فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در جوامع با باروری پایین که رفتار باروری به صورت آگاهانه توسط افراد کنترل می شود، تمایلات و ترجیحات فرزندآوری در بررسی تحولات باروری مهم بوده و تعداد ایده آل فرزندان به عنوان یکی از شاخص های بررسی روند تحولات آینده باروری حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر شناخت ایده آل های فرزندآوری در ایران و تبیین نوسانات و تفاوتهای آن در کشور است. این پژوهش از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی تحولات فرهنگی ایرانیان در سال 1383 و پیمایش ملی ارزش ها و نگرشها در ایران که در سال 1394 جمع آوری شده، استفاده کرده است. جامعه آماری افراد بالای 15 سال ساکن در نقاط شهری و روستایی استان های کشور می باشد. یافته ها محدود به متغیرهای موجود در داده ها بوده و در حد امکان برای سنجش ایده آل های فرزندآوری مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده آن است که در هر دو مقطع مورد مطالعه 1383 و 1394 تمایل به ایده آل دو فرزندی غالب بوده و به ترتیب برابر با 3/62 و 1/48 درصد است، اما طی این سال ها تمایل به ایده آل سه فرزندی و بیشتر نیز افزایش یافته و از 8/30 درصد به 2/43 درصد رسیده است. نتایج تحلیل چند متغیره پیمایش ها در سال های 1383 و 1394 نشان می دهد که با کنترل سایر متغیرها تحصیلات و مذهب بالاترین اثر و تفاوت را در تعداد ایده آل فرزندان طی این سال ها داشته اند.
تجارب زیسته مدیران زن مدارس از تعادل کار و زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
100 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تجارب مدیران زن مدارس از تعادل بین کار و زندگی را موردبررسی قرار می دهد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل تم صورت پذیرفت. مشارکت کنندگان مدیران مدارس زن شهرستان پاوه می باشند که از 15 مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور مصاحبه به عمل آمد. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته ضمن تشریح تجارب مدیران زن از کار در مدارس ادراک آنان را تعادل بین کار و زندگی موردمطالعه قرار داده است؛ که جهت اعتبار از روش بازبینی نتایج توسط مشارکت کننده ها و برای افزایش اعتماد به نتایج از روش فن ممیز بیرونی استفاده شد است. سرانجام تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش کلایزی صورت گرفت؛ که هشت تم و بیست مقوله از مصاحبه های انجام گرفته با عناوین: فن مدیریت زمان، توانایی مدیریتی، متعهد بودن، شرایط مناسب خانواده، سبک سازی نقش، بهداشت روحی و روانی کار، بعد مادی کار، اعتدال در سطح انتظارات خود و دیگران استخراج شده است. نتیجه پژوهش نشان داد تعادل در کار و زندگی باعث سهولت در انجام مسئولیت های کاری و زندگی فردی – خانوادگی شده و باعث رضایت خاطر مدیران زن مدارس هم از کار و هم از زندگی می شود.
مقایسه هوش فرهنگی، احساس تنهایی، فرسودگی تحصیلی و سلامت روان در دانشجویان دختر کارشناسی ارشد بومی و غیربومی
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۹
45-57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی هوش فرهنگی، احساس تنهایی، فرسودگی تحصیلی و سلامت روان در دانشجویان دختر کارشناسی ارشد بومی و غیر بومی انجام شده است. نمونه مورد بررسی 100 نفر دانشجوی دختر کارشناسی ارشد بومی و غیر بومی (50 نفر بومی و 50نفر غیر بومی) بود که به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش، از نوع علی-مقایسه ای می باشد و در تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل وواریانس ( MANOVA) استفاده شده است. یافته ها نشان دادند که هوش فرهنگی، احساس تنهایی، فرسودگی تحصیلی دانشجویان دختر کارشناسی ارشد غیر بومی بیشتر از دانشجویان دختر بومی و سلامت روان دانشجویان دختر بومی بهتر از دانشجویان دختر غیر بومی است. به طور کلی، بین دانشجویان دختر کارشناسی بومی و غیر بومی از لحاظ هوش فرهنگی، احساس تنهایی، فرسودگی تحصیلی و سلامت روان تفاوت معنی داری وجود دارد.
مطالعه نمونه هایی از پیکرک های سفالی زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
327 - 344
حوزه های تخصصی:
پیکرک های گلی و سفالین زنان جزء نخستین آثار هنری بشر در اعصار پیش از تاریخ محسوب می شوند که ساخت آن ها با تغییراتی خاص تا دوران اسلامی نیز تداوم یافته است. پیکرک های سفالی مزبور، که گونه های مختلفی از تکنیک های ساخت و تزیین هنر سفالگری اسلامی را دربرمی گیرند، اغلب در شهرها و مراکز مهم سفالگری ایران ساخته شده اند. از مهم ترین ادوار ساخت این پیکرک ها می توان به ادوار سلجوقی و ایلخانی مقارن با قرون پنجم تا نهم هجری اشاره کرد که با توجه به منع ساخت پیکرک و مجسمه در دوران اسلامی ، دلایل و انگیزه ها و نیز منابع الهام بخشِ ساخت این پیکرک ها در دوره های مزبور جای تأمل دارد. موضوع پژوهش کنونی بررسی و تحلیل تعدادی این پیکرک ها در کلیه ابعادِ تکنیکی و مفهومی است. هدف اصلی مقاله، بررسی و شناخت مهم ترین ویژگی های پیکرک های سفالین مزبور به همراه طبقه بندی آن هاست. روش پژوهش انتخابی، با توجه به نوع موضوع و هدف، تلفیقی از روش های توصیفی، تاریخی، و مقایسه ای است. در همین زمینه، ده عدد از نمونه های شاخصِ پیکرک های سفالین زنان در ادوار سلجوقی و ایلخانی، فارغ از تعلق به سبک یا گونه ای خاص، از بین آثار موجود در موزه های مختلف داخلی و خارجی انتخاب و از منظرِ شیوه ساخت، تزیین، کاربرد، فرم، اهداف ساخت، منابع الهام بخش، و... بررسی، طبقه بندی، و تحلیل شده است. بنابر یافته های پژوهش، پیکرک های سفالی زنان در ادوار مزبور، به خصوص دوره سلجوقی، تحت تأثیر عوامل مختلفی ساخته شده اند که از جمله آن ها می توان به تأثیر سنت های هنری پیش از اسلام، تأثیر نظام قبیله ای، تأثیر برخی از شخصیت های زن ادبیات ایران، به علاوه تأثیر صور فلکی با نماد مؤنث اشاره کرد. همچنین توجه به نقش ها و کارکردهای زنان به جای تمرکز بر ویژگی های جنسیتی آن ها، از مهم ترین تفاوت های پیکرک های مزبور با نمونه های پیش از تاریخی است.
عوامل مؤثر بر طلاق در جامعه ایرانی؛ الگویابی با استفاده از روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده بستر تمام شئونات اجتماعی و خاستگاه افراد است که به عنوان یکی از اصلی ترین نهاد اجتماعی آشفتگی و آسیب بر آن و پدیده طلاق در گسترش مسائل اجتماعی بی تأثیر نخواهند بود. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر طلاق در جامعه ایرانی؛ الگویابی با استفاده از روش دیمتل با رویکرد پیمایشی است. در این روش به رابطه ی علی و معلولی میان عوامل مؤثر بر طلاق پرداخته شده است، بدین صورت که ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق عوامل مؤثر بر طلاق شناسایی و سپس به منظور تبیین و ارزیابی روابط بین این عوامل از روش دیمتل استفاده شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را خبرگان و متخصصان در حوزه ی اجتماعی و آشنا به حوزه ی خانواده، در دانشگاه کاشان در سال ۱۴۰۰ تشکیل داده است. پرسشنامه ی مذکور شامل ۹ عامل اصلی و ۳۱ عامل فرعی است و خبرگان و متخصصان به میزان تأثیر هر عامل نسبت به عامل دیگر امتیاز دادند. نتایج نشان داد که، مؤلفه ی «عوامل اخلاقی» بیشترین اثرگذاری را بر سایر عناصر داراست، در مقابل «باورهای مذهبی» که کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است، که به شدت تحت تاثیردیگر عناصر الگو قرار دارد و مهمترین عامل اثرپذیر شناسایی شد. مؤلفه ی «عوامل روانی» بیشترین تعامل را با دیگر عوامل داشته است و در مرکز مدل قرارگرفته است. همچنین، از بین عوامل فرعی هم، خیانت، عدم آمادگی روانی برای ازدواج، ازدواج تحمیلی با ضریب تعیین 586/0 در رتبه ی نخست، عدم تناسب سنی زوجین با ضریب تعیین 571/0 در رتبه ی دوم، خیانت خانواده ها با ضریب تعیین 501/0 در رتبه ی سوم، عدم ارضای نیازهای جنسی و فقدان خلق و خوی مناسب با ضریب تعیین 358/0 در رتبه ی چهارم و عدم تناسبات اجتماعی و فرهنگی میان خانواده های زوجین با ضریب تعیین 312/0 در رتبه ی پنجم قرار دارد و بقیه ضرایب نیز در رتبه های بعدی قرار دارد.
نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمانی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
199 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در ارتباط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمی بیماران زن افسرده بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان افسرده ی اساسی شهر شیراز بود. بدین منظور با روش نمونه گیری در دسترس، 101 زن مبتلا به اختلال افسردگی اساسی که به کلینیک های روانپزشکی و روانشناختی شهر شیراز مراجعه کرده بودند، پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو(TAS-20)، مقیاس چندگانه ی حمایت اجتماعی درک شده(MSPSS) و اختلالات روان تنی ریاحی و همکاران(1386) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شکایات جسمی رابطه ی معکوس معنی دار و بین ناگویی هیجانی و شکایات جسمی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک شده بر شکایات جسمی اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. همچنین مدل تحقیق قادر به برآورد 38/0 از تغییرات شکایات جسمی بیماران زن افسرده بود. بنابراین حمایت اجتماعی ادراک شده هم به طور مستقیم و هم از طریق ناگویی هیجانی می تواند بر سلامت جسمی زنان مبتلا به افسردگی تاثیر بگذارد. بعنوان نتیجه گیری میتوان گفت که زنان بعنوان سنگ زیر بنای هر جامعه یی نیازمند دریافت توجه و حمایت و تشخیص زودهنگام اختلالات خلقی جهت پیشگیری از تبدیل به مشکلات جسمانی، هستند
طراحی مدل اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی در روستاهای استان تهران به تعداد 495 نفر بود که 216 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای و استفاده از روش انتساب متناسب با حجم شهرستان های استان تهران که طبقات مبنای نمونه گیری بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای تعهد و احساس مسئولیت، عامل اقتصادی، مهارت های فنی و کار عملی، عامل روان شناختی، عامل اجتماعی، خلاقیت و حل مسئله، مهارت های ارتباطی و کارگروهی، اطلاعات و دانش تخصصی و عامل آموزشی به ترتیب بیشترین اثر را در تبیین و شکل گیری تبیین سازه اصلی داشتند. در مجموع، براساس نتایج حاصله، باید بیان گفت که مؤلفه های درنظر گرفته شده برای توانمندسازی شغلی زنان مورد مطالعه تحقیق معتبر بوده و از آن می توان برای بررسی توانمندسازی شغلی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استفاده کرد.
تغییرات زندگی دختران نوجوان پس از فوت مادر:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه فشار روانی بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست دادهاند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها و انجام کدگذاری ها، 8 مضمون فشار پیامدهای مستقیم فقدان مادر، اضافه بار نقش، فقدان حمایت مادر در نقاط عطف زندگی، آسیب دیدن در روابط بین فردی، فشار مربوط به تشریفات پس از فوت، احساس تنهایی، شکست تحصیلی و فشار احساسات منفی استخراج شد. یافته ها نشان داد تغییرات گسترده ای که در زندگی دختر نوجوان پس از فقدان مادر روی می دهد، به منابع نیرومندی برای مقابله با فشار ناشی از تغییرات نیاز دارد و اثرات فقدان تقریبا مادام العمر است. می توان براساس یافته ها، برنامه ای آموزشی جهت کاهش فشار روانی دختران نوجوان، پس از فقدان مادر تدوین کرد.
مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در مجالس موسیقی دوره تیموری و صفویه بر اساس نگاره های برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
437 - 462
حوزه های تخصصی:
در زمان حکومت تیموریان، هنر نقاشی به چنان درجه ای از تکوین و تکامل رسید که الگویی برای کل مکاتب آینده نقاشی ایران شد. با توجه به رویکرد حکمرانان تیموری، شاهد بلوغ و کمال موسیقی در این دوره هستیم که با مطالعه در نگاره های موجود، می توان به نکات بسیار پراهمیت و مطرح حیات موسیقیایی، از جمله جلوت و ملازمت زنان نوازنده و سازها و ابداعات این هنر، در این دوره پی برد. در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی هم به لحاظ دگرگونی های مهم سیاسی فرهنگی و اجتماعی نقطه عطفی محسوب می شود و نگارگری صفویه نیز، مانند سایر شاخه های هنری، از این قاعده مستثنا نبوده است. نوشته حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی و به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ایِ بر جای مانده از روزگار تیموریان و صفویان، هویت و جایگاه اجتماعی زنان نوازنده را به صورت تطبیقی بررسی و تبیین کند. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ نگاه دو سلسله به زنان نوازنده در آثار هنری چگونه تببین یافته است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که به رغم شباهت نقش های این دو دوره با یکدیگر، مع الوصف در عصر صفوی بزرگ داری و احترام به مقام زن و نوازنده نسبت به دوره تیموریان بیشتر بوده است. در عصر تیموری، زنان نوازنده در مجالس آرام و بدون هیاهو همراه با پادشاه و معمولاً در رده پایین مجلس به نمایش در آمده اند. در اوایل دوره صفویه، زنان همراه مردان درباری و نزدیک شخص شاه و در اواخر این دوره نیز در صحنه های شلوغ به تصویر کشیده شده اند؛ در حالی که به جای نوازندگی بیشتر به رقص می پردازند و جایگاهشان تنزلی مقطعی به خود دیده است.
زندگی اجتماعی چادر در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
151-191
حوزه های تخصصی:
سرنوشت پر فراز و نشیب چادر در زندگی زنان ایرانی، موجب شده است که معانی فراوان و متعارضی در آن پنهان شود: عقب نگاه داشتن زنان از تمدن، مقاومت در برابر زن فرنگی مآبِ خودباخته، عدالت خواه بودن، پوشش قشر حزب اللهیِ همرنگ با حکومت، فراهم آورنده زیبایی برای زن محجبه متجدد. این تعابیر که از حدود 150 سال پیش بر روی چادر بار شد، با تغییرات در کالبد آن همراه بودند؛ از تنوع در مدل دوخت گرفته تا همنشینی با دیگر اشیا. در مقاله حاضر با به کارگیری رویکرد مطالعات فرهنگ مادی، و استفاده از اسناد و شواهد مکتوب، چهار دوره زندگی اجتماعی چادر در عصر جدید را نشان می د هیم: نماد عقب ماندگی، ابزاری انقلابی و رهایی بخش، نشانه حکومتی بودن، کالایی ادغام شده در بازار مد. دوران پهلوی اول، چادر به مثابه پوششی دور از تمدن و از خلال تعارضات امر سنتی با مدرن به سخن درآمد. دوره دوم، چادر در خدمت انقلاب و مبارزه در برابر فرهنگ مصرف گرای غرب قرار گرفت. در دوره سوم، چادر شکلی از سلطه فرهنگی-سیاسی را همراهی کرد. در دوره چهارم، چادر مدهای خود را آفرید تا زیبایی های بصری صاحبش را نه تنها پنهان نکند، بلکه آن ها را هرچه بیشتر آشکار سازد. واژگان کلیدی: زندگی اجتماعی چادر، لباس، مطالعه فرهنگ مادی، زن، اشیا.
فراتحلیل روش و نتایج پژوهش های جنسیت و شهر در ابعاد سه گانه (فضاهای جنسیتی، نابرابری جنسیتی، بازنمایی جنسیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
63 - 82
حوزه های تخصصی:
فرآیندهای رشد شهری، صنعتی شدن و فروپاشی شکل بندی های اجتماعی سابق موجب تضعیف اهمیت و نفوذ قواعد و قراردادهای سنتی و ارثی شده اند و بدین ترتیب مجال و فضایی برای سایر منابع معنا مثل جنسیت باز شده است و به مرور توجه پژوهشگران را به بررسی شهر و جنسیت معطوف نموده است. تعدد و تنوع مقالات علمی منتشر شده در زمینه شهر و جنسیت، یکی از نشانه های گرایش محققان به این مفهوم است. این مقاله با رویکرد فراتحلیل به بررسی مقالات مرتبط که یا در عنوان یا در واژه های کلیدی از دو مفهوم شهر و جنسیت نام برده اند و تا سال 1399 و 2020 انجام شده اند، پرداخته است. فراتحلیل در واقع تحلیل تحلیل ها است. یعنی تحلیل مجموعه بزرگی از نتایج مطالعات منفرد که با هدف یکپارچه ساختن یافته ها انجام می شود. نگاه چند بعدی و استفاده از شاخص های ترکیبی در انجام پژوهش های بررسی شده، این فرصت را ایجاد کرده که در ابعاد سه گانه ای مورد تحلیل قرار بگیرند. یافته ها حاکی از آن است که حدود نیمی از پژوهش های بررسی شده، از روش های کمی و بقیه از روش های کیفی یا ترکیبی در گردآوری و تحلیل داده ها استفاده نموده اند. در همه پژوهش های داخلی و خارجی، ابعاد « فضاهای جنسیتی، نابرابری جنسیتی و بازنمایی جنسیتی» بیش از سایر ابعاد، مورد توجه پژوهشگران حوزه شهر و جنسیت قرار گرفته است که بعد « فضاهای جنسیتی» پژوهش های بیشتری را دربرمی گیرد.
اثربخشی معنویت درمانی بر امیدواری و تصور از خود در زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلورزیس
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
85-96
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر امیدواری و تصور از خود در زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلورزیس شهر اصفهان در سال 1397 بود. جامعهآماری در این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلورزیس مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) بودند که از این جامعه، 30نفر به شیوه هدفمند به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل( هر کدام با 15عضو) قرار گرفتند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی همراه با گروه پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از مقیاس امیدواری بزرگسالان (اشنایدر،1991) و پرسشنامه تصور از خود بک (1985) استفاده شد. در گروه آزمایش به مدت هشت جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) معنویت درمانی اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد معنویت درمانی بر افزایش امیدواری و تصور از خود بیماران زن مؤثر است (05/0 p<).
تفاوت ها و شباهت های مرد و زن از منظر ابن عربی (مطالعه انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
159 - 176
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای تحولات اجتماعی قرن اخیر، توجه به حقوق زنان و منزلت فردی و اجتماعی آنان به ویژه در مکاتب معنویت گراست. از میان اندیشمندان اسلامی، ابن عربی از منظری عرفانی _ ذوقی به توصیف جایگاه زن و بیان اشتراکات و افتراقات او با مرد پرداخته است. پرسش اصلی نوشتار حاضر آن است که وجوه اشتراک و افتراق زن با مرد در هستی شناسی عرفانی ابن عربی کدامند و چه نقدهایی به این وجوه وارد است؟ نگارنده در روی آوردی تحلیلی انتقادی به آرای ابن عربی، دیدگاه او را در دو بخش شباهت ها و تفاوت ها سامان داده است. رهاورد این تحقیق، اشتراک مرد و زن در اصل انسانیت؛ در اصل کمال و نیز در نیل به مقام قطبیت است. چه اینکه تفاوت آنها نیز در وجوهی چون: فرعیت زن نسبت به مرد در فرآیند خلقت؛ برتری مرد نسبت به زن از جهت عقلی و دینی؛ هویت فعلی مرد در کنار هویت انفعالی زن؛ کاملتر بودن شهود خداوند در زن؛ و اکملیت مرد نسبت به زن می باشد. تقریبا همه وجوه افتراقی مورد ادعای ابن عربی در خصوص مرد و زن قابل مناقشه بوده و به چالش کشیده شده است.
مقایسه تطبیقی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان، خانواده در ایران و کشورهای توسعه یافته بر اساس تحلیل هم رخدادی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
193 - 221
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسه روند موضوعی مفاهیم خشونت در تحقیقات جنسیت، زنان و خانواده میان کشورهای توسعه یافته و ایران در سه بازه زمانی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مطالعات علم سنجی و با استفاده از روش تحلیل هم رخدادی واژگان و نمودار راهبردی انجام شده است. جامعه پژوهش تعداد 3246 تولیدات علمی کشورهای توسعه یافته وب او نولج و 1295 مقاله فارسی منتشر در ایران از پایگاه تحقیقات پژوهشکده زن و خانواده است. بر اساس تجزیه وتحلیل داده ها، واژگان هسته در قبل از سال 1380 شامل 4 کلیدواژه در پژوهش های داخلی و در بازه زمانی سال 2000 در پژوهش های کشورهای توسعه یافته 12، دهه 1980، 14 و در فاصله میان 2000 2010 میلادی 30 کلیدواژه و دهه 1990، 26 و در سال های 2011 2020 شامل 56 کلیدواژه مرتبط بوده است. چهار کلیدواژه اصلی پیش از دهه 1980 شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان معادل چهار کلیدواژه اصلی مطالعات کشورهای توسعه یافته شامل خشونت خانگی، خشونت، همسر آزاری و زنان است. دو کلیدواژه اول شامل خشونت خانگی و خشونت در دو حوزه فارسی و لاتین کاملاً مشابه هستند. در دهه 1980 چهار کلیدواژه نخست پژوهش های داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان و همسرآزاری است که معادل کشورهای توسعه یافته آن در رتبه بندی Gendered-based violence, Aggression, Battered women & Dating violence است. در دهه 1990 چهارکلیدواژه نخست پژوهش های داخلی شامل خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان و خشونت شوهر است. معادل کشورهای توسعه یافته چهارکلیدواژه نخست در مطالعات لاتین شامل Intimate violence, Domestic violence, violence & Gender اشاره شده است که به نوعی تکرار کلیدواژه های دهه پیشین میلادی با تغییر در رتبه بندی و پرداخت پژوهشی به آن هاست. کلیدواژه های دهه 1980 (دوره دوم) نسبت به قبل از 1380، 42 درصد متفاوت بوده است و کلیدواژه های دهه 1990 (دوره سوم) نسبت به دهه 1980 (دوره دوم)، 62 درصد تغییر داشته است. کلیدواژه های مهم قبل از 1380 خشونت خانگی، خشونت، خشونت خانگی علیه زنان و خشونت علیه زنان است. مهم ترین کلیدواژه های دهه 1980 خشونت خانگی، خشونت، خشونت علیه زنان، همسر آزاری، زن، خشونت جنسی، خشونت خانگی، کودک آزاری، خشونت زناشویی، بارداری، پزشکی قانونی، خانواده و خشونت روان شناختی است. کلیدواژه های مهم دهه 1990 خشونت خانگی، خشونت خانگی علیه زنان، خشونت علیه زنان، خشونت شوهر، خشونت، همسرآزاری، عوامل مؤثر بر خشونت خانگی، عوامل خشونت علیه زنان، خشونت روان شناختی، خشونت فیزیکی، زن و خشونت فیزیکی علیه زنان است. برآیند کلی سه دهه مؤید این مسئله است که پژوهش های حوزه خشونت در حوزه جنسیت، زنان و خانواده با موضوعات کلی قبل از 1380 شروع شده و در دهه های 1380 و 1390 به صورت تخصصی تر واکاوی شده اند. در کشورهای توسعه یافته، مهم ترین خوشه ها در قبل از دهه 1380 خشونت علیه زن، دهه 1380 خوشه قومی و در دهه 1390 خشونت خانوادگی و در ایران قبل از دهه 1380 مهم ترین خوشه ها خشونت خانواده علیه زن، دهه 1380 نابرابری جنسیتی و دهه 1390 خشونت خانگی و خشونت جنسی است. در ایران و کشورهای توسعه یافته خوشه های خشونت خانگی و خشونت خانواده علیه زن در ناحیه بالغ و مرکزی قرار گرفته است.
پیش بینی استرس والدگری بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی استرس والدگری بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی زناشویی در مادران دارای کودکان با نیازهای خاص شهر شیراز بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه آمارى شامل تمامی مادران کودکان دارای فرزندان با نیازهای خاص شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 220 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه هاى استرس والدین، کیفیت زندگی زناشویی و طرح واره های ناسازگار اولیه را تکمیل کردند. جهت تحلیل فرضیات از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که کیفیت زندگی زناشویی توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی کند. علاوه بر این، طرح واره های ناسازگار اولیه توانست استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی نماید و در نهایت، دو متغیر کیفیت زندگی زناشویی و طرح واره های ناسازگار اولیه توانستند استرس والدینی مادران دارای کودکان با نیازهای خاص را پیش بینی کنند.
تجربه زیسته زنان نابارور از مسئله بی فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، کاوشی بر تجربه زیسته زنان نابارور از مسئله بی فرزندی بود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه هدف این مطالعه، زنان نابارور اولیه بین 25تا40 سال با مشکل نازایی بودند که دارای این معیارها باشند: حداقل 5 سال تجربه زندگی مشترک، حداقل دوسال چالش در درمان ناباروری و تجربه حداقل یک بار شکست آی وی اف. براین اساس 21 نفر با استفاده از نمونه گیری نظری مطالعه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. ابزار اصلی این مطالعه مصاحبه بود و اطلاعات جمع آوری و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد پیامدهای ناباروری شامل هشت مقوله اصلی هستند که به ترتیب عبارت اند از: گذار از متن به حاشیه، کالاانگاری زن دوم، نقش قربانی، گذار پرگداز جدایی، استحاله در شوهر، فانتزی عشق، ناباروری: بستر مشکل آفرین و تنهایی وجودی و یک مقوله هسته تحت عنوان قربانیان قربانی خواه. قربانیان قربانی خواه اشاره به این مفهوم دارد که زنانی که تجربه ناباروری دارند، به مرور زمان و به دلیل مواجهه با پیامدهای ناباروری و خصوصاً پیامدهای مبتنی بر فرهنگ ازدواج مجدد، با تمایل به ازدواج مجدد همسرشان مواجه می شوند. تبیین نتایج به طورکلی نشان می دهد، وجود نگرانی از ازدواج مجدد همسر و در مواردی همراهی همسر برای ازدواج مجدد جهت فرزنددار شدن و طلاق همسر دوم، این زنان را از منظر روانشناختی و رابطه زن و شوهری آشفته کرده است.
زنان و مصرف موسیقی؛ پژوهشی کیفی درباره ذائقه موسیقایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 27
حوزه های تخصصی:
مصرف موسیقی در تجربه زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجسته ای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقه موسیقایی زنان چگونه شکل می گیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعه تجربه موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروه های سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوه نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری رایج در پژوهش های کیفی انتخاب شده اند. داده های مصاحبه های کیفی با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. یافته ها بیانگر آن است که ذائقه موسیقایی مخاطبان امر از پیش تعیین شده ای نیست، بلکه محصول تعامل پس زمینه های فردی و خاستگاه اجتماعی مخاطبان است؛ این به معنای اجتماعی بودن ذائقه موسیقایی است. تجربه زیسته زنان نشان می دهد سرمایه فرهنگی (پیشینه فرهنگی-خانوادگی، تحصیلات، دانش و مهارت موسیقایی)، سرمایه اقتصادی (موقعیت اقتصادی فردی و پیشینه اقتصادی-خانوادگی)، منابع هویتی چندگانه (شبکه گروه های مرجع، هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و هویت نسلی) و منابع رسانه ای (مصرف رسانه های جمعی و مصرف رسانه های اجتماعی)، ذائقه موسیقایی آن ها را شکل می دهد و بدان تمایز می بخشد.
بازنمود زنانگی در شعر پروین اعتصامی بر مبنای دیدگاه الین شوالتر (روان شناسانه، جامعه شناسانه، زیست شناسانه و زبان شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی بازنمود زنانگی در شعر پروین اعتصامی بر مبنای دیدگاه الین شوالتر(روان شناسانه، جامعه شناسانه، زیست شناسانه و زبان شناسانه) می باشد. جامعه پژوهش مجموعه اشعار پروین اعتصامی بود. نمونه پژوهش مطالب مربوط به محتوای زنانه در اشعار پروین اعتصامی بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. گرد آوری داده ها از طریق روش کتابخانه ای انجام شد. نتایج نشان داد که بر اساس الگوی چهارگانه شوالتر یعنی دیدگاه روان شناسانه، جامعه شناسانه، زیست شناسانه و زبان شناسانه مشخص شد پروین اعتصامی نه تنها زبانی زنانه دارد بلکه با وجود نداشتن تجربه مادری، می توان حس مادرانه را در اشعار او دریافت کرد. اعتصامی از نظر روان شناختی و روان کاوی دارای خصوصیات و حس مادرانه، توجه و همدردی با زنان و عشق به همسر است. از منظر جامعه شناسانه و فرهنگی نیز دغدغه ارتقای جایگاه زنان در جامعه دارد و آنان را به کسب موقعیت های بالاتر تشویق می کند. زبان شناسی اشعار اعتصامی بیش از هر چیز نشان دهنده ویژگی نوشتار زنانه اوست. تنها یکی از الگوهای شوالتر در دیوان اعتصامی مشاهده نشد وآن رویکرد زیست شناسانه است. بسیاری از شاعران و نویسندگان معاصر از تجربیات زنانه خود و تجربیاتی که خاص جنس آن هاست گفته اند. اما حیای اعتصامی مانع از آن بوده که از این ویژگی ها در اشعارش استفاده کند بدین ترتیب داده ای مطابق این رویکرد در دیوان او مشاهده نشد.
واکاوی زباهنگ مردسالاری و زن سالاری در فرهنگ ایرانی: مقایسه موردی فیلم های سینمای ایران در دهه های 1360و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 115
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز [39] به بررسی زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» در فیلم های ایرانی بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی بوده و درحقیقت انتخاب زباهنگ ها با هدف بررسی تفکرات و تغییر نگرش و دیدگاه فرهنگی جامعه ایرانی در دو دهه 1360 و 1390 است. در همین زمینه، 100 فیلم ایرانی که از نوع خانوادگی و اجتماعی و شامل 50 فیلم دهه 1360 و 50 فیلم دهه 1390 هستند از نظر گفتمانی و چگونگی به کاربردن گفت وگوهای نشان دهنده زباهنگ «مردسالاری» و «زن سالاری» بررسی شدند. حدود 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی ایرانی دهه 1360 و 500 پاره گفتار از فیلم های سینمایی دهه 1390 یادداشت و واکاوی شدند. مشخص شد که بیشترین بسامد زباهنگ مردسالاری در فیلم های ایرانی دهه 1390 به موارد تهدید، بزرگ بینی، عصبانیت، دستور، متلک گویی، امرونهی، نیش وکنایه، پرخاش و تحقیر اختصاص یافته است و بیشترین بسامد زباهنگ «زن سالاری» در فیلم های ایرانی دهه 1390 شامل تعیین تکلیف کردن، غر زدن، تحقیر کردن، کنایه زدن، جلب توجه کردن، عصبانیت، شکایت و بزرگ بینی است. به نظر می رسد با توجه به تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی در گذر زمان و پیشرفت چشمگیر فناوری در سراسر دنیا و تأثیر مستقیمی که این پیشرفت بر فرهنگ و نگرش جامعه ایرانی داشته است، طرز تفکر و نگرش جامعه دستخوش تغییراتی شده و دیدگاه افراد جامعه از تفکرات مردسالار به تفکرات زن سالار تغییر یافته است. در واقع، همان گونه که انتظار می رفت، می توان دهه 1360 را مصداق بارز تفکر مردسالارانه و دهه 1390 را مصداق بارز تفکر زن سالارانه برشمرد. در پایان، مجموعه ای از کاربردهای این زباهنگ، با عنوان هنجارهای گفتمان، بررسی و مشخص شدند.
پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی به عنوان پیش بین های علائم اختلال بدشکلی بدن دختران نوجوان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اختلال بدشکلی بدن با پنج عامل بزرگ شخصیت و کمال گرایی مثبت و منفی در دانشجویان دختر شهر شیراز انجام شد. مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و بر روی300 نفر از دانشجویان دختر 22-18سال شهر شیراز در دانشگاه فاطمیه و دانشگاه شیراز و به شیوه ی نمونه گیری دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های ترس از تصویر بدن لیتلتون (BICI, 2005 (، نئو فرم کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت(NEO-60) و پرسش نامه ی استاندارد کمال گرایی مثبت و منفی تری-شورت و پرسش نامه جمعیت شناختی بودند. داده ها توسط نرم افزار 21-spss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. با توجه به نتایج تحلیل ضریب همبستگی پیرسون به دست آمده، نشان داد که بین متغیر های نوروز گرایی، توافق گرایی و برون گرایی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی مثبت معنادار وجود دارد و بین متغیرهای وجدانی بودن و گشودگی با اختلال بدشکلی بدن همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت بین نوروز گرایی (بتا = 395/0) برون گرایی (بتا = 144/0) و توافق گرایی (89/0 = بتا) با اختلال بدشکلی بدن ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. بین اختلال بدشکلی بدن با کمال گرایی منفی رابطه ی معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کمال گرایی منفی قوی ترین پیش بین برای اختلال بدشکلی بدن می باشد (477/ 0= بتا). علاوه بر این بین کمال گرایی مثبت با اختلال بدشکلی بدن رابطه غیرمستقیم وجود دارد (224/0 = بتا). بدین معنی که باافزایش مولفه ی کمال گرایی مثبت، اختلال بدشکلی بدن کاهش پیدا می کند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، سه عامل نوروز گرایی، برون-گرایی و توافق گرایی قوی ترین پیش بین ابتلا به اختلال بدشکلی بدن می باشد و همچنین کمال گرایی منفی می تواند موجب افزایش بروز اختلالات شود که این کمال گرایی منفی می تواند در ارتباط با متغیر صفات شخصیتی که از مولفه های مهم در پیش بینی اختلال بدشکلی بدن می باشد موجب ایجاد و تشدید اختلالات شود؛ درحالی صفات شخصیتی مطرح شده با کمال گرایی مثبت می تواند نتیجه ی عکس کمال گرایی منفی را بیان کند.