عباس وریج کاظمی

عباس وریج کاظمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

خانگی شدن رسانه ها، رسانه ای شدن خانه ها؛ فرهنگ مادی فناور ی های رسانه ای و تغییرات خانه و فضاهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه ای شدن خانگی شدن فرهنگ مادی خانه آینده خانه هوشمند خانه متصل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 887
خانه امروزی با خانه سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوت های چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بوده اند، اما هیچ یک از آن ها به اندازه ورود فناوری ها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبوده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانه های ایرانی و دستگاه های رسانه ای و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانه ها که اغلب موردتوجه قرار می گیرد با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاه های رسانه ای و به ویژه تلویزیون، فرایند هم زمان خانگی شدن دستگاه های رسانه ای و رسانه ای شدن خانه ها در ایران را بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دستگاه های رسانه ای در هنگام ورود به درون خانه های ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومت هایی از درون و بیرون روبه رو بوده اند. ویژگی مشترک این مقاومت ها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آن هاست. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، فرایندی از رسانه ای شدن خانه در ایران قابل تشخیص است که با ورود رادیو و به تبع آن، برق، به درون خانه ها ی ایرانی آغاز شده و به تدریج، امروزه به سوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبه رسانه تبدیل می شود؛ رسانه ای که با ارتباط و پیوند با خانه های دیگر، محله ها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت به سوی «خانه متصل» است.
۲.

تعصب و قضاوت های قالبی بین مذهبی در میان دانشجویان اهل سنت ایران: رویکرد شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 673 تعداد دانلود : 127
مقدمه: مرزنشینی بستر اجتماعی برای همزیستی اقوام و مذاهب مختلف در کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا در ایران است؛ اما این بستر، مانند بسیاری از زمینه های اجتماعی مشابه، به تعصب و قضاوت های قالبی بین قومی و مذهبی و بازنمایی شناختی خود و دیگران حساس است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سه سوال است: 1) چه نوع پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت ساکن کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و یا مهاجر به تهران وجود دارد؟ 2) سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت و شیعه ساکن در شهرهای مذکور چقدر است؟ 3) مهاجرت تحصیلی به تهران چه تأثیری بر نوع و سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی دانشجویان اهل سنت دارد؟ روش کار: برای پاسخ گویی به این سؤالات، ما از یک روش شناسی ترکیبی بهره بردیم و در استان های کردستان، سیستان و بلوچستان، منطقه ترکمن صحرا، و شهر تهران از طریق راهبردی پیمایش و در قالب یک مطالعه آمیخته با استفاده از ابزار های کیفی و کمّی به بررسی تعصب های میان مذهبی به مطالعه تعصب های میان مذهبی پرداختیم. ابزار کمّی این مطالعه برگرفته از «مدل محتوای قضاوت قالبی (SCM)» Fiske و ابزار کیفی آن، توصیف صفات خودی ها و دیگری ها است. یافته ها: نتایج پیمایش نشان می دهد که در خصوص دانشجویان کرد و ترکمن، مهاجرت به تهران، موجب تضعیف تصویر ارتباط با اقوام شیعه استان، مشتمل بر تضعیف خوانش چگونگی تصویر خود از نگاه شیعیان استان مرزی، و همچنین، تضعیف تصویر همان دیگریِ استان برای ایشان شده است. اما در خصوص دانشجویان بلوچ، که در هر دو شاخص بازنمایی خود و دیگری، دارای بدترین تصویر در میان همتایان ترکمن و کردِ خود در استان بوده اند، می توان گفت که مهاجرت به تهران موجب بهبود تصویر ارتباط با سیستانی های استان می گردد. چرا که با ارتقاء شاخص های گرمابخشی و کارآمدی، جایگاه دیگریِ استان را از نفرت و تحقیر میان گروهی دور و به سوی برتری خوانی نزدیک تر می کند. نتیجه گیری: داده های به دست آمده این پژوهش نشان می دهد که 1. تعصب بر ارتباط کردها، بلوچ ها، و ترکمن های اهل تسنن با شیعیان ساکن استان های مرزی تأثیر بسزائی می گذارد. 2. مهاجرت تحصیلی به تهران بر تضعیف تصویر دیگری در میان کردها و ترکمن ها تأثیرگذار است، اما ارتباط میان مذهبی پس از مهاجرت در میان بلوچ ها کمی تسهیل می گردد.
۳.

نقدی بر کتاب زندگی روزمره تهی دستان شهری، تطهیر تهی دستی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 846 تعداد دانلود : 386
این مقاله با هدف مطالعه ای انتقادی بر کتاب «زندگی روزمره تهی دستان شهری (۱۳۹۰-۱۳۹۲)» نوشته علیرضا صادقی نوشته شده است. کتابی که حاصل پژوهش مقطع دکترای نویسنده است و اولین چاپ آن به پاییز ۱۳۹۷ بازمی گردد. این کتاب از مجموعه آثاری به شمار می رود که در سنت نظری-روشی آصف بیات نوشته شده و به گفته نویسنده در ادامه کتاب «سیاست های خیابانی» بیات که در سال ۱۹۹۷ میلادی نوشته شده، خوانش پذیر می شود. در این نوشته تلاش کرده ایم با رویکردی توصیفی- تحلیلی به نقد ساختاری و محتوایی کتاب حاضر بپردازیم. حاصل اینکه کتاب به لحاظ ساختاری، وفادار به اصول پژوهشی است و حاوی نتایجی بسیار مهم در شناخت تهی دستان شهری در دهه ۹۰. اما با این حال، نتایج حاصل از این مطالعه انتقادی نشان می دهد که هرچند اطلاعات و شواهد ارائه شده در کتاب که با روشی مردم نگارانه تحلیل شده اند، حکایت از عمق و ابعاد گسترده انجام این تحقیق دارند، اما واقعیت این است که کتاب از نمونه اصلی خود یعنی «سیاست های خیابانی» پا فراتر نگذاشته است. همچنین بی توجهی و کم رنگ نشان دادن نقش تهی دستان در بازتولید موقعیت فرودستی و بی نظمی های شهری نکته ای است که در طراحی و جمع بندی کتاب حاضر به چشم می خورد.
۴.

زندگی اجتماعی چادر در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زندگی اجتماعی چادر لباس مطالعه فرهنگ مادی زن اشیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 788 تعداد دانلود : 634
سرنوشت پر فراز و نشیب چادر در زندگی زنان ایرانی، موجب شده است که معانی فراوان و متعارضی در آن پنهان شود: عقب نگاه داشتن زنان از تمدن، مقاومت در برابر زن فرنگی مآبِ خودباخته، عدالت خواه بودن، پوشش قشر حزب اللهیِ همرنگ با حکومت، فراهم آورنده زیبایی برای زن محجبه متجدد. این تعابیر که از حدود 150 سال پیش بر روی چادر بار شد، با تغییرات در کالبد آن همراه بودند؛ از تنوع در مدل دوخت گرفته تا همنشینی با دیگر اشیا. در مقاله حاضر با به کارگیری رویکرد مطالعات فرهنگ مادی، و استفاده از اسناد و شواهد مکتوب، چهار دوره زندگی اجتماعی چادر در عصر جدید را نشان می د هیم: نماد عقب ماندگی، ابزاری انقلابی و رهایی بخش، نشانه حکومتی بودن، کالایی ادغام شده در بازار مد. دوران پهلوی اول، چادر به مثابه پوششی دور از تمدن و از خلال تعارضات امر سنتی با مدرن به سخن درآمد. دوره دوم، چادر در خدمت انقلاب و مبارزه در برابر فرهنگ مصرف گرای غرب قرار گرفت. در دوره سوم، چادر شکلی از سلطه فرهنگی-سیاسی را همراهی کرد. در دوره چهارم، چادر مدهای خود را آفرید تا زیبایی های بصری صاحبش را نه تنها پنهان نکند، بلکه آن ها را هرچه بیشتر آشکار سازد. واژگان کلیدی: زندگی اجتماعی چادر، لباس، مطالعه فرهنگ مادی، زن، اشیا.
۵.

برآمدن اینفلوئنسر های دانشگاهی در ایران

تعداد بازدید : 482 تعداد دانلود : 790
مقاله حاضر به دنبال مطالعه افراد پرنفوذ علمی در ایران، بدین پرسش می پردازد که چگونه در کنار سلیبریتی های سنتی، استاد- اینفلوئنسر ها، جای خود را در فضای دانشگاهی بازکرده اند. برای انجام این مطالعه، ابتدا به کاوش در باب مفهوم فرهنگ شهرت و اینفلوئنسری پرداخته ایم و سپس پای تحقیقات متأخر در باب نسبت دانشگاه و فرهنگ اینفلوئنسری را به میان آورده ایم. در مرتبه بعدی از خلال مطالعات انجام شده و همچنین مطالعه موقعیت هفت استاد پرنفوذ دانشگاهی، صفحات اینستاگرامی و دیگر شبکه های اجتماعی آنان وارسی شده، در نهایت گونه شناسی ای از اشکال مختلف استادان مشهور دانشگاهی ارائه می شود. سه گونه کلی از استادان مشهور شناسایی شد: در دسته اول، سلیبریتی های سنتی قرار دارند که عمدتاً حضوری اندک در شبکه های اجتماعی دارند. دسته دوم، استادان- اینفلوئنسر هستند؛ یعنی کسانی که درون شبکه های اجتماعی متولد شدند و حضور، فعالیت و شهرتشان در جهان مجازی، بیش از جهان بیرونی است. گروه سوم، هویت دورگه و هیبریدی دارند؛ به لحاظ سنی هرچند تجربه بالایی دارند، با گروه سنی دسته اول فاصله دارند. به عبارتی در مرز میان گونه اول و دوم جای گرفته اند؛ هم کمی شهرت پیشین در دنیایی خارج از فضای مجازی دارند و هم موقعیت جدیدی برای خود در شبکه های اجتماعی ایجاد کرده اند. در مقایسه میان این سه گونه دانشگاهی، تمایزهای عمده سلبیریتی های دانشگاهی به عنوان چهره نوظهور تشریح خواهد شد. استاد- اینفلوئنسرها، درون شبکه های اجتماعی متولد می شوند و زندگی می کنند؛ شهرتشان را مدیون همین شبکه ها هستند؛ رابطه ای افقی تر با مخاطبان خود برقرار می کنند؛ جمعیتی عمومی تر را مخاطب خود قرار می دهند؛ به خوبی از قدرت پیوند های سست آگاهند و در نهایت در نقش رهبران جدید فکری در جامعه ظاهر می شوند.
۶.

تجربه بیگانگی در زندگی روزمره: مطالعه موردی فضای شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران بیگانگی تولید فضا زندگی روزمره هانری لوفور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 641
پژوهش حاضر در رویکردی مردم نگارانه و انتقادی و با استفاده از رهیافت هانری لوفوردر تحلیل فرایند تولید فضا، به مقایسه طبقاتی این تجربه در میان زیست کنندگان فضای شهری تهران پرداخته است. تجربه بیگانگی به مثابه رابطه ای مختل شده و ابزاری در برابر رابطه ای به منزله هدف فی نفسه و به معنای تملک در برابر مالکیت تعریف شد. سه فضای بازار بورس، مجموعه دریاچه خلیج فارس و باملند و محله خلازیر به مثابه نمایندگانی از فضاهای انتزاعی و انضمامی و سه گانه های فضایی لوفور انتخاب شدند. داده های چندگانه شامل مشاهده، عکس، مصاحبه های شخصی، داده های پژوهش های قبلی و مردم نگاری ها، مستندهای ویدیوئی، اسناد سازمانی، گزارش های مطبوعاتی و پیمایش آنلاین درباره هر فضا جمع آوری شد، به شیوه تفسیری و استقرایی تحلیل، کدگذاری و مقوله بندی شد و در تحلیل فرمی، کارکردی و ساختاری استفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد، تجربه بیگانگی با دیگری، خود، کار، فضای شهری و زندگی روزمره، تجربه مشترک میان زیست کنندگان این فضاها و با نظم فضایی مرتبط است، اما در مرکز و حاشیه معانی متفاوتی می یابد و به شیوه متفاوتی در آگاهی روزمره ادغام می شود. تجربه بیگانگی در مناسبات تولید، به بی معنایی کار، بازار رقابتی و کالایی شدن مربوط می شود و تجربه ای در مقیاس جهانی است؛ درحالی که تجربه بیگانگی مرتبط با ساختار سیاسی و فرهنگی به ویژگی های خاص شهر تهران وابسته است. جلوه های متنوع زندگی روزمره در کنار ممنوعیت ها، هراس ها و شکاف ها، مانع از شکل گیری آگاهی جمعی و درنتیجه تلاشی جمعی برای بیگانگی زدایی می شود. مومنت های زندگی روزمره در سطوح متفاوتی از واقعیت اجتماعی ممکن است رهایی بخش عمل کنند و در سطحی بالاتر عقیم بمانند.  
۷.

معنای بازار تهران در تجربه زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازار تهران تجربه زنانه پدیدارشناسی گسست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 612 تعداد دانلود : 679
زنان، بخش بزرگی از مخاطبان بازار تهران، در حال استفاده از فضایی هستند که در طی سال ها برای استفاده اکثریت مردانه شکل گرفته است. هدف پژوهش پی بردن به معنای بازار تهران در تجربه زنان و چگونگی تأثیر شرایط زمینه ای بر شکل گیری این معنا بوده است. پژوهشگران با روش پدیدارشناسی به مصاحبه عمیق با 14 زن (و برای دستیابی به داده های مکمل، 6 مرد) پرداخته اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پدیدارشناسی استعلاییصورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار تهران برای زنان تنها محل خرید نیست و جنبه های مهمی از سودمندی های فضای شهری مثل بودن در میان مردم، لذت بردن از کیفیت های کالبدی و پیوند با هویت تاریخی شهر را در اختیار زنان قرار می دهد. هم چنین تفاسیر پژوهش گران به وجود گسست میان تجربه زنان و ساختارهای از پیش موجود که به یک فضای جنسیت دار شکل داده اند اشاره می کند. این ناهماهنگی ها در رقابت باکیفیت های مطلوب برای زنان، بر کم و کیف حضور ایشان در بازار اثر می گذارد.
۹.

گونه شناسی هیئت های مذهبی زنانه در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیئت های زنانه مناسک دینی هیئت های عامه پسند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
تعداد بازدید : 709
یکی از ویژگی هیئت‌های مذهبی به عنوان مهم‌ترین کانون برای انجام مناسک عزاداری، آمیختگی آن با حیات اجتماعی ـ فرهنگی و اخلاقی مؤمنان است. از این‌رو ابزار مهمی در جهت بازنمایی حیات مذهبی ـ فرهنگی و حتی اقتصادی آنان نیز به شمار می‌آید. وقوع انقلاب اسلامی آغاز تحول نگرشی و سبک زندگی در میان توده مردم بوده که فهم آنان از عناصر اصلی مناسک دینی و عزاداری متحول وخود این مناسک را با تغییرات محتوایی و صوری بسیاری مواجه نموده است. به گونه‌ای که از اواخر دهه 1370 اشکال جدید هیئت‌های دینی و مداحی گسترش یافتند که ساختار و عناصر هویتی آنها با انواع سنتی تفاوت بسیار دارد.
۱۰.

جامعه شناسی تاریخی : روایت ، تاریخ و جامعه شناسی

کلید واژه ها: جامعه شناسی تاریخ روایت واسازی جامعه شناسی تاریخی هرمنوتیک روایت برساختگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 592 تعداد دانلود : 666
مقاله ی حاضر به بررسی نسبت جامعه شناسی و تاریخ می پردازد و بر آشتی مجدد و پیوند بین آن دو پای می فشارد . مفهوم روایت در این جا حلقه ی مفقوده ای است که می تواند به بازنگری در تلقی از جامعه شناسی و تاریخ کمک کند . ابتدا بر مبنای هرمونوتیک روایت ریکور به رابطه ی داستان و تاریخ می پردازیم . سپس با تاکید بر نقش روایت ها در جامعه شناسی نشان می دهیم که گزاره های جامعه شناسی و تاریخی به لحاظ عینیت و قطعیت تفاوتی ندارند . برای استدلال این نکته از واسازی دریدا و بر سازنده گرایی جرجن استفاده می کنیم ...
۱۱.

" عرفی شدن و زندگی روزمره "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دین سیستم زندگی روزمره روحانیت عقلانی شدن عرفی شدن زیست - جهان سازمانی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 111
مقاله حاضر به تحلیل سطوح عرفی شدن جامعه ایران در سه سطح کلان، میانه و خرد می پردازد. ایده اصلی مقاله این است که در سطح کلان شاهد عرفی شدن در قلمرو سیستم هستیم. اما در قلمرو زیست- جهان و حوزه خصوصی و عمومی،دین حضور فعال دارد. در سطح میانی نیز باید بین دین سازمانی و دین در حوزه عمومی مردم تفاوت قائل شد. در سطح کنشهای فردی، باورها و انگیزشهای مذهبی، همچنان نقش قابل ملاحظه ای در جهت دهی به کنشهای مردم ایفا می کند. در عین حال مردم تمایل دارند میان کنشهای دینی که آزادانه در زیست - جهان شکل می گیرد با کنشهایی که از بالا و در قلمرو سطحی تجلی می یابد تفاوت گذارند. به طور خلاصه فرآیند عرفی شدن در سطح کلان جدی تر و چشم گیرتر است. نتیجه آنکه برای دینی شدن مجدد قلمرو زندگی، ضمن پرهیز از سازمانی کردن عناصر دینی، باید به خروج آنها از قلمرو سیستم و ارتباطی کردن مجدد آنها همت گماشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان