فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
315 - 331
حوزه های تخصصی:
طی سده ها و هزاره های متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی به عنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کرده اند. مهم ترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگ ها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندان ها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی از این قبیل بوده است. خاندانِ اردلان، در نواحی غربی ایران، به کرّات از این راهکار درجهت پیشبرد اهداف خود استفاده نمود، که نقطه اوج آن به سده سیزدهم قمری بازمی گردد. در این سده حاکمان اردلان، با خاندان قدرتمندِ قاجار و خاندان محلیِ «وزیری» پیمان ازدواج منعقد کردند. مقاله پیش رو برآن است که به تأثیرات ازدواج های سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در گستره زمانی مذکور بپردازد. سؤال مقاله پیش رو عبارت است از اینکه ازدواج های سیاسی درنهایت چه تأثیری بر تحولات تاریخ سیاسی اردلان ها داشته است؟ به نظر می رسد راهکار ازدواج سیاسی برای خاندان اردلان به صورت دوپهلو عمل نموده است؛ به گونه ای که در کوتاه مدت، منافع موردنظر این خاندان را در سطوح گوناگون تأمین نمود، اما در درازمدت به یکی از مهم ترین عوامل اضمحلال و سقوط نهایی این حکومت در کردستان تبدیل شد.
پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی براساس احساس تنهایی و عزت نفس در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
193 - 204
حوزه های تخصصی:
با توجه به علاقه گسترده دانشجویان به شبکه های اجتماعی، بررسی ویژگی های کاربران به منزله پیشایندهای اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش احساس تنهایی و عزت نفس در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانشجویان دختر است. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است. نمونه ای به تعداد 335 دانشجوی دختر با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به وسیله مقیاس های احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان (SELSA-S )، عزت نفس روزنبرگ (RSES) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارزیابی شدند. داده ها از طریق روش های رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی (001 / 0 P<,36 / 0 R=) و عزت نفس ( 001 / 0 P<,26 / 0- R=) با اعتیاد به شبکه اجتماعی مجازی رابطه معنادار وجود دارد. افزون بر این، بین ابعاد احساس تنهایی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس تنهایی (345 / 0 =β) و عزت نفس (244 / 0- =β) می توانند اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی را به طور معنادار پیش بینی کنند. نتایج دیگر نشان داد که ابعاد سه گانه احساس تنهایی به ترتیب (خانوادگی، رمانتیک و اجتماعی) پیش بینی کننده قوی برای اعتیاد به شبکه ها ی اجتماعی هستند.
تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57 - 72
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها مهم ترین ابزار انتقال پیام هستند که به طرق گوناگون در دسترس عموم مردم قرار دارند و سهم چشمگیری در میزان آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف دارند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان پرداخته شده است. روش به کار گرفته برای تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون یا تماتیک است. جامعه پژوهش شامل زنان ایرانی ورزشکار در سطح حرفه ای و همچنین شامل پژوهشگرانی است که در حوزه مطالعاتی ورزش زنان فعالیت می کنند. در تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه ها، دو تم اصلی؛ کژکارکردها و کارکردهای رسانه ها در حوزه تأثیرگذاری رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی استخراج شد که بیانگر تأثیر دوگانه و متضاد آنهاست؛ بدین معنی که؛ از یک سو، پیامد بازتاب موفقیت ها و فعالیت های زنان ورزشکار حرفه ای در رسانه ها سبب تضعیف اندیشه های حاکم مردسالارانه در ورزش می شوند، ولی، ازسوی دیگر، رسانه ها به واسطه سوگیری در تأکید و بزرگنمایی بعد زنانگی ورزشکاران زن با القای نگاه جنسیتی و باور غیرجدی بودن ورزش زنان در اذهان عموم به تقویت کلیشه های جنسیتی در جامعه می پردازند.
درآمدی بر شناخت زنان ایران در عصر اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
249 - 264
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه نقش و جایگاه زن در دوره اشکانی می پردازد. منابع تاریخی بسیار گذرا به زنان این دوره پرداخته و اطلاعاتی سطحی و گاه بدور از واقعیت ارائه کرده اند. این منابع صرفاً چند تن از زنان درباری، محدودیت های اجتماعی زنان، برخی ازدواج های سیاسی، و موضوع ازدواج با محارم را بر ما هویدا ساخته اند. در این نوشتار، برای دستیابی به وضعیت زن در این دوره آثار مکشوفه از سراسر امپراتوری اشکانی اعم از قلمرو غربی (هترا، آشور، سلوکیه، نیپور، بابل، دورا اروپوس، پالمیر، و...)، قلمرو شرقی (کوه خواجه)، و مناطقی چون الیمایس و نواحی مرکزی ایران بررسی شد. در این دوره، برخلاف دوره هخامنشی، بیشتر به شمایل نگاری زن پرداخته شده؛ به گونه ای که نقش زن بر روی سکه، گچبری، نقاشی دیواری، نقش برجسته، و اشیا به تصویر درآمده یا شمایل زن در قالب مجسمه، پیکرک، و... ساخته شده است. مطالعه و بررسی آثار باستان شناختی یادشده نشان می دهد که زنان در دوره اشکانی در عرصه های مختلف مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و هنری حضور داشته اند.
تصویر زن در سینما (تحلیلی بر ده فیلم دهه 1380 سینمای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
231 - 250
حوزه های تخصصی:
با نزدیک تر شدن رویکردها و ایده های علمی و هنری به همدیگر و مطرح شدن نسبت بین جامعه و هنر، تصویر ارائه شده از گروه های مختلف، به ویژه گروه های فرودست جامعه، از جمله زنان، در رسانه ها به موضوعی جدی برای پژوهش بدل شد. مقاله حاضر می کوشد با اتکای به ایده های نظریه فمینیسم و رویکرد گفتمان کاوی، نحوه بازنمایی این تصویر را در آثار سینمایی (ده فیلم) دهه 1380 در ایران توصیف و نسبت تصاویر برساخته آن ها را با گفتمان های سیاسی غالب در این دوره تحلیل کند. بر اساس یافته ها، در بیشتر فیلم ها، بازنمایی زندگی زنان به سمت مدرن تر شدن و متمایل به ایده های غیرمردسالارانه می رود، اما این زنان مدرن هم هرگز در حالتی قطبی قرار نمی گیرند. آنان هم زمان ویژگی های اصلی هر دو گفتمان را با خود دارند. با توجه به کلیت تصاویر، به رغم تأثیرپذیری این آثار از نگرش کارگردانان و تعلقات گفتمانی آن ها، جلوه هایی بازتابی از شرایط اجتماعی مسئله «زنانگی و مردانگی» در این فیلم ها دیده می شود. گویی بازتابی از شرایط گذار واقعی جامعه از مرحله سنتی تر به مدرن تر در فیلم ها نیز وجود دارد.
کارکردهای سیاسی- اجتماعی حرمسرا در عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
53-80
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی نقش سیاسی و اجتماعی زنان خاندان قاجار، مطالعه ی حرمسراهای این دوران اهمیت به سزایی خواهند داشت. موقعیت حرمسرا های دوره ی قاجار و کارکردهای سیاسی – اجتماعی آن، ضرورت تعمق در این نهاد را برای تبیین ساخت سیاسی دولت قاجاریه ایجاب می کند. برخی موضوعات، در محدوده ی کارکردهای حرم، اهمیت بیشتری خواهند داشت؛ از جمله: 1-روند ورود زنان به حرمسراهای شاهان قاجار چگونه بوده است؛ 2- زندگی آنان به عنوان زنان برخوردار و مرفه جامعه تحت چه شرایطی سپری شده است؛ 3- فعالیت های اجتماعی، نحوه ی آموزش و هم چنین موفقیت های آنان در زمینه های فرهنگی چگونه بوده است؛ مهم تر این که: 4- ایفای نقش آن ها در بافت سیاسی کشور، چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ نکته این است که نقش این لایه از قدرت در حوادث مهم عصر قاجار از جمله در نهضت تنباکو و جنبش مشروطه حائز اهمیت می باشد. یافته های این پژوهش گویای آن است که نحوه ی ورود زنان به حرمسرا، به صورت های مختلف بوده؛ به ویژه آن که مقاصد سیاسی در آن نقش تعیین کننده داشته است.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزه های تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
زن ستیزی های خیرخواهانه در سینما مطالعه بازنمایی مفهوم «زنان علیه زنان» در سینمای دهه 1390 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
183 - 209
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به منظور مطالعه بازنمایی مفهوم «زنان علیه زنان» در آثار سینمایی صورت گرفته است. کاری کیفی در حوزه مطالعات فرهنگی که تلاش می کند مجموعه خاصی از کنش های تعارض آمیز به نمایش درآمده میان زنان در سینمای ایران را ذیل مفهوم «زن ستیزی خیرخواهانه» توضیح دهد و تحلیل کند. با توجه به آرای مک کوایل و کراکائر در باب کارکرد شناختی سینما، حتی اگر تصاویر سینمایی خالی از سوگیری نباشد، می تواند برشی از واقعیت اجتماعی باشد. به این منظور، چهار فیلم از مجموع فیلم های به نمایش درآمده در دهه 1390 به صورت موردی مطالعه شده و با روش ترکیبی تحلیل گفتمان و نشانه شناسی تحلیل شده است. با توجه به زمینه های اجتماعی، خوانشی نقادانه از فیلم های منتخب انجام شد تا بر اساس آن بتوانیم از خلال امور و تصاویر روزمره و پیش پاافتاده، برخی از لایه های پنهان در ساختارهای تبعیض آمیز علیه زنان را آشکار و ریشه یابی کنیم. یافته های این مطالعه نشان می دهد که در بستری تاریخی و اجتماعی، سینمای ایران تصویری از زن ستیزی میان زنان نمایش می دهد که ماهیت سرکوب گرانه آن را به حاشیه رانده و بر نیت خیرخواهانه آن تأکید می کند؛ به همین سبب شخصیت های فیلم ها در این موقعیت عمدتاً به بازتولید تبعیضی که از سوی همجنسان خود بر آنان روا می رود وقوف ندارند و به آن تن می دهند. این بازنمایی عموماً به صورت امر روزمره و طبیعی انگاشته می شود و در حاشیه تم اصلی فیلم به تصویر کشیده می شود.
تجلّی کهن الگوی «مادر مثالی» در حماسه های ملی ایران بر اساس نظریه روان شناختی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
45 - 66
حوزه های تخصصی:
مادرمثالی یکی از کهن الگوهای مهم نظریه روان شناختی یونگ است که به شکل شخصیت مادر واقعی، یا در قالب نمادهایی که بر جنبه مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی می یابد. حماسه اثری است برآمده از جامعه مردسالار که قدرت نمایی های مردانه در آن بیش از نقش ورزی زنان به چشم می آید. اما آثار حماسی زیرساختی اسطوره ای دارند و بازتابنده بسیاری از اساطیر و نمادهایی هستند که به طور ناخودآگاه ظهور یافته اند. از آنجا که حیات بشری، پیش از وقوف حماسه، یک دوره زن سروری را با تقدس بزرگ مادران ازلی گذرانده، ناخودآگاه بشری از نمادهایی انباشته است که بر عنصر مادینه هستی دلالت دارند. با توجه به این انگاره، تاکنون پژوهشی در زمینه نمودهای کهن الگوی «مادرمثالی» در حماسه های ملی انجام نشده است. این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش بوده که نیروی بزرگ مادران ازلی در قالب چه نمادهایی در متون حماسی تجلی یافته و این نمادها چه نقشی در زندگی قهرمانان حماسه برعهده دارند؟ دستاورد پژوهش حاکی از آن است که گرچه در آثار حماسی زنان عموماً نقشی تعیین کننده ندارند، خلأ حضور زنان و مادران در آثار حماسی به طور ناخودآگاه و در قالب نمادهایی همانند آب، چشمه، باد، گیاه، کوه، غار، آتش و... پرشده که در رسیدن قهرمانان به فردیت نقش دارند.
سوپرمام ها و مفهوم مادری در فضای اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
139 - 163
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش دست یابی به چهره ی ترسیم شده از مادری، بواسطه نقشی است که توسط سوپرمام ها در اینستاگرام اجرا شده و همچنین مطالعه سبک و ابعاد زندگی آنها از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. برای رسیدن به این اهداف از روش مردم نگاری شبکه ایی (نتنوگرافی) استفاده کرده ایم.نتایج بدست آمده از تحلیل تماتیک، شامل 6 تم اصلی «نمایش مادرانگی کامل»، «زیبایی شناختی کردن مادری»، «بازتولید الگوهای سنتی مادرانگی »، «نمایش من ایده آل»، «سبک مند کردن زندگی روزمره»، «نمایش خانواده خوشبخت و برخورداری از روابط مطلوب» است. سوپرمام ها از طریق زیبایی شناختی کردن مادری سعی در بازشکل دادن به مادری به عنوان الگویی مطلوب را دارند. تصویر ایده آل و دل فریب مادرانگی که با ظرافت تمام توسط سوپرمام ها در اینستاگرام به نمایش گذاشته می شود اگرچه ممکن است برای دیگر مادران دست نیافتنی باشد، با این حال چهره تازه ا ی از مادرانگی را ایجاد کرده است. درصورتیکه ضرورتا مادرانگی سنتی را به چالش نمی کشند بلکه این تصویر تداوم الگوی مادرانگی سنتی اما در لباس جدید است. اگرچه مادرانگی همچنان با فداکاری و مهر منسوب به آن معنا می شود و به لحاظ معنایی تفاوت چندانی با دهه های پیش از خود نمی کند، با این حال مادران اینستاگرامی در تعریف هویت مادری و فردی خود و همچنین راه و روش والدگری و فرزندپروری به شیوه ی متفاوت ایفای نقش کرده اند.
چگونگی تأثیر جنسیت بر ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
223 - 241
حوزه های تخصصی:
بحث درباره ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتی بودن ادبیات تأکید می کنند و نظریه پردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویه های مختلف به این نتیجه رسیده اند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحث شده با رویکردهای مختلف زیست شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، زبان شناختی و ادبیات بررسی و تحلیل شود تا تفاوت ادبیات زنانه و مردانه از جنبه های مختلف نشان داده شود. اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تأثیر جنسیت بر آن نخست با دو عامل اصلی ارتباط دارد. از یک سو، تفاوت ذاتی بین زن و مرد در ایجاد تفاوت های ذهنی، رفتاری، اندیشگی و زبانی به منزله ابتدایی ترین عامل تفاوت بر ادبیات تأثیرگذار است و از سوی دیگر، تفاوت جنسیتی، که بر ساخته جامعه و فرهنگ است، سبب تبعیض، نابرابری و تسلط مردان بر زنان شده است. مجموعه ای از این تفاوت ها به خلق دنیای ذهنی، جهان بینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان انجامیده و بازتاب تفاوت ها در آثار ادبی در سطح پاره ای از شکل های زبانی، سبک، مضمون، درون مایه و نوع بیانِ متفاوت خود را آشکار کرده است.
مطالعه چرخه مد لباس در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 27
حوزه های تخصصی:
مد لباس، به منزله یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایده های خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آن ها ایفا کرده و در این مسیر چرخه ای را از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی می کند. پژوهش حاضر، نظر به ابهام موجود در وضعیت چرخه مد لباس در جامعه ایران، از رهگذر مطالعه و مسئله شناسی این چرخه به دنبال توصیف و تحلیل وضعیت موجود چرخه مد لباس به تفکیک مراحل مختلف آن در ایران است. مطالعه چرخه مد با بهره گیری از روش مصاحبه (مصاحبه عمیق در طراحی، تولید و توزیع و مصاحبه نیمه ساخت یافته در حوزه مصرف مد) و مطالعات اسنادی در گردآوری داده ها و روش تحلیل مضمون (در تحلیل وضعیت طراحی، تولید و توزیع) و نیز تحلیل محتوای کیفی (در تحلیل وضعیت مصرف) ما را به این نتیجه رساند که با توجه به مشکلات محوری ساختاری معرفتی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی سیاسی احصاشده و پیامد اصلی آن، که عدم نوآوری و دنباله روی از الگوهای وارداتی است، برندهای جریان ساز بومی در داخل شکل نمی گیرد. نبود برندهای اسلامی ایرانی خود تبعاتی از قبیل گسست مراحل چرخه، التقاطی شدن آن و تشدید مشکلات موجود را در پی دارد که حاصل نهایی آن عدم شکل گیری چرخه درون زای مد بومی و غلبه الگوهای وارداتی است.
بازنمایی الهه آناهیتا در شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
225 - 248
حوزه های تخصصی:
آب در ایران باستان بسیار ارجمند بوده است. برای پاسداری و محافظت از آب، چند ایزد وجود داشته که آناهیتا محبوب ترین آن ها به شمار می آمد. محبوبیت و جایگاه آناهیتا را با بررسی در آثار هنری ایران باستان می توان مشاهده کرد. بی تردید، وجود و استمرار باورهای اساطیری و مذهبی برآمده از دل فرهنگ و تاریخ ایرانی، مهم ترین عامل حضور همیشگی آناهیتاست. بنابراین، نقش آناهیتا نه تنها به منزله عنصری تجسمی در هنر، که بیشتر دربردارنده مفاهیمی نمادی و بنیادین بوده است. این تحقیق، به تجزیه وتحلیل تجسمی نقوش آناهیتا و توصیف فضاها و ترکیبات تصویری آن در هنر ادوار تاریخی ایران باستان از قبیل مهرها، سکه ها، نقوش برجسته ها و ظروف فلزی در دوران ساسانی و مقایسه با مناطق و حوزه های فرهنگی دیگر پرداخته است. تحقیق از نوع کیفی و روش آن تحلیلی تطبیقی است و چنین نتیجه گرفته می شود که هستی و وجود تاریخی آناهیتا متعلق به میراث معنوی ایرانی است که صرفاً از جنبه مادی از مناطق و حوزه های فرهنگی دیگر چون؛ بابل، فنیقیه، یونان و روم باستان تأثیر پذیرفته است.
اسطوره سنجی در پنج نمایش نامه منتخب از نغمه ثمینی براساس روش ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
381 - 398
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی پنج نمایش نامه منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطوره سنجی ژیلبر دوران می پردازد. این روش حدود سال های 1370 برای نخستین بار از سوی دوران ارائه و وارد عرصه نقدهای نو شد. در این نظریه و روش به طور هم زمان متن و فرامتن هایی مانند زندگی نامه نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت می یابند. اسطوره سنجی نقدی بینارشته ای است و فرایند و روش آن را می توان به سه مرحله: نمادسنجی، روان سنجی و اسطوره سنجی تقسیم کرد. از دیدگاه ژیلبر دوران، بین همه آثار تألیفی یک نویسنده رابطه ای وجود دارد که با بررسی آن ها می توان به اسطوره شخصی ذهن پدیدآورنده اثر دست یافت. نغمه ثمینی نمایش نامه نویس معاصر ایرانی ا ست که نمایش نامه هایش به سبب علاقه او به اسطوره ، کهن الگو و تاریخ شایستگی بررسی و نقد از منظر فرایند اسطوره سنجی دوران را دارد. در این تحقیق، پنج نمایش نامه و دو کتاب پژوهشی ثمینی انتخاب، مطالعه و تحلیل شده است. در مرحله نخست، یعنی مرحله نمادسنجی که بر متن تکیه دارد، ابتدا آثارِ منتخب مطالعه شده سپس نمادها، شخصیت ها و کنش های کهن الگویی نقد و تحلیل شده اند تا نخستین مرحله اسطوره سنجیِ دوران انجام پذیرد. سپس با بررسی زندگی نامه نویسنده به وسیله طرح پرسش هایی از او و محیط اجتماعی که در آن زاده و بزرگ شده است مرحله دوم، یعنی روان سنجی که بر فرامتن تکیه دارد، انجام می پذیرد. در پایان نیز، با تحلیل کلی درباره مراحل قبلی و جمع بندی نتایج به دست آمده مرحله نهایی، یعنی اسطوره سنجی آثار، انجام می شود تا اسطوره شخصی ذهن نویسنده و سپس اسطوره جمعی اندیشه او به دست آید. این پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی توصیفی آثار را بررسی می کند. نتیجه نشان می دهد دغدغه های ذهنی نغمه ثمینی بیشتر شامل مسائلی مربوط به زنان و جنگ است. اسطوره شخصی ایشان هم شهرزاد و روایت گری او برای نجات بخشی است که در نگاهی جمعی به اسطوره سازی از دیگر زنان گسترش می یابد.
جنسیت زدگی و شناخت نسبتِ جنس دستوری با مقوله های فرهنگی در زبان های آلمانی و روسی از دیدگاه زبان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
481 - 511
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و تحلیل اثر مقوله های فرهنگی به عنوان یک عامل مؤثر در بسط و تعیّن جنس دستوری در زبان های دارای جنس دستوری است. مقوله بررسی شده در این پژوهش مقوله ابزارآلات به عنوان مقوله ای با قدمت بسیار بالا در تاریخ بشر است. برای این منظور 330 ابزار رایج در زبان آلمانی و روسی به لحاظ جنس دستوری بررسی شد که در این مورد خاص، آزمون کای دو، اختلاف بسامد جنس مؤنث در ابزارهای بین دو زبان را معنادار (با آماره برابر با 332 / 9 و سطح معنا داری 002 / 0) نشان داد. در نتیجه، بر اساس چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، یعنی زبان شناسی فرهنگی، مشخص شد شناخت فرهنگی آلمانی زبانان به «زن»، صرفاً از این جهت، شناختی جنسیت زده تر و ابزاری تر در مقایسه با روسی زبانان است. این پژوهش رویکرد درزمانی نداشته و همه تحلیل ها در فضایی هم زمانی ارائه شده است.
بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی اعتیاد به اینترنت (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
473 - 492
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به اینترنت عبارت است از استفاده بیش از حد، نادرست و بیمارگونه از اینترنت. این مشکل ناشی از عوارض زندگی در دنیای مدرن است. صرف نظر از اینکه اعتیاد به اینترنت را بیماری یا آسیب روانی یا مشکل اجتماعی بدانیم، پدیده ای است مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. دانشجویان به اقتضای اشتغال به تحصیل از اینترنت بیشتر استفاده می کنند. از این رو، بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد اینترنت اند. علاقه مندی جوانان به فناوری و حضور آن ها در شبکه های اجتماعی اینترنتی نیز احتمالاً در گرایش بیشتر دانشجویان به اینترنت و وابستگی به آن بی تأثیر نیست. در این پژوهش، به بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی یعنی عزت نفس، انزوای اجتماعی و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر دانشگاه یزد پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دختر دانشگاه یزد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1391 1392 است که تعداد آن ها 7 هزار و 313 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد. مطابق این فرمول، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. بر اساس یافته های تحقیق بین عزت نفس، انزوای اجتماعی، رضایت از زندگی، سن، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین محل سکونت و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده در معادله رگرسیون 11درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.
تصویرشناسی زنان در سفرنامه ابن فضلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
97 - 113
حوزه های تخصصی:
تصویرشناسی یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی است که از رهگذر آثار ادبی به شناسایی ویژگی ها و نگرش های اقوام و ملل دیگر می پردازد. شناسایی تصویر زنان اقوام و کشورها از منظر یک شاعر یا نویسنده خارجی از موضوعات دانش تصویرشناسی است که نقش مهمی در شناخت جایگاه، علایق و نگرش به زنان آن جوامع دارد. در این مقاله برآنیم که انواع تصاویر زنان را در سفرنامه ابن فضلان شناسایی کنیم. این سفرنامه از نخستین آثار به جامانده درباره سرزمین های حوضه رود ولگا و آسیای مرکزی است که نویسنده آن از ایران و سرزمین ترکان نیز گذر داشته است. در این سفرنامه، اطلاعات و تصاویر ارزشمند و منحصربه فردی از تصویر زنان اقوام ترک، بلغار ، ایران و روس ارائه شده که ما این اطلاعات و تصاویر را از چهار منظر ازدواج، پوشش، زیورآلات و کنیزان و براساس روش تحقیق در تصویرشناسی دسته بندی و بررسی کرده ایم. نتیجه پژوهش حاضر این است که آن دسته از تصاویر زنان که براساس عقاید و محیط زندگی ابن فضلان برایش عجیب و غیرعادی بوده، در اثر او برجستگی بیشتری دارد که به ترتیب در اقوام روس، ترک، بلغار و ایران خود را نشان می دهد.
خوانش گفتمانی از مناقشات امر جنسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 70
حوزه های تخصصی:
عرصه سیاست گذاریِ امر جنسی در ایران محل مناقشه نظری دو رویکرد عمده است. مقاله حاضر درصدد ارائه یک صورت بندی گفتمانی از مناقشات نظری این دو رویکرد در جامعه ایرانی است. در این پژوهش، از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف و لاکلا و موف به صورت ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد اول با ابتنا بر مبانی دینی، ایده تربیت جنسی با محوریت اخلاق جنسی را پیگیری می کند و مفاهیمی چون هویت جنسی، ازدواج آسان و بهنگام، حجاب و خویشتن داری و... را در زیست جنسی جامعه ایرانی برساخت و امر جنسی را در شبکه ای از عناصر زیستی و فرهنگی مطالعه می کند که در آن گاهی مواجهه با امر جنسی نه تنها زدودن ابهام، بلکه حتی افزودن بر آن نیز هست. رویکرد دوم نیز با ابتنا بر ادبیات لیبرالیستیِ جامعه بین المللی بر ضرورت آموزش جنسی با محوریت دانش و آگاهی جنسی تأکید دارد و دال ها و مفاهیمی چون تمایز همجنس گرایی و هم جنس بازی، احترام به حقوق اقلیت های جنسی، تمایز جنس و جنسیت، نفی ازدواج کودکان و... را برساخت می کند. مهم ترین استراتژی این گفتمان در مواجهه با امر جنسی، صراحت و ابهام زدایی از امر جنسی است. عرصه عمومیِ متأخرِ مناقشاتِ این دو رویکرد، سند 2030 سازمان ملل بود.
خاتون های شاهنامه بزرگ مغولی (تحلیل نقش وجایگاه زنان در شاهنامه بزرگ مغولی با رویکرد بازتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
391 - 408
حوزه های تخصصی:
با ظهور مغولان (ایلخانان) در ایران، هنر مصورسازی کتاب به طور رسمی شکل گرفت و از این دوران به بعد این هنر مسیر شکوفایی را پیمود. شاهنامه بزرگ مغولی (دموت)، شاهکار نگارگری عهد ایلخانی، به منزله نخستین نسخه مصور درباری در دوران ابوسعید بهادر خان، در تبریز تصویرسازی شد و پس از آن به تدریج دیگر شاهنامه های مصور به وجود آمد. حضور چشمگیر زنان در نگاره های این نسخه، یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که میزان و نحوه حضور زنان در این شاهنامه با جایگاه و شرایط اجتماعی زنان در عهد ایلخانی مرتبط است. در این راستا، شناخت ابعاد اجتماعی شاهنامه بزرگ و به طور اخص نقش و جایگاه زنان در نگاره ها هدف اصلی پژوهش است و نگارنده با رویکرد جامعه شناسانه در پی کشف نحوه بازتاب جامعه در اثر هنری است. در این زمینه، 52 نگاره از این شاهنامه با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده و ابزار تحلیل، نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است. بنا بر یافته های تحقیق، همان طور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ ایران برخوردارند، به گونه ای که این دوران را عصر برابری مرد و زن می دانند، زنان در نگاره ها نیز به صورت چشمگیر و متمایزی دیده می شوند. این حضور در صحنه هایی با مضامین درباری پررنگ تر است و نوع حضور زنان در نگاره ها با نحوه زندگی ایشان منطبق است. بدین ترتیب، بار دیگر مشخص می شود که اثر هنری به منزله فرآورده ای اجتماعی ارزش ها و باورهای زمان را با خود همراه دارد.
بررسی وضعیت زنان در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 28
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه و بهبود کیفیت زندگی از آرمان هایی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از مقولات بسیار مهم در امر توسعه، که مدت ها مورد غفلت نظریه پردازان و سیاستگذاران قرار گرفته بود، موضوع زنان است. از این رو، در این پژوهش، هدفْ بررسی وضعیت و موقعیت زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب است. روش استفاده شده، توصیفی تحلیلی است و تحلیل یافته ها بر اساس الگوی نظری نهادگرایی، با تأکید ویژه بر دیدگاه های آمارتیا سن، انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، عمق اختلاف و تفاوت برنامه اول و دوم توسعه با نظریه های سن بسیار زیاد است و مهم ترین عامل مؤثر در این تفاوت، رشدمحور بودن این برنامه هاست. با توجه به رویکرد غالب در برنامه سوم، یعنی توانمندسازی زنان، با تأکید بر فراهم کردن زمینه های لازم برای افزایش مشارکت زنان، حرکتی همسو با دیدگاه سن صورت گرفته و توجه به آموزش، بهداشت، اشتغال، مشارکت سیاسی، و ... به منزله روش هایی برای افزایش توانمندی های زنان در نظر گرفته شده اند. روح حاکم بر برنامه چهارم توسعه، ایده جنسیت، و توسعه و ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد، از طریق تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی، و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. مروری بر شاخص های توسعه انسانی، توسعه جنسیتی، و توانمندسازی زنان نشان می دهد که طی اجرای برنامه های اول تا چهارم، وضعیت زنان از لحاظ بهداشت و آموزش بهبود نسبی پیدا کرده است.