فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۰۶۱ تا ۱۷٬۰۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۵ مورد.
۱۷۰۶۳.

نابرابری اقتصادی جهانی و فقر: تحلیل سیاست های فقرزدایی و کاهش نابرابری های درآمد در جهان در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: توزیع درآمد جهان در حال توسعه جهانی شدن فقرزدایی نابرابری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۴۴۷
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، ارایه چارچوبی نظری و تحلیلی برای شناخت بهتر و سنجش دقیق پیامدهای افزایش نابرابری در توزیع درآمد و گسترش فقر در سطوح مختلف در کشورهای در حال توسعه است. فرضیه پژوهشی تحت آزمون این است که پدیده جهانی شدن به افزایش نابرابری اقتصادی در درون کشورها و در بین آنها منجر شده و احتمال حکمرانی اقتدارگرایانه را افزایش داده است. مهم ترین پرسش های پژوهشی در اینجا عبارتند از: میزان فقر و نابرابری در جهان چیست؟ آیا نابرابری بین کشورها و در درون آنها بر اثر جهانی شدن افزایش یافته است؟ از چه سیاست هایی باید برای رسیدن به هدف برابری اقتصادی، و فقرزدایی استفاده کرد؟ نتیجه کلی این پژوهش این است که جهانی شدن تاثیر منفی بر فقر و برابری در بیشتر کشورهای رو به توسعه داشته است.
۱۷۰۶۴.

تحول در جنگ های نیابتی در دوران پساجنگ سرد و مدلول های آن برای رشته روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنگ جنگ نیابتی رشته روابط بین الملل کارگزاران جنگ نیابتی دولت حامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۷۱۶
جنگ نیابتی به عنوان جنگی که در آن عملیات جنگی به کنشگرانی احاله می شود که به نمایندگی یا به نفع کنشگران دیگر عمل می کنند، از پدیده های رایج در روابط بین الملل محسوب می شود که دانشوران روابط بین الملل از ابعاد مختلف به آن توجه داشته اند و به دلیل تفاوت هایی که با جنگ های متعارف دارد، توجه رشته روابط بین الملل را به طور خاص جلب کرده است. اما تأثیر این پدیده بر رشته روابط بین الملل به صورت نظام مند بررسی نشده است. استدلال اصلی این مقاله آن است که هم خود این جنگ و هم تغییراتی که در این پدیده در دوران پس از جنگ سرد شکل گرفته، باعث شده زمینه برای ظهور تغییرات مفهومی و نظری در رشته روابط بین الملل فراهم شود. به علاوه تفاوت های میان دو دوره نشان می دهد که چگونه جنگ نیابتی نوین بسیاری از مفروضات پایه جریان اصلی روابط بین الملل را به چالش می کشد که از آن جمله می توان به آثار ناشی از تکثر کنشگران درگیر در جنگ، کمرنگ شدن مرز میان داخل و خارج، و سطوح تحلیل درهم تنیده اشاره کرد. همچنین تنوع رویکردها در تبیین جنگ نیابتی نشان می دهد که چگونه این پدیده برای نظریه های اصلی روابط بین الملل حداقل به شکلی بالقوه، زمینه ای نوین برای غنای بیشتر نظری فراهم ساخته است.
۱۷۰۷۰.

مراجعه به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اجرای آراء دیوان بین المللی دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان بین المللی دادگستری شورای امنیت ماده 94 (2) منشور رای دستور موقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۳۹۵
مطابق بند دوم ماده 94 منشور سازمان ملل متحد، اگر طرف اختلاف از انجام تعهدات ناشی از رأی دیوان بین المللی دادگستری امتناع کند، طرف دیگر می تواند به شورای امنیت مراجعه نماید و شورا اگر لازم بداند توصیه هایی ارائه یا تصمیماتی را در مورد اجرای رأی اتخاذ خواهد نمود. شورا در پاسخ به درخواست دولت محکومٌ له، اختیار تام دارد؛ اما اگر درخواست را بپذیرد، نباید رأی دیوان را به لحاظ محتوایی مورد بررسی قرار دهد. همچنین، شورا ملزم نیست برای اقدام بر اساس ماده 94(2)، وضعیت های تهدید علیه صلح، نقض صلح یا تجاوز (ماده 39) را احراز کند و در نوع توصیه هایی که پیشنهاد می کند یا تدابیری که اتخاذ می کند، اختیار کامل دارد. اعضاء دائم شورا در موارد بررسی درخواست اجرای آراء دیوان، هیچ منعی برای اعمال حق وِتو ندارند؛ اما این که آیا کشور عضو شورا که طرف اختلاف و رأی دیوان بوده، می تواند در رأی گیری شورای امنیت شرکت کند یا نه اختلاف نظر وجود دارد. در عمل نیز با این که تاکنون چهار بار موضوع اجرای تصمیم دیوان در شورا مطرح گردیده، تلاش قابل توجهی از سوی این ارگان سیاسی سازمان ملل متحد در راستای اجرای آراء رکن قضایی سازمان انجام نشده است. رویکرد منفعلانه شورا در تضمین اجرای آراء دیوان که بدون تردید یکی از مهم ترین شیوه های حل وفصل مسالمت آمیز اختلاف در روابط بین الدولی است، مغایر با کارکرد اصلی شورا _مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی_ است و ضروری است که شورا از قابلیت های ماده 94(2) منشور برای انجام مناسب تر وظیفه اصلی خود استفاده کند.
۱۷۰۷۴.

مقایسه رویکرد روسیه، چین و آمریکا در قبال پرونده هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۴۲۶
باگذشت بیش از یک دهه از مناقشه ی هسته ای ایران، نهایتاً عاقبت این پرونده با توافق هسته ای ایران با اعضای 1+5 به سرانجام رسید. روسیه، چین و آمریکا از بازیگران مهم در موضوع پرونده ی هسته ای به شمار می روند که نقش آنها در قبال این پرونده غیرقابل انکار است. آمریکا با اعمال فشارها، تهدیدها و تحریم ها سعی داشت که از دستیابی ایران به انرژی هسته ای ممانعت به عمل آورد. معرفی این پرونده به عنوان خطری برای صلح و امنیت جهانی از سیاست های واشنگتن برای مشروع جلوه دادن اقداماتش علیه ایران است؛ اما رویکرد روسیه و چین دارای ماهیت متفاوتی است. دو کشور از یک سو در هماهنگی با نگرانی های غرب از قدرت هسته ای ایران و از سوی دیگر با معرفی خود به عنوان حامی ایران به اتخاذ مواضعی مبهم دست زده اند. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین عنصر تأثیرگذار در سیاست های مسکو و پکن در برخورد با این بحران، روابط استراتژیک روسیه و چین با ایالات متحده است. لذا سؤال مقاله این است که راهبرد سیاست خارجی این سه کشور در برخورد با پرونده ی هسته ای تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟ فرضیه مقاله این است که روسیه و چین در مخالفت خود به مبانی حقوقی تکیه دارند و در تعاملات خود با ایران راهبردی مصلحت اندیشانه و تاکتیکی در جهت تأمین منافع خویش به کار گرفته اند؛ اما آمریکا علاوه بر سختگیری های حقوقی- سیاسی به تنش های ایدئولوژیک با ایران می پردازد، ولی هرسه باهم رابطه ی استراتژیک دارند؛ اما با ایران رابطه ی تاکتیکی دارند و مخالف قدرتمندشدن یک ایران هسته ای هستند. در این مقاله با روش پژوهش مقایسه ای کیفی به تحلیل داده های پژوهش پرداخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان