فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
نقد تطبیقی آزادی زنان در اشعار سعاد الصباح و سیمین بهبهانی
منبع:
زن و فرهنگ سال ششم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
41-55
حوزه های تخصصی:
آزادی حقوق زنان، یکی از موضوعات بسیار مهم در هفتاد سال اخیر است، که بیش از هر زمان، بخش عمده ای از ادبیات و به ویژه شعر شاعران این دوره را در بر گرفته است. سیمین بهبهانی، شاعره معاصر ایرانی، دغدغه ی مسأله ی زن و حقوق زنان را در جای جای اشعار خود دارد. از طرفی دیگر سعاد الصباح، شاعره پر آوازه ی کویتی، یکی از مهم ترین پرچمداران دفاع از حقوق زن شرقی در دهه ی هفتاد است. این مقاله در صدد است که با رویکرد نقد تطبیقی به بررسی اندیشه های زنانه در اشعار این دو شاعر زن بپردازد. سعاد الصباح و سیمین بهبهانی، موانع آزادی زن معاصر را دیدگاه های سنتی برخی از مردان و مشکلات موجود در جامعه می دانند. آنها از وجود مشکلاتی همچون تبعیض بین مردان و زنان در کارهای بیرون از خانه و داخل خانه کاملا ناراضی هستند. هر دو ضمن بیان این موانع، مؤلفه هایی همچون حق بیان عشق، نقش تربیتی، آموزشی و... را شاخصه هایی برای اثبات آزادی زنان در جامعه می داند.
بررسی جامعه شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده (مطالعه موردی: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
325 - 344
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده با تمرکز بر زنان متأهل شهر تبریز انجام گرفته است. برای این منظور، از رهیافت پول های خاص زلیزر به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق با تکنیک پیمایشی انجام گرفته و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان متأهل شهر تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که برای 8 / 61درصد از زنان مطالعه شده مفهوم پول خانواده محور، 5 / 31درصد خودمحور/خانواده محور و 7 / 6درصد خودمحور است. بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و الگوهای تخصیص پول در خانواده با مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری وجود دارد، اما بین متغیر سن و مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای وارد شده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای میزان درآمد زن، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و وضعیت اشتغال باقی ماندند که در مجموع 4 / 36درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
عوامل نهادی رسمی و غیر رسمی تأثیرگذار بر اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی توسط زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نقش محیط در اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی با رویکرد نهادی و با دیدگاه نورث بررسی شد و عوامل نهادی تأثیرگذار بر اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی توسط زنان با استفاده از روش پژوهش کیفی در دو دسته عوامل نهادی رسمی و غیر رسمی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 زن کارآفرین اجتماعی در شهر تهران شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که«شبکه های اجتماعی» از عوامل نهادی غیر رسمی و«مکانیزم های حمایتی» از عوامل نهادی رسمی بر پیاده سازی فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی زنان مؤثر است. این نتایج می تواند به سیاست گذاران در تدوین سیاست های حمایتی تسهیل کننده اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی زنان کمک کند. همچنین کارآفرینان اجتماعی را در چگونگی برقراری ارتباطات مؤثر با سایر کارآفرینان اجتماعی، دانشگاه ها و مراکز علمی و نیز داوطلبان مشارکت در مؤسسه یاری دهد.
در جست و جوی ردپای زنان مادی در منابع تاریخی و بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
489 - 503
حوزه های تخصصی:
دانسته های ما درباره بخش های مختلف جامعه ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری هم زمان و شواهد باستان شناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهار نظر دقیق درباره مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطره آمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کم شمار و مدارک باستان شناسی کمرنگ و مرتبط با دوره ماد به دست آمده، تاحدودی نشان می دهد که جامعه ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعه ای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، از جمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعه سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر توانایی ها و قابلیت های فیزیکی و ذهنی آن ها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر می رسد زنان نقش مهمی در تصمیم گیری های درون خانواده، استحکام بنیان های آن، حفظ و تداوم سنت ها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعه ماد داشته اند.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی در شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز شرکت در فعالیت های ورزشی، به عنوان یک عنصر اساسی در زندگی افراد به شمار می آید، سرمایه اجتماعی هر فرد مهمترین بستری است که فرد بر اساس آن به مشارکت ورزشی می-پردازد. از این جهت، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی است. از نظریه سرمایه بوردیو به عنوان چارچوب نظری این پژوهش استفاده شد و همچنین جامعه آماری را بانوان جوان 18-35 ساله شهر یزد تشکیل داده و برای گردآوری داده ها تعداد 200 نفر از آنان به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که مشارکت ورزشی زنان جوان 18 تا 35 ساله شهر یزد، در سطح متوسطی می باشد. مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب سن و اشتغال تفاوت معنی داری را نشان می دهد. اما مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیونی، متغیرهای ارتباطات اجتماعی (r=0/280) و هویت اجتماعی (r=0/113) بر متغیر مشارکت ورزشی تاثیر مستقل و معناداری داشتند که در این میان بیشترین تاثیر گذاری مستقیم بر نمره مشارکت ورزشی مربوط به مصرف رسانه ایی (r=0/463) است. در نهایت سرمایه اجتماعی (r=0/944) بیشترین تاثیر مستقیم را بر متغیر مشارکت ورزشی دارد بنابراین با توجه به نتایج تحقیق می توان به این هدف کلی دست یافت که سرمایه اجتماعی بر مشارکت ورزشی زنان جوان شهر یزد تاثیر بسزایی دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده مزاحمت جنسی زنان در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه ی روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی، از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی متاهلان ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب شدند و به وسیله ی پرسشنامه ی سرمایه ی روانشناختی ""لوتانز"" و همکاران(2007) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی زناشویی ""فلچر"" (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی، دارای همبستگی منفی (73/0 =r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه ی منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه ی خودکارآمدی و تاب آوری پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی زناشویی بودند. (p<./05)
نقش ابعاد سبک زندگی زوجی در پیش بینی سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله متغیرهای مهم در مطالعات خانواده، سازگاری زناشویی است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی زوجی اسلامی با سازگاری زناشویی زوجین بود. نمونه تحقیق150 نفر از والدین دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی و فرم کوتاه پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر بود. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی، رگرسیون، آزمون تی و معادلات ساختاری) و با استفاده از نرم افزارهای AmosوSPSS تحلیل شد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبک زندگی زوجی اسلامی بر سازگاری زناشویی تاثیر معنادار دارد. هم چنین طبق نتایج مدل رگرسیون از بین ابعاد سبک زندگی، بعد ساختاری و بعد رفتاری، سازگاری زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کردند. هم چنین بین ابعاد سبک زندگی با رویکرد اسلامی و سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. بنابراین چنانچه زن و شوهر تلاش کنند سبک زندگی خود را به سوی اسلامی تر شدن سوق دهند سازگاری زوجی آنها ارتقا خواهد یافت.
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی برای توانمند سازی زنان عضو صندوق اعتبارات خُرد روستای لپویی استان فارس با پارادایم توحیدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت توانمند سازی زنان، مقاله حاضر به بررسی پارادایم های توانمند سازی «ساختارمحور»، «کارکردمحور»، «تفسیرمحور»، و «انسان محور» می پردازد؛ و با توجه به ناموفق بودن این پارادایم ها ، پارادایم گزیداری منطبق با فطرت انسان و احکام الهی یعنی «توانمند سازی توحیدمحور» را ارائه می کند که به منظور پیاده سازی آن نیز پیمایشی درباره صندوق اعتبارات خُرد زنان روستای لپویی استان فارس به انجام رسید؛ و با طراحی الگوی ارتباطی و اطلاعاتی متناسب، چگونگی تحقق توانمند سازی آنها تببین شد. جمعیت نمونه مطالعه شصت نفر بوده، گردآوری داده ها با روش های مشاهده، مصاحبه و پیمایش صورت گرفت. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحب نظران و پایایی آن نیز با مطالعه راهنمای خارج از نمونه تأیید شد (82/0= α ). یافته ها وجود تفاوت دو گروه زنان عضو صندوق را نشان داد و با کمک نظریه های علوم اجتماعی و روان شناسی، الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی توانمند سازی شامل الگوهای «بینشی- عقیدتی»، «ارزشی اخلاقی»، و «مهارتی رفتاری» طراحی شد که مسیر توانمندی از طریق این الگوها به حکمت مبتنی بر مشارکت گرایی، جامع گرایی و جامعه گرایی زنان می انجامد.
چالش های فرزندآوری زنان شاغل در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
111 - 134
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن نیز تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، زنان شاغل نیز با چالش های مختلف در زمینه فرزندآوری دست به گریبان اند. بر این اساس، پژوهش حاضر در یک مطالعه کیفی و بر پایه روش نظریه مبنایی و استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، چالش های پیش روی زنان شاغل در فرزند آوری را بررسی کرده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش را 24 زن متأهل شاغل در بخش دولتی و خصوصی و در سنین 24 تا 36 سال تشکیل می دهند. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. از جمله سؤالات محوری این پژوهش عبارت اند از: عوامل تعیین کننده چالش های فرزندآوری زنان مطالعه شده چه بوده است؟ راهبردهای زنان شاغل در مواجهه با چالش های فرزندآوری چه بوده است؟ پیامدهای این وضعیت چیست؟
یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان شاغل با چالش های برون شغلی و چالش های درون شغلی در زمینه فرزندآوری مواجه اند که کنش های آن ها را به سمت کم فرزندی به مثابه سبک زندگی سوق می دهد. سوژه های پژوهش، کم فرزندی را جزء تفکیک ناپذیری از رفتار اجتماعی و سبک زندگی کنونی محسوب می کند.
سنجش سرمایه اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
135 - 151
حوزه های تخصصی:
بدون شک، مشارکت زنان روستایی در تعاونی ها تأثیر بسزایی در توسعه فعالیت آن ها و توسعه روستاها خواهد داشت و سرمایه اجتماعی یکی از عواملی است که باعث حضور فعال زنان در عرصه های مختلف اجتماعی می شود. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر سنجش سرمایه اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 114 نفر از زنان عضو و غیر عضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین نمره مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی نسبت به غیر اعضا، عددی بالاتر را نشان می دهد و تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد پنج مؤلفه تعامل، اعتماد، تعاون، انسجام، و مشارکت توانسته اند با ضریب تبیین 715 / 0، نقش مؤثر و معناداری در پیش بینی وضعیت سرمایه اجتماعی زنان عضو تعاونی روستایی داشته باشند. بنابراین، ایجاد تعاونی های روستایی بر اساس نیازها و اولویت های زنان روستایی و تشویق آنان به مشارکت در این تعاونی ها به منظور افزایش سرمایه اجتماعی و جلب مشارکت آن ها در فرایند پیشبرد اهداف توسعه ای پیشنهاد می شود.
دیرینه شناسی بی حجابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
153 - 186
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شرایط امکانی پیدایی بی حجابی در ایران اختصاص دارد و درصدد است نشان دهد که در برآیند چه نیروها و مناسباتی، نخستین اقدام به بی حجابی در ایران ممکن شده است. برای رسیدن به این هدف، از جهت گیری فوکویی متکی بر روش دیرینه شناسی استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «بی حجابی» حکمی از احکام تجدد است که باید در مناقشه «تجدد بومی» و «تجدد غربی» در ایران فهمیده شود. از این رو، برخلاف تصور رایج، حضورِ بدون حجابِ قرهالعین بابی در اجتماع بدشت در 1231 ش.، در حالی که «تجدد بومی» و نظامات آن در مرحله مهمی از اقتدار خود است، نمی تواند نقطه صفر بی حجابی در ایران باشد. به علاوه، شیوه استدلال و اسلوب بیانی قرهالعین نیز به تمامی در متن سنت است. مقاله نشان می دهد که بی حجابی فقط در مرحله پیشرفته ای از «تجدد غربی»، و با پیدایی نظامات و نیروهای آن، در ایران می توانسته ممکن شود و از حیث تاریخی، این امر در 1306 ش. و با حضورِ بدون حجابِ صدیقه دولت آبادی در خیابان ها محقق شد. اقدام دولت آبادی در برآیند مجموعه ای از روابط و مناسبات داخلی و بین المللی مورد حمایت «دولت جدید» رضاخان قرار گرفت: تأثیر الگوهای نوسازی در ترکیه و افغانستان، و میل به شناساییِ بین المللی در پایان جنگ جهانی اول، و نیز راهبرد ملت گرایانه تربیت زنان از این جمله اند. خود دولت آبادی نیز، هرچند بدواً تحت تأثیر مناسبات جدیدی قرار داشت، که از زمان سپهسالار و خصوصاً از انقلاب مشروطه ذیلِ «گفتمان عقب ماندگی» در حیطه آموزش جدید پدید آمده بود، بعدها خود به مبلغ گفتار جدیدی برای ترویج بی حجابی و تعریف حقوق زنان بدل شد که تحت تأثیر روندهای فمنیستی بین دو جنگ جهانی، از استدلال های رایج مبتنی بر نوگرایی دینی به نوعی «فمنیسم مادرانه» تمایل پیدا کرد.
تحلیل کوهورتی (نسلی) نگرش زنان درباره ارزش فرزند در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
229 - 250
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تفاوت های ارزش فرزند در سه کوهورت (هم دوره) تولد دهه های 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از داده های طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایده آل و شکاف میان آن ها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونه گیری در این طرح ترکیبی از روش های نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بوده است. جامعه آماری 405 زن ازدواج کرده ساکن استان سمنان است. یافته های مطالعه نشان می دهد که متولدان هم دوره دهه 1340 بالاترین ارزش را به فرزند می دهند. ارزش فرزند به جهت منافع حمایتی، عاطفی، و تداوم و پیوستگی خانواده از ویژگی های این هم دوره است. کمترین نمره ارزش فرزند، متعلق به متولدان سال های 1360 به بعد است. تأکید بر هزینه های اقتصادی و هزینه فرصت از دست رفته و اهمیت زیاد به منافع عاطفی و روانی فرزندان از ویژگی های متولدان هم دوره 1360 به بعد است. بر اساس این مطالعه، ملازم با تغییرات اجتماعی، تغییرات محسوسی در زمینه ارزش فرزند در سه نسل پدید آمده است. با این حال، متولدان هم دوره 1360 به بعد نیز، که بیش از هر نسل دیگر ارزش ها و رفتارهای مدرن فرزندآوری را تولید می کند، به کارکرد عاطفی فرزندان اهمیت می دهند و فرزندآوری یکی از اهداف و ارزش های آن هاست. نتایج تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که با کنترل عوامل مرتبط با نوسازی و برخی ویژگی های جمعیتی افراد، میانگین ارزش فرزند در بین سه هم دوره تغییر می کند. بخش زیادی از تفاوت بین هم دوره ها تحت تأثیر متغیر تحصیلات است. با ورود این متغیر، شدت رابطه ارزش فرزند و هم دوره به طور درخور توجهی کم می شود. با این حال، تفاوت در میانگین ارزش فرزند در دوره های مختلف، همچنان به لحاظ آماری معنادار باقی می ماند.
بررسی تطبیقی شخصیت « سودابه » در «شاهنامه فردوسی » و «لیدی مکبث » در «مکبث شکسپیر
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
23-40
حوزه های تخصصی:
فردوسی شاعر نامدار ایرانی و شکسپیر شاعر و نویسنده بزرگ انگلیسی، به فاصله تقریباً 600 سال خالق شاهکارهای برجسته و پر از رمز و راز شده اند که هر دو نیز از شهرت و اعتبار جهانی برخوردارند. در آثار فرا ملی آن ها، احترام به انسانیت و مردمی موج می زند. درهر دو اثرحماسه های قهرمانی و دلاوری زیادی وجود دارد.هدف از نوشتن این مقاله نشان دادن نقش زن در این دو اثر ادبی است که انتخاب آن بدلیل شباهت های بین طینت این دو زن است از جمله : پلیدی، حیله گری وگستاخی آنان که تأثیر زیادی بر عملکرد همسرانشان داشته و موجب جنگ، خونریزی و قتل شده است ویا بدنبال خود مختاری و قدرت بوده اند. نگارنده در این مقاله سعی دارد وجوه تشابه و تمایز دو شخصیت «سودابه » در شاهنامه به عنوان زنی خیانت کار، حسود، انتقام جوو وسوسه گر و ازسوی دیگر « لیدی مکبث » در یکی از تراژدی های شکسپیر به نام «مکبث »که داستان غم انگیزی است و در آن کینه، حسد، انتقام، خیانت، آزار
بررسی جایگاه اجتماعی زنان و کودکان در دوره شاه طهماسب صفوی (930-983ق) بر اساس تطبیقِ نگاره های نُسخِ شاهنامه طهماسبی و هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
189 - 208
حوزه های تخصصی:
عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و مذهبی دوران صفوی بر حضور زنان در جامعه تأثیرگذار بود. در ساختارهای جدید، نقش زنان بر اساس جایگاه اجتماعی آن ها شکل می گرفت. همچنین، با برپایی آرامش، کودکان در جوار مادرانشان، از امنیت و آموزش و پرورش بهتری برخوردار شدند. این عوامل نگارگران را به ترسیم بیشتر تصویر زنان و کودکان در نگاره هایشان ترغیب کرد. هدف مقاله حاضر شناخت جایگاه اجتماعی زن و کودک در دوره شاه طهماسب، بر اساس نگاره های شاهنامه طهماسبی و هفت اورنگ جامی (نفیس ترین نُسخِ نگارگری دوره مذکور)، است و پرداختن به آن، با توجه به اینکه در این زمینه پژوهشی انجام نشده، لازم بوده و تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که ویژگی های بصری ترسیم نقش زنان و کودکان در نگاره های این دو نسخه کدام است و آیا این ویژگی ها نشان دهنده جایگاه طبقات مختلف اجتماعی آنان است؟ در این پژوهش، که گردآوری مطالب کتابخانه ای است و به روش تطبیقی توصیفی تحلیلی نگاشته شده، از هر نسخه پنج نگاره در موضوعات متفاوت، که نمایانگر نقش زن و کودک در دربارها و سایر طبقات اجتماعی هستند، مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته و می توان دریافت که تصویر زن و کودک در نگاره های نسخه درباری شاه طهماسبی بازگو کننده محدودیت های زندگی زنان دربار و اشراف است، اما در نسخه هفت اورنگ جامی زنان و کودکان سایر طبقات اجتماعی در محیط های شهری و روستایی آزادانه تر در فعالیت های اجتماعی حضور دارند.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نورشهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مهم ترین مسایل امروزین جوامع اسلامی است و رعایت موازین اسلامی و پوشش مناسب یکی از مهم ترین دغدغه های کنونی جامعه ما است. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی، گرایش دانشجویان دختر را نسبت به حجاب بررسی می کند. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 251 نفر از جمعیت 719 نفری دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر آبدانان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری مطالعه مزبور تصادفی طبقه ای بوده است. نتایج بررسی نشان داد که بین استفاده از رسانه های جمعی خارجی، تصور از بدن، اعتقادات دینی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و گرایش به حجاب رابطه وجود دارد. 65 درصد ازتغییرات گرایش به حجاب را تبیین کرده اند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختردانشگاه پیام نور شهرآبدانان، متوسط روبه بالا است.
اکوتوریسم و توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: روستای شیب دراز، جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
593 - 610
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطه کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعه محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیت های گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توسعه اکوتوریسم بر ابعاد مختلف توانمندسازی زنان روستایی، با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستای شیب دراز جزیره قشم بودند که در طرح حفاظتی «لاک پشت های دریایی پوزه عقابی» با تأکید بر توسعه اکوتوریسم و صنایع دستی مشارکت داشتند. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توسعه اکوتوریسم میزان توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، و روانی زنان را به طور معناداری در روستای مطالعه شده افزایش داده است.
رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و پایبندی به قراردادهای روانشناختی با رفتارهای شهروندی سازمانی در کارکنان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
9-26
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و پایبندی به قراردادهای روانشناختی با رفتارهای شهروندی سازمانی در زنان انجام گردید. به همین منظور تعداد 196 نفر از میان کارکنان زن یک کارخانه چینی سازی به شکل تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پژوهش حاضر مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بوده و ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن، عدالت سازمانی ادارک شده نیهوف و مورمن و پای بندی به قراردادهای روانشناختی راسئو بوده است. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین عدالت سازمانی ادراک شده در هر سه بعد توزیعی، رویه ای و تعاملی و همچنین پایبندی به قراردادهای روانشناختی در هر دو بعد تبادلی و رابطه ای با رفتارهای شهروندی سازمانی معطوف به همکاران و سازمان رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پایبندی به قراردادهای روان شناختی تبادلی, عدالت توزیعی و عدالت تعاملی 4/46 درصد از واریانس رفتار شهروندی سازمانی را تبیین نموده است. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که ادراک عدالت سازمانی و پایبندی به قراردادهای روان شناختی پیش بین های مهمی برای رفتارهای شهروندی سازمانی زنان در محیط کار هستند.