فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
69 - 106
حوزه های تخصصی:
کسب وکارهای خانگی برای راه اندازی، در حین انجام و گسترش کار نیازمند منابعی برای تأمین مالی هستند. صاحبان این کسب وکارها، که اکثریت آنان زنان هستند، در دستیابی به منابع نهادهای رسمی مشکلاتی دارند، بااین حال، راه حل هایی برای تأمین مالی پیدا می کنند که عموماً ناشی از سرمایه های اجتماعی آنان است. هدف بررسی شیوه های تأمین-مالی این کسب وکارها و ارتباط آن ها با سرمایه اجتماعی و موفقیت آنهاست. این امر ابتدا با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با زنانی که صاحبان کسب وکارهای موفق خانگی هستند و سپس در پیمایشی با صاحبان کسب وکارهای خانگی بررسی شد. مشخص شدکه در مرحله راه اندازی کسب وکار خانگی "روش تأمین خود راه انداز" و در ادامه برای گسترش از روش "تأمین مالی از طریق وام بانکی، صندوق و نهادهای حمایتی" و روش هایی که اتکای بیشتری بر سرمایه اجتماعی افراد دارد، استفاده می شود. پیمایش نشان داد که کسب وکارهای خانگی موفق نسبت به ناموفق ها از هر دو روش تأمین مالی بهره بیشتری برده اند و سرمایه اجتماعی بالاتری دارند، که به آن ها در بهره مندی بیشتر از روش های تأمین مالی کمک می کند. هرچه قدر سرمایه اجتماعی افراد افزایش می یابد دسترسی آن ها به منابع مالی دیگران از طریق قرض، پرداخت با تأخیر، وام و ... بیشتر می شود، به عبارتی آنان سرمایه اجتماعی را تبدیل به سرمایه اقتصادی می کنند.
جایگاه زن به مثابه شر در سینمای کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی جایگاه زن در سینمای کیمیایی باتوجه به اهمیت جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران و نظر به اهمیت نقش مردانگی و رفاقت در آن، به بررسی و ریشه یابی دلایل رویکرد زن ستیزانه در سینمای مردسالار کیمیایی و تبدیل زنان به شخصیت های درجه دو در سینمای موردنظر، هدف این تحقیق می باشد.
روش :در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و با توجه به رویکرد کیمیایی به زنان با استفاده از تحلیل و دسته بندی ویژگی های کاراکتر زن فیلم در 20 فیلم کیمیایی و بررسی 29 کاراکتر زن به بررسی تأثیر منفی زنان آثار مذکور بر زندگی قهرمان مرد پرداخته شده است. سؤال اصلی این است که چرا زنان در سینمای کیمیایی دارای نقش حاشیه ای اند و به عنوان نماد شر تصویر می شوند؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که کیمیایی با ارائه سه تصویر از زنان یعنی هوس باز و فتنه انگیز، معشوقه بی وفا و ناموس تجاوز پذیر، ایشان را عامل اصلی تباهی و مرگ همچون شری گریزناپذیر برای قهرمانان مرد فیلم هایش تصویر کرده است.
یافته ها: طی بررسی سینمای کیمیایی می بینیم در آن سوژه زنانه همگی به مانند زنان اسطوره ای هستند که مردان را به سوی شر و نیستی و مرگ هدایت می کنند؛ همچنین قهرمانان فیلم های کیمیایی، مردانی نیستند که زندگی پرارزش خود را فدای عشق به یک زن کنند؛ بلکه در راه آرمان ها و ارزش هایی که قهرمانان فیلم بالاتر می دانند که همانا مردانگی است جان فشانی می کنند؛ چراکه حضور زنان در زندگی آنان بدون اصالت بوده و حتی تجربه رهاشدن از یک عشق زنانه، گاهی آنان را پخته تر و ستایش برانگیز تر کرده است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش داریم به واکاوی هرچه بیشتر نقش زنان در فیلم های مهمی همچون قیصر ، سرب ، اعتراض. و .. بپردازیم.
ارزیابی انسجام دیدگاه علامه طباطبایی با مبانی فلسفی ایشان درباره برتری عقلی مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
105 - 127
حوزه های تخصصی:
دیدگاه علامه طباطبایی درباره زن و خانواده به ویژه نظریات ایشان درباره برتری عقلی مردان نسبت به زنان و حیات احساسی زنان در مقابل حیات عقلانی مردان، برای پژوهشگران حوزه مطالعه جنسیت مهم و تأثیرگذار است. پژوهش حاضر باهدف بررسی انسجام دیدگاه علامه طباطبایی با مبانی فلسفی ایشان درباره برتری عقلی مردان نسبت به زنان به روش تحلیلی- اسنادی ازنوع اجتهادی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی کلیه آثار علامه طباطبایی، نخست دیدگاه جنسیتی ایشان از این آثار به ویژه از کتاب تفسیر المیزان استخراج و اصول محوری آن استخراج شد. سپس، مبانی فلسفی مورد پذیرش علامه طباطبایی به شکل قواعدی فلسفی بیان و انسجام دیدگاه جنسیتی ایشان با آن اصول و قواعد ارزیابی شد. نتایج نشان داد که لازمه منطقی پذیرش مبانی فلسفه صدرایی، پذیرش درجات متفاوت عقلی انسان هاست، اما اینکه صنفی از نظر عقلی بر صنف دیگر رجحان داشته باشد، از این مبانی فلسفی استخراج نشد. ازسوی دیگر، باتوجه به مبانی ارزش شناختی علامه طباطبایی و تطابق نظام ارزشی و نظام وجودی در سنت فلسفی صدرایی، نوعی ناسازگاری و تناقض میان قول به برتری عقلانی مرد و تساوی ارزشی زن و مرد مشاهده می شود.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته ی زنان در خانواده های چند همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی مطالعه ی پدیدارشناختی تجربه ی زیسته زنان خانواده های چندهمسر و توصیف تجارب زیسته آن ها است. از آنجا که کمتر به روایت ها و تجارب این زنان و چالش های مواجه با آن، پرداخته شده ، مطالعه در این خصوص می تواند صدای این گروه در حاشیه باشد. روش پژوهش، پدیدارشناسی از نوع توصیفی و میدان مطالعه، خانواده های چند همسر شهرستان میناب در استان هرمزگان است. روش نمونه گیری، هدفمند و شیوه ی دسترسی به صورت گلوله برفی بوده و با 33 نفر از زنانی که در چنین خانواده هایی سالها زندگی کرده اند، مصاحبه ی نیمه ساختمند انجام گرفته و در نهایت روایت های ایشان با استفاده از تکنیک کدگذاری کلایزی تحلیل شده است. تحلیل داده ها منجر به کشف 5 مفهوم کلیدی زندگی تباه شده، واکنش های عاطفی ناسازگارانه، آشفتگی های روحی و روانی، زن دوم؛ سوگلی، آرامش در زندگی و مواجهه با هوو: از نزاع تا ترحم، همچنین 17 مفهوم ثانویه و 105 مفهوم اولیه شد. نتایج نشان داد که امروزه دیگر پدیده چندزنی برخلاف تصور که به عنوان امری فرهنگی و نسبی گرایانه نگریسته می شد، هنجاری قابل قبول برای زنان میدان مطالعه نیست. این پدیده برای زنان با شرایط، مذهب و فرهنگ یکسان همانقدر دردناک و رنج آور تلقی شده است که برای زنان دیگر با مذهب و شرایط متفاوت نیز دردناک و رنج آور درک شده است و این کاملا یک امر درونی در همه زنان می باشد.
واکاوی معنایی برساخت هویت زنان در گردشگری (مورد مطالعه: زنان شاغل در اقامتگاه های بوم گردی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
82 - 53
حوزه های تخصصی:
هویت، منشأ و کانون ارزش های یک فرد را نشان می دهد. افراد با عضویت در گروه های اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود می پردازند. زنان به عنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروه های مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزش های سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار می گیرند. هدف اصلی این پژوهش، ارائه تحلیل شبکه مضمونی برساخت هویتی زنان شاغل در گردشگری و به طور خاص زنان شاغل در اقامتگاه های بوم گردی استان کرمان است. در این پژوهش، از روش شناسی کیفی مردم نگاری استفاده شده است. بیست نفر از زنان شاغل در این اقامتگاه ها از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه مضامین اتراید-استرلینگ استفاده شد. در فرایند شش مرحله ای تحلیل، 88 کد اولیه به 33 مضمون بنیادین، 13 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر «سیر گذار هویتی زنان از وابستگی سنتی به استقلال مدرن در بستر گردشگری» تقلیل یافتند. تحلیل شبکه مضامین حاکی از آن است که تجربه فرصت های جدید از طریق توسعه گردشگری در کنار تجارب زیسته مطلوب و نامطلوب گذشته و اکنون زنان و همچنین فعالیت در بستر اجتماعی فرهنگی موجود، به برساخت هویتی در ابعاد مختلف منجر می شود. این فرایندهای هویتی حاصل تعامل زنان با دنیای بی پایان گردشگری و ابعاد مختلف مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن است؛ زنانی که تا پیش از ورود به دنیای گردشگری درگیر مسائل فردی در حوزه نهاد خانواده بوده اند.
بررسی تجربیات زیسته دختران دانشجو از دخترانگی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 113
حوزه های تخصصی:
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند در کنش های اجتماعی و تربیتی افراد نقش مهمی داشته باشد. این مقاله به بررسی تجربیات زیسته دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. نمونه های مورد بررسی 22 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان هستند. تعداد نمونه ها براساس اصل اشباع نظری تعیین شد. جمع آوری داده ها نیز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانشجویان از دخترانگی کدگذاری و مقوله بندی شدند. پس از کدگذاری، شش مقوله و سه مضمون اصلی استخراج شدند. مضامین اصلی استخراج شده شامل ویژگی های دخترانگی، مسائل دخترانگی و عاملیت دخترانگی است. بررسی تجربیات زیسته دختران نشان می دهد اگرچه نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانشجویان از دخترانگی نشان می دهد آن ها به دلیل دختربودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آن ها در زندگی اجتماعی و روزمره احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانشجویان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد ناراضی اند و خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
مطالعه پدیدارشناسی روایت زنان عضو هیات علمی از توازن کار و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربیات زیسته زنان عضو هیأت علمی در فرآیند توازن کار و زندگی انجام شده و در سپهر فلسفی تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی، و با استفاده از روش پدیدارشناسی طراحی شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند و مشارکت کنندگان در پژوهش ۱۶ عضو هیأت علمی زن از دانشگاه های خوارزمی، الزهراء (س)، خواجه نصیر (استان تهران)، دانشگاه قم (استان قم) و دانشگاه ایلام (استان ایلام)، مجرد و متأهل، از رشته ها و گروه های متفاوت فنی، علوم پایه، هنر و علوم انسانی، در سطوح مربی، استادیار و دانشیار، با راهبرد نمونه گزینی هدفمند در دسترس انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد روایت زنان عضو هیأت علمی مشارکت کننده در پژوهش از آن چه در فر آیند توازن کار و زندگی تجربه کرده اند را می توان در شش مقوله اصلی «سبک زندگی زنان عضو هیأت علمی»، «دشواری های فر آیند جذب»، «مشوق ها»، «موانع تجربه شده توازن کار و زندگی»، «راهبردهای تجربه شده توازن کار و زندگی» و «پیشنهادهایی برای توازن» دسته بندی کرد. نهایت آن که به نظر می رسد نهاد دانشگاه به دگردیسی نوینی برای پذیرش حضور زنان و همراهی با آنان به عنوان نیروهای حرفه ای نیاز دارد.
فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجاب و عفاف به عنوان یک پدیده فردی- اجتماعی، با متغیرهای روانی و اجتماعی در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با حجاب و عفاف در دو دهه 1377 تا 1397 است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی است و در اجرای آن از دو روش مرور نظام مند و فراتحلیل استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA2) استفاده گردید. جامعه در این پژوهش، مدارک منتشرشده در بانک های اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه سیویلیکا بود. تعداد 22 مدرک براساس ملاک های ورود و خروج و تأیید دو ارزیاب بر اساس مقیاس نیوکاسل- اتاوا وارد فراتحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه عوامل روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 4/0 و مدل اثرات تصادفی 337/0 می باشد که هر دو در سطح 001/0 معنادار است. میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه پیامدهای روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 333/0 و مدل اثرات تصادفی 359/0 می باشد که اولی در سطح 001/0 و دومی در سطح 04/0 معنادار است. درنتیجه، عوامل روان شناختی از جمله سازه های روانی و ویژگی های شخصیتی درون زاد فرد و ویژگی های برون زاد حاصل از تربیت خانوادگی که در درجات و ضرایب مختلف در افراد نمایان می شود بر وضعیت حجاب و عفاف تأثیرگذار است. همچنین حجاب و عفاف بر برخی مؤلفه های روان شناختی مانند سلامت روان، آرامش و امنیت روانی و اجتماعی تأثیرگذار است.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با توانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برازش الگوی سرمایه روانشناختی باتوانمندی خانواده با نقش میانجی معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که درقالب الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان درسال تحصیلی1401-1400بودندکه از این بین230 نفربه شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، توانمندی خانواده شام و همکاران (2001)، معنای زندگی استگر (2010) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزارSPSS و AMOSبرای تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل استفاده شد و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورداستفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش ازبرازش مطلوبی برخورداراست و تمامی متغیرهای برونزا و میانجی 48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیش بینی می کنند که این میزان در حد متوسط می باشد. همچنین به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به توانمندی خانواده، تمامی ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم معنادار بودند. همچنین معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده دررابطه بین سرمایه روانشناختی وتوانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. بنابراین، معنای زندگی و حمایت اجتماعی با تقویت سرمایه روان شناختی، توانمندی خانواده را ارتقاء می دهد که می تواند در برنامه مداخلاتی مشاوران در قبل و بعد از ازدواج استفاده شود.
عوامل موثر بر فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گرایش به فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی است. جامعه آماری، زوج های تک فرزند و یا بی فرزند منطقه چهار شهر تهران است که برحسب اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند از 15 زوج، مصاحبه به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از کدگذاری شخص ثالث استفاده شد تا از درستی کدگذاری و سلیقه ای نبودن درک محقق از مضمون مصاحبه ها اطمینان حاصل شود. بر مبنای نتایج، مدل پژوهش در چارچوب شش مقوله؛ شرایط علی شامل شرایط بد اقتصادی، شکل گیری فرهنگ های جدید و ناپایداری سیاسی، شرایط زمینه ای دربرگیرنده فشارهای رسانه ای، باورها و گرایش های عمومی، چشم وهم چشمی ها، غلبه و هجمه اینفلوئنسر های مجازی، شرایط میانجی یا مداخله گر شامل افزایش توقعات خانواده ها، دشواری تأمین هزینه های کودک، ترس از مسئولیت، نگرانی بابت ثبات کشور و اخبار نگران کننده، مقوله محوری شامل ترس از مسئولیت، راهبردها شامل حضور مثبت در فضای مجازی، تبلیغ فرزندآوری در این فضا، ارائه الگوهای خوب در فضای مجازی، تسهیل وضعیت اقتصادی، برگزاری جلسات تحلیلی در این فضا، پیامدها شامل کاهش ترس زوجین جوان، ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری، افزایش گرایش به ازدواج و به حاشیه راندن صفحات معاند می باشد. بر مبنای نتایج پژوهش، هر چه حضور در فضای مجازی در راستای احیای سلامت جامعه و جمعیت کشور بالاتر باشدُ بیشتر شاهد ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری در بین زوج های جوان و افزایش گرایش به ازدواج هستیم.
مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس آسیب های پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی در سال 1400 در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3 ، 209 شرکت کننده با اختلال وسواس فکری- اجباری و دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3، روابط ابژه بل، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران و توانمندی خود مارکستروم و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روابط ابژه و ترومای پیچیده با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه مستقیم و معنادار دارند و توانمندی خود با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه منفی و معنادار دارد (01/0>p). همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود از برازش مطلوبی برخوردار است (01/0P
تاثیر روش های جدید درمان ناباروری بر طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، «تأثیر روش های جدید درمان ناباروری بر طلاق» با هدف رفع ابهام از بند «ده» از شروط ضمن عقد سند رسمی ازدواج، بر پایه فقه اسلامی و حقوق ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی و بنیادین این است که اگر در ضمن عقد نکاح، شرط فرزند دار شدن درج شود و ضمانت اجرای آن برای زوجه، وکالت در طلاق قرار داده شود و پس از عقد، زوج توانایی بارداری زوجه به صورت طبیعی را نداشته باشد؛ اما این امکان به کمک شیوه های نوین پزشکی وجود داشته باشد، زوجه اختیار استفاده از حق طلاق را خواهد داشت؟ به گفته دیگر شرط باروری منحصر و محدود به روش-های طبیعی است یا باروری به کمک شیوه های نوین پزشکی نیز کافی می باشد؟ به نظر می رسد با توجه به متون فقهی و حقوق ایران، سنجه ی بنیادین در شرط فرزندآوری، «امکان» و «قابلیت» فرزند آوری است؛ نه این که فرزندآوری به ناگزیر باید به صورت طبیعی باشد. بدین ترتیب، آن دسته از آراء دادگاه ها که بیان داشته اند فرزندآوری باید به صورت طبیعی باشد، با مبانی فقهی و حقوقی ناسازگاری دارند. خلاصه کلام این که در جهت کاهش چالش طلاق، باید گام های محکم تری برداشته شود؛ نه این که قانون گذار و رویه ی قضایی، خود زمینه ساز انحلال نکاح باشند. نتیجه ی این تحقیق در صورت تبدیل شدن به رویه قضایی، موجب «تحکیم نهاد خانواده» خواهد شد.
مطالعه کیفی چالش های زنان در ازدواج دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
165 - 206
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های جدی زنان مطلقه، مسئله ازدواج مجدد است؛ اغلب آنها به دلیل تجربه ناخوشایند خود در ازدواج اول، نگرانی ها و ترس هایی برای ازدواج دوم دارند. در این میان، برخی از آنها به دلایل متعدد فردی و خانوادگی، به ازدواج دوم مبادرت می ورزند. این پژوهش با هدف بررسی چالش های بانوان مطلقه در ازدواج دوم با ملاحظه شکست های فرد در اولین تجربه زندگی مشترک، طراحی و اجراشده است. در این مطالعه کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در این مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و با لحاظ تنوع کیفی، با تعداد 21 نفر از بانوان مطلقه شهر همدان که ازدواج دوم داشته اند، مصاحبه انجام شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که برخی از بانوان مطلقه پس از سپری شدن مشکلات دادگاه و انجام طلاق و گذشت مدت زمانی از وقوع طلاق، برای بار دوم ازدواج می نمایند؛ هرچند این اقدام آنان با چالش ها و مشکلات پیچیده ای همراه است. در تحلیل مصاحبه های این گروه از بانوان، در زمینه چالش های مرتبط با ازدواج دوم، چهار مقوله اصلی شامل: چالش های مرتبط با تعاملات بین زوجین، چالش های زوجین با فرزندان، چالش های مرتبط با خانواده زوجین و چالش های فرزندان همسران با یکدیگر شناسایی شد. از منظر مشارکت کنندگان در مطالعه، این چالش ها عمدتاً منبعث از شکست فرد در ازدواج اول و تجربه منفی فرد است.
پیش بینی وابستگی به تلفن همراه بر اساس کمرویی با واسطه نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان دختر: بررسی نقش تعدیل کننده انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعدیل شده نیازهای اساسی روان شناختی توسط انسجام خانواده در رابطه کمرویی با وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان دختر انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بازنگری شده کمرویی چیک و باس (چیک، 1983)، شاخص اعتیاد به تلفن همراه (لئونگ، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان، 2000) و مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر (فیشر و همکاران، 1992) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس (مدل 4 و 59) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی رابطه بین کمرویی و وابستگی به تلفن همراه را میانجی گری می کنند و رابطه بین کمرویی با وابستگی به تلفن همراه و نیازهای اساسی روان شناختی و نیز رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و وابستگی به تلفن همراه توسط انسجام خانواده تعدیل می شود. بر این اساس، با افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ارتقای انسجام خانواده، کمرویی و در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان کاهش می یابد. یافته های این پژوهش برای درک سازوکار پیچیده تأثیر کمرویی بر وابستگی به تلفن همراه مفید است و پیامدهایی عملی برای پیشگیری و کاهش وابستگی نوجوانان به تلفن همراه دارد.
مادری در قلمرو اجتماعی- فرهنگی: یک مطالعه کیفی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روابط بین نسلی خانواده ایرانی، مادری یکی از ستون اصلی خانواده شمرده می شود و پاسداشت نقش مادر در فرهنگ ایرانی- اسلامی جامعه ایران همواره مورد تأکید و توجه بوده است. با این وجود، انجام پژوهش های اجتماعی و فرهنگی در ایران با تمرکز خاص بر موضوع مادری، از جمله خلأهای پژوهشی است که نیازمند کنکاش های علمی بیشتری است. از این رو، بررسی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی مادر هدف اصلی این مقاله است که با روش کیفی انتقادی کارسپیکین انجام شده است. داده های تحقیق بر مبنای مصاحبه عمیق با 15 مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شد. یافته ها شامل مقولاتی مانند فرسایش جسمانی/ روانی مادر، دغدغه مندی های رشد کودک، تعدّد نیاز با افزایش سن فرزند، حساسیت مادر به واسطه کنترل ناپذیری فرزند، آشفتگی در تدبیر امور منزل، تکلیف محوری فرزندپروری بر مادر، قدرت مرز های جنسیتی در عمل، ترجیح جنسیتی، موقعیت اجتماعی متزلزل مادر و ... به دست آمد. نتایج نشان دهنده رنجیدگی و تشویش فکری مادران نسبت به برخی ساختار های اجتماعی و فرهنگی است که از طریق قواعد و هنجار ها، در منزلت اجتماعی و فرهنگی مادران نقش داشته و همین امر موجب فشار نقش بر آن ها می شود. برپایه نتایج تحقیق ضرورت دارد قوانینی در جهت تسهیل و بهبود بستر های حمایتی و عاطفی از مادران تصویب شود. همچنین، بسترهای اجتماعی و فرهنگی موجود جامعه، به نحو مؤثرتری درجهت ابقاء و ارتقاء منزلت مادر، به عنوان یک نقش پرافتخار در فرهنگ ایرانی- اسلامی به خدمت گرفته شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر تنظیم شناختی هیجان و طرح واره های ناسازگار اولیه در زنان دارای افکار خودکشی (باتأکید بر فرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
1 - 17
حوزه های تخصصی:
هد ف پژو هش حاضر، مقا یسه ا ثر بخشی طرحو اره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شنا ختی هیجا ن و طرحواره ها ی نا سا ز گا ر ا و لیه د ر ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی با تأکید بر فرهنگ می باشد. جا معه ی آماری شا مل ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی شناسایی شده توسط مراکز بهداشتی شهر ا ر د بیل بو د . نمو نه پژو هش 60 نفر بو د که به ر و ش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی د ر دو گر و ه آزمایش و گروه کنتر ل (هر گروه20 نفر ) جایگزین شدند . روش پژو هش نیمه آزمایشی ا ز نو ع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه طرح واره ها ی نا سا ز گا ر اولیه یانگ (2003) و پرسشنامه تنظیم شنا ختی هیجا نی گا ر نفسکی و گراچ (2004) استفاده شد. گروه های آزمایش روش های مداخله ای طرحو اره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد هرکدام 8 جلسه 90 دقیقه ای را دریافت کردند و بعد از دو ماه مرحله پیگیری اجرا شد وگروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها ا ز آزمون تحلیل کووارانس چند متغیره ، تک متغیره و آزمون بونفرنی استفاده شد . تحلیل داده ها نشا ن د ا د که طرحواره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر تعهد و پذیر ش بر تنظیم شناختی هیجان و بهبود طرحواره های ناسازگار ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی موثر هستند(001/0P=). هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین ا ثر بخشی طرحواره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود.
مؤلفه های روان شناختی و فرهنگی طراحی فضای شهری مختص بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
107 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های روان شناختی و فرهنگی طراحی فضای شهری مختص بانوان بود. جامعه پژوهش تمام متون و اسناد فضاهای شهری بود. نمونه پژوهش مطالب مربوط به فضاهای شهری مختص بانوان شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پارک ها و فضاهای سبز مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ایجاد بازارچه های کارآفرینی، استفاده نیروهای آموزش دیده در نگهداری پارک و برخی مسائل فنی آنان و اداره مکان ها موقعیت مناسب و امنی در اختیار تعدادی از زنان جویای کار قرار خواهد داد. پارک های ویژه زنان با اختصاص مکانی سرسبز و آزاد برای استفاده از نور خورشید و امکانات ورزشی و تفریحی مسئله سلامت روانی و جسمانی را مد نظر قرار داده و با متمرکز کردن تعداد زیادی از زنان در محل پارک و برگزاری کلاس های آموزشی- بهداشتی و ورزشی به این ضرورت اصلی جامعه خواهد پرداخت. با توجه به آداب و رسوم و فرهنگ مردم، نیاز به احداث فضایی باز مخصوص بانوان جهت تفریح، ورزش و تخلیه هیجانات روحی وجود دارد. در نظر گرفتن فضایی مختص بانوان با طراحی خاص، که منطبق با فرهنگ جامعه باشد بسیار ضروری است. با توجه به دین اسلام، که محور فرهنگ جامعه است احداث پارک بانوان نه تنها موجب کاهش ارزش زن نمی شود بلکه نشان از توجه به زنان می باشد.
بازنمایی فضای شهر و معماری در خاطرات زنان قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
1 - 27
حوزه های تخصصی:
اولین شرح حال و خاطرات مکتوب زنان ایران، به زمان قاجار باز می گردد. ولی تاکنون پژوهشی درباره محتوای این سفرنامه ها صورت نپذیرفته و نگاه به زنان قاجار محدود، کلی و گاهی اغراق آمیز است. این درحالی است که نگاه از بستر سفرنامه و شرح حال، حقیقی و مبین واقعیت زمان خویش است. هدف این پژوهش، شناخت نگاه زنان قاجار از فضا و خوانش فضاهای تجربه شده آنها است. پرسش اصلی پژوهش آن است که فضاهای معماری و شهر در سفرنامه ها زنان عصر قاجار از چه جنبه هایی بازنمایی شده است؟ برای پاسخ، سفرنامه های زنان قاجار را انتخاب نموده و از خلال متون آن ها به چگونگی شرح و بازنمایی فضای شهر و معماری، پرداخته می شود. رویکرد پژوهش تاریخی-تفسیری و شیوه ی گردآوری داده ها، اسنادی و روش تحقیق، تحلیل مضمون است و نتایج بیانگر آن است که بازنمایی شهر و معماری در سفرنامه های زنان قاجار، طیفی از کیفیات بصری تا ویژگی های ذهنی را در برمی گیرد و شخصیت راوی، در کیفیت و نوع خوانش و شرح ویژگی مکان موثر است و با وجود موانع پیش روی این زنان، آن ها تا حد ممکن به شرح جزئیات مکان ها می پردازند، که این در خصوص شرح فضاهای شهری، توجه آنها به عظمت بناها، آبادانی و ازدحام جمعیت قابل تامل است.
مطالعه ی جامعه شناختی تعیین کننده های اقتصادی – اجتماعی رفتار باروری زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
179 - 204
حوزه های تخصصی:
رفتار باروری در جامعه به عنوان یکی از عوامل اصلی جمعیّتی، تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است به گونه ای که تحوّل و دگرگونی در هر کدام از این عوامل، بر تغییرات باروری تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی خواهد گذاشت. در این پژوهش رفتار باروری در ارتباط با متغیرهای فردگرایی، استقلال زنان، میزان ارزش فرزندان، اشتغال زنان و میزان درآمد خانواده به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل 15-49 ساله شهر تبریز هستند که بر اساس سرشماری سال 1395، تعداد آنها حدود 338220 نفر اعلام شده و 498 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. شیوه نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. برای سنجش متغیر ها، جمع آوری داده ها و بررسی فرضیه ها، از پرسش نامه استفاده شده و گویه های آن بر اساس بنیان های نظری و تعاریف مفهومی، تدوین شده است. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بین متغیرهای اشتغال زنان، میزان فردگرایی زنان و نگرش به ارزش فرزند با رفتار باروری زنان رابطه معناداری وجود دارد. در حالیکه بین متغیرهای استقلال زنان و میزان درآمد با رفتار باروری زنان رابطه معنارداری مشاهده نگردید.
تجارب زیسته تغییرات سبک زندگی مادران شاغل در دوران همه گیری ویروس کووید--19 به روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته مادران شاغل از تغییرات سبک زندگی خود در مواجهه با همه گیری ویروس کووید-19 انجام شد. روش: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام شد. جامعه آماری مادران شاغل در حوزه های گوناگون آموزشی(هنری، فرهنگی، علمی) در سال 1401-1400 شهر تهران بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و پس از تعداد 20 نفر به نقطه اشباع رسید. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش پدیدارشناسی اسمیت تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش 8 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی بدست آمد که مضامین اصلی عبارتند از: عادات جسمانی، آسیب پذیری روانی، مشکلات شغلی، تغییر الگوی هزینه-درآمد، تعارضات زوجین، تعارضات مادر-فرزندی ، حضور اجباری در خانه و دشواری مسئولیت های مراقبتی. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل و چالش های مادران شاغل در مواجهه با پدیده چندبعدی و پیچیده همه گیری ویروس کووید-19 و پیامدهای متعدد مثبت و منفی آن در عرصه سبک زندگی آنان است. نتایج این پژوهش برای برنامه ریزان فرهنگی وعرصه سلامت روان حائز اهمیت است.