فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۶۴۹ مورد.
موازین اخلاق پزشکی و اعلام خبر بد به بیماران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ابتلا به عوارض وخیم ناشی از بیماریهای بدخیم و اعلام خبر بد در مورد این قبیل بیماری ها به افراد در تمامی فرهنگ ها و در میان تمامی اقوام و ملل با واکنش های حاوی اضطراب و آسیب زا، هم برای پزشک و هم برای بیمار است. کاستن از شدت واکنش ها و آسیب های مربوط بدانها همواره مورد توجه پزشکان است.روش کار: در این بررسی، چینش ملاحظات اخلاقی ویژه در چگونگی اعلام خبر در کنار مهارت های روانشناختی و ارتباطی پزشک با بیمار و نیز تحلیل شرایط محیطی غالب بر نشست میان پزشک و بیمار ارزیابی شده است.یافته ها: طبقه بندی انواع واکنش های درون شناختی پزشک در قالب برون دادهای اولیه و ثانوی، ارایه الگویی از فرایند پالایش برون دادهای ذهنی و رفتاری پزشک برای کاستن از شدت اضطراب و نمودار تعاملات اضطراب آور در این زمینه در سه مقطع زمانی پیش از اعلام خبر، هنگام اعلام خبر و پس از اعلام آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته استنتیجه گیری: برون دادهای اولیه و ثانوی ذهنی پزشک شامل واکنشهای جسمی و روانی است که در زمان اعلام خبر یعنی مرحله میانی واکنش ها به اوج می رسد و حتی نمود آن به بیمار انتقال می یابد. واکنش های سازمان یافته پزشک در این مرحله مستقیما بر کاهش اضطراب طرفین موثر واقع می شود و ارزشی خاص در کاستن و مهار واکنشهای آسیب زا دارد.
طراحی و تبیین الگوی تدوین خط مشی ملی تحول در علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
تحول در هر یک از ابعاد زندگی انسانی نیاز به برنامه ای راهبردی دارد تا بتواند علاوه بر ایستادگی و مدیریت چالش های ذاتی ایجاد تحول مانند مقاومت انسانی، ایجاد آشفتگی در برنامه های کنونی و مورد پذیرش، برهم زدن رابطه میان افراد و نهادها و ... به صورت برنامه ریزی شده اجزای مختلف جامعه را نیز برای تحقق اهداف تعیین شده با خود همراه نماید؛ در این میان تحول در علوم خصوصاً علوم انسانی که نقش به سزایی در شکل گیری معرفت بشری ایفا می کنند از اهمیت و پیچیدگی فراوانی برخوردار است؛ به عبارت دیگر با وجود نقش تاریخی علوم تجربی و طبیعی در شکل گیری رفتارهای انسانی، اما علوم انسانی به دلیل تأثیرگذاری در محتوا و روش پرداختن به هستی و نیز نقش مؤثر در اولویت دهی پژوهشی و سیاست گذاری علمی، تأثیرات مستقیمی بر جنبه های عملی زندگی انسان امروزی دارد؛ پس باید توجه داشت که هرگونه برنامه ریزی در این زمینه نیاز به برنامه ای کلان و راهبردی در عرصه سیاست گذاری ملی دارد، در این مقاله تلاش می شود تا مبتنی بر روش مطالعات کتابخانه ای، پس از بررسی مختصری پیرامون اهمیت فوق العاده علوم انسانی در زندگی بشر، ابعاد مختلف مراحل تدوین خط مشی ملی تحول در علوم انسانی بیان و شرح داده شود.
بحثی پیرامون اصل عدالت در اخلاق پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در اخلاق پزشکی مطرح و قابل پرداختن است و مسئله روز سلامت کشور را شامل می شود، موضوع تخصیص بودجه های کلان سلامت و پیشگیری از بیماری و اصلاح تعیین کننده های اجتماعی سلامت است. عدالت در رابطه با سلامت، در مفهوم امروزین خود، نه فقط تخصیص منابع درمانی به بیماران، بلکه تامین شرایطی برای زندگی تمامی مردم است که آنها را تا حد ممکن بر مدار سلامت و دور از بیماری نگاه دارد. در این مقاله ضمن توضیح دو پارادایم پزشکی و اجتماعی عدالت در اخلاق زیستی، پرداختن به موضوع عدالت در سلامت از منظری که در پارادایم اجتماعی به آن نگریسته می شود، بعنوان حلقه مفقوده ادبیات اخلاق پزشکی در سطح جهان و بویژه در زبان فارسی مطرح شده و به شرح این نکته پرداخته شده است که اگر قرار است اخلاق پزشکی در جهت تامین و ارتقای سلامت جامعه گام بردارد، باید در کنار موضوعات دیگر، نگاهی جدی به موضوع سلامت عمومی داشته باشد و این عرصه ای است که در آن هیچ اصلی مانند اصل عدالت راهگشا و جهت بخش نیست.
جستاری در مبانی معرفتی «علم العمران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بحث درباره «اسلامی کردن» علوم انسانی به یکی از چالش برانگیزترین مباحث در آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است؛ به نحوی که در حال حاضر، گسترش این رشته ها منوط به پاسخ به «چیستی» و «چگونگی» «علوم انسانی اسلامی» است. نظر به اینکه یکی از رویکردهای کلیدی برای ورود به چنین گفتمانی تبیین مبانی معرفتی چنین رویکردی می باشد. مقاله پیش رو در پی آن است که با واکاوی مبانی معرفتی در یک نمونه الگویی اولیه(Archetype) و منحصر به فرد؛ یعنی «علم العمران» راهی را برای ورود به این گفتمان باز کند. پرداختن به مبانی معرفتی یک «علم انسانی» از منظر یک عالم مسلمان کلاسیک، می تواند در این زمینه راهگشا باشد. این مقاله با مراجعه مستقیم به کتاب العبر و با استفاده از تفسیر درون متنی آن نشان می دهد که ابن خلدون توانسته است به عنوان یک عالم مسلمان مبانی معرفتی «علمی» در حوزه علوم انسانی را پایه ریزی کند که می تواند مبنایی برای گفتمان «علوم انسانی اسلامی» باشد.
نقش آفرینی دانشگاه در فرآیند توسعة پایدار، از رهگذر تولید سرمایة اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه «توسعة پایدار» به آرمانی جهانی بدل شده است، اما دستیابی به آن، نیازمند بازشناسی و بازاندیشی مفاهیم و بایسته های هم گرا با این پندارة زیست گرایانه است. ازاین رو، بخش گسترده ای از این نگاشته، مفهومی است؛ چراکه هدف این جستار، افزون بر بازکاوی مفاهیمی همچون «سرمایة اجتماعی» و کژراه هایی که روایت کنونی توسعه می پیماید، پافشاری بر نقش نهادهای تولید دانش و بایسته های بنیادین ماهیت دانشی است که می تواند بر کمیت و کیفیت سرمایة اجتماعی و درنهایت، بر توسعة پایدار، اثرگذار باشد.
مفهوم پردازی و بهره گیری از رویکردی تحلیلی و نقادانه، نیازمند بازنگری نظام مند[1]، تحلیلی[2] و نقادانه[3] است که بخشی از روش شناسی این نگاشته را پوشش می دهد و موجب دگرنویسی در سبک آن نیز شده است؛ اما پویشی در زیست تجربه های نهادهای بین المللی و برخی از کشورهای پیشرو، جنبة عملی تر بدان بخشیده است.
بحث و جمع بندی، بر پایة بنیان های نظری و زیست تجربه ها نگاشته شده است و بر کیفیت، تناسب آموزش، بایسته های مفهومی و رویکردهای نوین آموزش آینده پای می فشارد؛ مفاهیمی که بازتاب آن در سرمایة اجتماعی شهروندان، می تواند مسیر توسعة پایدار را هموار سازد
اختلال در انسجام کارکردی میان نهادهای جامعه؛ از نظریه تا شاخص سازی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال در انسجام نهادهای جامعه موضوعی است که در مکاتب تکامل گرایی، کارکرد گرایی و نوسازی به ویژه در مباحث دوران گذار در جامعه شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله ارائه شاخص مناسب برای انجام مطالعات تجربی کلان جامعه شناختی، به منظور اندازه گیری اختلال در انسجام میان نهادهای جامعه در شرایط معاصر جامعه ایران و ارزیابی اعتبار و روایی آن است. از آنجا که انسجام و تعادل سیستمی در نظریه کارکردگرایان دارای ابهامات مفهومی است، شاخص سازی و اندازه گیری بر مبنای آن دچار مشکلاتی خواهد شد. از این رو در ابتدای مقاله بر پایه نظریه آنتروپی اجتماعی مفهوم انسجام در جامعه شناسی پارسونز مورد نقد قرار گرفته و در نهایت مفهوم اختلال انسجامی به جای انسجام انتخاب شده و شاخص سازی مناسب برای آن انجام شده است.
ترسیم «میان رشتگی» در پژوهش های علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات علم سنجی در سال های اخیر بسیار فزونی یافته است. بیشتر این مطالعات به گزارش های اجرایی شبیه بوده است و متخصصان این حوزه نیز از این مسأله ابراز نگرانی کرده اند. اینکه علم سنجی یک حوزه فرارشته ای، میان-رشته ای، و یا چندرشته ای است در پژوهش های بسیار فراوان پیشین چندان مورد توجه نبوده است. در این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد علم سنجی به بررسی مقالات منتشرشده با عنوان علم سنجی پرداخته می شود و نتایج آن در قالب پاسخ پرسش های زیر ارائه می گردد: 1) آیا علم سنجی رویکردی میان رشته ای است؟ 2) سهم حوزه های علمی گوناگون از مقالات علمی با عناوین علم سنجی چقدر است؟ 3) تحولات اخیر علم سنجی به کدام سمت وسو سیر می کند؟ داده های این پژوهش از پایگاه «وب آوساینس» استخراج گردید و براساس آن به ترسیم ارتباطات حوزه های علمی گوناگون در تولید مقالات با عنوان علم سنجی پرداخته شد. نتایج نشان می دهد مطالعات علم سنجی را می توان در زمره مطالعات میان رشته ای قلمداد کرد که بیشتر در سیطره دو رشته علوم کتابداری و اطلاع رسانی و علوم رایانه قرار دارد. همچنین، سهم حوزه های علمی گوناگون از مطالعات علم سنجی یکسان نیست و بیشترین میزان مقالات منتشرشده با این رویکرد، به دو حوزه علمی پیش گفته تعلق دارد. گفتنی است سال های 2006 تا 2010 پررونق ترین دوره زمانی انتشار مقالات با عناوین علم سنجی است. در این سال ها، حوزه های علمی به مطالعات علم سنجی بیشتر روی آورده اند و به احتمال، این مسأله ناشی از توجه کشورهای مختلف جهان به مطالعات سنجش کمّی در حوزه علم و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای پیشی گرفتن از یکدیگر است.