فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: افزایش سن ازدواج دختران از زمره تحولاتی است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث شده است. پدیده افزایش سن و در ادامه بروز تجرد در دختران باعث نابسامانی هایی چون آسیب های روانی می شود. این تحقیق با هدف مقایسه نیمرخ آسیب های روانی دختران مجرد با زنان متاهل انجام شده است. برای این منظور240 نفر از زنان مجرد و متاهل30 تا 45ساله شاغل در معاونت های بهداشتی ودرمانی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب وپرسشنامه SCl90-R راتکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS وروش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل شد. یافته ها نش نشانگر این است بین دو گروه مورد مطالعه در مولفه افسردگی (05/0P< و969/6 =F) و نیز در مولفه حساسیت در روابط متقابل (05/ و993/7 =F) تفاوت معنادار وجود دارد. در مقایسه میانگین های بین دو گروه مجرد و متأهل، میانگین افسردگی در گروه مجردها نسبت به گروه متأهل بیشتر است (گروه مجرد07/1وگروه متاهل81/0) و نیز میانگین حساسیت در روابط متقابل در گروه مجرد نسبت به گروه متأهل بیشتر است (گروه مجرد91/0وگروه متاهل 67/0)، ولی در سایر مولفه های آسیب روانی در دو گروه تفاوت معنادار وجود ندارد. این تحقیق به طور معنی دار مشکلات روانی از جمله افسردگی و حساسیت در روابط متقابل در دختران مجرد را نشان داد که این امر ضرورت توجه روان شناسان و مشاوران خانواده و سایر متولیان مسائل خانواده را به این آسیب ها خاطر نشان می سازد.
تأثیر ""تمرین سبز"" بر بهبود کیفیت خوابِ زنان سالمند بدون فعالیت بدنیِ منظم در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان اختلال بی خوابی که مشخصه ی آن ناتوانی مداوم در به خواب رفتن و یا حفظ خواب است، با بالا رفتن سن افزایش می یابد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ""تمرین سبز"" بر بهبود کیفیت خواب زنان سالمند بدون فعالیت بدنی منظم در شهر اراک بود. شرکت کنندگان، 45 از زنان سالمند بالای 60 سال با کیفیت خواب ضعیف ساکن شهر اراک بودند که به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل در تحقیق شرکت کردند.گروه آزمایشی به مدت 10 هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه، 60 دقیقه در تمرینات شرکت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه ی سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) جمع آوری شد و با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل و با نرم افزار SPSS نسخه ی 16 با سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد گروه آزمایشی افزایش معنی داری در میانگین نمره ی کیفیت خواب پس آزمون نسبت به پیش آزمون داشتند (05/0≥P). گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری در میانگین نمره ی کیفیت خواب (کل)، کیفیت ذهنی خواب، کارایی خواب معمول، کل مدت زمان خواب، اختلال عملکرد روزانه، مدت زمان لازم برای به خواب رفتن داشت (05/0≥P). با وجود این، بین میانگین نمره ی دو گروه در زیرمقیاس های اختلالات خواب و استفاده از داروی خواب آور تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این یافته ها از تأثیر تمرین سبز بر بهبود کیفیت خواب زنان سالمند دارای مشکلات خواب حمایت می کند.
اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای در خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی زنان خانه دار انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بوده است. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 40 زن خانه دارِ داوطلب، در شهر تبریز انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای قرار گرفتند. خودپنداره و عاطفه مثبت و منفی آزمودنی ها قبل و بعد از انجام مداخلات به وسیله مقیاس خودپنداره بک و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسن و همکاران اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس بررسی شدند. نتایج نشان داد که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را در زنان خانه دار کاهش دهد (p<0/05). نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای برای بهبود خودپنداره و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی روش مناسبی می باشد. این روش احتمالاً به واسطه ی افزایش آگاهی زنان خانه دار نسبت به حالت های درونی خودشان، توانایی ایجاد روابط سازنده، کنترل بیشتر بر عواطف، شناخت ها و رفتارها و تقویت استقلال شخصی می تواند خودپنداره و عاطفه مثبت را افزایش دهد و عاطفه منفی را کاهش دهد.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش معنوی، بر افسردگی و شادکامی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه انجام شد طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرکرمانشاه درسال تحصیلی1392بود. با روش نمونه گیری خوشه ای یک دبیرستان انتخاب و از جمعیت 127نفری دانش آموزان سال اول دبیرستان مذکور، 64 نفر که نمره بین 5 تا 39 را درآزمون افسردگی بک و نمره شادکامی زیرخط برش (42-40) مقیاس شادکامی آکسفورد راکسب نمودند، انتخاب شده و پس از همتا سازی به تصادف در دو گروه 32 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش، طی 9 جلسه120دقیقه ای برگزار گردید. پس از اجرای جلسات آموزشی میزان افسردگی و شادکامی هر دو گروه مجدد سنجیده شد. به منظور بررسی پایداری اثر آموزش، 2ماه بعد هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین هوش معنوی و افسردگی و ارتباط مثبت و معناداری بین هوش معنوی و شادکامی وجود دارد (001/0P<). این یافته نشانگر آن است که با ارتقای هوش معنوی ازطریق آموزش، افسردگی دانش آموزان کاهش و شادکامی آن ها افزایش می یابد. هم چنین آموزش ها با فاصله زمانی دو ماه نیز پایدار بود.
روایت زنان سرپرست خانوار از موانع شادمانی (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه روایت زنان سرپرست خانوار از زندگی خود، شادی و ناشادی، زمینه ها و پیامدهای آن صورت گرفته است. شادی و ناشادی از هیجاناتی می باشند که برعملکرد و بهره وری، روابط اجتماعی و اعتماد اجتماعی، تعاملات و مشارکت اجتماعی افراد اثر گذاشته و شرایط را برای هم بستگی و انسجام اجتماعی بهتر مهیا و یا مسدود می سازند. از آنجا که معمولاً و در تحقیقات متعدد، زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های محروم جامعه محسوب شده که هم از حیث مادی و هم از جنبه های عاطفی و روانی در معرض مخاطراتی قرار دارند؛ لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تهرانی به بررسی علل زمینه ای، راهکارهای مقابله ای و در نهایت پیامد های احساس غم و شادی در این گروه پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد که موانع شادمانی به شیوه های گوناگون در زندگی اجتماعی این گروه مداخله می کند و در نهایت نیز منجر به طردی خود خواسته و تحمیلی در زندگی آن ها می شود. شرایط نامناسب گذشته و حال و پیش بینی آشفته از آینده ای مبهم، بستری را برای کاهش احساس شادمانی فراهم آورده، راهکارهای های مقابله ای را در قالب احساس نابرابری، افسردگی و فشار روحی و روانی شکل داده و به احساس بی انصافی در مورد خود و طرد اجتماعی منجر شده است.
تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی: مطالعه ای کیفی با رویکرد نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی فرآیندی بوده است که تجربه احساس آرامش زنان در زندگی زناشویی را شکل داده است. این مطالعه با استفاده از روش نظریه مبنایی انجام شده است و اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق با شصت نفر از زنان متأهل ساکن شهر تهران جمع آوری و با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شده است. رسیدن به آرامش مهم ترین هدف ازدواج است. زنان در مصاحبه ها، آرامش را احساسِ امنیت خاطر و نداشتن دغدغه نگران کننده توصیف کرده اند. مقوله محوری حاصل «امنیت تأمین نیازها» بوده است. از نظر زنان مورد مطالعه برای رسیدن به آرامش در زندگی زناشویی لازم است اولاً نیازهای همه اعضای خانواده در بستر خانواده تأمین شود؛ ثانیاً خانواده تأمین کننده همه نیازهایی باشد که انتظار می رود در خانواده تأمین شود؛ ثالثاً تأمین نیازها توأم با احساس امنیت و اطمینان خاطر باشد.
بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری سلامت خانواده اصلی، طرحواره هیجانی، نظم دهی هیجان با رغبت به ازدواج در دانشجویان با نقش واسطه گری تمایزیافتگی خود بود. شرکت کنندگان پژوهش 266 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه خوارزمی بودند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پژوهش حاضر غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رغبت سنج ازدواج ، مقیاس سلامت خانواده ی اصلی، پرسشنامه تمایز یافتگی خود، مقیاس طرحواره هیجانی و مقیاس نظم دهی هیجان بود. نتایج بدست آمده از تحلیل مسیر حاکی از آن بود که داده های پژوهش با مدل پیشنهادی برازش کامل دارند و تمایزیافتگی در رابطه ی بین سلامت خانواده اصلی و طرحواره هیجانی با رغبت به ازدواج نقش واسطه ای دارد . بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنها در برنامه های آموزش پیش از ازدواج و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد.
اضطراب اجتماعی ، خود باوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر شاهد روند رو به رشد زنانی هستیم که به تنهایی مسئولیت زندگی خویش را به دوش می کشند و به عنوان زنان سرپرست خانوار در جامعه معرفی می شوند. شاخص های آماری نشان می دهند که رشد زنان سرپرست در کشور ما نیز در حال افزایش است. هدف از نگارش این مقاله بررسی نقش اضطراب اجتماعی و خودباوری بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش توصیفی – همبستگی (مبتنی بر معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) مدیریت شهرستان ارومیه است که از میان آنها 374 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و مورد مطالعه قرار گرفت. برای سنجش کارآفرینی از پرسشنامه آلن، آر، کن یون(1992)، برای سنجش خودباوری از مقیاس چن، گالی و ادن (2001) و همچنین از پرسشنامه واتسون و فرند1969) برای سنجش اضطراب اجتماعی استفاده شد. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که رابطه ی منفی معناداری میان اضطراب اجتماعی و خودباوری زنان سرپرست خانوار تحت حمایت مدیریت شهرستان ارومیه در سطح معناداری 0.01 وجود دارد. یافته ها بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین خودباوری و کارآفرینی زنان سرپرست خانوار در سطح معناداری 0.01 است. همچنین یافته ها حاکی از نقش میانجی خودباوری در رابطه ی بین اضطراب اجتماعی و کارآفرینی می باشد.
اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.
بررسی صمیمیت زناشویی در دوران میانسالی، نقش ویژگیهای شخصیتی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی صمیمیت زناشویی در دوران میانسالی براساس ویژگیهای شخصیتی بود؛ بدین منظور 153 زوج از بین معلمان و افراد عادی که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، پرسشنامه صمیمیت زناشویی MIQ و نسخه کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (FFM) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تحلیل شد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، با وظیفه شناسی و توافق پذیری مرد و وظیفه شناسی، توافق پذیری و برونگرایی زن، می توان ابعاد صمیمیت زناشویی مردان در دوران میانسالی را پیش بینی کرد. برای تبیین ابعاد صمیمیت زناشویی زنان میانسال لازم است به توافق پذیری، گشودگی نسبت به تجربه و روان نژندی زن و وظیفه شناسی مرد، توجه نمود. هم چنین نقش شباهت شخصیتی زوجین در ابعاد صمیمیت زناشویی زنان و مردان میانسال معنادار بود. بر اساس نتایج این پژوهش نیمرخ شخصیتی هر یک از زوجین در تجربه صمیمیت زناشویی در میانسالی تأثیرگذار است. هم چنین نقش شباهتها و تفاوتهای شخصیتی در صمیمیت زناشویی زوجین مورد بحث و تبیین قرار گرفته است
کیفیت رابطة زناشویی در پروفایلهای زوجی سبک حل تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی انواع سبک حل تعارض زوجی در چارچوب نظریة گاتمن و مقایسة کیفیت رابطة زناشویی بین سبکهای زوجی مختلف بوده است. به این منظور 500 نفر (250 مرد و 250 زن) به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام دار انتخاب شدند و با استقاده از پرسشنامه ارزیابی ارتباط مورد مطالعه قرار گرفتند. 9 سبک زوجی حل تعارض به این ترتیب شناسایی شد: اعتباربخش اعتباربخش، درگیرشونده اعتباربخش، اعتباربخش اجتنابی، درگیر شونده درگیر شونده، درگیر شونده اجتنابی، اجتنابی خصمانه، خصمانه اعتباربخش، خصمانه درگیرشونده، و خصمانه خصمانه. مقایسة میانگین گروه ها با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که پروفایلهای حاوی سبک اعتباربخش با بهترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ جز زمانی که یکی از زوجین از سبک خصمانه استفاده کند. پروفایلهای حاوی سبک خصمانه با کمترین میزان کیفیت رابطة زناشویی همراه است و پروفایلهای حاوی سبک درگیرشونده و اجتنابی در مقایسه با پروفایلهای شامل سبک اعتباربخش با میزان کمتری از کیفیت رابطة زناشویی همراه است؛ اما در مقایسه با پروفایلهای دارای سبک خصمانه میزان بیشتری از کیفیت رابطة زناشویی را دارا است. از این رو آگاهی از این سبکهای حل تعارض می تواند به مشاوران و روانشناسان در مشاوره های قبل از ازدواج کمک کند.
مطالعه رابطه عوامل مؤثر بر میزان رضایت از زندگی زناشویی در بین زنان و مردان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت رضایت از زناشویی در تحکیم خانواده، در پژوهش حاضر میزان رضایت از زندگی زناشویی و عوامل مؤثر بر آن در میان زنان و مردان متأهل 18 - 60 سال شهر تهران بررسی شد که حداقل یکسال از زندگی مشترک آن ها گذشته باشد. درتدوین چهارچوب نظری این پژوهش،از نظریه های روان شناختی، جامعه شناختی و ارتباطات استفاده شد. روش مورد استفاده پیمایش و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان و مردان متأهل مناطق2، 8 و 15 شهر تهران که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها، از آزمون-های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان رضایت از زندگی زناشویی با میزان عشق و علاقه، طول مدت زندگی زناشویی، اختلاف سنی زوجین، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات زوجین رابطه معنادار دارد، هم چنین یافته های پژوهش وجود رابطه معنادار بین متغیر وابسته یعنی رضایت از زندگی زناشویی و دیگر متغیرهای مستقل پژوهش یعنی، میزان استفاده از رسانه ها، تحصیلات همسان زوجین، میزان درآمد خانواده و وضعیت اشتغال زنان متأهل ( شاغل و خانه دار) را تأیید نکرد. سرانجام، نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که تنها متغیر مستقل باقیمانده در معادله یعنی میزان عشق و علاقه زوجین به یکدیگر در حدود 40% از متغیر وابسته را تبیین می کند
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختی- رفتاری فوردایس بر راهبردهای مقابله ای، کیفیت زندگی و خوش بینی دانشجویان دختر انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با پیگیری،40 نفر ازدانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن و آزمون جهت گیری زندگی پاسخ دادند. از طریق 8 جلسه دو ساعته آموزش شادکامی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که در کوتاه مدت و بلند مدت برنامه مداخله ای در افزایش کیفیت زندگی، خوش بینی دانشجویان موثر است و آموزش این برنامه بر سبک مساله مدار دانشجویان اثربخش است، اما بر سبک هیجان مدار آنان تاثیری ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که آموزش شادکامی از طریق اثربخشی بر میزان خوش بینی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار در ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان دختر از نقش موثری برخوردار است.
بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر میزان اعتیاد به اینترنت زنان در پی گیری 6 ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان دختر معتاد به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه شامل 24 دانشجوی دخترمعتاد به اینترنت بود که به تصادف از بین افراد وابسته به اینترنت دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب شدند.آزمودنی ها به تصادف به دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (21 سوالی) برای اعضای هر دو گروه، برای اعضای گروه اول درمان شناختی رفتار گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته اجرا شد. برای اعضای گروه کنترل درمانی اجرا نشد. پس از اتمام درمان و نیز پس از گذشت 6 ماه آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج با روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی به طور معنی داری باعث کاهش اعتیاد به اینترنت می شود و اثرات درمانی پس از گذشت 6 ماه نیز تداوم دارد.
تحلیل تطبیقی رضایت مندی زنان از پارک های شهری پارک بانوان حجاب و پارک مختلط ملت (مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی میزان رضایت مندی بانوان از پارک های بانوان و مقایسه آن با پارک های مختلط است. برای این مهم، پارک مختلط ملت و پارک بانوان حجاب در مشهد انتخاب شد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بود. ابزار گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و پیمایش پرسشنامه ای بود. جامعه آماری کلیه زنان 15 سال به بالا و نمونه تحقیق برابر با 288 نفر بود. یافته ها نشان داد که نقش پارک های شهری به عنوان مهم ترین فضاهای شهری فقط بر کارکرد اکولوژیکی آن خلاصه نمی شود. کارکرد های تسکین و آرامش بخشی، کارکرد آموزشی فرهنگی، روان شناختی و فراغتی اجتماعی مهمترین کارکردهایی بودند که شهروندان از این فضاها انتظار داشته اند. بر طبق تحلیل یافته ها، رضایت مندی زنان از پارک بانوان حجاب مشهد اندکی بیش تر از پارک مختلط ملت بود، ولی تفاوت نمرات بین این دو پارک معنادار نبود. تحلیل نقش متغیرهای اجتماعی اقتصادی بر رضایت مندی از پارک های شهری نشان دادند که تفاوت ها بین گروه های مختلف سنی معنادار نیست. در خصوص نقش تحصیلات بررسی ها نشان داد که زنان با تحصیلات بیش تر و عالی نسبت به زنان دارای سطح تحصیلی پایین تر، رضایت مندی بیش تری از پارک های مختلط داشته اند. رضایت مندی زنان شاغل، محصلان و بازنشستگان در پارک بانوان، پایین تر از میانه نظری بود که نشان از فقدان رضایت آن ها از پارک بانوان دارد، در حالیکه رضایت مندی این سه گروه از پارک ملت که مختلط است، بالاتر از میانه نظری است.
بررسی و مقایسه سلامت روان و سازگاری و تنظیم هیجان شناختی زنان مطلقه با زنان متأهل شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون طلاق و پیامدهای آن در جامعه، بررسی آن در ابعاد مختلف حائز اهمیت است. روش تحقیق ما توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل و مطلقه بین گروه سنی 20 تا 35 ساله بود. برای تامین اعتبار بیرونی تحقیق، حجم زیرگروه ها 50 نفر زن مطلقه و 50 نفر زن متأهل در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد: سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی و پرسشنامه سازگاری بل استفاده گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق از روش t مستقل استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که زنان مطلقه در سه بعد سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری با زنان متأهل تفاوت معنی دار دارند. نتایج مبنی بر پایین بودن سطوح سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری در بین زنان مطلقه، توصیه می گردد با آموزش زنان در آستانه طلاق، سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری آنها را ارتقاء داده تا با کاهش طلاق، این گونه زنان کمتر دچار آسیب های فردی و اجتماعی گردند.
بررسی نقش ویژگی های شخصیت مادر، تعارض زناشویی مادر، سبک حل تعارض مادر و سبک حل تعارض دختر در پیش بینی تعارض مادر- دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیشنهاد یک مدل برای تبیین تعارض مادر- دختر (تعارض مادر با دختر و تعارض دختر با مادر) بر اساس ویژگی های شخصیت مادر، تعارض زناشویی مادر، سبک حل تعارض مادر و سبک حل تعارض دختر انجام شد.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات همبستگی با اتکا به آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره و مدل یابی معادلات ساختاری بود. با نمونه ای از 160 زوج دختر نوجوان و مادر، که بصورت تصادفی طبقه ای از بین دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نایین و مادران آنها انتخاب شده بودند؛ انجام شد. ابزار این پژوهش شامل شاخص نگرش های والدینی، مقیاس نگرش نسبت به مادر، پرسشنامه تعارضات زناشویی، پنج عاملی نئو و سبک های مدیریت تعارض بود.
نتایج: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای پژوهش در مجموع توانستند 71 درصد حجم واریانس تعارض دختر با مادر و 59 درصد حجم واریانس تعارض مادر با دختر را تبیین کنند (05/0>P). تعارض دختر، بیش ترین تاثیرپذیری (55 درصد) را از سبک حل تعارض دختر داشته است (74/0-=r؛ 55/0=R2) در حالی که، در تعارض مادر با دختر، بیش ترین حجم تاثیر پذیری (29 درصد) از تعارض زناشویی مادر بوده است (54/0=r؛ 29/0=R2). شاخص های برازش از سودمندی این مدل حمایت کرد.
دیدگاه تعدادی از زنان در مورد سن مناسب مادر در زمان تولد اولین فرزند در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر زنان در ایران، اولین فرزند خود را با تأخیر به دنیا می آورند. با افزایش فاصله ازدواج تا تولد اولین فرزند، مرحله نوینی از زندگی بدون فرزند، در مسیر زندگی افراد ایجاد شده است. برخی از تحقیقات جمعیتی اخیر در ایران نشان دادند که زنان اولین فرزند خود را به طور متوسط در فاصله نزدیک به چهار سال از ازدواج به دنیا می آورند و تمایلی برای تأخیر طولانی ندارند. هدف اساسی مقاله حاضر شناخت نگرش زنان در مورد سن مناسب مادر در تولد اولین فرزند است. هدف دیگر این مقاله شناسایی سازوکارهایی است که مانع تأخیر بیشتر در تولد اولین فرزند می شود. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 30 زن ازدواج کرده 49- 20 ساله طی سال های 1390-1389 جمع آوری گردید. نتایج مطالعه نشان داد که سن مناسب برای فرزند آوری در نمونه مورد مطالعه اواسط دهه 20 سالگی و به ویژه 24 سالگی است و بسیاری از پاسخگویان، فرزند آوری در سنین بالا (بالای 30 سال) را به عنوان یک رفتار غیر هنجاری تلقی می کردند. زنان تمایلی به تأخیر تولد اولین فرزند به سنین بالای 30 سال را ندارند. یافته ها نشان داد دلایل زنان برای عدم تأخیر بیشتر دو بعد عاطفی و اجتماعی دارد. بعد عاطفی آن به نیاز عاطفی به مادر شدن و عشق به فرزند مربوط می شود و بعد اجتماعی تحت تأثیر سازوکارهای کنترل اجتماعی نظیر ترس از نابارور شدن و انگ نابارور بودن و ترس از عدم پذیرش و تأیید توسط دیگران، کاهش تعاملات با خانواده است که به طور غیرمستقیم مانع از تأخیر بیشتر می شود.
بررسی نقش کیفیت ارتباط زناشویی در پیش بینی بهزیستی ذهنی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت ارتباط زوجین در چند دهه اخیر به عنوان یک شاخص مهم در بهزیستی و سلامت شناخته شده ومورد توجه پژوهشگران در حیطه خانواده قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش کیفیت ارتباط در پیش بینی بهزیستی ذهنیوشادکامی در میان دانشجویان متأهل بود. بدین منظور نمونه 191 نفریاز خوابگاه های متأهلین دانشگاه های تهران که به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند؛ به پرسش نامه های کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی آکسفورد و بهزیستی ذهنی(شامل دو خرده مقیاس رضایت اززندگی و سلامت روان شناختی) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون صورت گرفت.نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط زوجین می تواند 7/20درصد از واریانس مربوط به سلامت روان شناختی،1/23درصد از واریانس رضایت از زندگی، 3/27 درصد واریانس بهزیستی ذهنی و 7/27 درصد واریانس شادکامی را تبیین کند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت کیفیت ارتباط زوجین می تواند پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی آنها باشد. بنابراین توجه به کیفیت ارتباط زوجین و تقویت و بهبود این روابط به عنوان روش مناسبی برای ارتقای سلامت روان شناختی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.