ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳٬۴۱۴ مورد.
۸۱.

لزوم سیاستگذاری در حوزه جراحی زیبایی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سیاستگذاری جراحی زیبایی نطام سلامت ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۷۲
در جوامع امروزی تحت تاثیر تحولات اجتماعی- فرهنگی با واسطه تبلیغات، شبکه های اجتماعی، فرهنگ رقابتی و مصرف گرایی، انسان ها بیشتر به بدن خود توجه نموده و برای مدیریت آن رفتارهای متفاوتی را اتخاذ می نمایند که یکی از آنها جراحی زیبایی است [1]. جراحی های زیبایی مداخلاتی هستند که داوطلبانه، درغیاب ناهنجاری های ارثی یا بیماری خاص و صرفا با هدف تغییر ظاهر فیزیکی انجام می شوند و بر جنبه های زیبایی و ظرافت تاکید دارند [2]. بیش از 9/14 میلیون جراحی زیبایی در سراسر جهان در سال 2022 انجام شده است. این نرخ طی سه سال اخیر، برای اقدامات مربوط به بدن (لیپوساکشن، ابدومینوپلاستی و لیفت بازو و پایین تنه) 25 درصد، سینه 15درصد، و صورت، 18درصد افزایش یافته است [3]. این روند در دهه اخیر در ایران نیز سیر صعودی داشته است به نحوی که، ایران در میان کشورهای با رتبه بالای جراحی زیبایی و در جایگاه دوم خاورمیانه قرارگرفته است. نرخ تقاضا برای شایع ترین جراحی زیبایی (رینوپلاستی) در کشور، هفت برابر امریکا است [2]. عوامل متعددی شامل علل درونی (نارضایتی از تصویر بدن، اعتماد به نفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، دیده شدن وارتباطات اجتماعی مطلوب تر)، عوامل بیرونی (تاثیرات رسانه، سلبریتی ها، خانواده و دوستان) و عوامل ساختاری واجتماعی (گذار از سنت گرایی به مدرنیته، رشد فزاینده مراکز جراحی زیبایی، مقبولیت شبکه های اجتماعی، بازار پررونق اقتصادی و تبلیغات گسترده، پزشکی شدن مقوله زیبایی و سیاست رهاسازی جامعه پزشکی توسط وزارت بهداشت) بر تقاضای فزاینده جراحی زیبایی تاثیر گذارند. تمایل زنان به مداخلات زیبایی بیشتر از مردان و تابعی از فشارهای اجتماعی برای دستیابی به ایده آل های جسمانی و جذابیت جنسی است[1،4]. جراحی زیبایی منجر به بهبود سلامت روان می شود اما می تواند با پیامدهای ناخوشایندی در سلامت فرد و تحمیل بار مالی بر نظام سلامت همراه باشد. عمل های زیبایی اغلب گران و فاقد پوشش بیمه بوده و منجر به فشار مالی، نابرابری در دسترسی و حتی هزینه های کمرشکن می شوند[1،3]. این جراحی ها از طریق تقاضای فزاینده برای منابع (کارکنان و تجهیزات) باری را بر سیستم سلامت تحمیل می نمایند[5]. جراحی زیبایی در فهرست خدمات رسمی نظام سلامت کشور در بخش دولتی جای ندارد اما، در برخی از بیمارستان ها به دلیل منافع مالی از سایر کدهای جراحی استفاده می شود. این امر منجر به طولانی شدن زمان انتظار برای سایر خدمات ضروری، سوق متقاضیان به مراکز خصوصی، دریافت خدمت غیراستاندارد در مراکز نامناسب توسط تخصص های غیرمرتبط می شود و احتمال خطا، عوارض ناخواسته، نیاز به بستری و جراحی ترمیمی را اقزایش می دهد[4،5]. در دنیا، مدیریت جراحی زیبایی به دلایلی مانند درآمدزایی بالا، همراهی با صنعت مد و تبلیغات، تقاضای القایی و پیامدهای اجتماعی و بهداشتی در کانون توجه قرار دارد. با این حال، در ایران سیاستگذاری و قانونگذاری مدونی در این زمینه وجود ندارد و دستورکارگذاری آن ضروری به نظر می رسد. برای مدیریت موثر جراحی های زیبایی در نظام سلامت، ضمن تاکید بر حکمرانی مناسب، جمع آوری و ادغام اطلاعات مربوطه در سیستم های اطلاعات سلامت و انجام پروژه های تحقیقاتی موردنیاز، تدوین استراتژی هایی برای ارتقاء استانداردهای زیبایی واقع بینانه، تضمین دسترسی به جراحی و کاهش فشار بر منابع مراقبت سلامت با مشارکت کلیه ذی نقشان ضروری است. در همین زمینه برای بهبود پیامد بیماران و کاهش عوارض، استراتژی های مبتنی بر شواهد علمی شامل: مدیریت تقاضا از طریق بهبود سواد سلامت جامعه، ارائه مشاوره روانشناختی برای متقاضیان، تامین دسترسی به جراحی ایمن برای افراد واجدشرایط از طریق توسعه برنامه های کمک مالی، پوشش بیمه ای، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، بازآموزی در زمینه روش های نوین کم عارضه، صدور گواهینامه صلاحیت حرفه ای برای مجریان، کاهش فشار بر منابع سلامت از طریق بهینه سازی زمان بندی و تخصیص آن، تدوین و اجرای راهنمای بالینی، تدوین قوانین و فرایندهای نظارتی برای اطمینان از ایمنی بیمار و به حداقل رساندن عوارض شامل اعتباربخشی مراکز ارائه دهنده جراحی، الزامات مدیریت کیفیت، ایجاد روش های گزارش دهی برای عوارض جانبی و تامین بهینه تجهیزات توصیه می شود. اعلان ها ملاحظات اخلاقی: مورد ندارد. حمایت مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. تضاد منافع: نویسندگان اظهار می دارند که تضاد منافعی وجود ندارد. مشارکت نویسندگان: مریم تاجور: مفهوم سازی و طراحی مطالعه، نگارش- بررسی و ویرایش، تایید نهایی. زینب خالدیان: گردآوری داده، نگارش- پیش نویس، نگارش- بررسی و ویرایش. همه نویسندگان متن نهایی نامه را مطالعه و تایید نموده اند. رضایت برای انتشار: مورد ندارد.
۸۲.

شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی کودکان خردسال از طریق تلویزیون، به کمک فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه تماشای تلویزیون ساختار محتوا تلویزیون آموزشی رشد شناختی مخاطب کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: وسایل ارتباط جمعی و تعامل آن ها با مخاطب، ضرورت شناخت و توجه به سیاست گذاری های رسانه ای با تمرکز بر گروه های مختلف مخاطب را افزایش می دهد. کودکان یکی از گروه های اصلی مخاطب رسانه ها هستند. نگرانی ها به طور خاص در باب اوقات فراغت رسانه ای کودکان رو به افزایش است؛ زیرا رسانه به عنوان یکی از عوامل غیرانسانی مؤثر در تربیت کودک، هم زمان بر سلامت و ادراک یا تفسیر کودکان از محیط تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رشد شناختی مخاطب کودک از طریق تلویزیون انجام شده است.روش: به منظور افزایش دقت در یافته های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری نظری، از بین همه رسانه ها تلویزیون انتخاب شد؛ زیرا کودکان از تلویزیون استفاده بیشتری می کنند. در گام نخست پژوهش، تکنیک فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) به کار گرفته شده است.یافته ها: در مرحله اول فراترکیب، سؤال های پژوهشی تعیین شد و در مرحله دوم، به جست وجوی مقاله ها با کلمات کلیدی مرتبط با سؤال پژوهش پرداخته شد. در گام سوم، بعد از فیلتر کردن ۴۱۵ مقاله یافت شده با تکنیک ارزیابی انتقادی، ۶۱ مقاله مرتبط با سؤال پژوهش به دست آمد. در گام های چهارم و پنجم فراترکیب، به مطالعه و استخراج کدها و دسته بندی ها پرداخته شد و در گام ششم، برای تأیید اعتبار کدگذاری، دو سند توسط یکی از اعضای کمیته خبرگان مجدداً کدگذاری شد و شاخص کاپا برای این دو سند، به ترتیب 63/0 و 69/0 به دست آمد. به این ترتیب، در گام هفتم، ۱۷ زیر معیار و ۶ معیار اصلی شامل رفتار مراقب هنگام مشاهده، دلایل مشاهده، سبک مشاهده، نوع محتوای مشاهده شده (بر مبنای سن)، تلویزیون اولیه و ساختار محتوا از عوامل مؤثر و همچنین زمینه ساز تأثیر تلویزیون بر رشد شناختی مخاطب کودک شناسایی و تأیید شد. نتیجه گیری: در حوزه سیاست گذاری، به سازمان های رسانه ای پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های آتی خود، به عواملی از جمله درگیر کردن توجه مخاطب، ارزیابی تجربه تماشای تلویزیون، سرمایه گذاری بر پتانسیل های آموزشی تلویزیون و رویکردهای مربوط به ترکیب سرگرمی با آموزش بیش از قبل تمرکز داشته باشند.
۸۳.

استراتژی های کسب وکار صنعت سینمای ایران؛ مدل کسب وکار صنعت سینمای ایران در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب وکار سینما پاندمیک بحران استروالدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: سینما به عنوان یک صنعت رسانه ای جا افتاده، مدل های کسب وکار متنوعی را تجربه کرده است؛ هرچند وضعیت آن در شرایط ایدئالی قرار ندارد. با پیش آمدن شرایط پاندمی در جهان، سینما یکی از تجارت های پُرسودی بود که آسیب شدیدی دید. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل کسب وکار سینمای ایران، در وضعیت بحران، به ویژه در وضعیت پاندمی است.روش: این پژوهش کاربردی، اکتشافی و کیفی است. جامعه آماری آن، فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی بود و نمونه گیری با روش گلوله برفی و تا رسیدن به حد اشباع نظری انجام گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از فعالان حوزه سینما و مالکان و مدیران کسب وکارهای سینمایی، با استفاده از تحلیل مضمون انجام و کدگذاری شد.یافته ها: بر اساس نتایج مشتریان (مخاطبان) کسب وکار سینما، در هر دو وضعیت عادی و پاندمیک، طبقه متوسط شهری هستند. فیلم سازان در وضعیت پاندمیک، به ساخت سریال روی آورده اند. هزینه ها در وضعیت پاندمیک تغییری نکرده است؛ اما دستمزد بازیگر افزایش یافته است. اکران آنلاین در پلتفرم ها و تولیدات VODها، اصلیترین جریان درآمدی در زمان پاندمی و مقوله کمدی و سرگرمی، مهم ترین ارزش پیشنهادی سینمای ایران بوده است.نتیجه گیری: نشناختن مخاطب، اصلی ترین چالش سینمای ایران در حوزه مدیریت کسب وکار است. تأثیرات شرایط پاندمی بر کسب وکار سینمای ایران، اگرچه کاهش تولید و ضربه های مالی و ریزش مخاطب بود؛ از طرفی فرصت های زیادی را همچون بهبود بسترهای توزیع، قالب های جدید سرگرمی، بهینه شدن تولید با استفاده از تکنولوژی، جلب سرمایه، تغییر بازار و حتی بهبود رابطه دولت و سینما و تبلیغات تخصصی تر ایجاد کرد.
۸۴.

واکاوی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران: پژوهشی به روش ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان سواد رسانه ای سیاست گذاری سلامت ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۹۰
مقدمه: سلامت روان جامعه یکی از زمینه هایی است که می تواند تحت تاثیر انتشار محتوای رسانه ای قرار گیرد . پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با روش ترکیبی در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید ارتباطات متخصص در زمینه سواد رسانه ای و روانشناسان، و در بخش کمی کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن تهران بود. در بخش کیفی، از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نیز باروش تحلیل موضوعی انجام شد. در بخش کمی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده و چند مرحله ای، 384 پرسشنامه گردآوری شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش نشان داد که موضوعاتی مانند آموزش روش های تشخیص اخبار واقعی از جعلی، شکل گیری آسیب ها در صورت انتشار اخبار منفی، آموزش نحوه مواجهه با اخبار منفی، آموزش سواد رسانه ای از پیش دبستانی تا دبیرستان و توسعه مهارت چندرسانه ای بیشترین فراوانی را در بین نظرات کارشناسان دارد. با توجه به نتایج کمی، ارزش آمار پیرسون برای «درک محتوای پیام های رسانه ای»، «اهداف پنهان پیام های رسانه ای»، «انتخاب آگاهانه پیام های رسانه ای»، «نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای» و «تحلیل پیام های رسانه ای» به ترتیب برابر با 0/541، 0/577، 0/311، 0/533 و 0/420 بود (0/0001>P)، که نشان دهنده برقرار بودن رابطه معنادار آماری بین این پنج محور پیام های رسانه ای و ارتقاء سلامت روان جامعه ایران است. نتیجه گیری: افزایش سواد رسانه ای و سلامت روانی جامعه همبستگی مثبت دارند. بنابراین، آموزش سواد رسانه ای باید به یک اولویت جدی حوزه سلامت روان برای جامعه تبدیل شود. توجه به این آموزش به افزایش توانایی افراد در تشخیص اخبار جعلی و محتوای نادرست کمک می کند و همچنین، می تواند منجر به بهبود سلامت روان
۸۵.

الگوی تشخیص سازمان فضیلت محور: ابعاد و مؤلفه های تشخیص در اماکن متبرکه مذهبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان فضیلت محور مکان متبرکه مذهبی عارضه یابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه و اهداف: در دنیای رقابتی قرن بیست ویک، سازمان ها با گرایش به سمت فضایل اخلاقی و انسانی، سعی دارند تا خلأهای معنوی، اخلاقی و عاطفی کارکنان خود را از طریق تأکید بر فضیلت ها برطرف کنند. این تأکید در مطالعات جدید سازمانی، با ظهور مفهوم جدیدی به نام سازمان فضیلت محور همراه شد. در بین انواع سازمان های فضیلت محور، اماکن متبرکه مذهبی همواره جزء مهم ترین پایگاه های ترسیم آینده برای بشریت بوده و به عنوان مرکز ثقل و کانون تحولات جهانی و مهندسی فرهنگ، قابلیت های خود را آشکار می کنند. درست در شرایطی که نگرش، باورها، هنجارها و عقاید مردم به مکان های متبرکه مذهبی منجر به احترام و پاک انگاشتن آنها نسبت به سایر اماکن می شود، پیروی از اصول مدیریت ایجاب می نماید تا مسیر مدیریت، مطابق با واقعیت و دور از یک فضای انتزاعی و فانتزی باشد. در چنین شرایطی، ازیک سو تأکید مدل های علمی مورد استناد در مدیریت تغییر و عارضه یابی بر تشخیص، به عنوان نخستین گام و یکی از مراحل کلیدی تغییر، و ازسوی دیگر مرور پژوهش های انجام شده با محوریت فضیلت سازمانی، مؤید این مطلب است که در جمهوری اسلامی ایران، اماکن متبرکه مذهبی با وجود داشتن مأموریت های خاص در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تأثیر قابل توجه در شکل گیری ماهیت جامعه اسلامی، تاکنون در پژوهش های علمی مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی کمتر مورد توجه بوده اند. بنابراین، با وجود مدل های گوناگون و شناخته شده در مدیریت تغییر، مسئله اصلی پژوهش فقدان الگویی جامع، مانع و کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی بود که از طریق آن بتوان با شناخت کامل از این گونه سازمان ها، مسائل و عارضه های آنها را شناسایی و تحلیل کرد و جنبه های ناکارآمد آنها را تغییر داد. ازاین رو، تحقیق حاضر، با هدف ارائه الگوی تشخیص کاربردی برای سازمان های عهده دار مسئولیت در اماکن متبرکه مذهبی ایران، به بررسی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها پرداخته است. بر اساس این، آستان قدس رضوی در مشهد مقدس، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومهh در قم، آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنیj در شهر ری و آستان مقدس حضرت احمدبن موسی (ملقب به شاهچراغ) در شیراز سازمان های فضیلت محور بهره مند از نتایج حاصل از این پژوهش خواهند بود. روش: تحقیق کیفی حاضر با رویکردی کاربردی برای اماکن متبرکه مذهبی در ایران اسلامی طرح ریزی شده است. بر مبنای مدل پیاز پژوهش ساندرز  این پژوهش در لایه پارادایم تفسیری قرار می گیرد. جهت گیری آن از نوع پژوهش های بنیادی است و فرایندی استقرایی دارد. از نظر روش تحقیق، فرآیند پژوهش با پیروی از مراحل فراترکیب به روش سندلوسکی و باروسو  و تلفیق آن با تحلیل مضمون به روش براون و کلارک انجام شده است. هدف نهایی پژوهش نیز فهم مدل تشخیص سازمان فضیلت محور است که در آن به معرفی ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مکان متبرکه مذهبی پرداخته شده است. گردآوری مبانی نظری و داده های مورد نیاز از طریق مطالعه اسناد و مدارک به روش کتابخانه ای و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان منتخب به روش های غیراحتمالی قضاوتی و گلوله برفی و تا زمان رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در این پژوهش، طرح ریزی دستورالعمل مصاحبه ها بر پایه روش دیالکتیک انجام شد: یعنی ساخت نظر یا تز، مواجهه با پادنظر یا آنتی تز، و سرانجام ساخت سنتز. بر اساس این، ابتدا قالب مضامین اولیه از داده های نظری پژوهش استخراج شد (تز) و پس ازآن در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت. در ادامه، بررسی ایده ها و نظرات خبرگان (آنتی تزها) در قالب کدهای مفهومی جمع بندی و در پایان مدل تشخیص سازمان فضیلت محور برای اماکن متبرکه مذهبی ایران (سنتز) طراحی شد. یافته ها: الگوی تشخیص اماکن متبرکه مذهبی الگویی است کاربردی برای تفکیک ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده آن که به شناخت کلی نسبت به این گونه سازمان ها منتج شده، زمینه را برای تغییر و عارضه یابی آنها فراهم می کند. براساس یافته ها، الگوی معرفی شده مشتمل بر چهار بُعد و بیست مؤلفه اصلی است . ابعاد اصلی این الگو «ارکان»، «کارکردها»، «سرمایه ها» و «مدیریت» هستند. در این الگو بُعد ارکان از مؤلفه های «زائر»، «زیارت»، «مزار» و «مزور» تشکیل شده است. «کارکردهای قدسی»، «کارکردهای فرهنگی»، «کارکردهای اجتماعی»، «کارکردهای اقتصادی» و «کارکردهای عبادی - سیاسی» مؤلفه های بُعد کارکردها هستند. «سرمایه های نمادین»، «ارزش های بنیادین»، «شایستگی های سازمانی»، «سرمایه های اجتماعی» و «سرمایه های فرهنگی» در بُعد سرمایه ها قرار دارند. و درنهایت «برنامه ریزی»، «بسیج منابع»، «سازمان دهی»، «هدایت و رهبری» و «نظارت و صیانت» به عنوان مؤلفه های بُعد مدیریت معرفی شده اند. بحث و نتیجه گیری: نوشتار حاضر نخستین تلاش پژوهشی در ارائه مدل تشخیص خاص برای اماکن متبرکه مذهبی است که افزون بر تقویت مبانی علمی و پژوهشی این حوزه، می تواند تا حدی از توسعه مفاهیم و الگوهای تحمیلی و تجویزی به این سازمان ها جلوگیری کند. دستاوردهای این پژوهش، مزیت اصلی مدل تشخیص را در درک عمیق تر و تجسم بهتر از مؤلفه های تشخیص بقاع متبرکه و شناسایی مخاطرات و آسیب پذیری های آن می داند و کاربردهای عملیاتی آن را در مباحث مرتبط با مدیریت تغییر و عارضه یابی تبیین می نماید. این پژوهش فهم سازمان های متولی اماکن متبرکه مذهبی را از طریق فهم ابعاد و مؤلفه های تشخیص آنها امکان پذیر می داند و مطلوبیت پروژه های تغییر، تحول و توسعه را در گروی ایجاد تغییر در عوامل مؤثر در مؤلفه های تشخیص تبیین می نماید. همچنین نتیجه می گیرد زمانی حیات یک سازمان فضیلت محور دچار عارضه می شود که یک یا چند مورد از ابعاد و مؤلفه های تشخیص، به درستی در سازمان تبیین نشود، دچار کژکارکردی یا انحراف از مسیر اصلی خود شود و یا به هر علت دیگری مورد مخاطره قرار گیرد. بی توجهی یا کم توجهی هر یک از عناصر سازمان به هرکدام از این ابعاد و مؤلفه ها موجب بروز عارضه برای کل سازمان می شود. هریک از ابعاد و مؤلفه های مدل تشخیص، جنبه های نامعلومی از سازمان های فضیلت محور را نمایان کرده است. در این پژوهش مدیریت تغییر و عارضه یابی سازمان فضیلت محور، فعالیتی تخصصی، برگرفته از دانش، تجربه و تعهد نسبت به این گونه سازمان هاست و به متولیان سازمان های مورد مطالعه پیشنهاد می شود تا با توجه به رسالت سنگین خود در عرصه های مختلف اجتماعی، این امر را به کسانی واگذار نمایید که واجد صلاحیت فنی، انسانی و ادراکی لازم و کافی برای این کار باشند. تقدیر و تشکر: ضمن قدردانی از مشارکت شایسته گروه خبرگان منتخب از استادان دانشگاه و خادمین محترم در اعتاب مقدس جمهوری اسلامی ایران، از کلیه کسانی که در انجام پژوهش مشارکت داشته و ما را یاری داده اند، تشکر می شود. تعارض منافع: هیچ تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
۸۶.

بررسی ویژگی های منفی مدیران، از منظر امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه مدیریت اسلامی ویژگی مدیران ویژگی های منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۵
مدیران به جهت تاثیرگذاری جایگاه، در کنار آراستگی به خصوصیات مثبت، باید از ویژگی های منفی نیز پیراسته باشند. امام علی (ع) در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، در کنار امر و تاکید بر معروف های مدیریتی، به منکرات اخلاقی – حرفه ای برای مدیران نیز توجه، و نسبت به آن ها نهی داشته اند. براین اساس، هدف پژوهش حاضر استحصال و احصاء ویژگی های منفی مدیران از منظر امام علی (ع)، با بررسی کتاب نهج البلاغه، و بهره گیری از روش تحلیل محتوای عرفی است. در این روش ابتدا معانی و کدهای استخراج شده از نهج البلاغه که مرتبط با هم بودند در قالبِ خوشه هایی مشخص با نام مضامین فرعی جای گرفتند؛ سپس مضامین فرعی براساس اصل شباهت، دسته بندی شده و مضامین اصلی را شکل دادند. «ترس، حرص و آز، پرخوری و شکمبارگی، حلال شمردن حرام، هوسرانی، نادانی، آلودگی به گناه، دنیاپرستی، عدم قناعت، سوء شهرت خانوادگی» اولین گروه از مضامین فرعی می باشند که تحت عنوانِ "رذایل اخلاقی فردی" برای مدیران، تجمیع شده اند. «نفاق و دورویی، بخل و عدم انفاق، عدم رازداری، علاقه به ستایش، کبر و خودبزرگ بینی، نیرنگ و فریب، نقض عهد و پیمان شکنی، تبعیت از گمراهان، بی توجهی به فقرا، هم نشینی با سرمایه داران مسئله دار، بدرفتاری با مردم، تحقیر مردم، بی اعتنایی به مردم، منت گذاری، و ظلم و بی عدالتی»، نیز مجموعه ای از مضامینی هستند که مضمون اصلیِ "رذایل اخلاقی بین فردی"، را شکل داده اند. «رشوه خواری، اختلاس، خیانت به مافوق، سابقه ی بدِ کاری، خویشاوندسالاری، عدم صلاحیت و توانمندی، بی وقت عمل کردن، سستی و عدم تلاش، پنهان داشتن خود، استبداد رای و امتیازخواهی» آخرین دسته از مضامین فرعی می باشند که مضمون اصلیِ "ایرادات و عیوب حرفه ای" براساس آن سامان یافته است.
۸۷.

ارائه الگوی معنویت افزایی در منابع انسانی در سازمان ها با استفاده از روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت افزایی منابع انسانی آستان قدس رضوی روش فرا ترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی معنویت افزایی منابع انسانی در آستان قدس رضوی با تأکید بر عوامل کنترل کننده و پیشگیرانه انجام شده است.از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی بکار برده شده است. این پژوهش از روش فراترکیب مبتنی بر مراحل سندلوسکی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به معنویت سازمانی شامل 43 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 90 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد.در هر یک از لایه ها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 28 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی از روش آنتروپی شانون و معیارهای CASP استفاده شد و در نهایت نتایج تحقیق منتج به شناسایی ابعاد در شش بُعد اساسی گردید که به طور مشخص ابعاد اصلی اثرگذار بر معنویت افزایی منابع انسانی در سازمان آستان قدس رضوی شامل "هدایت و راهبری"، "ساختاری"، "فردی"، "فرهنگ سازی"، "مدیریتی" و "بازدارندگی"ارائه گردید.الگوی مفهومی به دست آمده از مراحل فراترکیب سندلوسکی می تواند به عنوان مبنای برای پژوهش های آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کارکنان به منظور ارائه راهبردها و سیاست های اجرایی برای مسئولین و تصمیم گیران در سازمان آستان قدس رضوی در جهت هدایت، راهبری، نظارت و کنترل معنویت افزایی منابع انسانی قرار گیرد.
۸۸.

راهکارهای مدیریت مهاجرت پرستاران: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: راهکار پرستار مدیریت مهاجرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۸
مقدمه: مهاجرت پرستاران موجب کمبود نیروی انسانی نظام سلامت، کاهش کیفیت خدمات سلامت، افزایش بار کاری بر روی باقی مانده کارکنان و کاهش دسترسی به خدمات درمانی مؤثر برای جمعیت های آسیب پذیر می شود. این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین راهکارهای مدیریت مهاجرت پرستاران انجام شد. روش ها: این پژوهش با روش مرور حیطه ای انجام شد. مطالعات فارسی و انگلیسی مرتبط با مدیریت مهاجرت پرستاران در پایگاه های داده ای PubMed، Web of Science، Wiley Online Library، Springer، Science Direct، Scopus ، Magiran، SID و موتورجستجوی Google scholar در بازه ی زمانی ژانویه 2000 تا اکتبر 2023 میلادی با کلید واژه های مناسب جستجو شد. در نهایت، 89 مقاله انتخاب و با کمک نرم افزار MAXQDA و روش تحلیل موضوعی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 42 راهکار برای مدیریت مهاجرت پرستاران شناسایی شد که به دو دسته راهکارهای کشورهای مبدأ و مقصد تقسیم شدند. مهمترین راهکارهای مربوط به کشورهای مبدأ شامل افزایش حقوق و مزایا، شرایط محیط کار، ایجاد موانع برای مهاجرت، عقد توافق نامه های دو یا چندجانبه، اجرای فرآیند چرخش مغزها و بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی کشورها بودند. از سوی دیگر، راهکارهای کشورهای مقصد شامل استخدام اخلاقی پرستاران از کشورهای در حال توسعه، پرداخت غرامت به کشورهای مبدأ و تلاش برای خودکفایی در نیروی کار پرستاری بود. نتیجه گیری: مهاجرت پرستاران به رغم مزایای کوتاه مدت برای کشور مقصد، به چالش های جدی برای نظام سلامت کشورهای در حال توسعه منجر می شود. شناسایی و اجرای راهکارهای مؤثر از جمله افزایش حقوق و مزایا و بهبود شرایط کاری و زندگی در کشورهای مبدأ و ایجاد توافق نامه های دو یا چندجانبه و استخدام اخلاقی در کشورهای مقصد برای مدیریت این پدیده ضروری است. این اقدامات نیازمند همکاری گسترده بین المللی و تعهد سیاستگذاران کشورها برای جلوگیری از بحران های بهداشتی و ارتقای نظام های سلامت جهانی است.
۸۹.

ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های بخش دولتی: شواهدی از مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد (1402)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شایستگی توانمندسازی رهبری مدیریت پرستاری سرپرستار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۵
مقدمه: با توجه به نقش حیاتی سرپرستاران در هدایت امور مراقبتی بیماران و ایجاد محیط سالم کاری، برخورداری آنان از اصول و شایستگی های مدیریتی امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شایستگی مدیریتی سرپرستاران بیمارستان های آموزشی شهر یزد انجام شده است روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و تحلیلی می باشد که در سال 1402 در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. نمونه گیری در دو گروه پرستاران (174 نفر) و 49 مدیر بیمارستان و مدیر پرستاری با روش سهمیه ایِ تصادفی و سرشماری انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شایستگی های مدیریتی سرپرستاران طراحی شده توسط مرکزی مقدم جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS16 و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (من ویتنی و اندازه اثر d کوهن) انجام شد. یافته ها: میانگین نمره شایستگی سرپرستاران از دیدگاه مدیران و پرستاران 65/08و در سطح خوب گزارش شد. بر اساس نظر دو گروه، بیشترین نمره شایستگی مربوط به مولفه تعهد به مشتری (27/41± 75/33) و کمترین نمره مربوط به مولفه حل مساله سرپرستاران بود. در میان مولفه های مربوط به شایستگی، "مدیریت جو و فرهنگ سازمانی" (0/762=d= )و "اعتماد و اعتبار" (0/750= d) بیشترین تاثیر را بر شایستگی سرپرستاران داشتند. نتیجه گیری: ضعیف ترین شایستگی سرپرستاران مهارت حل مساله بود که حاکی از لزوم توانمندسازی از طریق آموزش است. با تقویت مهارت های مدیریت فرهنگ سازمانی و ارتباط موثر می توان بخش مهمی از شایستگی های مدیریتی را در سرپرستاران ایجاد نمود.
۹۰.

چیستی و نقش آفرینان حکمرانی اسلامی براساس فرمایشات امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمرانی اسلامی مدیریت اسلامی تعریف حکمرانی نقش آفرینان حکمرانی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۹
یکی از مباحث کلیدی و چالش برانگیز، نوع حکمرانی و نحوه اداره جامعه است که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران عرصه علوم سیاسی و مدیریتی قرار گرفته است. اتخاذ رویکردهای مختلف و شکل گیری پارادایم های مختلف نشاندهنده افزایش اهمیت این مساله به ویژه در دوران معاصر شده است. در این راستا لازم است بر اساس مبانی ارزشی و اسلامی خود به موضوع حکمرانی پرداخته شود. در این مسیر یکی از الگوی های مهم در عرصه حاکمیت، سیره حکمرانی امام علی(ع) می باشد. این پژوهش در پی آن است که مولفه ها و تعریف حکمرانی اسلامی را بر اساس بیانات ایشان استخراج نماید. روش پژوهش از نوع کیفی است که از طریق روش تحلیل محتوای کیفی براساس کتب نهج البلاغه و غرر الحکم و درر الکلم انجام شده است. مولفه های شناسایی شده شامل 19 مولفه می شود که در نهایت نیز حکمرانی اسلامی به این صورت تعریف گردید: تعیین، اعمال و کاربرد قواعد شریعت مدار و حکمیانه با وحدت و همیاری صادقانه نقش آفرینان امت مبتنی بر روابط اخوت ایمانی با محوریت ولایت برای تحقق عدالت و رشد و هدایت جامعه در مسیر تقرب الی الله.نقش آفرینان حکمرانی نیز در سه بخش، ولایت، خواص و امت شناسایی و طبقه بندی شدند.
۹۱.

توسعه چارچوبی جهت سنجش عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک گذاری تجربه پلتفرم های آنلاین گردشگری الکترونیکی تجربه گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۷
هدف: به اشتراک گذاری تجارب در محیط آنلاین، یکی از منابع مناسب جمع آوری اطلاعات در خصوص مقاصد گردشگری است؛ بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگر به به اشتراک گذاری این تجارب، امری ضروری است. هدف این پژوهش توسعه چارچوب عوامل مؤثر بر به اشتراک گذاری تجارب گردشگر در محیط های آنلاین برند است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای کاربردی و از نظر روش، توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری گردشگرانی بودند که ضمن داشتن تجربه سفر به ایران در دهه گذشته، تمایل داشتند که این تجربه را در فضای آنلاین به اشتراک بگذارند. بر اساس فرمول کوکران، ۲۰۶ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها از طریق روش کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته (شامل ۷۸ پرسش اصلی و ۵ پرسش جمعیت شناختی) جمع آوری شدند. روایی صوری پرسش نامه، با بهره مندی از دیدگاه خبرگان و پایایی آن، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. این داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری، به روش حداقل مربعات جزئی، در نرم افزار اسمارت پی ال اس پردازش شدند. یافته ها: به ترتیب عوامل فردی کسب احترام، پذیرفتن تجربه های جدید، برخورداری از دانش تکنولوژیک، امنیت ادراک شده و تمایل به دریافت بازخورد از جانب دیگران و عامل تکنولوژیکی وجود پلتفرم های مناسب، بر بروز رفتار اشتراک تجربه گردشگری در فضای آنلاین اثرگذارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش پررنگی که شبکه های اجتماعی روی گردشگران دارد، کسب وکارهای اینترنتی گردشگری با تمرکز بر این عوامل، می توانند با تقویت رفتار اشتراک تجربه، آن را به ابزاری قدرتمند برای افزایش آگاهی مخاطبان تبدیل کنند.
۹۲.

طراحی مدل هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای با تبیین نقش نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم آفرینی ارزش نوآوری باز هوش مصنوعی هوش تجاری توسعه دیجیتالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۵۷
هدف: هم آفرینی ارزش در رسانه های دیجیتال، بر اساس معماری پلتفرم های دیجیتال استوار است و انعطاف پذیری رسانه های دیجیتال از جنبه طراحی، منطق هم آفرینی ارزش در این پلتفرم ها را تغییر داده است. از سوی دیگر، توسعه هوش مصنوعی مرزهای فعالیت های تجاری را گسترش داده و باعث شده است که هوش تجاری به کار گرفته شود که توسعه دیجیتالی در پلتفرم ها را به همراه دارد. با توجه به این مقدمه، در پژوهش حاضر با استفاده از هوش مصنوعی، هوش تجاری و توسعه دیجیتالی و همچنین، بررسی اثر تعدیلگری نوآوری باز، به طراحی مدلی برای هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای اقدام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، خبرگان و فعالان پلتفرم های رسانه ای تشکیل داده است که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامعین، تعداد ۳۸۴ نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری، از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که پایایی آن با میزان آلفای کرونباخ 763/0 تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش کمّی، مدل یابی معادلات رگرسیون، رویکرد پی ال اس در نسخه ۳ نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با توسعه دیجیتالی رابطه معناداری وجود دارد. بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش نیز، روابط معنادار مستقیم و غیرمستقیمی وجود دارد. همچنین متغیر نوآوری باز، رابطه توسعه دیجیتالی و هم آفرینی ارزش را به صورت مثبت تعدیل می کند. نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط میان نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای بررسی شود. بر اساس نتایج، هوش مصنوعی و هوش تجاری با تحلیل و مشخص کردن فرایندها بر اساس ترجیحات و انتظارات مخاطبان و شناسایی و درک نیازهای پنهان و آشکار مخاطب در تولید محتوا، می تواند توسعه دیجیتالی پلتفرم ها را به همراه داشته باشد و در نهایت با استفاده از ظرفیت های نوآوری باز و تبادل نظر با سایر رسانه ها، به هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای منجر شود.
۹۳.

شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای معنویت در سازمان براساس بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیانیه گام دوم انقلاب تحلیل مضمون (تماتیک) معنویت سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
بیانیه گام دوم انقلاب، رهنامه ای است که با روایت تاریخی انقلاب آغاز می شود و در آینده ای امیدبخش امتداد می یابد. دراین پژوهش درصدد شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای معنویت در سازمان براساس بیانیه گام دوم هستیم؛ زیرا معنویت و اخلاق یکی از توصیه های هفت گانه رهبر انقلاب درجهت نیل به هدف آرمانی تمدن اسلامی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان شاغل در بیمارستان دادگستری تهران می باشند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه با حجم نمونه 132 نفر استفاده شده است. به منظور شناسایی، تحلیل و تفسیر الگوهای موجود درون داده ها از روش تحلیل مضمون (تماتیک) و نرم افزار Maxqda استفاده شده است. سپس با کمک آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزارهای SPSS و Smart PLS به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. درنهایت 13 عامل ارتقای معنویت براساس بیانیه گام دوم انقلاب یعنی 1. ایمان؛ 2. تقوا؛ 3. توکل؛ 4. بصیرت دینی؛ 5. سیره چهارده معصومb؛ 6. سیره اولیاءالله؛ 7. اتحاد و همبستگی؛ 8. قرآن؛ 9. حفظ انقلاب؛ 10. معنویت درونی؛ 11. خواص جامعه؛ 12. ارزش و کرامت معنوی؛ 13. توجه به روابط شرعی و حدود اسلامی تعیین شده که درمجموع دارای 44 شاخص است.
۹۴.

مزیت رقابتی پایدار در پلتفرم های دیجیتال رسانه ای: مروری کتاب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلتفرم های دیجیتال رسانه ای رقابت مزیت رقابتی پایدار تحلیل کتاب شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۳۲
هدف: ماهیت پلتفرم های دیجیتال رسانه ای، پویایی و درگیرسازی مخاطبان را به همراه دارد که ساختار جدیدی در بستر فناوری فراهم آورده است. فناوری دیجیتال ارزش زیادی برای شرکت ها به وجود آورده است؛ اما مشخص نیست که این پلتفرم ها چگونه می توانند مزیت رقابتی پایدار داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر، ارائه دسته بندی کلی از پژوهش های صورت گرفته در زمینه ایجاد مزیت رقابتی پایدار در پلتفرم های دیجیتال رسانه ای و شناسایی و ترسیم روند علمی مطالعات است. روش: پژوهش حاضر به تجزیه وتحلیل کتاب شناختی پژوهش های حوزه پلتفرم های دیجیتال رسانه ای و ایجاد مزیت رقابتی پایدار می پردازد و از نوع مطالعات توصیفی تحلیلی است. کلیه تولیدات علمی در سال های 2000 تا 2022 این حوزه که در پایگاه علمی وب آوساینس نمایه شده، جامعه آماری این پژوهش در نظر گرفته شده است. داده ها با استفاده از زبان برنامه نویسی آر و بسته بیبلیومتریکس و نرم افزار وی اُاس ویور نسخه 6/1 تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: بر اساس رشته عبارات جست وجو شده در پایگاه وب آوساینس، از سال 2000 تا 2022، تعداد 838 مقاله یافت شد. رشد چشمگیر ادبیات مزیت رقابتی پایدار در پلتفرم های دیجیتال رسانه ای، از سال 2015 آغاز شده است. بیشترین تعداد مقاله ها در سال 2022 با 80 مقاله و بیشترین میزان استناد در نشریه مدیریت استراتژیک با 12690 استناد بوده است. همچنین در تحلیل هم رخدادی واژه های کلیدی، شش خوشه به دست آمد که عبارت اند از: استراتژی های رقابت پذیری، مدل های نوآورانه و ارزش آفرین، یادگیری سازمانی، مدیریت استراتژیک منابع، عملکرد پایدار و فرهنگ و رهبری. نتیجه گیری: رشد سریع پلتفرم های دیجیتال رسانه ای در سال های اخیر، این حوزه را به یکی از رقابتی ترین حوزه های کسب وکار تبدیل کرده است. با این حال، این پلتفرم ها در محیطی با تغییرات سریع و پیچیده قرار گرفته اند و باید همواره در حال نوآوری و تحول باشند تا بتوانند در این محیط به رقابت بپردازند و جایگاه خود را حفظ کنند. مدیران پلتفرم های رسانه ای می توانند با در نظر گرفتن استراتژی های انعطاف پذیر، نوآوری مدل کسب وکار، استفاده از دانش ضمنی، سرمایه انسانی و تعامل در چارچوب مسئولیت اجتماعی، به حفظ جایگاه و خلق موقعیت رقابتی بپردازند.
۹۵.

بازسازی مدیریت دانش: الگوی تحول رشته «مدیریت دانش» در راستایِ پشتیبانی از مدیریت تحول علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش مدیریت راهبردی دانش الگوی تحول علوم انسانی مدیریت اسلامیِ دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
مدیریت و سیاست گذاری تحول علوم انسانی، نیازمند یک رشته و حوزه مطالعاتی است که بتواند از فعالیت ها، فرآیندها و اقداماتی که در راستای علوم انسانی اسلامی در کشور به انجام می رسد، پشتیبانی علمی و نظری نماید. در اسناد بالادستی عرصه علوم انسانی به حوزه مطالعاتی «مدیریت دانش» تأکید ویژه ای شده است. ایجاد تحول در رشته «مدیریت دانش» که صورت تحول یافته آن را می توان با عنوان «مدیریت اسلامیِ دانش» یا «مدیریت راهبردی دانش» خطاب قرار داد، می تواند یک برنامه پژوهشی اولویت دار برای هدایت جریان تحول علوم انسانی و سامان دهی به فعالیت ها و اقدامات نهادهای بالادستی سیاست گذار و مجری، دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و مراکز آموزشی و پژوهشی در راستای تحول علوم انسانی باشد. براساس این، تحول در رشته مدیریت دانش، یکی از ضرورت های تحول علوم انسانی در دیگر رشته های علوم انسانی می تواند به شمار آید. دراین پژوهش، ضمن اشاره و ارزیابی پژوهش هایی که درزمینه «مدیریت دانش با رویکرد اسلامی» انجام شده، الگویی برای تحول رشته مدیریت دانش ارائه شده است. این الگو که در دو بخش «الگوی مفهومی» و «الگوی موضوعی» ارائه شده، شامل 3 بُعد، 9 مؤلفه و 27 متغیر است. مزیت این الگو نسبت به دیگر الگوهای ارائه شده درزمینه مدیریت اسلامیِ دانش، ازیک سو توجه توأمان به سه مؤلفه «مبانی، روش، مسائل» به ارکان تحول مدیریت دانش، و ازسوی دیگر ارتقایِ مقیاسِ مدیریت دانش از سطح «دانش سازمانی» به سه مقیاسِ «دانش اجتماعی، دانشِ نهاد علم و دانشِ سازمانی» به صورت توأمان است. همچنین، براساس نیازمندی های تحول علوم انسانی، سه مؤلفه «تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش» به صورت توأمان ملاحظه شده است. از دیگر مزیت های این پژوهش، ارائه منطقی برای اهمیت گذاری و اولویت بندی مؤلفه های مدل و پیشنهاد اجمالی برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای تأسیس رشته «مدیریت اسلامیِ دانش» است. 
۹۶.

مطالعه رابطه بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با عملکرد شغلی: فراتحلیل پژوهش هایی بازه زمانی 1390 الی 1401(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی عملکرد شغلی تعلق مذهبی مشارکت اجتماعی اعتماد اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
«عملکرد شغلی» کنشی سازمانی و نهادی است که به تبع سطح سرمایه اجتماعی بر شکوفایی و توسعه سازمانی تأثیر می گذارد و به بازدهی و اثربخشی یا برایند شغلی در یک سازمان اطلاق می شود. عملکرد شغلی سازمانی تحت تأثیر هنجار شغلی، سرمایه درون و برون گروهی، اعتماد سازمانی و روابط اجتماعی در یک مجموعه قرار گرفته و از جمله آثار آن خلاقیت، نوآوری و شکوفایی سازمانی است. سازمان های شغلی و اجتماعی با بهره گیری از سرمایه اجتماعی از وابستگی می گریزند و با ایجاد اخلاق کار و افزایش بازدهی عملکرد شغلی به خلاقیت و کارآفرینی دست پیدا می کنند. سرمایه اجتماعی با ایجاد تعهد اجتماعی، افزایش تعلق مذهبی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی و حضور در شبکه های شغلی سازمانی، عملکرد شغلی را تقویت می کند. هدف اصلی پژوهش مطالعه رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد شغلی دربازه زمانی 1390-1401 است. روش تحقیق از نوع «فراتحلیل» (کمّی) و حجم نمونه 22 سند بوده که با روش «نمونه گیری غیراحتمالی» انجام شده است. نتایج نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و عملکرد شغلی رابطه معنا داری وجود دارد و مقدار اثر آن برابر با 45 درصد است. همچنین انسجام اجتماعی (0.401)؛ تعهد سازمانی (0.321)؛ کنترل اجتماعی (0.371)؛ اعتماد اجتماعی (0.234)؛ مشارکت اجتماعی (0.178)؛ و تعلق مذهبی (0.165) بر عملکرد شغلی تأثیر معناداری داشته است.
۹۷.

تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در اجرای برنامه های سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مشارکت بین بخشی سیاست موانع تسهیلگر برنامه های سلامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
مقدمه: مشارکت بین بخشی در اجرای برنامه های سلامت، به برقراری ارتباط بین بخش سلامت و سایر بخش ها، برای دستیابی به نتایج مؤثرتر و کارآمدتر، اطلاق می گردد. رسالت و اهداف متفاوت این سازمان ها، مدیریت آن ها را در برقراری ارتباط مؤثر با چالش مواجه می سازد. مرور حاضر با هدف شناسایی تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در حوزه سلامت انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر به روش مرور حیطه ای با استفاده از الگویArksey و O`Malley انجام شد. جستجو در پایگاه های داده PubMed، Scopus، Web of science و دو موتور جستجوی Google و Google Scholar با کلیدواژه های مرتبط و بدون محدودیت زمانی، تا اردیبهشت 1402، انجام شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل چارچوبی انجام شد. یافته ها: تعداد 27 مطالعه مرتبط با تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی انتخاب شد. تسهیلگرها و موانع مشارکت بین بخشی در برنامه های سلامت به دو گروه درون نظام سلامت (حاکمیت و رهبری، تأمین مالی، نیروی انسانی، تسهیلات و تجهیزات، سیستم های اطلاعات و ارائه خدمات سلامت) و خارج از نظام سلامت (عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و قانونی) دسته بندی شدند. نتیجه گیری: پیش بینی موانع موجود در همکارهای بین بخشی می تواند بسیاری از چالش های احتمالی در حین اجرای برنامه ها را کاهش دهد. انتظار می رود با شناسایی راهکارهای تقویت مشارکت بین بخشی، اجرای برنامه های سلامت و دستیابی به اهداف تسهیل گردد.
۹۸.

راهبردهای رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد رهبری آموزشی سیره امام محمدباقر (ع) مدل ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۵۹
هدف این پژوهش شناسایی و اکتشاف راهبرد های رهبری آموزشی در سیره امام محمدباقر(ع) بر مبنای مدل پیشینی خلاقیت، هوش (هوش عملی، هوش تحلیلی) و خرد بوده است. روش این پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوای تاریخی به صورت مورد کاوی در سیره رهبری آموزشی امام باقر(ع)، به روش اسنادی و رویکرد آن تفسیری و با هدف کاربرد های عملی در رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی انجام شده است. پس از بررسی اعتبار اسناد تاریخی در مورد سیره امام باقر(ع)در مورد رهبری آموزشی و مطالعه دقیق اطلاعات مورد نیاز و یادداشت برداری از منابع دست اول و دوم و همچنین مشورت با صاحب نظران و اساتید، در ابتدا 55 راهبرد و در نهایت 21 راهبرد اصلی رهبری آموزشی براساس مبانی پژوهش خلاصه و مفاهیم کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش، می تواند راه گشای برخی از نیاز های رهبری آموزشی در حوزه رفتاری و شخصیتی یک رهبر آموزشی در عصر حاضر به ویژه جوامع اسلامی باشد. واژگان کلیدی: راهبرد، رهبری آموزشی، سیره، امام محمدباقر(ع)، مدل ترکیبی.  
۹۹.

الزامات نهادینه سازی فرهنگ پاسداری در اعضای سپاه با ابتنای بر تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الزامات نهادینه سازی فرهنگ پاسداری سپاه تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۴۱
فرهنگ پاسداری منشأ ساخت هویت نهادی سپاه است. سپاه با شناخت و فراهم نمودن الزامات نهادینهسازی فرهنگ پاسداری می تواند راهبردهای صحیحی را اتخاذ نماید و اقدامات هدفمند و مؤثری را اجرا کند که این پژوهش درصدد کشف آنها است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار MAXQDA برای پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده نموده بدین نحو که کدهای شناسایی شده با تک کلمات، توصیف و پس از تفسیر آنها، خوشه بندی و در نهایت تحت یک مضمون فراگیر قرار گرفتند. بر این اساس 39 کد توصیفی و 27 کد تفسیری، در قالب 11 مضمون فراگیر احصاء شد. جامعه آماری، ترکیبی از اساتید دانشگاه و فرماندهان، مدیران و کارشناسان صحنه اجرایی و علمی هستند که به روش هدفمند انتخاب شده اند. 11مصاحبه، شرط اشباع را فراهم نمود. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که: مقاوم سازی فکر پاسداران، تقویت نقش نظارتی حوزه نمایندگی، مشارکت مدیران و فرماندهان، مشارکت پاسداران، تهیه برنامه جامع راهبردی، برنامه ریزی برای خانواده پاسداران، برقراری عدالت سازمانی، توانمندسازی منابع انسانی مراکز آموزش، فراهم آوردن امکانات لازم، توافق عمومی در مورد مفهوم فرهنگ پاسداری، تشکیل تیم های رصد مسائل فرهنگی، جزو الزامات نهادینه سازی در سپاه به شمار می آید.
۱۰۰.

راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد فرهنگ سازمانی مطلوب مدیریت جهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۳۳
نهاد دادگستری از سازمان هایی است که پیوسته در ارتقای فرهنگ سازمانی خود تلاش داشته و به نظر می رسد مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی از عملکرد مطلوب تری برخوردار باشد و چنانچه نهادی مثل دادگستری در زمینه خدمت به ارباب رجوع، در نظر داشتن خدا در کلیه امور قضاوت، داشتن روحیه مردمی توسط قضات و مسئولین آن، تزکیه نفس، استفاده صحیح و دقیق از بیت المال و ... از مطلوبیت کافی برخوردار نباشد رفته رفته محبوبیت خود را میان آحاد مردم از دست می دهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی در دادگستری جمهوری اسلامی ایران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش اجرا آمیخته است. جامعه هدف پژوهش حاضر در بخش کیفی و کمّی اساتید و خبرگان مدیریت سازمانی و مدیریت جهادی با حداقل 10 سال سابقه خواهند بود. حجم نمونه مبتنی بر رویکرد اشباع نظری تعیین می گردد و روش نمونه گیری نیز روش گلوله برفی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه ها، در مرحله کیفی، از روش نظریه داده بنیاد استفاده می شود. فرایند در روش داده بنیاد شامل کدگذاری است. همچنین در مرحله کمّی، روایی گویه های مصاحبه مبتنی بر Imapct Factor و شاخص های CVR و CVI تایید شده است. در نهایت یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای کارآمدتر شدن فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی در قوه قضاییه عبارتند از: تفکر خدایی کردن امور، مراجعه به مشاوره، پذیرفتن خطاهای خود و جبران، آموزش مسئولیت پذیری، آموزش احترام به یکدیگر، خوشرویی در محیط کار، پرورش کارکنان، اهمیت به بیت المال، وضع قوانین، ارتقای اعتماد به نفس، استفاده از ظرفیت ها، ارتقای تعهد کارکنان، توسعه مشارکت، نهادینه کردن رفتار دینی، تفکر توسعه، قناعت، جهد بسیار، آموزش های صحیح به کارکنان و پیامدهای نبود فرهنگ سازمانی مطلوب مبتنی بر شاخص های مدیریت جهادی عبارتند از : هدر رفتن منابع، عدم مسئولیت پذیری، نداشتن جهت گیری خدایی، نبود اعتماد به نفس، عدم توجه به مشارکت، عدم تکریم یکدیگر، بدخلقی، بی توجهی به کردار دینی، بی توجهی به توسعه، ضعف روابط، مردمی نبودن، بی توجهی به ارزش ها.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان