فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳٬۴۳۸ مورد.
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
440 - 465
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت اجتماعی آن قسمت از برداشت شخصی از خود است که از شناخت فرد از عضویتش در یک گروه یا گروه های اجتماعی، به همراه ارزش و شاخص های احساسی ای که با این عضویت همراه شده باشد، نشئت می گیرد. هویت اجتماعی کاربران، بر تمایلات رفتاری آن ها در شبکه های اجتماعی، نقش و تأثیرگذاری چشمگیری دارد. در این راستا، هدف اساسی این پژوهش، تحلیل نقش هویت اجتماعی کاربران در واکنش به برند با تأکید بر نقش میانجی اشاعه تبلیغات شفاهی الکترونیکی و استفاده از شبکه های اجتماعی تعیین شده است.روش: مدل پژوهش بر اساس مطالعه وانگ (۲۰۱۷) و جورج و همکاران (۲۰۱۳) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران، در سال تحصیلی ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ بوده است. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، از ۴۴۸ نفر نمونه گیری به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از مدل معادلات ساختاری و آزمون سوبل با به کارگیری نرم افزارهای اس پی اس اس ۱۸ و لیزرل 54/8 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد: الف. هویت اجتماعی (عاطفی، شناختی، ارزیابانه) کاربران، بر استفاده از شبکه های اجتماعی مؤثر است؛ ب. هویت اجتماعی (عاطفی، شناختی، ارزیابانه) کاربران، بر اشاعه تبلیغات شفاهی الکترونیکی مؤثر است؛ ج. هویت اجتماعی (عاطفی، شناختی، ارزیابانه) کاربران، بر واکنش به (قصد خرید) برند مؤثر است؛ د. استفاده از شبکه های اجتماعی، در اثرگذاری هویت اجتماعی (عاطفی، شناختی، ارزیابانه) کاربران بر قصد خرید برند نقش میانجی ایفا می کند؛ ﻫ. اشاعه تبلیغات شفاهی الکترونیکی در اثرگذاری هویت اجتماعی (عاطفی، شناختی، ارزیابانه) کاربران، بر قصد خرید برند نقش میانجی ایفا می کند.نتیجه گیری: هویت اجتماعی به ویژگی هایی اشاره دارد که یک جامعه را از جوامع دیگر متمایز می کند. این مقوله که با ورود شبکه های اجتماعی مجازی، دچار تحولات عمده ای شده است، بیش از هر گروهی، در ارتباط با جوانان اهمیت می یابد؛ چرا که جوانی، مرحله تکوین هویت مستقل و استقلال یابی آنان است. هویت اجتماعی در تعاملی دوسویه با رسانه های اجتماعی، کنش های مصرف کنندگان جوان را نسبت به برندها تحت تأثیر قرار می دهد.
مقایسه شاخص های استنادی و دگرسنجی مقالات در حوزه اعتیاد به مواد مخدر افیونی با استفاده از ابزار پلام ایکس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحلیل استنادی یکی از روش های ارزیابی تولیدات علمی است که از دیرباز مورد توجه بوده است. با توجه به محدودیت های تحلیل استنادی و گسترش رسانه های اجتماعی و اهمیت آنها در اشاعه یافته های پژوهشی، ضروری است به شاخص های جدید، که دگرسنجی نام دارند، در کنار شاخص های سنتی، برای ارزیابی پژوهش توجه شود؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت مقالات حوزه اعتیاد به مواد مخدر افیونی براساس شاخص های کتا بسنجی و دگرسنجی و همچنین تعیین رابطه عملکرد استنادی و دگرسنجی مقاله های این حوزه است. روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش های کتاب سنجی و دگرسنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 16803 عنوان مقاله در حوزه اعتیاد به مواد مخدر افیونی، نمایه شده در پایگاه اسکوپوس از ابتدا تا انتهای سال2022 است. برای گردآوری داده ها از پایگاه اسکوپوس و ابزار پلام ایکس، و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها: از میان مقالات مطالعه حاضر، در مجموع 80/6 درصد مقالات استناد دریافت کرده اند و 95 درصد این تولیدات حداقل یک مرتبه در یکی از رسانه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد به لحاظ آماری، رابطه معنادار و مثبتی میان شمار استنادها و تمام دگرسنجه های مقالات شامل استفاده، کسب، اشاره، رسانه های اجتماعی، و استناد وجود دارد. نتیجه گیری: وجود همبستگی مثبت بین شاخص استنادی و دگرسنجی در مقالات حوزه اعتیاد به مواد مخدر افیونی، نشان دهنده تأثیر مثبت رسانه های اجتماعی بر میزان استناد به مقالات علمی است؛ بنابراین پژوهشگران حوزه اعتیاد به مواد مخدر افیونی نیز به منظور دریافت استناد می توانند از رسانه های اجتم اعی بهره مند شوند و آثار خود را در رسانه های اجتماعی گوناگون به اشتراک بگذارند.
مقایسه هزینه صورتحساب اعمال جراحی گلوبال زایمان (طبیعی، سزارین) با تعرفه مصوب شورای عالی بیمه: یک مطالعه توصیفی-تحلیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرداخت به روش گلوبال یکی از روش های پرداخت به بیمارستان ها است. در برخی از اعمال جراحی گلوبال، هزینه صورت حساب کمتر و در برخی دیگر بیشتر از تعرفه مصوب گلوبال است؛ این مسئله زیان مالی برای سازمان های بیمه گر و بیمارستان ها به همراه دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی هزینه صورت حساب پرونده های گلوبال زایمان است. روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در سال 1400 انجام شده است. در این پژوهش، هزینه صورت حساب کلیه پرونده های زایمان (طبیعی و سزارین) بیمه سلامت در سه بیمارستان تخصصی زایمان استان تهران (الف، ب و ج) با تعرفه گلوبال مصوب مقایسه شده است. داده های مورد نیاز از داشبوردهای سازمان بیمه سلامت استخراج و در نرم افزار اکسل جمع آوری شده اند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSSنسخه20 انجام گرفته است. یافته ها: در این مطالعه، 3742 پرونده زایمان بررسی شده اند که 35 درصد آن ها زایمان طبیعی و 65 درصد سزارین بوده اند. نتایج نشان داد که هم در زایمان طبیعی و هم در سزارین، هزینه صورت حساب در بیمارستان الف بالاتر از تعرفه مصوب است؛ در حالی که در دو بیمارستان دیگر کمتر از تعرفه مصوب بود. همچنین، تعداد روزهای بستری واقعی سزارین در هر سه بیمارستان کمتر از تعرفه مصوب بود. نتیجه گیری: محاسبه هزینه صورت حساب پرونده های زایمان به روش گلوبال برای بیمارستان الف فاقد توجیه اقتصادی است؛ لذا بهتر است این بیمارستان تمرکز بیشتری بر مدیریت هزینه های خود داشته باشد. علاوه بر این، تعرفه مصوب تخت-روز گلوبال در زایمان طبیعی و سزارین بیش از تعداد روزهای بستری واقعی بیماران بود؛ بنابراین این موضوع نیازمند بازنگری شورای عالی بیمه است.
تاثیر استفاده از پورتال های بیمار در آموزش به بیمار: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش به بیماران از طریق پورتال نقش مهمی در بهبود پیامدهای سلامت آنان دارد. بنابراین، هدف از این مرور نظام مند بررسی تاثیر استفاده از پورتال های بیمار در آموزش به بیمار می باشد. روش ها: این مرور نظام مند با جستجوی کلید واژه ها در عنوان، چکیده و کلید واژه های مطالعات در پایگاه داده های علمی معتبر Embase، Web of Science،Scopus، PubMed در تاریخ 4 مارس 2024 بدون محدودیت زمانی انجام شد. از دستورالعمل موارد گزارش ترجیحی برای مرورهای نظام مند و فراتحلیل برای بررسی مقالات استفاده شد. روش تحلیل داده ها به صورت کیفی بود، به این صورت که ابتدا بر اساس مولفه های یکسان طبق چک لیست استاندارد، داده ها استخراج و به صورت کیفی مطالعات سنتز و نتایج ارائه شد. یافته ها: یازده مطالعه دارای معیارهای ورود وارد این بررسی شد. مداخلات آموزشی شناسایی شده در این بررسی بر روی چهار جنبه مختلف از جمله خودمدیریتی، خودمراقبتی، بهبود دانش و مدیریت بیماری متمرکز شده اند. رویکردهای آموزشی در پورتال در هفت دسته مختلف پیام متنی، پیام تصویری، پیام ویدئویی، پست الکترونیک، سوالات متداول، پیوند به منابع آموزشی و ویدیوهای یوتیوب طبقه بندی شد. پیام های متنی رایج ترین رویکرد آموزشی مورد استفاده برای ارائه مطالب آموزشی از طریق پورتال بود. یافته های مطالعات نشان می دهد مداخلات آموزشی از طریق پورتال باعث بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، افزایش مهارت های سواد سلامت الکترونیک، بهبود دانش، تسهیل ارتباط با ارائه دهندگان مراقبت های سلامت و افزایش دانش بیمار از طریق ارائه توصیه های خودمراقبتی می شود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نظرات بیماران در خصوص پورتال حاکی از برداشت مثبت آن ها از پورتال بیمار است. بیماران از منابع آموزشی پورتال استفاده می کنند وآن ها را مفید می دانند. پورتال ها می توانند به بیماران کمک کنند تا توصیه های پیچیده درمانی راه درک کرده و به آن پایبند باشند.
مقایسه ابعاد چابکی آموزشی در فضای حضوری و مجازی مبتنی بر دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی؛ تجربه یک تغییر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۷۱-۱۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چابکی سازمانی، توانایی سازمان در پاسخ سریع به شرایط نامطمئن و غیرقابل پیش بینی محیط پیرامونی است. در دوران پاندمی کووید-۱۹ دانشجویان، شیوه های متنوعی از خدمات آموزشی مجازی را تجربه کردند. پژوهش حاضر باهدف مقایسه چابکی آموزشی در دو شیوه حضوری و مجازی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شده است. روش ها: روش پژوهش، توصیفی پیمایشی بر روی 372 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1401 انجام شد که هم آموزش مجازی و هم حضوری را تجربه کرده بودند و به شیوه طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای بود که به شیوه الکترونیکی به ایمیل دانشجویان ارسال شد. در تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی، تی گروه های مستقل، ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 24 تحلیل شد. یافته ها: چابکی در مولفه های پاسخگویی (P<0/001)، یکپارچکی(P<0/001)، شایستگی (P<0/001)، در وضعیت حضوری به طور معناداری بیش از وضعیت مجازی گزارش شد، اما در مؤلفه انعطاف پذیری(P<0/001) و سرعت (P<0/001)، نمره محیط مجازی در حد معناداری بیش از حضوری بود. در مجموع میانگین کل چابکی آموزشی در دو محیط با هم تفاوت معناداری نداشت (P<0/225). همه مولفه های چابکی آموزشی با هم و با نمره کل همبستگی بالایی داشتند(P<0/001). نتیجه گیری: به نظر می رسد هر یک از محیط های حضوری و مجازی بخشی از مولفه های چابکی آموزشی را تقویت می کنند. ازاین رو استفاده ترکیبی از هر دو شیوه حضوری و مجازی می تواند در ارتقای سطح چابکی سازمان بسیار مؤثرتر باشد. مدیریت و توسعه فناوری یکی از راهکارهای اصلی و الزامات اصلی در افزایش چابکی سازمان های آموزشی محسوب می شود.
مدیریت اسلامی مبتنی بر تربیتِ بصیرت محور(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات اساسی رهبری و مدیریت در جامعه اسلامی، داشتن بصیرت است. بصیرت موجب آگاهی و جهت گیریِ درست و منطقی در امور کاریِ مدیران اسلامی می گردد. بنابراین، مدیر اسلامی در تمام امور، باید بصیرتِ کافی داشته باشد. تأثیری که مدیر بصیر از لحاظ روانی بر مجموعه خود دارد، نقش تربیتی وی را بیش از پیش نمایان می سازد. ازاین رو تربیت مدیران لایق و بصیر یکی از مهم ترین مبانی فکری و دغدغه های جهان اسلام از ابتدای رسالت پیامبر اکرم بوده است و چنانچه مدیران اسلامی به درستی تربیت شوند و روش صحیح مدیریت را بیاموزند، بی تردید اهداف جامعه اسلامی در بسیاری از جهات محقق خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف ارائه الگویی تربیتی مبتنی بر بصیرت برای مدیران اسلامی، با بهره گیری از آموزه های اسلامی و با استفاده از آیات و روایات قرآنی به شیوه ای کیفی و روش تحلیل محتوای اسنادی با استفاده از نمون برگ گردآوری داده ها بررسی شده است. انسان بصیر برای تبدیل شدن به مدیرِ بصیر و یا به تعبیری مدیر بصیرت محور و اعمال مدیریتی اسلامی می تواند با بهره گیری از ابزارها و وسایل مدیریت در اسلام (که عبارتند از: ویژگی ها و ظرفیت های درونی، قوانین و مقررات و نیروی انسانی) به مدیری لایق و بصیر، همراه با ویژگی های اسلامی تبدیل شود که مصداق بارز مدیریت اسلامی مبتنی بر تربیت بصیرت محور است.
اثر آسیب روحی سازمانی بر سایش اجتماعی با نقش های میانجی اندوه مقایسه و حسادت خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
233 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثر آسیب روحی سازمانی بر سایش اجتماعی با نقش های میانجی اندوه مقایسه و حسادت خاموش است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1401-1402 بوده اند که به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 212 نفر از آنان از طریق پرسش نامه های سایش اجتماعی (دافی و همکاران، 2012)، آسیب روحی سازمانی (ویوان و هورمان، 2015)، جهت گیری مقایسه اجتماعی (احمدی قوزلوجه و مهدیزاده تواسانی، 1398) و حسادت (ولی زاده و آذربایجانی، 1389) مطالعه شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPls استفاده شده است. براساس یافته ها بین آسیب روحی سازمانی، سایش اجتماعی، اندوه مقایسه و حسادت خاموش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و اثر مستقیم آسیب روحی سازمانی بر سایش اجتماعی، اثر غیرمستقیم آسیب روحی سازمانی بر سایش اجتماعی با نقش میانجی اندوه مقایسه و اثر غیرمستقیم آسیب روحی سازمانی بر سایش اجتماعی با نقش میانجی حسادت خاموش مثبت و معنادار بود. بنابراین، مدیران سازمانی می توانند با کاهش تبعیض و بی عدالتی، حمایت سازمانی، تأکید بر شفافیت، صداقت و اعتماد سازمانی، توجه به مدیریت مشارکتی، توجه به تعاملات و تعارضات انسانی، گسترش اخلاقیات در محیط کار، ایجاد نظام شایسته سالاری، کاهش رقابت ناسالم در سازمان شرایط را برای کاهش پدیده های منفی چون آسیب روحی سازمانی، اندوه مقایسه، سایش اجتماعی و حسادت سازمانی فراهم کنند.
بررسی الگوی رفتاری نسل های ایکس، وای، زد در مواجهه با محتوای کرونا در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
519 - 543
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش الگوی رفتاری کاربران فارسی زبان توییتر با محوریت بیماری کرونا و به تفکیک سه نسل بررسی و توصیف شده است. برای کشف این الگو، دو فرضیه تفاوت مضمون احساسی توییت های منتشرشده توسط هر نسل و بررسی تفاوت واکنش احساسی آنان به اخبار خاص کرونایی مدنظر قرار گرفت و در بازه یک ساله اول همه گیری این بیماری در ایران بررسی شد. برای تشریح جایگاه مخاطبان در فرایند ارتباط و نیز نحوه برداشت آنان از پیام، از نظریه های استفاده و رضامندی و نظریه دریافت بهره برده شد. ابعاد ناشناخته این بیماری و نحوه انتقال آن، به همکاری شهروندان با سیاست های بهداشتی حکومت ها نیاز دارد؛ از این رو ادراک مخاطبان رسانه از محتوای مرتبط با کرونا، بیش ازپیش در کانون توجه سیاست گذاران رسانه و سلامت قرار گرفت.
روش: به کمک فنون داده کاوی، نسل های مختلف کاربران فارسی این پلتفرم دسته بندی شد. در ادامه، توییت های آنان به صورت دستی جمع آوری و با ابزار جست وجوی پیشرفته و با کلمات کلیدی، دسته بندی و مدل سازی شد. برای تخمین سن و جنسیت کاربر، از شبکه فیس نت و مدل ماشین های بردار پشتیبان استفاده شد. برای استخراج ویژگی ها، از مدل Wordtovector و برای کلاس بندی این توییت ها و اطلاق یک احساس به آن ها، از مدل LSTM بهره برده شد.
یافته ها: در گروه نمونه سه احساس ترس، طنز و انتقاد، برای توصیف مضمون احساسی توییت ها بیشترین نمود را داشته است. در نهایت، مشاهده شد که الگوی رفتاری نسل زد در محیط توییتر با انتشار طنزآمیز محتوا همراه است؛ در حالی که سویه انتقادی آن کمتر است. این الگو زمانی که به سمت نسل ایکس و وای می رود، معکوس می شود؛ در حالی که سویه ترس در مضامین همه کاربران، روند و حجم کمابیش یکسانی داشت.
نتیجه گیری: بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تمامی پیام های تولیدشده مخاطبان با محوریت کرونا، محتوایی داشت که حاوی ترس بود. این میزان برای هر گروه سنی یکسان بود و این تشابه را می توان در تعبیر هم گرایی نسلی مشاهده کرد؛ اما در دو احساس دیگر بروز یافته، یعنی احساس انتقاد و طنز، این هم گرایی دیده نمی شد. نسل زد، اغلب در برخورد با محدودیت های ناشی از کرونا و تبعات دامنه دار آن، نگرشی طنزآلود داشت. گویا نحوه برداشت، تفسیر و و در ادامه بازخورد آن ها به پدیده کرونا که در بدو امر، موضوعی ترسناک و خطرآفرین برای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، کاملاً تفسیری متضاد است. این تفاوت را می توان در گزاره شکاف یا تعارض نسلی دسته بندی کرد.
تبیین مضمون های مدیریت عملکرد کارکنان در پرتو نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
189 - 223
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین کارکردهای منابع انسانی، مدیریت عملکرد کارکنان می باشد. یک سیستم مدیریت عملکرد مؤثر می تواند عملکرد کارکنان را در چارچوب اهداف سازمان هدایت کرده و عملکرد آنان و متعاقباً سازمان را ارتقاء بخشد. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و مؤلفه های مدیریت عملکرد کارکنان با توجه به ارزش های اسلامی و بر اساس آموزه های نهج البلاغه می باشد. پژوهش از نوع کیفی بوده و بر اساس روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. پس از مطالعه ی نهج البلاغه، 320 مضمون پایه استخراج گردید که با توجه به ارتباط معنایی در قالب 86 مضمون سازمان دهنده و 8 مضمون فراگیر تقسیم بندی شده اند. مضامین فراگیر مدیریت عملکرد شامل ترسیم چشم انداز مشترک، تبیین شاخص های عملکرد مدیران، تبیین شاخص های عملکرد کارکنان، توسعه ی یادگیری پایدار، ارتقاء بالندگی فردی، پایش و سنجش عملکرد، جبران خدمت و کیفر خطاکاران می باشد. 7 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص ترسیم چشم انداز مشترک، 9 شاخص عملکرد برای مدیران، 16 شاخص عملکرد برای کلیه ی کارکنان سازمان، 14 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص های توسعه یادگیری پایدار، 9 مضمون سازمان دهنده برای ارتقاء بالندگی، 20 مضمون سازمان دهنده به عنوان شاخص های پایش و سنجش عملکرد، 6 شاخص برای جبران خدمت ونهایتاً 5 شاخص برای کیفر خطاکاران از نهج البلاغه استخراج گردیده است.
بررسی تأثیر باورهای دینی بر عملکرد پایدار کسب وکار با نقش واسطه ای نظام آراستگی (مورد مطالعه: شرکت های شهرک های صنعتی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران معتقدند صنایع مختلف برای مصون ماندن از امواج سهمگین تغییرات محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چاره ای جز بهبود عملکرد کسب وکار و کسب مزیت رقابتی پایدار ندارند. تحقیقات نشان داده یکی از شیوه های نوین مدیریتی که تأثیر بسزایی بر عملکرد پایدار کسب وکار دارد، نظام آراستگی (فایو اس) است که اتلاف را در محیط کار کاهش می دهد و از این طریق، موجب ایجاد محل کار بهتر، ارتباطات بهتر و آراستگی عمومی در سازمان می شود. برای دستیابی به این مهم، لازم است شیوه های نوین مدیریتی از جمله نظام آراستگی، بومی سازی شده و از پتانسیل های فرهنگی جوامع برای حصول نتایج بهتر بهره گرفته شود. نتایج پژوهش های متعددی نشان داده اند افرادی که وفادار به آئین، رسوم و عقاید مذهبی مانده اند، تمایل به اجتماعی بودن، خودکنترلی، مسئولیت پذیری و عطوفت دارند. در فرهنگ دینی نیز، آموزه هایی وجود دارد که نظام آراستگی با آن عناصر، سازگار است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و به بررسی تأثیر باورهای دینی بر عملکرد پایدار کسب وکار در شرکت های واقع در شهرک های صنعتی استان فارس با نقش واسطه ای نظام آراستگی، می پردازد. همچنین از نظر جمع آوری داده ها، میدانی، از حیث روش انجام، در زمره پژوهش های توصیفی و از نظر زمانی جزو پژوهش های مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران صنایع فعال در شهرک های صنعتی واقع در استان فارس به تعداد 1273 نفر می باشد که از این میان، 297 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS برای آمار استنباطی و LISREL 8.8 برای برازش مسیر انجام شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه معناداری بین باور دینی و ابعاد نظام آراستگی و همچنین بین ابعاد نظام آراستگی و عملکرد پایدار کسب وکار، وجود داشت. ارتباط بین باور دینی و عملکرد پایدار کسب وکار نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نظام آراستگی، نقش واسطه گری را در روابط عملکرد پایدار کسب وکار و باور دینی ایفا می کند. براساس نتایج پژوهش توجه به آموزه های دینی و فرهنگ کارکنان، در پذیرش و اجرای نظام آراستگی و دستیابی به عملکرد پایدار شرکت ها مؤثر است.
شناسایی اصول مدیریت در نهادهای دینی: مطالعه موردی مسجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حقیقت، مقدمه و پیش نیاز طراحی الگوی مدیریت در مسجد به عنوان اساسی ترین نهاد دینی در اسلام، همان ترسیم اصول مدیریت مسجد است. بر این اساس، مقصود از تدوین این نوشتار، اکتشاف اصول یا مبناهایی است که نحوه مدیریت در نهاد دینی مسجد را با عنایت به مردمی بودن این نهاد، هدایت می کند. برای تحقق این هدف، منابع و مستندات دینی یعنی قرآن، روایات و سیره، مطالعه و مفاهیم مرتبط با آنها واژه سازی و استخراج شد. دستیابی به مفاهیم در مدل پژوهش با مطالعه اسنادی و تحلیل منطقی متون مرتبط و از نگاه نظریه پردازی، مبتنی بر روش تخیل نظام مند صورت گرفته است. روش دلفی نیز برای اعتبارسنجی و تأیید مدل اکتشافی استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق، فقه مداری، تقدس مداری، اخلاص مداری، تزکیه محوری، سنت مداری و طهارت مالی شاخص های اصول ارزشی را شکل می دهند. وحدت مداری، امام محوری، داوطلب گرایی، چندکارکردگرایی، مردم داری، شایسته گزینی، نظم مداری، نمازمحوری و معرفت مداری شاخص های اصول کارکردی را تشکیل می دهند که میزان اهمیت و اولویت آنها از نگاه خبرگان محاسبه شده است. از پیشنهادهای اساسی این مقاله، رعایت این اصول از مجرای آموزش، ترویج و گفتمان سازی آنها برای جذب حداکثری و حفظ شاکله مردمی مساجد است.
راه کارهای نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش تولید محتوا در بخش خبر سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
237 - 256
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی راه کارهای نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش تولید محتوا در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر خبر صداوسیما بوده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت داده های استفاده شده کیفی است. گردآوری اطلاعات کتابخانه ای این پژوهش، به صورت اسنادی و نیز مطالعات میدانی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه خبر صداوسیما بوده است.
یافته ها: یافته های پژوهش مشتمل بر ۱۶ تم اصلی کاربردی و سازنده بود که در سه دسته راه کار ها، موانع و عوامل پیش برنده نهادینه سازی سیاست های بالادستی در عناصر زنجیره ارزش خبر صداوسیما معرفی شد. مبتنی بر یافته های پژوهش، در صورتی سازمان صداوسیما می تواند در مرحله اجرایی شدن سیاست های بالادستی در میان عناصر زنجیره ارزش خبر موفق عمل کند که در وهله نخست، سیاست گذاران آن با حوزه برنامه سازی در خبر، عملیات خبر و همچنین، دانش سیاست گذاری آشنا باشند. در وهله دوم، این سیاست ها به خوبی به عناصر زنجیره ارزش خبر انتقال داده شود و با پیوست های چگونگی اجرای سیاست ها، عناصر زنجیره ارزش خبر را به طور کامل در خصوص سیاست توجیه کند.
نتیجه گیری: در این راستا اگر در اجرای سیاست ها، به سردبیر و خبرنگار که دو عنصر مهم زنجیره ارزش خبر هستند و بیشترین تأثیر را روی خبر دارند، توجه بیشتری شود، نتیجه اجرای سیاست ها به خوبی روی خروجی خبر مشاهده خواهد شد. نکته مهم این است که در قسمت ارزیابی اجرای سیاست ها، فقط به جنبه های کمّی و کیفی تحقق سیاست توجه می شود، در صورتی که لازم است جنبه اثربخشی در مخاطب نیز در کانون توجه قرار گیرد.
موانع و راهکارهای ارتقای مدیران زن در سازمان های بهداشتی و درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
حدود 5/49 درصد جمعیت ایران در سال 1400 زن بودند. با وجود این، تفاوت زیادی بین اشتغال مردان و زنان در بازار کار وجود دارد. نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان به ترتیب 63 و 11 درصد در سال 1400 بود. [1] فقط ۵/۵ درصد از زنان مدیران عالی، ۳/۹ درصد مدیران میانی و ۲۳ درصد مدیران پایه در سال ۱۳۹۸ بودند. سهم زنان از گروه عمده شغلی قانونگذاران، مقامات عالی رتبه و مدیران در کشور ۵/۲۰ درصد در سال ۱۳۹۸ بود. [2]زنان حدود 7/60 درصد کارکنان وزارت بهداشت را در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. [1]ولیکن، حضور آنها در پست های ارشد سازمان های بهداشتی و درمانی محدود است. در حالی که یک مسیر راهه شغلی خطی، نردبانی و سریع برای ارتقای شغلی مردان وجود دارد (پدیده پله برقی شیشه ای)، زنان با موانع ادراکی و سازمانی نامرئی زیادی برای جابجایی در پست های مدیریت همتراز (پدیده دیوار شیشه ای) یا ارتقا به سطوح بالای سازمانی (پدیده سقف شیشه ای) مواجه هستند. [3] موانع فردی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی بر سر راه ارتقای شغلی زنان به سطوح ارشد سازمان ها وجود دارد. احساساتی بودن، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری پایین، تمایل به انجام عالی کارها و ترس از پذیرش مسئولیت، مانع پیشرفت زنان در مسیر راهه شغلی آن ها می شود. تعارض کار- خانواده از موانع اصلی زنان برای دستیابی به مشاغل مدیریتی بالای سازمان است. زنان به دلیل داشتن مسئولیت بیشتر کار در خانه، تمایل کمتری به پذیرش مسئولیت های مدیریتی دارند. همچنین، همسران مدیران زن به دلایلی مانند استقلال بیشتر اجتماعی و اقتصادی زن، آگاهی زن نسبت به حقوق خود و در نتیجه، تغییر رفتار و عدم اطاعت از همسر و امکان درگیری خانواده با مسائل کاری زن، ممکن است با ارتقای شغلی آن ها موافقت نکنند. علاوه براین، والدین در خانواده به نوعی در برنامه های توانمندسازی خود، بین فرزندان پسر و دختر تبعیض قائل می شوند. آنها برای پسران نقش های فعالی برای حضور در جامعه تعیین می کنند، ولیکن، ترجیح می دهند که فعالیت های دختران محدود به محیط خانه شود که منجر به کاهش اعتماد به نفس دختران می شود. تبعیض سازمانی مثل حقوق و دستمزد نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع سازمانی، مشارکت نابرابر در تصمیم گیری ها، دسترسی محدود به شبکه های ارتباطی و فرصت نابرابر برای ارتقای شغلی از عوامل سازمانی محدودکننده زنان برای مشاغل مدیریت ارشد سازمان است. در نهایت، باورهای ذهنی و کلیشه های سنتی جنسیتی غلط در جامعه مثل «زن موجود ضعیفی است.»، «زن نباید تهاجمی رفتار کند»، «جای زن در خانه است.»، «زن احساساتی است و نمی توان روی قضاوت او حساب کرد.»، «زن نباید به مرد دستور دهد»، «مرد نباید از زن دستور بگیرد» و «مدیریت امور سازمان را نمی توان به زن سپرد.»، موجب کاهش حضور زنان در مشاغل مدیریتی می شود. [4] حضور مدیران زن و مرد در تیم مدیریت سازمان موجب ارتقای عملکرد و بهره وری سازمان می شود. بنابراین، مداخلاتی باید در سطوح مختلف بکار گرفته شود. در سطح خانواده باید تبعیض بین پسر و دختر کاهش یابد و دختران طوری تربیت شوند تا اعتماد به نفس، پشتکار، عزم راسخ و سخت کوشی را تجربه کنند. اعضای خانواده نظیر همسر، فرزند و والدین باید از مدیران زن حمایت کنند و وظایف ایشان در محیط خانه را کم کنند تا وظایف پست های رهبری ارشد سازمان را انجام دهند. مدیران ارشد باید فرصت های بیشتری برای توانمندسازی کارکنان و مدیران زن فراهم کنند. افزایش تعداد زنان در هیات مدیره سازمان های بهداشتی و درمانی، آموزش و ارتقای دانش و مهارت های مدیریت و رهبری آن ها، تعیین مربیانی برای آموزش و مشاوره مدیران زن، تعیین معیارهای علمی و عینی ارتقای شغلی مستقل از جنسیت و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی برابر برای زنان ضروری است. برابری جنسیتی باید در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده شود تا نگرش عموم مردم در این زمینه تغییر یابد. ریشه کنی تبعیض جنسیتی از نظام سلامت نیازمند تعهد و تلاش سیاستگذاران و مدیران ارشد حکومت و دولت است. سیاستگذاران نظام سلامت با توجه به حضور زیاد کارکنان زن در سازمان های بهداشتی درمانی، باید سهمیه ای برای مدیران زن این سازمان ها تعیین کنند و سیاست ها، استراتژی ها و برنامه هایی برای افزایش برابری جنسیتی، جلوگیری از تبعیض علیه زنان و افزایش حضور آنها در سطوح ارشد سازمان ها تدوین و اجرا کنند.
دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائه کنندگان و دریافت کنندگان خدمات سلامت: مرور دامنه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد مختلف گاهی از جستجو یا استفاده از اطلاعات سلامت اجتناب می کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافتکنندگان و ارائه کنندگان خدمات سلامت انجام شده است. روش ها: در این مرور دامنه ای پایگاه های اطلاعاتی کاکرین، اسکاپوس، وب آو ساینس، پابمد، ام بیس و لیستا جستجو شد. در مجموع تعداد 1901 مطالعه بازیابی شد که پس از حذف موارد تکراری و غربالگری، در نهایت 30 مطالعه برای ورود به مرور انتخاب شد. داده های استخراج شده بر اساس اهداف مرور دسته بندی و به صورت روایتی و در قالب جدول گزارش گردید. یافته ها: دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت شامل دلایل مرتبط با اطلاعات، دلایل مرتبط با نظام سلامت، و دلایل روان شناختی بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در دریافت کنندگان خدمات سلامت نیز عبارت بودند از: عوامل روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل مرتبط با اطلاعات. همچنین، دلایل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائه کنندگان خدمات سلامت، دلایل مرتبط با اطلاعات و دلایل مرتبط با نظام سلامت بودند. عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در ارائهکنندگان خدمات سلامت نیز شامل عوامل مرتبط با اطلاعات، عوامل مرتبط با نظام سلامت و عوامل روان شناختی بودند. نتیجه گیری: در این پژوهش، دلایل و عوامل اجتناب از اطلاعات سلامت در بین دریافت کنندگان خدمات سلامت و ارائه دهندگان این خدمات دسته بندی شد. شناخت این دلایل و عوامل می تواند سازوکاری در اختیار سیاست گذاران سلامت و کتابداران و اطلاع رسانان پزشکی قرار دهد تا خدمات اطلاع رسانی سلامت را برای اجتناب کنندگان اطلاعات سلامت به گونه ای مناسب طراحی و برنامه ریزی کنند و موجب بهبود روند اطلاع رسانی سلامت شوند.
طراحی نقشه بهبود فرایند ارایه خدمات سونوگرافی در یک بیمارستان نظامی با استفاده از نقشه جریان ارزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقشه برداری جریان ارزش از مهم ترین و پرکاربردترین ابزارهای تفکر ناب است که از آن به منظور شناسایی فعالیت های غیرارزش افزا و بهبود فرایند ارائه خدمات استفاده می شود. این مطالعه با هدف طراحی نقشه بهبود فرایند ارایه خدمات سونوگرافی در یک بیمارستان نظامی با استفاده از نقشه جریان ارزش انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ترکیبی (کمی - کیفی) بر اساس رویکرد ناب است که در سال 1401 در یک بیمارستان نظامی انجام شد. در مرحله کمی، با استفاده از روش نمونه گیری آسان تعداد 100 نمونه انتخاب شد و از طریق روش مشاهده، زمان انجام سونوگرافی از ورود بیمار تا اتمام فرایند اندازه گیری و بر اساس آن نقشه فعلی ارزش ترسیم شد. سپس در مرحله کیفی، با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز و با مشارکت 7 نفر از خبرگان انواع اتلاف و علل ریشه ای و راهکارهای آنها تعیین و بر اساس آن، نقشه آینده جریان ارزش با نرم افزار Edraw max 7 ترسیم گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که به طور متوسط در انجام سونوگرافی،42/6 دقیقه صرف زمان انتظار و 30/6 دقیقه صرف زمان چرخه اصلی فرایند ارائه خدمت م ی شود و به طور متوسط، زمان کل انجام هر سونوگرافی، 73/3 دقیقه است. بیشترین اتلاف در فرایند سونوگرافی مربوط به اتلاف ناشی از تصحیح است که مواردی همچون مخدوش بودن دستور سونوگرافی، ثبت ناقص دستور سونوگرافی، اشتباه در تدوین نوع و عضو سونوگرافی از طرف پزشک ارجاع دهنده است. در نهایت، امکان ارسال نسخه جهت اخذ نوبت و دریافت جواب از طریق نرم افزارهای موجود (واتساپ و غیره)، زمان بندی دقیق و نوبت دهی در حد ظرفیت، آموزش پزشکان درمانگاه به منظور انجام نسخه نویسی و تقویت زیرساختهای فناوری اطلاعات بهعنوان برخی از راهکارهای اصلی معرفی شدند. نتیجه گیری: زمان انتظار زیاد بین فعالیت ها و زیرفرایندهای ارائه خدمات سونوگرافی، عامل اصلی اتلاف زمان بیمار است و درصد بیشتر زمان حضور بیمار صرف زمان انتظار می شود. بنابراین، لازم است با اقدامات مدیریتی از قبیل مدیریت صف و سیستم های نوبت دهی و به کارگیری فناوری های جدید از زمان انتظار بیمار کاسته شود.
ارائه مدل اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی (مطالعه موردی: رسانه ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
201 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای راهبرد اقناع تبلیغات با رویکرد ملی گرایی در رسانه ملی است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع اکتشافی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از روش کیفی (مصاحبه) استفاده شده است. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق جمع آوری شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. پس از خواندن خط به خط متن مصاحبه ها و جمع آوری و بررسی داده ها، کدگذاری باز انجام گرفت. کدهایی که اشتراک مفهومی داشتند، ذیل یک مقوله قرار گرفتند. مقوله های اولیه، بر اساس مفاهیم به دست آمده شکل گرفتند. از کدگذاری باز و مقوله پردازی داده ها، برای شناسایی معیارها و زیرمعیارهای تدوین مدل پژوهش استفاده شد.
یافته ها: برای اطمینان از پایایی پژوهش، استاد راهنما فرایند پژوهش را بررسی کرد و بازبینی آن با همکاری ناظران دیگر انجام شد. به منظور تأیید روایی نتایج نیز با اجازه مصاحبه شوندگان، هنگام مصاحبه، هم زمان با نکته برداری، کل مصاحبه ها ضبط شد. در پژوهش حاضر، یک مدل پارادایمی ارائه شده که محور اصلی آن، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. بر اساس نتایج به دست آمده، «اجماع ملی و سازمانی»، «الزامات جغرافیایی» و «رشد اقتصادی»، سه ویژگی مهم حمایت از تولید داخلی است که در صورت حمایت نهادهایی از جمله سازمان صداوسیما، تحقق خواهد یافت.
نتیجه گیری: در این پژوهش، الگوی پارادایمی اقناع آگهی های تبلیغاتی تجاری با رویکرد ترویج تولید ملی و به طور خاص، در رسانه ملی تدوین شد. الگوی پژوهش مشتمل بر ۱۰ مقوله اصلی است که محور اصلی، اقناع رسانه ملی در راستای ترویج تولید ملی است. در این الگو شرایط علّی، چهار مقوله کمک به اقتصاد داخلی، الزامات جغرافیایی، اجماع ملی و سازمانی را دربرمی گیرد. همچنین سه راهبرد برای نیل به هدف پژوهش انتخاب شد که عبارت است از: صرفه اقتصادی، تاکتیک های مدیریتی و امنیت.
چیستی و استعاره های سازمان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 150
حوزههای تخصصی:
از نگاه قرآن کریم، زندگی اجتماعی از ویژگی های خاص دنیا است و قبل و بعد آن زندگی فردی است. سازمان محفل رشد و شکوفایی آدمی است که یا او را به مقام انسانی می رساند و یا به مقام پایین می برد تا آدمی به این دنیا نیاید و در اجتماع و سازمان قرار نگیرند شکوفا نمی شود و در همان وضعیت اولیه باقی می ماند. نقش مهمی که سازمان در زندگی آدمی دارد ایجاب می کند که به این سئوال پاسخ داده شود که از نگاه قرآن سازمان چیست و از چه تعریف و هویتی برخوردار است. با هدف پاسخ دهی به این سئوال از روش اجتهادی استفاده گردید و واژه هایی که اشاره ای به مفهوم مشترک سازمان یعنی انتظام اجتماعی داشتند استخراج شد آن گاه با مراجعه به آیات مشابه معنی و تفسیر گردید. بر اساس این تحقیق از نگاه قرآن کریم، برخلاف رویکرد افلاطونی و دکارتی ، سازمان دارای وجودی اعتباری است که مصادیق حقیقی آن توسط پیامبران علیهم السلام بازنمایی شده اند و مصداق آن یا سازمان ایمانی است که آدمی در آن می تواند از ملائکه برتری یافته و یا سازمان طاغوتی است که جایگاه آدمی را به پایین تر از حیوان سقوط می دهد. در این رویکرد سازمان اصل و مدیریت از ضروریات و فروعات ابقائی و مانایی آن است. صراط، دین، ملت، دار السلام، ولایت، امت وسط از جمله استعاره هایی است که قرآن برای تبیین مفهوم سازمان بکار برده است.
ترسیم مختصات الگوی مفهومی تجویز خط مشی های ملّی بر پایه «معنویت، عقلانیت، عدالت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
169 - 204
حوزههای تخصصی:
جوهره خط مشی از وجوه مختلف قابل تحلیل است. از یک منظر خط مشی را می توان یک «انتخاب و تصمیم درست» تعریف کرد. از این رو بُعد تجویزی و قضاوتی در هر خط مشی جزو اجزای مهم و جدایی ناپذیر آن به حساب می آید. حسب این اهمیت، اندیشمندان این حوزه مدل های مفهومی مختلفی را ناظر به پشتوانه هنجاری خود به مثابه الگوی مطلوب جهت انتخاب یک یا مجموعه ای از خط مشی ها ارائه کرده اند. مسئله مهم پژوهش حاضر آن است که انقلاب اسلامی با توجه به مختصات متمایز خود در حوزه های گسترده هنوز از تولید و بکارگیری مدل های تجویزی خط مشی بومی رنج می برد. با توجه به چنین دغدغه ای مقاله پیش رو تلاش دارد با رویکردی اکتشافی و بهره گیری از روش تحلیل مضمون، بیانات و مکتوبات مقام معظم رهبری را در این زمینه واکاوی کند. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که سه گانه «معنویت، عقلانیت و عدالت» پایه و بنیان شکل گیری چنین الگویی است. از محل تقاطع عناصر این سه گان 9 بُعد فرعی «تعیین نقش برای مردم»، «منفعت و حقوق عمومی»، «ظرفیت علمی حل مسأله»، «انسجام و پیوندهای ملّی»، «تبیین زمین درگیری»، «ضابطه و قانون»، «راهبرد درگیری فوق فعال»، «جهاد» و «حجت شرعی» تولید شده اند. این ابعاد از مسیر 3 بازوی تجویزی «نهاد مردم«، «ساختارهای حقوقی» و «سازمان علمی» امکان و ظرفیت پیگیری داشته و در غایت و نهایت خود «اقتدار عادلانه» کشور را دنبال می کنند.
نقش عدالت سازمانی در کیفیت زندگی کاری کارکنان شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
318 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زندگی کاری به عنوان یکی از مؤلفه های اثرگذار مدیریت منابع انسانی، می تواند هر سازمانی، به ویژه سازمان های خلاق را در رسیدن به اهداف خود موفق کند. این متغیر از عوامل مختلفی، از جمله عدالت سازمانی تأثیر می پذیرد. در این پژوهش به بررسی نقش عدالت سازمانی و مؤلفه های آن، بر کیفیت زندگی کاری در شبکه آموزش سیمای جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. روش: این پژوهش از نظر رویکرد توصیفی (هم بستگی)، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش سنجش و تحلیل کمّی است. جامعه آماری آن، کارکنان شبکه آموزش سیماست که با استفاده از نرم افزار پاورسمپل، ۶۴ نفر از آن ها با روش تصادفی ساده، برای نمونه انتخاب و بررسی شدند. گردآوری داده ها با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه صورت گرفت. روایی این ابزار با روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. برای آزمون فرضیه ها نیز از ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که بین عدالت سازمانی و مؤلفه های آن با کیفیت زندگی کاری، رابطه هم بستگی مستقیم و معناداری وجود دارد. این هم بستگی در خصوص مؤلفه عدالت توزیعی، در سطح ضعیف و برای باقی مؤلفه ها در سطح متوسط گزارش شده است. نتیجه گیری: عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری، در بستر مبادله اجتماعی و سنجش سود و زیان آن قوام می یابد. بهبود ادراک کارکنان از عدالت سازمانی، سطح کیفیت زندگی کاری را افزایش می دهد و افزایش کیفیت زندگی کاری، خود افزایش رضایت شغلی و تضمین رسیدن به اهداف سازمانی را درپی دارد.
سطح آگاهی، میزان استفاده و چالش های ارائه دهندگان مراقبت سلامت در رابطه با مداخلات الکترونیک سلامت روان برای افراد مبتلا به اختلال افسردگی شدید: مطالعه موردی در شهر بغداد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۲۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درسال های اخیر، استفاده از سلامت روان الکترونیک به دلیل راحتی و سهولت دسترسی برای افراد جویای کمک در زمینه سلامت روان، به طور چشمگیری گسترش یافته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش و میزان استفاده ارائه-دهندگان مراقبت سلامت از مداخلات الکترونیک سلامت روان (Electronic Mental Health Interventions (EMHIs)) در درمان اختلال افسردگی شدید (Major Depressive Disorder (MDD)) بود. روش ها: این مطالعه توصیفی در سال 2022 در بغداد انجام شد. جامعه پژوهش شامل پزشکان خانواده، متخصصان روانشناس و مراقبین سلامت شاغل در مراکز درمانی بود. این مراکز با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای شامل دو بخش بود؛ در بخش اول اطلاعات جمعیت شناختی و در بخش دوم میزان آگاهی، استفاده و چالش های اتخاذ مداخلات الکترونیک سنجیده شد. پایایی پرسشنامه با اجرای آن بر گروهی 10 نفره از کارشناسان ارشد روانشناسی ارزیابی شد. اطمینان از روایی محتوایی پرسشنامه نیز با گروهی متشکل از دو پزشک عمومی و پنج روانشناس حاصل گردید. برای تحلیل داده ها از روش اسپیرمن، تاو-کندال و مربع کای استفاده شد. یافته ها: 384 نفر در پژوهش شرکت کردند. از این میان، تنها 10 درصد از شرکت کنندگان در زمینه EMHIs آموزش دیده و سایرین هرگز از آن استفاده نکرده بودند. بیشتر شرکت کنندگان این راهبرد ها را در حوزه های آموزش روان شناختی (26/18درصد) و همتایاری با تابلوهای بحث آنلاین (18/70 درصد) به کار می گرفتند. نتیجه گیری: به طور کلی، ارائه دهندگان مراقبت درک و استفاده محدودی از EMHIs داشتند. بنابراین، توسعه برنامه درسی بالینی در سلامت روان الکترونیک و آموزش مداوم برای متخصصان مراقبت های سلامت از جمله پزشکان عمومی ضروری به نظر می رسد.