فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
97 - 124
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه عوامل مؤثر بر درخواست طلاق در بین زنان شهر تهران می پردازد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای نظریه نظم (درون خانواده)، تئوری سرمایه اجتماعی و همسان همسری استوار شده است.روش تحقیق، پیمایشی و ابزار مطالعه،پرسشنامه محقق ساخته می باشد که با 239 نفر زن متقاضی طلاق و از میان نمونه های در دسترس این دو مجتمع درطول مدت یک ماه و همین تعداد زن غیرمتقاضی طلاق برحسب مناطق جنوب، شرق، غرب و شمال تهران تکمیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از نظر مؤلفه های نظم اجتماعی، سرمایه های زوجین و همسان همسری بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنادار آماری وجود دارد و این عوامل را می توان از جمله مؤلفه های مؤثر در گرایش زنان شهر تهران به طلاق محسوب نمود. در این تحقیق نتایج رگرسیون لجستیک جهت بررسی احتمال طلاق نیز نشان می دهد که احتمال رخ ندادن طلاق برای کسی که هم دارای نظم درون خانواده و هم دارای سرمایه های زوجینی و هم دارای نگرش منفی نسبت به طلاق است و نیز از همسانی زوجینی برخوردار می باشد 59 درصد است و نیز برعکس 41 درصد احتمال دارد فردی که دارای این شرایط نیز می باشد، باز هم طلاق بگیرد.
مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
567 - 579
حوزه های تخصصی:
امروزه، ازدواج جوانان یکی از چالش های اصلی جامعه ایرانی به شمار می آید. جوانان به دلایل مختلفی از ازدواج دوری می کنند و پدیده تأخیر در سن ازدواج نه به منزله مسئله و مشکلی شخصی، بلکه به مثابه مسئله ای اجتماعی نمود پیدا کرده است.هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی معلمان زن متأهل و مجرد شهرستان بوکان بود. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعه آماری شامل دو گروه از معلمان زن مجرد و متأهل در محدوده سنی 25 45 و سال تحصیلی 1393 1394 بودند. از بین دو گروه از معلمان متأهل 80 نفر و مجرد 80 نفر و در مجموع 160 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سرمایه روان شناختی مک گی (2011) و سیاهه فوبیای اجتماعی کانور و همکاران (2000) استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره بیانگر وجود تفاوت معنادار بین نمره های دو گروه از معلمان زن گروه سنی 25 تا 45 متأهل و مجرد در اضطراب اجتماعی و سرمایه روان شناختی بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سطح سرمایه روان شناختی بالاتر و اضطراب اجتماعی کمتری دارند.
تحلیل نشانه شناسی بدن در تبلیغات تجاری (مطالعه موردی: شبکه ماهواره ای جم تی وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
647 - 679
حوزه های تخصصی:
تبلیغات یکی از عناصر جدایی ناپذیر زندگی انسان امروزی است. در این میان، رسانه به منزله ابزاری برای معرفی محصولات از اهمیت ویژه برخوردار است. هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه بدن در گفتمان رسانه (تبلیغات بازرگانی شبکه جِم) است. بدین منظور، با استفاده از دیدگاه فیسک و بارت در سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، آگهی های بازرگانی تحلیل و ارزیابی شده است. تحقیق حاضر با رویکردی کیفی صورت گرفته و جامعه هدف آن آگهی های پخش شده از شبکه جِم تی وی در سال 1396 1397 بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی جهت تحلیل نشانه شناختی انتخاب شدند. پس از جمع آوری تبلیغات، 33 پیام بازرگانی مورد مطالعه عمیق قرار گرفت. مبنای نظری بحث، آرای برخی از صاحب نظران جامعه شناسی بدن است. نتایج نشان می دهد دو گفتمان «جنسی» و «جنسیتی» در حوزه بدن زن در تبلیغات وجود دارد. البته «گفتمان جنسی» در تبلیغات شبکه جِم غالب است و بدن، خصوصاً بدن زن، به عنوان تنها موجودی که جنسیت و سکسوالیته دارد به منزله ابزاری در خدمت سرمایه داری درآمده است.
ضرورت های نظری و عملی درباره عدالت: عدالت و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
589 - 614
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریه پردازی ها باید به نظام سازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشده اند. از جمله مهم ترین مباحث عدالت، پردازش نظریه ای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن به مثابه راهبرد اداره جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهه اخیر حوزه عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفته اند، نیازمند کاوش بیشتر و تمرکز روی موضوعات خرد هستند. این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورت ها به طرح ایده خود می پردازد و به دلیل اهمیت حقوق و مزایای اجتماعی زنان، میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. پرسش اصلی مقاله ناظر به مهم ترین چالش نظری و عملی عدالت است که در پاسخ ملاحظه نظری به چالش معیار نابرابری و ملاحظه عملی به دو بحث ادراک سنجی و شاخص سازی برای عدالت پرداخته است. روش مقاله پس از جمع آوری داده های لازم، تحلیل محتوا، و مقاله اسنادی و بنیادی است. گفتنی است این مقاله برگرفته از یک کلان طرح درباره عدالت جنسیتی است. مطابق نتایج، نابرابری به عنوان مهم ترین مسئله در مطالعات عدالت، نیازمند تعیین معیار است. چندمعیارگی در نظریه عدالت اسلامی قابل دفاع است. تفاوت میان مردان و زنان به عنوان بخشی از معیارها با سیاست های جانب دارانه در راستای حمایت از خانواده، مادرانگی، زنانگی و فردیت زنان مورد توجه قرار می گیرد. عدالت، امری راهبردی برای تنظیم روابط افراد با یکدیگر از حوزه خانوادگی تا حوزه اجتماعی است و نیازمند طراحی معیارها، اصول و اهداف، شاخص سازی و ادراک سنجی است.
رابطه علی بین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی بین ابعاد سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 1401 می باشد. تعداد آزمودنی های نمونه پژوهش 300 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی (طالبی و خوش بین، 1394)، و پرسش نامه سرمایه فرهنگی (بوردیو، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار ابعاد سواد رسانه ای (درک محتوای پیام های رسانه ای، آگاهی از اهداف پنهان پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام های رسانه ای، نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای) با مسئولیت پذیری اجتماعی و سرمایه فرهنگی بود. علاوه بر آن سرمایه فرهنگی با مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. هم چنین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی ، از طریق سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بنابراین، افزایش سطح سواد رسانه ای افراد و سرمایه فرهنگی نقش مهمی در بالا بردن مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشجویان دختر دارند.
نگرش جامعه شناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
183 - 198
حوزه های تخصصی:
تحول خانواده در جهان معاصر از مباحث کانونی جامعه شناسی خانواده طی دهه های اخیر است. تأثیر مدرنیته، به خصوص از بُعد فرهنگی آن، بر تحولات خانواده در غرب، که به شکل گیری و تکوین خانواده مدرن و پست مدرن منجر گردیده است، موضوع تتبعات نظری و پژوهش های تجربی فراوانی بوده است. این مقاله در پی آن است که این موضوع را در جامعه ایران از منظر کنشگران اجتماعی، به ویژه از دیدگاه جنسیتی، بررسی و مهم ترین عوامل مؤثر بر این تحولات را شناسایی کرده و پیامدهای تأثیرات ناشی از آن را تحلیل نماید. این پژوهش به روش کیفی با نمونه های گزینشی و محدود در سطح شهر تهران انجام شده و جمع آوری داده ها با مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، به لحاظ جنسیتی، تفاوت های درخور ملاحظه ای بین زنان و مردان در تعریف ویژگی های خانواده سنتی و مدرن، روایت آنان از دگرگونی ساختار و روابط خانوادگی در جریان تحول خانواده، نحوه مواجهه و میزان پذیرش این تغییرات، و شکل گیری گفتمان های مختلف در این زمینه وجود دارد.
روایت زنانِ کار در متروی تهران در میانه ی اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر معطوف به توجه به این گروه شغلی شد، سوال اصلی این است زنانِ خرده فروش مشغول در مترو چه روایتی از کار در دوره اپیدمی کرونا و مصایب آن دارند؟ پژوهش حاضر به لحاظ نظری به برخی مفاهیم همانند زندگی شغلی و جنسیت، فقر و طرد اجتماعی، امنیت و احساس امنیت اجتماعی توجه دارد. روش انجام تحقیق، تحلیل تماتیک است. میدان پژوهش را زنان خرده فروش در متروی شهر تهران تشکیل می دهد که در ایام اپیدمی کرونا و بویژه موج های نخستین آن (سال 1399) مشغول به فعالیت بوده اند، فرایند اشباع داده ها با انجام 21 مصاحبه با زنان امکان پذیر شده است. مهمترین تم های مقاله حاضر عبارتند از حرمت شکنی های شغلی و پناه به مترو، زمینه معیشتی شکننده و آسیب پذیر زنان، نگاه تحقیرآمیز دیگران، چالش با مأموران و چالش های مضاعف زنان کار در مترو در اپیدمی کرونا. نتایج تحقیق از «ناامنی فراگیر» و ناپایداری های کاری زنان خرده فروش در کسب وکارهای مترو حکایت دارد، ماهیت این ناامنی فراگیر به عضویت آنان در لایه های پایینی جامعه و سطوح سرمایه های پایین آنان، انواع شرایط نامساعد بیرونی برای کار، جابجایی ها و امنیت شغلی، تورم و افزایش قیمت ها، کاهش مقدار درآمدی، عدم حمایت های بیمه ای، شوک اپیدمی کرونا و فشارهای خانوادگی بر میگردد.
اقدام به خودکشی بین زنان آبدانان: انگیزه ها و شرایط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
427 - 446
حوزه های تخصصی:
اقدام به خودکشی به منزله عملی غیرکشنده تعریف می شود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخله دیگران، به منظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام می دهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواسته های زنان اقدام کننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند شده اند انجام می گیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی و مصاحبه عمیق در میان زنان شهرستان آبدانان انجام شده است. در پژوهش حاضر، 23 نفر از زنانی که به خودکشی اقدام کرده اند، مشارکت داشته اند که از نظر سنی، تحصیلات، طبقه اجتماعی اقتصادی و تأهل متفاوت بودند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. داده ها به وسیله کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، زنان مشارکت کننده اقدام به خودکشی را به منزله «راهی برای ابراز و رسیدن به خواسته ها» ادراک می کنند که در راستای آن سعی دارند به رفتارهای سلطه طلبانه، محدودیت ها، تهمت ها و بدبینی ها واکنش نشان دهند و آن را مدیریت کنند. در پایان، بهبود نقش حمایتی، به خصوص از جانب خانواده و همسر، و روابط تعامل محور، در جلوگیری از خودکشی به منزله راهکاری بسیار مهم پیشنهاد می شود.
پدیدارشناسی شرم بدنی در تجربه زنانه از فضاهای جمعی (زنان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرم بدنیِ زنانه احساس یا حالتی عاطفی است که سوژه مؤنث در مراوده های اجتماعی تجربه می کند. این احساس در جامعه مصرفیِ معاصر به شکلی فزاینده تشدید می-شود. قصد این جستار مطالعه پدیدارشناختی تجربه شرم بدنی زنان در سه فضای جمعی «عروسی»، «گروه های مختلط کوهنوردی» و «پاتری های خصوصی» است. نتایج تحلیل مصاحبه های عمیق با این سوژه ها نشان می دهد که شرایط و زمینه های اثرگذاری مثل رسانه ها، ابژه شدن بدن زنانه، نگاه خیره دیگری، موقعیت فرودست زنان و کارکردهای جسم زنانه بیشترین نقش را در شکل گیری احساس شرم بدنی نزد آن ها دارد. شکل گیری و تشدید این احساس در آن ها واجد آثار و پیامدهایی در زندگی شخصی و اجتماعی است که از آن جمله می توان به درونی-سازی ویژگی های جنس دوم، کناره گیری از برخی فضاها و فعالیت ها، استفاده از شرم بدنی برای پاسداشت حریم شخصی، نداشتن اعتمادبه نَفس در پذیرش مسؤلیت ها و خودسانسوری و زدن نقاب به چهره اشاره کرد. زنان برای مدیریت شرم بدنی به اتخاذ استراتژی هایی روی می آورند که عمده ترین آن ها عبارتند از: تلاش برای پنهان کردن نقص های بدنی، نمایش جذابیت های جسمانی و رفتاری، والایش امیال جسمی و طرد قواعد مردانه. می توان این گونه استنتاج کرد که شرم بدنی در زمانه حاضر در متن مواجهه ناگزیر زنان با فرهنگ مصرفی ای پدید می آید که هنوز مردسالار است.
ارائه مدل رفتار انتخابی مصرف کنندگان لوازم آرایشی لوکس: تحلیلی بر رفتار زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرف کننده کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبه های نیمه ساختار یافته با گروه های کانون مصرف کننده اطلاعات جمع آوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این داده ها از مصاحبه با 23 نفر به دست آمده است. به منظور رتبه بندی مقوله های به دست آمده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است. در فاز دوم، عوامل شناسایی شده با جمع آوری داده از متخصصان صنعت آرایشی به روش مدل سازی ساختاری تفسیری به مدل نهایی رفتار مصرف کننده تبدیل شده است. در این پژوهش، طی تحلیل تم 12 مقوله اصلی شناسایی شده است. این 12 مقوله با استفاده از تکنیک انتروپی شانون وزن دهی و رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد محرک های خارجی، ارزش گذاری حین خرید، گروه های تأثیر گذار و محرک های داخلی به ترتیب بیشترین وزن را در تصمیم به خرید و انتخاب مصرف کننده دارند. خروجی روش مدل سازی ساختاری تفسیری یک مدل چهار سطحی است که ترتیب اثرگذاری مقوله ها و روابط بین آن ها را به صورت شفاف نشان می دهد.
ارزشیابی عدالت جنسیتی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
127 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارزشیابی تحقق عدالت جنسیتی در نظام آموزشی ایران به عنوان یکی از مهم-ترین اهداف ملی و بین المللی است، تحقیق از نوع ارزشیابی است و روش تحقیق تحلیل ثانویه داده های سرشماری سال 1390 است. نتایج حاکی از آن است که در مجموع در گروه های سنی تا 34 سال در نقاط شهری در گروه های سنی تا 39 سال و در نقاط روستایی در گروه های سنی تا 24 سال، عدالت جنسیتی در آموزش وجود دارد و بیشترین بی عدالتی های آموزشی در گروه های عمده سنی بالاتر از 35 سال مشاهده می شود. همچنین تحلیل مقاطع مختلف تحصیلی اشاره به آن دارد که در مقطع ابتدایی عدالت جنسیتی در آموزش حاصل شده است و در مقاطع راهنمایی، متوسطه و آموزش عالی، بی عدالتی به ضرر دختران و تنها در دوره پیش دانشگاهی بی عدالتی به ضرر پسران وجود دارد.
بررسی طلاق از منظر شاخص های کلان اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
69 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف: طلاق یک پدیده اجتماعی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. هر یک از این عوامل که خود می توانند از حوزه های مختلفی نشأت بگیرند، بسته به سطح و عمق تأثیر می توانند در گسترش یا کنترل این پدیده اجتماعی سهیم باشند. عوامل اقتصادی - به ویژه در کشور ما به دلیل نوسانات شدید در دوره های کوتاه - را می توان یکی از دلایل مهم این پدیده دانست. با توجه به تاثیر عوامل اقتصادی بر طلاق و نقش دولت در راستای سیاست گذاری مناسب، نوشتار حاضر قصد دارد با هدف شناسایی میزان تاثیر متغیرهای اقتصادی بر طلاق به ازای هر هزار نفر در کشور به این پرسش که کدام متغیرهای اقتصادی بیشترین تاثیر را برنرخ طلاق دارند؟ پاسخ دهد.روش : از این رو با مرور ادبیات پژوهش چهار متغیر تورم، تولید ناخالص داخلی (GDP)، ضریب جینی و نرخ بیکاری انتخاب و به دلیل ماهیت داده ها از روش آماری ARDL برای برازش ضرایب متغیرها و تعیین معنی داری استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده متغیرهای کلان بیکاری و تولید ناخالص داخلی دارای اثر بلند مدت و مثبت بر طلاق به ازای هر هزار نفر جمعیت بوده؛ اما تورم و ضریب جینی به شرط حضور دو متغیر قبلی، اثر معناداری بر متغیر وابسته نداشته اند. در بیان علت عدم معناداری داری این متغیرها می توان عنوان کرد که رفتار هر یک متغیرهای استفاده شده در این پژوهش به تنهایی یا همراه با متغیرهای دیگر در الگو متفاوت است. به عبارت دیگر دو متغیر ضریب جینی و تورم در کنار دو متغیر دیگر الگو یعنی بیکاری و تولید ناخالص داخلی بی معنی هستند. با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می رسد که سیاست های اقتصادی که منجر به کاهش بیکاری و افزایش تولید ناخالص داخلی می شوند، می توانند به طور غیرمستقیم به کاهش طلاق در جامعه کمک کنند.
جایگاه زن در ادبیات نمایشی دفاع مقدس از دید نظریه ی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
77 - 96
حوزه های تخصصی:
نظریه فمینیسم به عنوان یکی از نظریه های مطرح عصر حاضر، تلاش دارد مطالعات جهان پیرامون خود را در معرض پرسشی اساسی قرار دهد: «درباره زنان چه می دانیم؟» از درون این پرسش سوال های مهم دیگری مطرح می شود: موقعیت زنان چگونه است؟ و زنان در این موقعیت ها، چه تأثیری دارند و چه می کنند؟ در این مقاله به نقد و بررسی ادبیات نمایشی دفاع مقدس با تأکید بر جایگاه زن در شش نمایشنامه ی شاخص از این جریان هنری معاصر ایران خواهیم پرداخت. با آنکه دفاع مقدس ملت ایران بدون هیچ گونه تمایز جنسیتی، زنان و مردان را درگیر خود ساخته بود، اما جایگاه زنان در نمایشنامه های دفاع مقدس؛ متزلزل و میزان تأثیرگذاری آنان در زندگی فردی و اجتماعی در دنیای متن آثار نمایشی، کم اهمیت تصویر شده است. تحلیل کارنامه سی ساله ادبیات نمایشی دفاع مقدس چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، بر اساس روی کردهای لیبرال فمینیسم تا فمینیسم اسلامی، نشان می دهد این آثار نتوانسته اند بازتاب دهنده جایگاه واقعی زن و نقش غیرقابل انکار او در دوران جنگ و پس از آن، باشند.
مطالعه تجربه زنان عضو هیات علمی دانشگاه از ایفای مسئولیت های خانوادگی و شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
117 - 134
حوزه های تخصصی:
روند روبه افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی به عنوان عضو هیئت علمی و پذیرفتن نقش های اجتماعی هرچند از پیشرفت در عرصه علمی و اجتماعی نشان دارد، تعدد نقش های اجتماعی و خانوادگی در این حیطه چالش های جدیدی را به وجود آورده است. این مطالعه به درک پدیدار شناسانه از وضعیت زنان عضو هیئت علمی در جایگاه ایفای نقش های شغلی و خانوادگی آنان پرداخته است. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناختی از نوع تحقیق کیفی است. روش گردآوری داده ها از طریق مصاحبه مسئله محور انجام شد. مشارکت کنندگان 13 نفر از استادان خانم عضو هیئت علمی دانشگاه های تهران اند که براساس نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. در تحلیل نتایج از تحلیل مضمون و روش کولایزی استفاده شده است. یافته های تحقیق در چهار مضمون اصلی «نقش خانگی و ایفای نقش در خانواده»، «نقش شغلی و ایفای نقش در دانشگاه»، «توأمانی ایفای نقش های شغلی و خانوادگی « و «مواجهه با حل مسائل و مشکلات توأمانی ایفای نقش های دوگانه» طبقه بندی شد. از درک معنایی مقوله ها این گونه استنتاج شد که استادان هیئت علمی زن با چالش هایی در خصوص تعدد نقش های شغلی و خانوادگی مواجه اند که در صورت اتخاذ تدابیر و راهبردهای مناسب از سوی فرد، خانواده یا سازمان مربوطه به راحتی می توانند بین نقش ها و مسئولیت های خود تعادل ایجاد کنند.
مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده با زنان دارای سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
531 - 542
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانواده و زنان دارای سرپرست شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و زنان دارای سرپرست در شهر تهران در سال 1391 تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 280 نفر شامل 140 نفر از زنان سرپرست خانواده و 140 نفر زنان دارای سرپرست بودند که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS18 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره های زنان دارای سرپرست در بهزیستی روان شناختی و مقیاس های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، و زندگی هدفمند بیش از میانگین نمره زنان سرپرست خانواده بود که آزمون آماری بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه است. در مقیاس های خودمختاری، تسلط بر محیط و رشد فردی میانگین نمره های زنان سرپرست خانواده بیش از نمره های زنان دارای سرپرست بود، اما فقط در مؤلفه خودمختاری، تفاوت موجود بین میانگین نمره های دو گروه معنادار بود. نتایج دلالت بر این دارد که زنان سرپرست خانوار در مقایسه با زنان دارای سرپرست از خطرپذیری و آسیب پذیری بالاتری برخوردارند. بنابراین، شرکت آن ها در دوره های آموزشی مهارت های ارتباطی و حل مسئله و تصمیم گیری می تواند موجبات افزایش بهزیستی روان شناختی و رشد و تعالی آن ها را در بر داشته باشد.
عصر تصویر بی حجابی و بی حجابی اجباری بررسی وضعیت تصویر بی حجابی در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
339 - 358
حوزه های تخصصی:
درباره مواجهه جامعه ایران با پدیده حجاب (به خصوص حجاب زنانه)، دو دیدگاه به ظاهر متفاوت وجود دارد؛ اول مقاومت مردم در برابر بی حجابی اجباری (کشف حجاب) در دوره رضاخان پهلوی و دوم مطابق با برخی از دیدگاه ها، واکنش به حجاب اجباری یا قانون حجاب در دوره جمهوری اسلامی. در دوره اول، در ذیل سیاست های «تجدد آمرانه» غربی، بی حجابی و در دوره دوم حجاب امری تحمیلی محسوب می شود. بین این دو دوره، حکومت 37 ساله پهلوی دوم قرار دارد که به رغم استمرار سیاست های تحمیل بی حجابی، کمتر مورد تحلیل قرار گرفته است. تحمیل بی حجابی در این دوره، برخلاف دوره پهلوی اول، مستقیماً در صحنه واقعی اجتماعی نبود، بلکه از طریق گسترش تصاویر رسانه ای و تبلیغاتی و تأثیر بر ناخودآگاه ذهن کنشگران اجتماعی صورت گرفت. به علاوه، این سیاست ها از دهه 1340 با طرح توسعه سرمایه داری پیوند خورد. در این مقاله، برای بیان ویژگی تصویری بی حجابی، از تعبیر «تصویر بی حجابی» استفاده شده است. این تصویر از اندام زنانه یا مردانه عمدتاً تحت تأثیر صنایع سینما و موسیقی پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت. پیش از آن، آشکار شدنِ تصاویر بی حجاب از اندام زنانه یا مردانه چندان رایج نبود یا حداقل نشانه تجدد، ترقی و شخصیت تلقی نمی شد. در مقاله حاضر، با استفاده از نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت و چارچوب روشی صنعت فرهنگ، که در نیمه دوم قرن بیستم صورت بندی شد، به بررسی وضعیت تصویر بی حجابی و تأثیر سیاست های پهلوی دوم بر آن خواهیم پرداخت. در نتیجه گیری، اولاً اشاره خواهیم کرد که توجه به ویژگی تصویری تحمیل بی حجابی، که از دوره پهلوی دوم شروع شد، می تواند دو دیدگاه به ظاهر متضاد درباره واکنش جامعه ایران به حجاب را توضیح دهد. ثانیاً، با توجه به استمرار تصاویر رسانه ا ی در دوره جمهوری اسلامی، پژوهش درباره منازعه تصویر باحجاب تصویر بی حجاب ضرورت دارد.
تجربه زیسته زنان نجات یافته از خودسوزی در بخش کوهنانی- کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
325 - 348
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از آسیب های اجتماعی موجود در جوامع مختلف است که به شیوه های گوناگونی انجام می شود؛ خودسوزی یکی از این شیوه های دردناک است. مقاله حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته زنان نجات یافته از خودسوزی در بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت، که طی سال های 1383 تا 1396 به خودسوزی اقدام کرده اند، صورت گرفته است. محققان در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری، نمونه گیری هدفمند و تکنیک مصاحبه عمیق با 10 زن برای جمع آوری اطلاعات بهره جسته اند. همه مصاحبه ها ضبط و بلافاصله روی کاغذ نگاشته و با رویکرد تفسیری تحلیل شد. یافته های پژوهش، که حاصل استخراج از مصاحبه هاست، شامل مقوله های «سنت گرایی فرهنگی»، «چالش های اقتصادی»، «کمبود مهارت های ارتباطی»، «خشونت شوهران علیه زنان»، «ناخوشایندی طلاق»، «ابراز خود و رهایی» و «دسترسی آسان به مواد خودسوزی» است. نتایج پژوهش بیانگر تعامل ابعاد مختلف فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و روانی در فرایند اقدام به خودسوزی زنان روستایی و موقعیت مند بودن این ابعاد است. در آخر، پیشنهادهایی متناسب با ظرفیت های موجود ارائه شد.
سنجش تأثیر استقلال، مشارکت اجتماعی، و تحصیلات زنان بر تمایل به فرزندآوری (مطالعه موردی شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
45 - 64
حوزه های تخصصی:
ایران، در چند دهه اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان می دهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیم گیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است و استقلال زنان عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب می شود. مقاله حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطه برخی ابعاد استقلال زنان با تمایل به فرزندآوری زنان در شهر سیرجان، واقع در استان کرمان، می پردازد. داده ها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای فرزند واقع در سنین باروری جمع آوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای استقلال و تمایل به فرزندآوری با کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، مشارکت اجتماعی، و وضعیت اشتغال) معنادار نیست. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر تحصیلات زنان و مشارکت اجتماعی زنان نقش تعیین کننده ای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونه ای که با افزایش این دو عامل تمایل به فرزندآوری کاهش می یابد. علاوه بر این، دو متغیر سن زنان و تعداد فرزندان در رابطه با متغیر تمایل به فرزندآوری از قدرت تبیین بالایی برخوردارند. بدین لحاظ سیاست های جمعیتی به منظور دستیابی به باروری بالاتر باید به برنامه هایی معطوف گردد که زمینه هایی را جهت هماهنگی بین فرزندآوری و ادامه فعالیت های زنان در حوزه آموزش عالی و مشارکت در امور اجتماعی هماهنگی به وجود آورد.
ارزش افزوده کار خانه داری زنان و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
89 - 109
حوزه های تخصصی:
کار خانه داری زنان در محیط خانه، دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشتمل بر انجام فعالیت های متنوع زنان در خانه است که عمدتاً، پنهان و نامحسوس بوده و به علاوه نقش آن در اقتصاد و اجتماع تبیین نشده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم فعالیت هایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام می دهند و محل اجرای آن در منزل است، در حسابرسی ها و آمارگیری های ملی به حساب نمی آید. هدف این مقاله، محاسبه ارزش افزوده کار خانه داری زنان و بررسی برخی عوامل مؤثر بر آن است. بر اساس محاسبات، ارزش افزوده هفتگی کار خانه داری زنان معادل مبلغ 1600000 ریال برآورد گردید. روش مورد نظر در این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار مورد استفاده در این روش، پرسشنامه بوده و از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی استفاده شده است. پس از تکمیل پرسشنامه نهایی از 2000 زن خانه دار، داده های مربوط جمع آوری و توسط نرم افزارspss مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سه متغیر «سن زن»، «تحصیلات زن» و «تعداد اعضای خانواده» اثر معناداری در تبیین متغیر ارزش افزوده کار خانه داری داشته و در معادله نهایی رگرسیون باقی ماندند. در بین متغیرهای مستقل، متغیر «تعداد اعضای خانوار» بیشترین سهم را در تبیین تغییرات ارزش افزوده کار خانه داری داشته است.
نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
407 - 429
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با استفاده از رویکرد دانش محوری از منظری دیگر بر توسعه تأکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارک های فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تأسیس پارک های فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تأسیس پارک علم و فناوری بر آن است با کمک نیروی انسانی خود کیفیت بخش های صنعتی و تولیدی را افزایش دهد. تحقیق پیش رو، با هدف بررسی نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی، تلاش کرده به اهمیت و نقش پارک علم و فناوری سیستان و بلوچستان در این خصوص بپردازد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه به روش گلوله برفی با صاحب نظران و اهل فن استفاده شده است. جامعه این تحقیق، مسئولان و مدیران و کارشناسان حوزه علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان را در بر می گیرد که در پارک علم و فناوری و واحد رشد این پارک مشغول فعالیت اند. در این خصوص، با 20 تن از مسئولان حوزه مورد نظر مصاحبه انجام شد. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مثبت فناوری بر اشتغال، آموزش، تبدیل ایده به کسب وکار، عزت نفس و خود اثربخشی زنان روستایی است. علاوه بر تأثیرات مثبت، تعدادی از موانع فردی، دانشی مهارتی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی، حقوقی قانونی بر سر راه اشتغال زنان روستایی شناسایی شدند که برای رفع این موانع راهکارهایی مانند ارتقای توانمندی شغلی، فناوری های نوین در صنایع دستی، بسترسازی برای مشارکت زنان، اصلاح نگرش جامعه و توسعه حمایت های دولت پیشنهاد شد.