فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
355 - 376
حوزه های تخصصی:
روان شناسان معتقدند که رفتار فرد تحت تاثیر عوامل محیطی، شخصیتی و عاطفی است و منظور از عوامل شخصیتی همان ویژگی های شخصیت است که باعث بروز یک سری از رفتار ها در فرد می شود، در کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک، موارد زیادی در زمینه ویژگی ها و رفتارهایی که باید یک حاکم اسلامی داشته باشد، بیان شده است. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای روان شناسی سیاسی حاکم در سیاست نامه خواجه نظام الملک می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش این است که ویژگی های شخصیتی حاکم از دیدگاه خواجه نظام الملک چیست و آیا قابل مقایسه با نظریه 16عاملی شخصیت کتل است؟ در مقاله حاضر تلاش شده است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون به این سوال پاسخ داده شود. یافته های حاصل از پژوهش گویای این موضوع است که در تفکر خواجه نظام الملک ویژگی های شخصیت حاکم براساس تحلیل مضمون در نهایت به 6 مضمون فراگیر (برون گرایی، ثبات هیجانی، هوش، جسارت، وجدان و اعتماد) منجرشد و نتایج مقایسه آن با نظریه 16 عاملی کتل نشان داد که مضامین ساختاری این بررسی با 9 عامل از 16 عامل (عامل های A، B، C، E، G، H، I، N، (Q3 مطابقت داشته و می توان ویژگی های شخصیتی حاکم براساس سیاست نامه خواجه نظام الملک را با این عوامل توضیح داد.
واکاوی جهت گیری و پیامدهای سیاست خارجی ایران طی سالهای(1392 – 1384) از منظر مدل تصمیم گیر
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی می تواند یک استراتژی و یا برنامه ای از فعالیت ها تعریف شود که توسط تصمیم گیران یک کشور در برابر کشورهای دیگر و یا نهادهای بین المللی انجام شده تا به اهدافی که به نام منافع ملی آن کشور خوانده می شود، برسند. سیاست خارجی ایران طی سالهای 1384-1392 را می توان یکی از چالش برانگیزترین دوره ها در مناسبات بین المللی ایران نامید. به طوری که غلبه گفتمان اصولگرای عدالت محور ، پیامدهای عملی و رفتاری مشهودی در پی داشت، تا آنجا که سیاست خارجی ایران تهاجمی شد و نسبت به آمریکا و غرب به مرز تقابل رسید؛ تقابلی که در پرونده هسته ای ایران کاملا مشهود بود. تاکنون پژوهش های بسیاری برای تحلیل سیاست خارجی ایران در این دوره صورت گرفته که بیشر واقع گرا و بعدا سازه انگاری و انتقادی بوده است. هدف پژوهش حاضر این است تا از منظری متفاوت یعنی از منظر نظریه تصمیم گیر، مهمترین عامل تاثیرگذار بر جهت گیری و پیامدهای سیاست خارجی ایران را به عنوان مسئله اصلی مورد واکاوی قرار دهد. در همین راستا این مقاله با یکارگیری روش تحلیلی و توصیفی بر این فرض استوار است که شخصیت و ویژگی فکری و ادراکی تصمیم گیر مهمترین عامل تاثیرگذار بر نحوه تصمیم گیری و نتایج تصمیم سیاست خارجی بوده است. به عبارتی جهت ها و پیامدهای سیاست خارجی دولت نهم و دهم بیشتر از هر عاملی به شخصیت و ادراک تصمیم گیرندگان اصلی آن دولت بر می گردد.
بازخوانی روایات ظهور از منظر نظم تمدنی
حوزه های تخصصی:
طبق روایات اسلامی، تشکیل حکومت مهدوی در زمانی اتفاق می افتد که بی نظمی فراگیری جهان را دربرگرفته، و ظهور حضرت مهدی.، مقابله با این بی نظمی است. مسئله این پژوهش اثبات یا رد مسئله مهدوی و نیز سنجش میزان صحت روایات نیست، بلکه در پی یافتن نظم تمدنی آرمانی از دیدگاه مسلمانان در تمدن مهدوی است. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی ارزیابی ابعاد نظم تمدنی دوران ظهور در روایات اسلامی است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و با استفاده از واژگانی که مفهوم نظم را انتقال می دهند، نظم اخلاقی و نظم قانونی در تمدن مهدوی بررسی می شود. یافته های تحقیق روشن می سازد در ابتدای حکومت مهدوی، اجبار قانونی و پس از درونی شدن احکام و اخلاق اسلامی، اجبار وجدان جمعی نظام بخش تمدن مهدوی در دوران ظهور خواهد بود.
ایران اسلامی و مسئله پیشرفت
حوزه های تخصصی:
هرچند کشور ایران با پیروزی انقلاب اسلامی، در برخی از زمینه ها پیشرفت خوبی داشته و تا حدودی به بازدارندگی نظامی دست یافته است، اما در بسیاری از حوزه های دیگر، هنوز فاصله زیادی با جامعه مطلوب و پیشرفته آرمانی دارد. بنابراین سوال اصلی مقاله حاضر این است: عامل پیشران پیشرفت ایران چیست؟ به عبارت دیگر: نقطه عزیمت ایران اسلامی به سوی پیشرفت کجاست؟ با توجه به مطالعات اکتشافی، فرضیه مقاله این است؛ عامل پیشران پیشرفت در ایران، فرهنگ و تحول فرهنگی درون زاد است. برای اثبات فرضیه و حل مسئله، پس از تعریف مفاهیم و طرح نظریه ها با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه و جست وجوی پیشران پیشرفت و عامل توسعه ساز در کشورهای غربی، ژاپن و آسیای جنوب شرقی پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی در توسعه یا پیشرفت جوامع یاد شده، تحول فرهنگی درون زاد ایجاد شده در این کشورها در دوره ای از تاریخ آنها بوده است. بنابراین راه پیشرفت و دست یابی به تمدن سازی نوین اسلامی در ایران، که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای بویژه در بیانیه گام دوم انقلاب برآن تأکید دارند، مبتنی بر تحول فرهنگی و پیشرفت ایران اسلامی است. از نتایج دیگر مقاله، بیان ظرفیت های موجود در فرهنگ اصیل اسلامی برای پیشرفت ایران و تمدن سازی نوین اسلامی است که عبارتنداز: میراث غنی جنبش اصلاحی اسلامی، اجتهاد مستمر و فقه پویای شیعه، تأکید بر فرهنگ کار، فقدان تضاد میان ارزش های دینی و پیشرفت، اصل مترقی ولایت فقیه ،الگوی عینی دولت نبوی و علوی در گذشته و الگوی آرمانی دولت مهدوی در آینده .
الگوی حکمروایی سرآمد (نظام توحیدی و مردم سالاری دینی)
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی با تدوین قانون اساسی، مرحله نظام سازی را پشت سر گذاشته و در مرحله دولت اسلامی قرار دارد. مساله این تحقیق این است که لایه ها، ابعاد، مولفه ها و اصول حکمروایی سرآمد مبتنی بر نظام توحیدی و مردم سالاری دینی چیست؟ الگوی بدست آمده می تواند پایه ای برای بازطراحی دولت اسلامی فراهم نماید. روش: در این پژوهش، با مطالعات اسنادی حوزه حکمرانی و حکمروایی به ویژه در اندیشه اسلامی، نظریه پایه، مدون و ارائه شده و سپس با مصاحبه تکمیل و در نهایت در نشست خبرگان، بررسی، نقد، اصلاح و نهایی شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، ولی فقیه حکمرواست و سه نقش هدایت امت اسلامی، رهبری جمهوری اسلامی و مطالبه گفتمان انقلاب اسلامی را بر عهده دارد. لایه های حکمروایی سرآمد عبارتند از رهبری (امام) و نظام اجتماعی (امت) و مولفه های هر لایه به دو بخش مولفه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی (نظارت و ارزیابی) تقسیم شده است. در الگوی حکمروایی سرآمد، 33 مولفه برای جمهوری اسلامی به تفکیک لایه رهبری (15 مولفه) و لایه نظام اجتماعی (18 مولفه) و 22 مولفه برای انقلاب اسلامی با محوریت حق، عدل و رضایت مردم مشخص شده است. اصول حکمروایی سرآمد 37 اصل به تفکیک هدف (6 اصل)، اجزاء (5 اصل)، روابط (7 اصل)، منابع (6 اصل)، حالت (5 اصل)، محیط (4 اصل) و سلسله مراتب و پیچیدگی (4 اصل) مشخص شده است.
ایده هدایتگر تمدن اسلامی از نگاه مکاتیب الرسول
حوزه های تخصصی:
هر تمدن و از جمله تمدن اسلامی ؤلفه هایی دارد که یکی از این مؤلفه ها را می می توان رکن اصلی، روح، قلب، موتور محرک یا همان «ایده هدایتگر تمدن» نامید. اما کدام مؤلفه تمدن اسلامی چنین جایگاهی دارد؟ روش اغلب مقالات برای پاسخ به این پرسش رجوع به مکتوبات تمدن پژوهان مسلمان و غیر مسلمان است. چنین رویکردی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که چرا به مکتوبات خالق تمدن اسلامی مراجعه نکنیم؟! قطعا خالق یک تمدن آگاهتر از دیگران به آن تمدن است. با چنین پیش فرضی، با رجوع به کتاب مکاتیب الرسول نامه های پیامبر اسلام، به عنوان بنیانگذار تمدن اسلامی، مبنا قرار گرفت و مؤلفه های اصلی تمدن اسلامی با توجه به فراوانی در متن مکاتیب الرسول استخراج شد، سپس از نگاه متن، زیرمتن و فرامتن مکاتیب، این مؤلفه ها اهمیت سنجی شدند که چهار مؤلفه حائز بیشترین اهمیت بودند: محمد رسول الله6، شعائر اسلامی، شریعت اسلامی، اقتصاد اسلامی. سپس این چهار مؤلفه را بر ویژگی های ایده هدایتگر عرضه کردیم که در نهایت «محمد رسول الله6» واجد تمام ویژگی های ایده هدایتگر تمدن اسلامی شد. با توجه به اینکه ایده هدایتگر عامل ایجاد، پویایی و انسجام تمدن اسلامی است می توان در تمدن سازی نوین اسلامی بر این مؤلفه تمرکز کرد.
تمدن نوین اسلامی؛ از آرمان تا واقعیت
حوزه های تخصصی:
مقوله تمدن بالاترین مرحله اجتماع بشری است که نقطه اوج تلاش انسان برای دستیابی به زندگی بهتر و پیشرفت همه جانبه را نشان می دهد. تمدن ها دو جنبه دارند: جنبه زیربنایی که عرصه فکر و جهان بینی و اندیشه حاکم بر تمدن است؛ جنبه روبنایی که شامل حوزه سخت افزار مانند صنعت، اقتصاد، سیاست و هنر و معماری است، و حوزه نرم افزار که دربرگیرنده نحوه سبک زندگی و روابط انسانی می باشد. همچنین ازآنجاکه جنبه روبنایی تابع جنبه زیربنایی است، می توان تمدن ها را بر اساس جنبه زیربنا، یعنی جهان بینی، بر دو گونه قسمت کرد: تمدن توحیدی و تمدن الحادی. البته اندیشمندان غربی در تلاش اند مفهوم تمدن توحیدی را به بهانه ناکارآمدی دین و معنویت، امری تخیلی و دور از واقعیت نشان دهند. آنان برای اثبات مدعای خود، به دوره حاکمیت کلیسا بر اروپا استناد کرده اند. درمقابل دیدگاه «تمدن نوین اسلامی» درصدد است با به تصویر کشیدن دین واقعی که بر پایه توحید است، نگاه غربی ها را به چالش کشاند. برتری تمدن توحیدی در امتداد دادن توحید در همه عرصه های زندگی بشری است. توحید در تمدن توحیدی تنها اندیشه و باور قلبی فرد نیست که در مرحله نظر و انتزاع باقی بماند، بلکه باور توحیدی مسئولیت آور است و تکلیف روابط اجتماعی و سبک زندگی، حکومت، اقتصاد، سیاست، هنر و معماری، و حتی علم را مشخص می کند. نگاه به انسان در تمدن توحیدی، بر اساس فطرت پاک توحیدی است، نه معیارهای محدود نژاد و زبان و اقلیم. اما با وجود این نگاه وسیع به انسان، موضع تمدن توحیدی در برابر طاغوت ها و سردمداران جبهه استکبار که اندیشه انسان ها را به اسارت کشانده اند، مبارزه همه جانبه است.
China and the Longing for Making Order; An Insight toward the Emergence and Reliability of the AIIB(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۱
691 - 730
حوزه های تخصصی:
China is consolidating its position in the international system, taking advantage of a variety of channels in the process. The establishment of the Asian Infrastructure Investment Bank (AIIB) is a historical step by China in the international economic order. The AIIB, as an international financial and development institution attempts to engage and participate in the economic infrastructures of the member states. The question addressed in this research is, How could China's approach in establishing the AIIB be analyzed with respect to new economic developments in the last two decades? The hypothesis is that the AIIB is considered as a network structure for making a centrality in the economic order for China, which facilitates the systemic evolution in international arena. The AIIB is therefore considered as a strategic turning point in the international economic order. This study argues that China is attempting to elevate and consolidate its economic role among the regional countries to institutionalize its centrality. Accordingly, it seems that China aspires to promote changes in the international system through a complementary and distinguished evolution. Therefore, the reliability of the AIIB is vital for this openness phase, and China is keenly going to maintain and strengthen the AIIB for coming games and required strategic plans.
The Impact of China's Active Engagement with Neo-Taliban on the Security of China(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۱
771 - 801
حوزه های تخصصی:
China is actively engaged in Afghanistan, especially with the Neo-Taliban, which indicates significant changes in China's foreign policy. The Chinese government invited the Neo-Taliban delegations several times and tried to expand their role in their country. The present study examines the impact of China's active engagement with the Neo-Taliban, using Ibn Khaldun's Social Theory and Discourse Analysis. Questioning the nature of the active engagement of China with Neo- Taliban, we hypothesized an increase in insecurity overflow from Afghanistan to China, as well as an increase in insecurity complications in Afghanistan against China’s interests. It became clear that the Neo-Taliban's increasing interaction with China was to the detriment of Taliban and ultimately China. The Doha Peace Agreement requested the control and restriction of foreign fighters residing in Afghanistan, which for the foreign fighters, including the Uighurs, were a reminder of the restrictions imposed on them before the fall of the Islamic Emirate. However, Mullah Omar did not openly engage with China. This will delegitimize the Afghan Neo-Taliban and ultimately create a disperse Neo-Taliban with a fragile legitimacy, whose fragility does not seem to collapse, but will not serve China's interests either.
Changes in the Balance of International Power in the Light of China's Artificial Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۱
833 - 863
حوزه های تخصصی:
Artificial Intelligence (AI), as a strategic technology, has provided a platform for international competition; ever since the development of the first AI strategy in 2017, to the final days of 2021, more than fifty countries drafted or declared their national strategy aiming at becoming one of the pioneering countries in this field. Although the United States is known as the current pioneering country in the field of AI, China has been able to lead in various areas related to AI, such as occupational opportunities, Internet of Things (IoT), Big Data, Blockchain, and G5, which, due to the historical significance of emerging technologies in changing the balance of power, present a clear image of what is to come at the international stage. Given the novelty of artificial intelligence in the balance of power, the author asks about the effect of China’s artificial intelligence on the international balance of power. The answer is the hypothesis that China tries to effectively interact with its leading private artificial intelligence companies and implement this technology in internal, economic, and military governance. Thus, China aims to raise its national power and challenge the American hegemony through hard internal balance, paving the way for a multipolar world order alongside other regional powers leading in artificial intelligence. This could lead to further instability in the international system. The research hypothesis was analyzed using the explanatory method and Mearsheimer's Balance of Power Theory, and the data collection method consisted of library research.
A Comparative Glance at Thomas Hobbes and John Locke's Ideas on the Concept of Freedom
حوزه های تخصصی:
Conditions of Political Development in Iran 1941-1953
حوزه های تخصصی:
تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
51 - 76
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی و از میان رفتن نظام دو قطبی، تغییرات مهمی در نقشه ژئوپلیتیک جهان به وجود آمد که از جمله آن شکل گیری منطقه آسیای مرکزی و طبق نظریه مکیندر آن را بخش جنوبی از قلمرو هارتلند است به وجود آمد. به دلیل خلا قدرتی پس از فروپاشی شوروی و آغاز حوادثی چون ۱۱ سپتامبر 2000 بهانه ای برای حضور غرب جهت مبارزه با تروریسم و نفوذ در آسیای مرکزی ایجاد و این منطقه را که از جایگاهی ویژه ژئوپلتیک، ژئواکونومیک، ژئو استراتژیک و ژئوکالچر است را دارای جایگاهی ویژه در تقابل شرق و غرب قرار داده است. خودنمایی شرق و غرب و تقابل هرکدام از قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای دستیابی به اهداف و منافع خاص خود می باشد که در بر دارنده نگرانی و معضل امنیتی در این منطقه گشته است. نفوذ غرب و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی دلیلی بر قدرت نمایی روسیه که در حال بازیابی قدرت پیشین خویش می باشد را شعله ور ساخته و این مسئله را تهدیدی جدی برای امنیت منطقه قلمداد می کند. این مسئله آغازی برای تقابل دوباره رقبای دیرینه و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی چه آینده ای را برای این منطقه رقم خواهد زد؟ و در پاسخ به این پرسش به این فرضیه پرداخته شده است که تقابل شرق و غرب در آسیای مرکزی تنها عاملی در امنیت و صلح سازی در این منطقه نیست بلکه شرایط آن را در جهت امنیت سازی دشوارتر و باعث ایجاد معضل امنیتی برای کشورهای این منطقه می باشد.
تفاوت های کلامی سیاست پیشگان و رجال سیاسی غربی و ایرانی در سند برجام حول محور قطعیت و عدم قطعیت بر اساس الگوی هالیدی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
155 - 166
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی تعامل میان متون سیاسی و مخاطبان آن، یکی از موارد و حیطه های پیچیده و در عین حال جذابی است که می تواند نگرش ها و دیدگاه ها را نسبت به اغلب تعهدات، توافقات و آنچه در قالب اسناد الزام آور و غیرالزام آور انجام می شود، نشان دهد. نگارنده بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بعد از بررسی گفتمان های سیاسی از بعد تحلیل کلام انتقادی و آشکار ساختن رابطه متن و ایدئولوژی در سند برجام نشان داد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بی طرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است این امر ممکن است کاملاً آگاهانه و یا ناآگاهانه و همچنین عمدی و یا غیرعمدی باشد. بدین منظور محقق بر اساس الگوی هلیدی پنجاه جمله (جملاتی که تبدیل به ماده و تبصره در سند برجام (ترجمه فارسی) شده اند) از رجال سیاسی غربی و پنجاه جمله از رجال سیاسی ایرانی را، برگرفته از سند برجام، با روش تحلیل محتوا بر اساس شاخص های زبانی را در این پژوهش بکار برده است و در پایان قطعیت و عدم قطعیت در جملات رجال سیاسی ایرانی و رجال سیاسی غربی بصورت آمار ذکر نموده است که حاکی از قریب به قطعیت در جملات رجال سیاسی ایرانی نسبت به رجال سیاسی غربی می باشد
ایران و محیط امنیتی تغییر یافته (الزامات و راهبردها)
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
23 - 62
حوزه های تخصصی:
روندهای جهان کنونی به گونه ای است که الگوهای کنش های متقابل، همواره در حال باز تولید هستند. این امر ایجاد چارچوبی از محدودیت ها و فرصت ها را امکانپذیر می سازد که کشورها و دولت ها باید خود را با آن سازگار کنند. ارزیابی علمی، تحلیل و تبیین چالش ها، فرصتها، آسیب ها و تهدیدها، مبتنی بر «نگرشی واقع بینانه» ضرورتی انکارناپذیر است که هر کشور الگوی رفتاری خود را مبتنی بر آن تدوین و پیگیری کند. شناخت واقعی از قابلیت ها و امکانات واحد ملی از یکسو و از طرف دیگر، ترسیم اهداف و منافع معطوف به تأمین امنیت ملی، بر اساس واقعیت ها و هست ها و نه آنچه که باید باشد، اصلی است که چراغ راهنمای هر بازیگر بین المللی محسوب می شود.
روش های یادگیری در سیاست گذاری عمومی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
135 - 160
حوزه های تخصصی:
یادگیری در سیاستگذاری، دارای تاثیر و جایگاه بالایی است. هدف این پژوهه، برشمردن انواع روش های یادگیری بر اساس نظریه انتخاب عقلایی محدود است. یادگیری از سیاست ها چگونه و به چه روش هایی انجام می پذیرد؟ فرض این مقاله این است که؛ یادگیری از سیاست ها محدود به مکان و زمان خاصی نبوده و روش های متنوع و مختلفی را دربر می گیرد. روش پژوهش از نوع روش کیفی مبتنی بر تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری از کتب و مقالات خارجی و داخلی بوده و سعی گردیده پس از شرح هر نوع یادگیری برای آن مصداقی در حد توان در نظر گرفته شود. یافته ها از آن حکایت دارد که یادگیری در سیاست گذاری طیف وسیعی از روش ها، از جمله؛ یادگیری اجباری و داوطلبانه تا یادگیری از تاریخ و سیاست های گذشته را شامل می شود. در نتیجه، یادگیری می تواند بر اساس نظریه عقلانیت محدود که بر ملحوظ داشتن شرایط عدم اطمینان و بی ثباتی های محیط سیاست گذاری، در افزایش کارایی و اثر بخشی سیاست های تدوین و اجرا شده مثمر ثمر واقع گردد.
الزامات و پیامدهای سیاست گذاری فرهنگی در لبنان مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الزامات و پیامدهای امر سیاست گذاری فرهنگی لبنان، با توجه به گستردگی قومی و مذهبی در این کشور و ارائه اطلاعات و تحلیل های مفید برای سیاست گذارانی است که بدنبال برخورداری از فضای باز فرهنگی و به رسمیت شناختن اقوام، مذاهب و فرهنگ های مختلف هستند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و در این راستا، گام های اصلی فرایند سیاست گذاری فرهنگی در کشور لبنان و مؤلفه های تأثیرگذار آن بررسی و تبیین شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مهم ترین پیامدهای منفیِ فرایند سیاستگذاری فرهنگی لبنان، همچون عدم توجه به ابعاد و اهداف معنوی زندگی مردم لبنان، وجود تناقض میان اهداف و لوازم اجرای سیاست ها، وجود ابهام و نسبی گرایی در فرایندها و مراحل سیاستگذاری، تکثرگرایی و تشتت و تقویت سکولاریسم استخراج شد. به نظر می رسد که بهره برداری از آموزه های نظام فرهنگی لبنان به عنوان الگویی در چرخه سیاست گذاری فرهنگی سایر کشورها، سیاست گذاری فرهنگی را ناممکن می کند. البته در یک نگاه کلان یا فراچارچوبی، برخی از آموزه های نظام فرهنگی لبنان می تواند منجر به بهبود فرایند سیاست گذاری فرهنگی در مراحل مختلف شود. لزوم توجه حداکثری به دیدگاه های مختلف، پذیرش آن ها، تأثیر آن ها در اولویت بندی و طراحی سیاست ها و تلاش برای بهره برداری حداکثری از آن، جزو دستاوردهای مثبت این رویکرد است.
قبض و بسط پارادایمیک در معرفت شناسی علم سیاست در ایران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی قبض و بسط پارادایمیک در معرفت شناسی علم سیاست در ایران است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که سیاستی نبودن علوم سیاسی در ایران، عدم ارتباط با حوزه سیاست گذاری و نداشتن پیوند با پیکره نظام سیاسی از یک سو و تناقض و سیاست زدگی محض، فقدان نگاه علمی به ماهیت علوم سیاسی، ماهیت استعلایی قدرت و عدم شفافیت مبانی علم سیاست در ایران از سوی دیگر، منجر به عدم پاسخ گویی علم سیاست ایران به واقعیات اجتماعی شده است. قبض وجودی، معرفتی و روشی علوم سیاسی در ایران باعث شد تا به یک علم سیاست گذار و برنامه ریز برای اصحاب قدرت و کارگردانان اصلی صحیفه سیاست بدل نشود.
رابطه حزب عدالت و توسعه ترکیه با حکومت ا کردستان عراق از سال 2003 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ترکیه، راهبردهای ویژه ای را در سیاست خارجی خود مخصوصاً در خصوص مسئله اقلیم کردستان عراق و کردهای داخل کشور اجرا کرده . ازآنجایی که ترکیه یکی از بازیگران اصلی در دامن زدن به بحران های منطقه می باشد ضروری است سیاست هایی که ترکیه در کشور عراق در پیش گرفته بررسی شود. به دلیل پراکندگی اقوام کرد در ترکیه و کردهای کشورهای همسایه بوده که در گذر زمان شاهد سیاست های متفاوت از سوی دولت ترکیه در برخورد با کردها بوده ایم. هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه حزب عدالت و توسعه ترکیه با حکومت اقلیم کردستان عراق می باشد. حزب عدالت و توسعه ترکیه چرخشی در سیاست خارجی خود داشته و در پی سیاست برقراری هژمونی منطقه ای به دنبال حل مسائل داخلی و منطقه ای است . در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده می شود به همین منظور از منابع کتابخانه ای، مقالات و پایان نامه ها کمک گرفته شده. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا بین حزب عدالت و توسعه ترکیه با حکومت اقلیم کردستان عراق رابطه وجود دارد؟ برای تبیین این پژوهش، چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی می باشد. نتایج نشان داد ترکیه به منظور تحقق همزمان اهداف و سیاست ها کوشیده تا رابطه خود را با حکومت اقلیم کردستان توسعه داده و آن را به سطح رابطه استراتژیک ارتقا دهد.
سناریوهای نظم منطقه ای در صورت خروج نیروهای آمریکایی از منطقه از منظر مدل آینده پژوهی تایدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
110 - 124
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی صحیح و مبتنی بر روندهای آتی برای پیشبرد اهداف امنیت ملی و تأمین منافع ملی، از مهمترین وظایف استراتژیست ها در هر کشور است. نظر به اهمیت برنامه ریزی سناریویی در مطالعات استراتژیک، در مقاله حاضر نویسنده سعی داشته با روش تحقیق آینده پژوهی و با استفاده از مدل تایدا که با تاکید بر پنج رویکرد " تعقیب، تحلیل، تصور، تصمیم، و اقدام" درصدد است چارچوبه ای مفهومی جهت سناریوهای آینده به دست آورد، سناریوهای محتمل و پیش رو پیرامون نظم منطقه ای در صورت خروج نیروهای آمریکایی از منطقه را مورد بررسی قرار دهد. با این بیان سوال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: سناریوهای محتمل پیرامون نظم منطقه ای در صورت خروج نیروهای آمریکایی از منطقه چگونه خواهد بود؟ سناریوها عبارتند از: - خلاء قدرت و توسعه فعالیت نیروهای غیر دولتی همانند داعش و بی نظمی حاصل از آن. - احتمال قدرت گیری برخی کشورهای منطقه و شکل گیری نظم آن بر مدار منافع آنها. - شکل گیری همگرایی منطقه ای جهت تامین امنیت توسط کشورهای منطقه به صورت مشترک. در نهایت نویسنده سعی خواهد داشت سناریوی مطلوب از نقطه نظر جمهوری اسلامی ایران را بیان دارد.