداشت از چگونگی توزیع فرصت ها و منابع در شکل گیری نابرابری ها مؤثر است. ادراک عدالت جنسیتی متأثر از فضای گفتمانی و ساختارهای ذهنیتی است. به همین دلیل، این پژوهش با هدف مطالعه ادراک عدالت جنسیتی در بستر قومیت به مثابه زمینه فرهنگی اجتماعی پدیده های اجتماعی با روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، هدفمند از نوع حداکثر اختلاف است که مصاحبه عمیق با تعداد 19 نفر از اقوام ترک، کرد و گیلک در 9 شهرستان تا اشباع نظری ادامه یافت. نوع برداشت از عدالت جنسیتی، مقوله های عدالت جنسیتی و عوامل تعیین کننده ادراک عدالت جنسیتی با روش گرندد تئوری با استفاده از نرم افزار مکس کیو دآ کشف شد. نتیجه یافته های پژوهش نشان داد اقوام ترک، کرد و گیلک دو نوع برداشت از عدالت جنسیتی دارند: 1. ادراک عدالت جنسیتی سنتی و 2. ادراک عدالت جنسیتی مدرن. آن ها همچنین ادراک عدالت جنسیتی را با چهار مقوله عمده بازتعریف کردند که عبارت اند از: 1. عدالت مناسکی، 2. عدالت در توانمندی، 3. عدالت مبادله ای و 4. عدالت در آزادی عمل. عواملی که در پدیدآیی عدالت جنسیتی از روایات کشف شد عبارت اند از: سرمایه عاطفی، سرمایه نمادین، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و تفکر قالبی.
نحوه بازنمایی زن در زیست جهان مدرن در فیلم های اصغر فرهادی (مطالعه موردی: چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
فیلم های سینمایی، به طور ضمنی یا آشکار، تصویری از واقعیت های اجتماعی را بازنمایی می کنند؛ درواقع، بخشی از فرهنگ جنسیتی در رسانه ها بازتولید می شود.اصغر فرهادی از کارگردان هایی است که در فیلم هایش به مسائل و موضوعات خانوادگی و اجتماعی می پردازد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در فیلم های سینمایی اصغر فرهادی، «زنان» در زیست جهان مدرن چگونه بازنمایی می شوند؟ این پرسش در چارچوب رویکرد بازنمایی مطرح شده است. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است و مضامین آشکار و پنهان موجود در فیلم های مطالعه شده شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فیلم های مطالعه شده بازنمایی ای از زنان با مقولاتی چون«برساخت زن مدرن در آمیخته به سنت؛ تضاد استقلال و وابستگی زنان؛ دروغ گویی و پنهان کاری زنان، خشونت علیه زنان؛ حضور مناسبات جنسیتی و روحیه مردسالارانه نسبت به زنان و ناامنی روان شناختی زنان» را به تصویر می کشند. این مقولات در نهایت مقوله هسته ای «زن در کشاکش سنت و مدرنیته» را خلق می کند.
بازنمایی تصویر زن در فیلم شبی که ماه کامل شد (کاربست تحلیل روایت و نشانه شناسی رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
349 - 367
حوزه های تخصصی:
تصویر زنان در سینمای ایران همواره در ژانرهای متنوعی بازنمایی شده است. از گفتمان های فمنیستی که به دنبال به تصویر کشیدن تبعیض های موجود به زنان در هر دوره است گرفته تا ژانرهایی که به نقش زنان در سال های جنگ و پس از آن اشاره دارند، هر یک به نحوی به این موضوع پرداخته اند. در این میان، اما پرداخت به زنان در یک ایدئولوژی خاص دینی کمتر صورت گرفته است. فیلم شبی که ماه کامل شد از معدود فیلم هایی است که به بازنمایی تصویر زن در یک ایدئولوژی دینی (گروهک طالبان) در قالب یک روایت عاشقانه پرداخته است. به همین منظور، در این مقاله با ترکیب روش تحلیل نشانه شناختی و تحلیل روایت بارت به دنبال تبیین و بازنمایی تصویر زن در این فیلم خواهیم بود. نتایج تحلیل گویای آن اند که کارگردان اثر با روایت دراماتیک یک عضو ارشد گروهک طالبان در پی نشان دادن تأثیر ایدئولوژیک تفکری است که در آن هیچ مانعی نمی تواند جلودار دستیابی به هدف مقدس و والای اعضای گروه طالبان بشود. این تصویر از ایدئولوژی طالبان روایت می شود که انسانِ دینی حتی باید برای رسیدن به اهداف، از زن (معشوقه) و فرزند خویش نیز گذر کند و دل مشغولی های آن ها نباید او را از پرداختن به مأموریت هایی بازدارد که گروه طالبان برای آن ها در نظر گرفته است. درنتیجه، تصویر زن در این گروهک موجودی بی ارزش در مقابل ارزش ها و اهداف گروه طالبان و حتی مانعی اضافی برای دستیابی به آن ها تلقی می شود.
گفتمان های دین رسانه ای شده زنانه در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
397 - 418
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی امکانی برای ظهور و شنیده شدن صداهایی است که پیش از این امکانی برای پدیدار شدن نداشتند. در این مقاله، نشان داده ایم که یکی از فرصت های پدید آمده توسط شبکه های اجتماعی، ظهور دین زنانه است. زنان پیش از این کمتر امکان صحبت کردن از دین در مقام وعظ، نصیحت، تبیین و تفسیر را داشتند، اما از طریق این شبکه توانسته اند به طور گسترده درباره دین و باورهای دینی خود تولید محتوا کنند. دین زنانه البته یک سنخ و صدا نیست. صنوفی از دین به روایت زنان وجود دارد. اما می توان این همه را در یک تابلو مشاهده کرد و بر اساس نقاط مشترک میان آن ها از ظهور فرصتی تازه در جامعه ایران سخن گفت. نشان داده ایم که بیانگری زنان در حیات دینی به مدد رسانه های جدید، نهاد سنتی دین را در یک موقعیت تازه قرار داده است. به رغم چالش هایی که برای آن فراهم کرده، فرصت هایی بی بدیل برای تداوم آن پدید آورده است. در همان حال، در تعدیل و ممانعت از گسترش فضای دین ستیز ایفای نقش کرده و بسیاری از غایات مطلوب روشنفکران دینی را در عمل تحقق بخشیده است. این تحقیق به بررسی دین رسانه ای شده زنانه، که در اینستاگرام تولید می شود، می پردازد و گفتمان های موجود در روایت های زنان ایرانی از دین را توصیف و تحلیل می کند. برای این منظور پنج صفحه اینستاگرامی با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتایج از وجود یک ساختار زنانه دینی خبر می دهند که با سه شاخصه جست وجوی تک بودگی، به زندگی و تولید آموزه های تازه در حوزه دین تشخص گفتمانی فراخوان پیدا می کند.
کارکرد قدرت بخش زبان در زندگی روزمره زنان (مطالعه استراتژی های زبانی قدرت در زنان طبقه متوسط ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
511 - 539
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای پیشبرد زندگی خود استراتژی های زبانی متعددی را به کارمی گیرند. این مسئله در جوامعی چون ایران که با توزیع نامتوازن قدرت روبه روست و ابزار قدرت در دسترس مردمانش به همین ابزار زبانی محدود می شود، بیشتر به چشم می خورد. علاوه بر آن نیز گروه های خاص اجتماعی، مانند زنان، به واسطه خاص تر بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی و سرمایه های اندکی که در دست دارند، به طریق اولی به مکانیزم های زبانی مختلف متوسل می شوند تا بتوانند در میدان هایی که سهم آن ها از قدرت ناچیز است، مناسبات قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از همین روی هم دنیای زنانه با زبان تعریف می شود و این مقاله قرار است با بررسی کنش های زبانی زنان در بستر زندگی روزمره به کنه زبان زنانه و البته استراتژی های زبانی زنان پی ببرد و با روش کیفی و ترکیبی از مصاحبه گروهی در قالب گروه متمرکز[1]، تجربه زیسته و متونی مثل وبلاگ ها و رمان ها (در حد منابع کمکی) به این پرسش پاسخ دهد که زنان ایرانی در زندگی روزمره شان از چه استراتژی هایی برای اعمال قدرت در مقابل نابرابری ها و رسیدن به حداکثر منافع استفاده می کنند.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزه های تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
بازنمایی و برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای ایران (نشانه شناسی فیلم های روسری آبی، کافه ترانزیت و دهلیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
241 - 265
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای بعد انقلاب است تا با استفاده از تفسیر فوکو و آلتوسر از سوژگی، بدین سؤال پاسخ دهد که سوژه زن سرپرست خانوار در این آثار سینمایی به چه صورتی برساخت و بازنمایی شده است؟ پژوهش با روش نشانه شناسی و بهره گیری از الگوی فیسک و بارت و تلفیق آن با رویکرد سلبی و کاودری صورت گرفته که با نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «روسری آبی، کافه ترانزیت، و دهلیز» از دهه 70، 80 و 90 برای تحلیل برگزیده شده است. نتایج نشان می دهد که قدرت در این فیلم ها بر قداست خانواده و لزوم مدیریت زن در آن پرداخته و گفتمان خانه دار بودن زن را بازتولید کرده است. ازسوی دیگر شاهد برساخت زن وفادار در قبال تعهد به همسر یا خانواده و عهده دار نقش های مردانه هستیم. زنانگی مطلوبی که در فیلم ها به تصویر کشیده است، شامل 1) برساخت زنِ خانه دار، وفادار، سرپرست خانوار و حامی شوهر؛ 2) زن ِسرپرست خانوار و متعهد به خانواده و شاغل؛ 3) زن ِسرپرست خانوار، عفیف و عشق ورز است. معانی فرهنگی فیلم ها عبارتند از: طبقه اجتماعی پایین زن های سرپرست خانوار؛ در معرض قضاوت قرار داشتن زن های سرپرست خانوار جوان؛ مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان؛ نگاه برساخت شده مردم به آنها؛ ایفای نقش های چندگانه و مادرانگی قوی؛ تفاوت های فرهنگی و ارزشی اقوام مختلف؛ ازخودگذشتگی و فداکار بودن و ترسیم سنت های قدیمی بیوه گی زنان. همچنین تمامی زنان سرپرست خانوار سعی در تغییر و شروع دوباره دارند، اما در مواجهه با جامعه، سنت ها، کلیشه های جنسیتی و برتراندیشی مردانه، فرصت توانمندسازی را از آنها می گیرد.
بررسی «من» و «منِ اجتماعی» در هویت زنان بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
585 - 601
حوزه های تخصصی:
هویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و می توان آن را در ویژگی هایی که به هر فرد تشخّص می دهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامه فردوسی از این رو که دربردارنده بخش عمده ای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامه فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنش های زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان می دهد که هویت یابی زنان در شاهنامه، نتیجه برتری «من» در خودشان است. در کنش های تمام شخصیت های مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیم گیری است، کنش هایی از زنان سرمی زند که چه بسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار می کنند، «من» آشکار می شود. بروز همین کنش های متفاوت و هنجارشکنی هاست که باعث تشخص و فردیت آنان می شود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگی های هویت بخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی به شمارمی رود.
بازنمایی اجتماعی شاهنامه فردوسی (بررسی هویت فرهنگی-اجتماعی نهاد خانواده ایرانیان از نگاه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مسئل? شکل خانواده های شاهنامه، توزیع قدرت در آن ها و همچنین هویت نهاد خانواده را در شاهنامه بررسی می کند. بدین منظور با بررسی پیشین? نظری مرتبط با موضوع تحقیق، نظریه های مرتبط با موضوع مطرح شده و چهارچوب نظری تحقیق با توجه به زمین? تحقیق نگاشته شد. برای بررسی موضوع، روش محاکات مورد استفاده قرار گرفت و سعی شد با استفاده از بازنمایی اجتماعی به شیو? جامعه شناختی فضای درون ذهنی سراینده استخراج شود و بدین منظور متن شاهنامه به عنوان داده مورد کاوش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان گر این واقعیت بودند که انواع شکل های خانواده مطرح شده در نظریه های جامعه-شناسی مدرن در شاهنامه یافت می شود، از سوی دیگر خانواده نقش اساسی در حفظ هویت افراد و در واقع عاملی برای تمایز اجتماعی و در سطحی بالاتر نمادی از هویت فرد بوده است و هویت یابی افراد بر اساس خانواده صورت می گرفته است. خانواده همچنین نقش مهمی در حفظ میراث فرهنگی، انتقال فرهنگ و آداب و رسوم و همچنین پیوند نسل ها داشته است. ازدواج خانوادگی بین دو جامع? مختلف، تقابل فرهنگی، تنوع فرهنگی، انتقال فرهنگی، شناخت اشتراکات فرهنگی و سرانجام تولید و باز تولید فرهنگی از جمله مواردی هستند که می توان نقش و هویت خانوادگی ایرانیان را در آن ها جستجو کرد. با اینکه زنان بسیار محترم بوده و جایگاه خاصی در خانواده داشته اند ولی مردان نقش تصمیم گیر اصلی را در خانواده داشته و در بعضی موارد با زنان خانواده نیز مشورت می کردند
واکاوی نقش و جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان در دوره قاجار با تکیه بر مدارک و شواهدتاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
413 - 431
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه و شناخت جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار و میزان تأثیرگذاری آنان در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی براساس گزارش های سیاحان، اسناد و نقش سنگ قبرهای، منطقه است. سیاحان اطلاعات نادری درباره زندگی ایلی و عشایری و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی زنان ارائه می دهند. آنان زنان را بن مایه و ستون فقرات ایل و محور هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند زن نقش شاخص و مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. نکته جالب توجه آنکه سنگ قبرهایی از زنان در این منطقه به یادگار مانده که متعلق به دوره قاجار است. نقش سنگ مزارهای جامعه ایلی کرمانشاهان بازتاب جایگاه اجتماعی و فردیِ متوفی در زمان خود بوده است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی موضوع می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار نقشی انکارناپذیر در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایفا کرده اند. بنابراین، شاهد حضور زنان کرد عشایر کرمانشاهان در نقش و جایگاه ارباب و رئیس جامعه ایل، مالکیت زنان بر زمین، تولید صنایع دستی و نقش مهم آن ها در عمل «وقف» هستیم.
مؤلفه های فمینیسم در سینمای شانتال آکرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
411 - 436
حوزه های تخصصی:
شانتال آکرمن در فیلم هایش مسائل فمنیسم را مطرح می کند و تناقضات مستتر در هم زیستی عمومی را به نمایش می گذارد. شخصیت های فیلم هایش نقش های سنتی را به چالش می کشند و از این طریق هنجارهای مربوط به زنان را که در اجتماع پذیرفته شده اند مورد پرسش قرار می دهند. تحقیق حاضر سعی در شناسایی و معرفی سینمای زنانه این فیلم ساز دارد. مسئله اصلی پژوهش کاوش و واکاوی عناصر فمنیستی در سینمای شانتال آکرمن است. روش تحقیق کیفی و رویکرد آن توصیفی و اسنادی است و بر اساس اطلاعات برگرفته شده از منابع مکتوب کتابخانه ای اعم از کتاب ها، مقاله ها و آثار صوتی و تصویری است. از این رو، پس از شناسایی مؤلفه های اصلی این نوع فیلم سازی، سه فیلم از آکرمن با نام های ژان دیلمان، شماره ۲۳ اسکل ه تجارت، ۱۰۸۰ بروکسل ، شهرم را منفجر کن و من تو او او ، که به صورت انتخاب هدف مند از موارد مطلوب گزینش شده، بر مبنای مبانی نظری بحث و تحلیل شده است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که آثار آکرمن سعی در نمایش و ایجاد گفتمان تصویری ساده اما صادق از شخصیت و زندگی زنانه ای دارد که در روزمرگی دچار فراموشی و بی توجهی شده است.
بررسی کانون های صوفیانه زنان در سده های سوم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
627 - 643
حوزه های تخصصی:
سده های چهارم تا هشتم هجری دورانی که تصوف و مراکز وابسته به آن در تمام سرزمین های جهان اسلام گسترش یافته بود، بستر مناسبی برای رشد و کنشگری زنان در این زمینه فراهم آمد. در این دوران، تجربه زیسته زنان در طریق سیر و سلوک عرفانی، نقش کلیشه ای آنان را که تنها در قالب مادر، همسر، فرزندآور و موجودی وابسته به مرد، بازنمایی شده بود؛ دگرگون ساخت. در این سده ها، زنان صوفی مجلس درس داشتند و سالک می پروردند، و برخلاف انتظار خانقاه داری می کردند و برداشت مردانه پنداشتن این طریق را به چالش می کشیدند. تمرکزاصلی این مقاله بر شناخت مکان های عبادت و زهد ورزی و خانقاه ها و کانون های زنانِ اهل تصوف، به روش توصیفی-تحلیلی، است. براساس داده های موجود زنان پیش از شکل گیری خانقاه ها، بیشتر در خانه ها سیر و سلوک می کردند و در دوره شکل گیری طریقت ها، در مجالس و برخی خانقاه های اهل تصوف، آموزش می دیدند و از سده پنجم به بعد شهرهای مکّه و قدس به سبب فضای زیارتی و مجاور شدن زائران و صوفیان، کانونِ گونه ای خانقاه زنان بود که جنبه نگهداری و دستگیری از زنان نیازمند را نیز داشت. به نظر می رسد این خانقاه ها زمینه ساز کانون های دیگری به نام رباط در شرق سرزمین های اسلامی مانند دمشق، قاهره و حلب و حتی آناتولی بوده باشد. در طریقت هایِ تسامح مدار مانند مولویه و بکتاشیه نیز زنان افزون بر حضور در مجالس آموزشیِ اهلِ تصوف، خانقاه داری می کردند. به این ترتیب زنان با مدیریت خانقاه ها و آموزش تعالیم صوفیانه و عرفانی به مرتبه ای از استقلال و رهبری جمعی و مرشدیت دست یافتند.
بررسی شخصیت پردازی زنان در آثار هارولد پینتر با تمرکز بر بازگشت به خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
435 - 449
حوزه های تخصصی:
هارولد پینتر، نمایش نامه نویس برنده جایزه نوبل، یکی از نویسندگان بنام معاصر جهان است. نقش زنان در آثار او همواره در میان منتقدان مورد بحث بوده است. بسیاری از آثار او پرسوناژ زن ندارند و در مابقی آثاری که پرسوناژ زن دارند، این شخصیت ها کارکردهای جنسیتی پربحثی را از خود به نمایش می گذارند و گاه در کلیشه های رایج از این شخصیت ها می گنجند. در این پژوهش، تلاش می شود بازنمایی شخصیت های زن در آثار او، و به ویژه نمایش نامه چالش برانگیز بازگشت به خانه بررسی شود. بسیاری از منتقدان این متن را به منزله متنی فمنیستی و بسیاری دیگر متنی ضدزن خوانده اند. این پژوهش ابتدا با بررسی این نظریات تلاش می کند نشان بدهد چطور هر دو دیدگاه در این اثر قابل جست وجوست و چگونه پینتر با استفاده از تمهیدهای خاص کلامی و نمایشی اش، در بازگشت به خانه ، از ساخت پدرسالار خانواده، و به تبع آن جامعه، مرکززدایی می کند.
مطالعه فرهنگی و جامعه شناختی پوشاک سنتی زنان کناره دریای جنوب ایران (بوشهر، هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
185 - 207
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پوشاک سنتی زنان ایران را از منظری فرهنگی و جامعه شناختی تحلیل می کند. تمرکز پژوهش بر کارکردهای پوشاک سنتی زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران است. چارچوب نظری استفاده شده بر نظریات کارکردگرایی و جامعه شناسی پوشاک استوار است. روش مطالعه در این مقاله کیفی است و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انواع پوشاک سنتی زنان در مناطق بوشهر، هرمزگان و خوزستان گردآوری شده است. براساس این داده ها، تلاش شده جایگاه چهار عامل اساسی «جغرافیا، فرهنگ، دین و شغل» در پدیدارشدن انواع این پوشاک مطالعه و تأثیر آن ها بر الگوهای ساختاری و تزئینات بصری پوشاک مذکور بیان شود. فرض بر آن است که عوامل مذکور بر نوع طراحی و تزئین پوشاک زنان کناره دریای جنوب مؤثر بوده اند. نتایج نشان داده که مهم ترین مؤلفه مؤثر بر فرم، طرح و بافت پوشاک زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران، جغرافیای طبیعی و پس از آن، دین است. جغرافیای فرهنگی و شغل نیز پس از دو عامل نخست، به ترتیب واجد اهمیت اند.