فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار در مدیریت بدن زنان شهر کاشان انجام شده است. از این رو، با بهره گیری از نظریات صاحب نظرانی همچون بوردیو، گافمن و فدرستون، فرضیات پژوهش را تدوین کرده و با روش پیمایشی و ابزار پرس شنامه 320 نفر از زنان را بررسی کرده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیات درباره ی رابطه ی بین متغیرها نشانگر آن است که به موازاتِ افزایش میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، باورهای مذهبی و پذیرش اجتماعی، توجه زنان به مدیریت بدن افزایش پیدا می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است که متغیرهای باورهای مذهبی، رسانه های ارتباط جمعی و پذیرش اجتماعی توانسته اند حدود 49 درصد از تغ ییرات مدیریت بدن در بین زنان را تبیین کنند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای باورهای مذهبی و استفاده از رسانه ها بیشترین تأثیرِ مستقیمِ مثبت را در توجه زنان به مدیریت بدن داشته اند. بر این اساس ملاحظه می شود که زنان شهر کاشان، گذشته از گرایش فکری و مذهبیِ خود، به سمت مدیریت بدن گرایش پیدا کرده اند. در این زمینه، تأثیر افزایش ارتباطات جهانی و دسترسی به مجاری نوین ارتباطی و اطلاعاتی نیز موجب تغ ییرات فرهنگی وسیعی در گروه ها و اقشار مختلف جوامع به ویژه در میان زنان، شده است.
بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تفاوت میزان طلاق و پایبندی دینی در میان سبکهای همسرگزینی (عاشقانه، سنتی) است. نمونه پژوهش شامل 262 زن و مرد متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه است که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه جهتگیری دینی و پرسشنامه طلاق است. پژوهش کمی از نوع همبستگی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 8/74 درصد از متقاضیان طلاق، سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه داشته اند. یافته دیگر اینکه میانگین نمره های طلاق سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی بیشتر است (01/0< Ρ). هم چنین، میانگین نمره های پایبندی دینی سبک همسرگزینی عاشقانه دوستانه از میانگین نمره های همسرگزینی سنتی فرهنگی کمتر است (01/0< Ρ). بر این اساس، سبک همسر گزینی عاشقانه دوستانه با تشدید تعارضات زناشویی و افزایش میزان طلاق در ارتباط است و با ضعف پایبندی دینی رابطه دو سویه دارد.
پرونده ویژه: همسر آزاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه
عوامل خشونت خانگی
راهکارها
خشونت خانگی علیه زنان از دیدگاه اسلامی
مدل های مداخلاتی مطرح در جهان در زمینه همسر آزاری
تدابیر و شیوه های مداخلاتی در زمینه همسر آزاری در ایران
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تأثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تأهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تأثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.
رابطه بین تعارضات زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین رابطه بین تعارض زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول متوسطه و والدین آنها در شهر مرودشت بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از فهرست مدارس دارای رشته علوم انسانی، تعداد 7 مدرسه، و از هر مدرسه یک کلاس بطور تصادفی تعیین و دانش آموزان و والدین آنها بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی والدین (2008 Sanayi, Barati & Boostsni,) و رشد قضاوت اخلاقی (1998 Dorganasinha Mir Varma,) و رضایت از زندگی (Dienner, 1989) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که بین تعارض زناشویی والدین و رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان و نیز بین مولفه های تعارض زناشویی (افزایش واکنش هیجانی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط موثر با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه معکوس و معنادارری وجود دارد.) هم چنین ابعاد تعارضات زناشویی قادر به پیش بینی میزان رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان است و از این ابعاد، متغییر واکنش های هیجانی نسبت به دیگر ابعاد پیش بینی کننده قوی تری برای رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی می باشد.
فرزندآوری به مثابه ی مخاطره (مطالعه ی کیفی زمینه های کم فرزندی در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف عوامل زمین های کاهش باروری در ایران-که به باروری زیر سطح جانشینی رسیده- نیازمند توجه ویژه است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی پدیده ی کم فرزندی در میان زنان شهر تبریز و به روش کیفی انجام شده است. بدین منظور، دیدگاه های 30 نفر از زنان در مورد تجارب کم فرزندی آنها که به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، با استفاده از تکنیک مصاحبه ی عمیق جمع آوری و با استفاده از نظریه ی زمینه ای تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحلیل روایت های زنان از تجاربشان، پدیده ی کم فرزندی می تواند با استفاده از یک نظام معنایی مبتنی بر مخاطره در چهار بعد، شامل مخاطره ی زیبایی/ تناسب اندام (شخصی و تعمیم یافته)، مخاطره ی سلامتی (جسمانی، ذهنی- روانی و اجتماعی) و مخاطره ی اقتصادی (هزینه های مستقیم و هزینه ی فرصت فرزندآوری) و مخاطره ی قدرت (کودک شهریار) فهمیده شود. «فرزندآوری به مثابه ی مخاطره» به عنوان مقوله ی هسته ای مطالعه ی حاضر شناسایی شد. همچنین تغییرات کارکردی خانواده و تحلیل نقش مادری، پذیرش اجتماعی و نهادینه شدن کم فرزندی، کاهش فشار/ حمایت اجتماعی، عبرت آموزی نسلی، عرفی شدن فرزندآوری، بی اعتمادی به سیاست های تشویقی، برساخت رسانه ای و پزشکی کم فرزندی از جمله شرایط تسهیل گر کم فرزندی شناسایی شدند. در نهایت، پیامدهای کم فرزندی به اجمال بحث شد.
معنای طلاق از دیدگاه فرد مطلقه: یک مطالعه کیفی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیربنایی ترین بعد در شکل گیری هر پدیده ای معانی ذهنی است. معنایی که فرد مطلقه برای طلاق قائل است بعدی مهم در ساختار این پدیده است. در این راستا هدف از این پژوهش مطالعه کیفی معنای طلاق، از دیدگاه فرد مطلقه و مقایسه دیدگاه مردان و زنان طلاق گرفته در این زمینه است. از میان روش های پژوهش کیفی روش پدیدارشناسی برای انجام پژوهش بکار گرفته شده است. 25 نفر (13 زن و 12 مرد) به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند تا اشباع داده ها، مصاحبه ها ادامه یافت. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. هم چنین، برای تحلیل دیدگاه شرکت کنندگان از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های پژوهش شامل دو مضمون اصلی ادراک معانی طلاق و ابعاد معنایی طلاق بود؛ مضمون ادراک معنایی طلاق به سه خرده مضمون معنای رهایی بخشی طلاق، آخرین چاره بودن طلاق و بار منفی معنایی طلاق تقسیم شد. در مضمون ابعاد معنایی طلاق به سه خرده مضمون معنای اجتماعی، معنای شخصی و معنای جنسیتی طلاق پرداخته شده است؛ مردان و زنان دارای تجربه ای یکسان در زمینه معنای طلاق بودند، اما در چگونگی تجربه آن ها تفاوت هایی وجود داشت. با توجه به پیامدهای طلاق، زنان این پدیده را بیش تر منفی معنا کردند. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که طلاق پدیده ای چندمعنایی و چندبعدی است که متأثر از شخص، جنسیت، شرایط اجتماعی و فرهنگی فرد می باشد.
رابطه تعارضات بین والدینی و گرایش به رفتارهای پرخطر: با نقش میانجی شدت تعارضات والد-نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی تعارضات والدین با نوجوانان در رابطه با تعارضات بین والدینی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است و جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان شهرستان قدس استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای،610 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تعارض والد-نوجوان، مقیاس تعارضات بین والدینی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که متغیر شدت تعارضات والد-نوجوان به عنوان متغیرهای میانجی در رابطه با تعارضات بین والدینی و گرایش به رفتارهای پرخطر وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود (08/2=df/S–Bχ2، 042/0=RMSEA، 99/0=CFI، 92/0=GFI). همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین-والدینی با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی خطرپذیری نوجوانان نقش دارد. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی قابلیت تبیین گرایش به رفتارهای پرخطر را دارد. کلیدواژه ها: تعارضات بین والدینی، شدت تعارض والد-نوجوان، گرایش به رفتارهای پرخطر، نوجوانان
پیامدهای مصرف شیشه: مطالعه کیفی زنان معتاد در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و بررسی پیامدهای اعتیاد به شیشه در میان زنان شهر کرمان است . روش شناسی پژوهش گراندد تئوری است که یک روش شناسی کیفی است. میدان تحقیق نیز شهر کرمان است. دوازده زن معتاد به عنوان مشارکت کننده در این پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری انتخاب شدند و تجربه ی زیسته آن ها مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده بعمل آمد. بطور کلی تجزیه و تحلیل و کدگذاری داده ها منجر به خلق چهار مقوله و بیست زیرمقوله گردید . چهار مقوله عمده ا عبارتند از: چالش های اجتماعی، آسیب دیدگی فرزندان، بیماری های روحی و روانی و اِستهلاک بدن. برخی از زیرمقوله ها عبارتند از: اَنگ، طرد شدن، تن فروشی ، توهم ، اخراج از کار ، جدایی از فرزند ، وسواس، پرخاشگری و ساقی شدن. واژگان کلیدی : شیشه، زنان، چالش های اجتماعی، استهلاک بدن، انگ
تصور ذهنی و تجربه عینی زنان از امنیت (مورد مطالعه: زنان شاغل در بخش غیررسمی در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله زن و شهر، از حوزه های جدید مطالعات شهری است. سرزندگی فضای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، در گرو حضور افراد و تعامل های اجتماعی فارغ از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، گروه بندی اجتماعی و توانایی های فردی است. در شهرسازی انسان گرا، بر نیازهای گروه های خاص مانند زنان، کودکان، سالمندان، جانبازان و معلولان، و دسترسی آسان و استفاده آنان از فضاها تأکید می شود. یکی از پیش شرط های مناسب سازی فضای شهری، فراهم کردن امن ترین فضا برای حضور و فعالیت زنان، بدون تفاوت های جنسیتی غیرضروری است. تصویر ذهنی زنان از فضاهای شهری، حول دو مفهوم کلیدی احساس امنیت و ترس از فضا شکل می گیرد و این امر بر گرایش زنان به فعالیت تأثیرگذار است. تجربه ترس بر حضور زنان در حوزه عمومی اثر می گذارد. درواقع، در یک فضای جنسیتی شده، احساس امنیت و امنیت زنان کاهش می یابد و رابطه ای معکوس میان فضا و امنیت به وجود می آید. در این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری منتخب با تأکید بر مکتب کپنهاک، به ویژه دیدگاه بوزان و به روش پیمایشی، حجم نمونه ای شامل 205 زن شاغل مطالعه شدند. مطابق نتایج، بعد ذهنی بالاتر از بعد عینی است، اما بیش از 50 درصد از جامعه مورد مطالعه، تجاربی از ناامنی عینی را اعلام داشته اند. با توجه به یافته های تحقیق، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت را جنسیت تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، صرف زن بودن، بیش از سن، تحصیلات و نوع فعالیت و پایگاه برای زنان ناامنی ایجاد می کند. شاید به همین دلیل است که براساس یافته های این مطالعه، نگرش زنان به فعالیت در پاساژ، پس از ورود منفی تر شده است. مهم ترین مشوقان زنان برای ورود به پاساژ، نه خانواده ها بلکه خود آنان و دوستانشان بوده اند. با توجه به این تغییرات و روند افزایش حضور و کار زنان در فضاهای شهری مانند فروشگاه ها، مراکز تجاری... لازم است نظام بیمه و حقوق صنفی این دسته از زنان که میانگین حقوق دریافتی آنان (در مطالعه حاضر) حدود 300 هزار تومان در ماه برای حدود ده ساعت کار در روز است، بررسی شود. الزام سازندگان ساختمان به درنظرگرفتن اتاق کودک و شیردهی و استراحت در همه پاساژها، تعبیه سرویس های بهداشتی مخصوص بانوان، صدور کارت مباشرت، پوشش حداقل دستمزد و... برخی از مواردی است که باید به آن توجه کافی صورت گیرد.
تجربه ها و انگیزه های دختران از مدیریت بدن در شهرستان رضوانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مختلفی که در جهان رخ داده است مانند تغییرات جمعیت شناختی، جنبش های فمنیستی، رشد مصرف گرایی و حرکت به سمت مدرنیته، بدن را به یک موضوع مهم در مطالعات اجتماعی تبدیل کرده است این پژوهش به دنبال دستیابی به انگیزه ها و تجربه های دختران، قبل و بعد از مبادرت به مدیریت بدنشان است. مراد از مدیریت بدن در این پژوهش جراحی های زیبایی (بینی)، رژیم های لاغری و آرایش های غیرمتعارف است. در این پژوهش نظریات مبادله، نظریه ی گیدنز، نظریات فمینیستی و نظریه ی وبلن در ایده سازی و حساسیت نظری به محقق کمک کرده اند. یافته های این تحقیق که به روش کیفی (مردم نگاری) و با تکنیک مصاحبه ی 18 ساله ی شهرستان رضوانشهر انجام شده است، حاکی - عمیق با 21 نفر از دختران 29 است که در شرایطی کنونی جامعه و با توجه به اینکه زیبایی به یکی از اصلی ترین معیارها و ملاک های قضاوت در مورد دختران چه در عرصه های اجتماعی و چه در فرصت های ازدواج بدل شده است و دختران تحقق بسیاری از خواسته های خود را تنها در گرو زیباتر شدن و نزدیک شدن به الگوهای تبلیغ شده در رسانه ها و کسب اعتماد به نفس می دانند، آنها اتخاذ چنین تصمیمی از سوی خود را آگاهانه ترین و مناسب ترین انتخاب می دانند. آنان قبل از اقدام به مدیریت بدن از خود ناراضی بوده و با طرد از سوی گروه های مختلف مواجه می شده اند. دختران بیان کرده اند که بعد از مدیریت بدنشان اعتماد به نفسشان به دلیل زیبایی که کسب کرده اند افزایش یافته و در زمینه های اجتماعی موفق تر بوده اند و به همین خاطر احساس رضایت و آرامش می کنند.
گفتار:خانواده گرایی، سیاستی مغفول در نظام تربیت رسمی
منبع:
حورا ۱۳۸۹ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از ضروریات زندگی انسان در جامعه می باشد. زنان نیز به علت موقعیت ویژه اجتماعی و فیزیولوژیکی به شدت زندگی اجتماعیشان وابسته به احساس امنیت ایشان است. تحقیقی که پیش رو است در تلاش است تا تحلیلی از رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی را در زنان را ارائه دهد. در این راستا تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی خوشه ای و طبقه بندی شده بر اساس سن و جنس در شهر تهران و براساس مناطق 22گانه شهرداری، تدوین یافته است. نمونه تحقیق در حدود 2000 نفر بوده است که 903 نفر را زنان تشکیل داده اند و در این مقاله اطلاعات مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای آماری spss 19، amoss 17 ، همراه بوده است. در این تحقیق سطوح اعتماد و مشارکت در دو سطح درون و برون گروهی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد نهادی بیش ترین تاثیر مستقیم (286/0) را براحساس امنیت زنان دارد و پس از آن متغیرهای مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی به ترتیب تاثیراتی در حدود (174/0) و (145/0) را بر احساس امنیت دارند. در این تحقیق سطوح مشارکت در ابعاد (مدنی،خیریه ای، مذهبی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است که تاثیر مستقیم هیچ کدام بر احساس امنیت زنان معنادار نمی باشد.
سزارین انتخابی واکاوی تجربه ی زیسته ی نمونه ای از زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش زنان ایرانی به وضع حمل از طریق سزارین به اندازه ای عمومیت یافته که این پدیده از سطح یک رفتار شخصی فراتر رفته و توجه پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در این نوشتار، برخی زمینه های مرتبط با شکل گیری گرایش زنان باردار به انجام دادن سزارین غیردرمانی و تجربه ی زیسته ی آنها در این خصوص تحلیل شده است. بدین منظور در چارچوب پارادایم تفسیری و با بهره گیری از روش کیفی با 15 نفر از زنانی که در زمان تحقیق در بیمارستان لاله شهر تهران تحت عمل سزارین قرار گرفته بودند، مصاحبه شد. نتایج، بیانگر آن است که ترس از درد و عوارض زایمان طبیعی که در طول دوران بارداری توسط اطرافیان و پزشک معالج برساخته می شود، موجب می شود زنان باردار بدون ضرورت درمانی یا پزشکی خاصی سزارین غیردرمانی را انتخاب کنند. نکته ی مهم این است که پزشک معالج هیچ یک از مشارکت کنندگان در تحقیق نسبت به آموزش هایی که زنان باردار را از نظر جسمانی و روانی برای زمان طبیعی آماده سازد یا نسبت به آن مطلع سازد، راهنمایی نکرده اند. در مجموع به نظر می رسد، افزایش آگاهی درباره ی سودمندی و عوارض منفی هر دو نوع زایمان، بهبود کیفیت زایمان طبیعی، آشنایی با روش های جدید زایمان طبیعی مانند زایمان در آب و تحت پوشش بیمه های درمانی قرار گرفتن، توسعه ی فرهنگی طب سنتی و طب مکمل، ایجاد قواعدی برای نظارت بر سزاری نهای غیر درمانی و در نهایت توانمندشدن شناختی، شخصیتی و جسمانی زنان می تواند گرایش به سزارین را تعدیل کند.
مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعة جامعه شناختی خشونت علیه زنان ازدواج کرده ایرانی و ارمنستانی در گروهی از زنان شهر تهران و ایروان انجام شد. بر این اساس 184 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 33 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به شیوة نمونه در دسترس به دادگاه ها، مراکز پزشکی قانونی، مشاوره و مراکز غیر دولتی حمایت از زنان مراجعه کرده بودند و 228 زن مورد خشونت قرار گرفتة ایرانی و 112 زن مورد خشونت قرار گرفتة ارمنی که به دلایلی به مراکز فوق مراجعه ای نداشته اند که از نظر سن و زمان ازدواج با گروه نخست همتا شدند، انتخاب شده است. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود و از پرسشنامه های خشونت علیه زنان، جامعه پذیری جنسیّتی، حمایت ها و سرمایه های اجتماعی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها نشان داد که زنان ارمنی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل ارمنی از خشو نت های بیش تری رنج می بردند. سطح جامعه پذیری جنسیّتی، دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ارمنی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به زنان ارمنی گروه کنترل کم تر بوده است و از افسر دگی شدید رنج می بردند. دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است و پیروی بیش تر از الگو های جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ارمنی علیه همسرانشان بوده است. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که زنان ایرانی خشونت دیده ای که به دادگاه ها مراجعه داشته اند، نسبت به گروه کنترل بیش تر مورد اعمال انواع خشونت ها از سوی همسرانشان هستند. جامعه پذیری جنسیّتی دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی شان نسبت به گروه کنترل بیش تر بوده است. سلامت روان زنان ایرانی که به دادگاه ها مراجعه داشته اند نسبت به گروه کنترل کم تر بوده است. همچنین دسترسی به سرمایه ها و حمایت های اجتماعی باعث کاهش اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان علیه همسرانشان بوده است. و پیروی بیش تر از الگوهای جنسیّتی موجب افزایش اعمال خشونت از سوی مردان ایرانی بوده است. همچنین سرمایه ها، حمایت های اجتماعی ، جامعه پذیری جنسیّتی سهمی تعیین کننده در پیش بینی اعمال انواع خشونت ها از سوی مردان ایرانی علیه همسرانشان داشته است.
افسردگی وعوامل مرتبط با آن در دانشجویان دختر دانشکده پرستاری مامایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در میان دانشجویان است و به عنوان یک بیماری ناتوان کننده بر عملکرد جسمی، اجتماعی و آکادمیک دانشجویان تاثیر دارد. این پژوهش با هدف تعیین شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. این پژوهش به شکل مقطعی در مورد 280 نفر از دانشجویان در سال 1391 انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه دو بخشی، شامل داده های دموگرافیک و بخش دوم، پرسشنامه استاندارد سنجش میزان افسردگی بک بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که 45%(126 نفر) از دانشجویان دارای درجاتی از افسردگی بصورت خفیف تا شدید بودندکه 95 % از این افراد در هیچ نوع مشاوره یا درمان پزشکی نبودند.ارتباط معناداری بین وضعیت اقتصادی ،سابقه افسردگی در فامیل درجه یک ، ابتلا قبلی به بیماری های روانی ،میزان رضایت از رشته و افسردگی مشاهده شد، اما بین سن، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و افسردگی اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان دهنده فراوانی نسبتا بالای افسردگی بین دانشجویان نسبت به جمعیت عمومی می باشد.
تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی به عنوان آزارهایی مبتنی بر جنسیت، از مشکلات اساسی زنان برای حضور در فضاهای عمومی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل اجتماعی عوامل مؤثر بر میزان مورد مزاحمت خیابانی قرار گرفتن زنان و دختران، ضمن بررسی میزان و انواع مزاحمت های خیابانی می باشد. بدین منظور از میان تمامی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران شاغل به تحصیل در پردیس این دانشگاه، نمونه ای با حجم 362 نفر با استفاده از فرمول کوکران به دست آمد. نمونه گیری در این پژوهش، به شیوه تصادفی طبقه بندی شده متناسب انجام گرفته است و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. چهارچوب به کار رفته در این پژوهش نظریه های فمنیستی، جامعه پذیری جنسیتی و یادگیری اجتماعی بوده است. یافته های این تحقیق حاکی از این است که تنها 2.6 درصد پاسخگویان، در یک سال گذشته، هیچ وقت مورد مزاحمت قرار نگرفته اند؛ و در مجموع 70.6 درصد پاسخگویان از روزی چندین بار تا ماهی یک بار مورد این مزاحمت ها قرار گرفته اند. نتایج تحلیلی این پژوهش نیز نشان می دهد که پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن تأثیر منفی دارد، اما پذیرش ارزش های مردسالاری و یادگیری اجتماعی، هیچ یک بر میزان مورد مزاحمت قرار گرفتن مؤثر نیستند. همچنین سطح دینداری بر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی و پذیرش ارزش های مردسالاری مؤثر است.